🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#شهـدا..!
مانده ام از ڪدامتان،
بنویسم..! بخوانم..! بشنوم..!
هر ڪدامتان را صفتے ست
ڪه #شُهره شده اید به آن
هر ڪدامتان را اخلاقے ست
ڪه #جادوانه شده اید به آن
اما مے دانم !
همه ے شما را اگر خلاصه ڪنم،
مے شـود #عبد
و تمام پیام تان را اگر خلاصه ڪنم
مے شـود #حق
دعا ڪنید ما را تا عبد حق شویم ...
رهایمان نڪنید ...
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
🌹 🕊🌹
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
#شهید_کیست ؟؟
#شهید کسی است
که جز #خدا ، دیگر کسی را نمی بیند .
#ما_کیستیم ؟؟
ما #کسانی هستیم ، که جز #خود کسی را نمی بینیم ...
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
🥀 🕊🌹
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
#تلنگر
#تفکر
به راستی #کجائیم
به #کجا می رویم
امروز صدای آهنگهای لس آنجلسی آنقدر بلندست که فریادهای #حاج_مهدی_باکری بگوش نمی رسد !!!
امروز دلاوری های #حاج_حسین_خرازی را فراموش کردند !!!
امروز اخلاص و ساده زیستی و قهرمانی های #حاج_احمد_کاظمی روایت نمی شود !!!
امروز همه #حاج_ابراهیم_همت را با اتوبان #همت می شناسند !!!
امروز نام #شهید را برای اینکه بچه ها خشونت طلب بار نیایند از کوچه ها برداشته و نام نگین و جاوید و ... می گذارند !!!
امروز ستارگان هالیوود آنقدر زیادند که دیگر کسی ستارگان درخشان ایران را نمی بیند !!!
امروز همه به دنبال کسب نام هستند و گمنامی فقط برای #شهدا به ارث رسیده است !!!
امروز جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند !!!
امروز کسی نمی داند، #حاج_مهدی_باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود جسدش برنگردد و تکه ای از زمین را اشغال نکند !!!
امروز کسی نمی داند، شب عملیات خیبر #حاج_مهدی_باکری، برادرش #حمید_باکری را جا گذاشت و رفت !!!
امروز کسی نمی داند #مهدی_زین_الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت !!!
امروز کسی نمی داند تکه های پیکر #شهیدی را درون #گونی برای خانواده اش فرستاده بودند !!!
امروز ساپورت پوش ها در جامعه خودنمایی می کنند و ارزش های دینی ما را به تمسخر گرفتند !!!
امروز اصلا #شهیدی نیست که بخواهد ما را ببیند!!!
امروز .........
#شهدا_شرمنده_ایم
🕊 #شهدا
🕊🌹 #همیشه
🕊🌹🕊 #نگاهی
🌹🕊🥀 *
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#عاشقانه_های_شهدا
#خاطرات_شهدا
#پنهان_کاری
پنهان کاریهای او شک بعضیها را برانگیخته بود. جزو #غواصهایی بود که باید به عنوان اولین نیروهای خط شکن وارد خاک دشمن میشد. هر بار که میخواست لباسش را عوض کند میرفت یک #گوشه، دور از چشم همه این کار را انجام میداد. روحیه ی اجتماعی چندانی نداشت. ترجیح میداد بیشتر خودش باشد و خودش.
من هم دیگر داشتم نسبت به او #مشکوک می شدم. بچهها برای عملیات خیلی زحمت کشیده بودند. هر چه #تاکتیک مربوط به #مخفی نگه داشتن اسرار نظامی بود را، پیاده کرده بودند. همه ی امور با رعایت اصل (اختفا و استتار) پیگری میشد، حتی اغلب سنگرها و مواضع ادوات را با شاخههای نخل پوشانده بودیم.
با رعایت همه این اصول حالا در آخرین روزهای منتهی به عملیات، کسی وارد جمع ما شده بود که مهارت بالایی در غواصی داشت، #منزوی بود و حتی موقع تعویض لباس، جمع را ترک میکرد و به نقطهای دور و خلوت میرفت.
بعضی از دوستان، تصمیم گرفته بودند از خودش در اینباره سوال کنند و یا در صورت لزوم او را مورد بازرسی قرار دهند تا نکند خدای ناکرده، #فرستندهای را زیر لباس خود پنهان کرده باشد.
آن فرد هم بی شک آدم ساده و کم هوشی نبود، متوجه نگاههای پرسش گر بچهها شده بود. یک شب موقع دعای توسل، صدای #نالههای آن برادر به قدری بلند بود که #باعث قطع مراسم شد. او از خود بی خود شده بود و حرفهایی را با صدای بلند به خود خطاب میکرد. میگفت:
«ای خدا! من که مثل اینها نیستم. اینها معصومند، ولی تو خودت مرا بهتر می شناسی... من چه خاکی را سرم کنم؟ ای خدا!»
سعی کردم به هر روشی که مقدور است او را ساکت کنم. حالش که رو به راه شد در حالی که #اشک هنوز گوشه ی #چشمش را زینت داده بود، گفت:
«شما مرا نمیشناسید. من آدم بدی هستم. خیلی #گناه کردم، حالا دارد عملیات میشود. من از شما #خجالت میکشم، از #معنویت و پاکی شما شرمنده میشوم...»
گفتم: «برادر تو هر که بودهای دیگر تمام شد. حالا سرباز اسلام هستی. تو بنده ی خدایی. او #توبه همه را میپذیرد...»
#نگاهش را به زمین دوخت. گویا شرم داشت که در چشم ما نگاه کند. گفت:
«بچهها شما همهاش آرزو میکنید #شهید شوید، ولی من نمیتوانم چنین #آرزویی کنم.»
تعجب ما بیشتر شد. پرسیدم:
«برای چه؟ در #شهادت به روی همه باز است. فقط باید از ته دل #آرزو کرد.»
او تعجب ما را که دید، #گوشهی پیراهنش را بالا زد. از آن چه که دیدیم یکه خوردیم. #تصویر یک زن روی تن او #خالکوبی شده بود. مانده بودیم چه بگوییم که خودش گفت:
«من تا همین چند ماه پیش همهش دنبال همین چیزها بودم. من از #خدا فاصله داشتم. حالا از کارهای خود شرمندهام. من #شهادت را خیلی دوست دارم، اما همهش نگران ام که اگر #شهید شوم، مردم با دیدن پیکر من چه بسا همه ی #شهدا را زیر سوال ببرند. بگویند اینها که از ما بدتر بودند...»
#بغضش ترکید و زد زیر #گریه. واقعاً از ته دل میسوخت و #اشک میریخت. دستی به شانهاش گذاشتم و گفتم:
«برادر #مهم این است که نظر #خدا را جلب نماییم همین و بس.»
سرش را بالا گرفت و در چشم تکتک ما خیره شد. آهی کشید و گفت:
«بچهها! شما #دل پاکی دارید، التماستان میکنم از #خدا بخواهید جنازه ای از من باقی نماند. من از #شهدا خجالت میکشم... .»
آن شب گذشت. حرفهای او دل ما را آتش زده بود.حالا ما به حال او #غبطه میخوردیم. #دل با صفایی داشت. یقین پیدا کرده بودیم که او نیز #گلچین خواهد شد. #خدا بهترین سلیقه را دارد.
شب عملیات یکی از نخستین #شهدای ما همان برادر #دل سوخته بود. گلوله ی #خمپاره مستقیم به پیکرش اصابت کرد. او برای #همیشه مهمان #اروند ماند.
راوی:
#محمد_رعیتی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
*
https://eitaa.com/joinchat/3210084356Cf7e71112fd
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#شهیدانه
#یادمان_باشد
برپا ماندن ما ...
به قیمت جا ماندن پای بزرگ مردان و از جان گذشتگی چه خوبانی است ...
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
🌴 🌴🥀 *
https://eitaa.com/joinchat/3210084356Cf7e71112fd
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
#انتهای_کانال
میبینید میروند، تا انتهای کانال، آنجا #شهادت مانده، چشم انتظار
ولی ....
ما داخل کانالها کجا میرویم ؟
ما داخل کانال ها دنبال چه می گردیم ؟
#نگاه_شهدا به ماست .
ان شاء الله #شرمنده_شهدا نشویم .
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
🌹 *
https://eitaa.com/joinchat/3210084356Cf7e71112fd
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
#تلنگر
#تفکر
به راستی #کجائیم
به #کجا می رویم
امروز صدای آهنگهای لس آنجلسی آنقدر بلندست که فریادهای #حاج_مهدی_باکری بگوش نمی رسد !!!
امروز دلاوری های #حاج_حسین_خرازی را فراموش کردند !!!
امروز اخلاص و ساده زیستی و قهرمانی های #حاج_احمد_کاظمی روایت نمی شود !!!
امروز همه #حاج_ابراهیم_همت را با اتوبان #همت می شناسند !!!
امروز نام #شهید را برای اینکه بچه ها خشونت طلب بار نیایند از کوچه ها برداشته و نام نگین و جاوید و ... می گذارند !!!
امروز ستارگان هالیوود آنقدر زیادند که دیگر کسی ستارگان درخشان ایران را نمی بیند !!!
امروز همه به دنبال کسب نام هستند و گمنامی فقط برای #شهدا به ارث رسیده است !!!
امروز جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند !!!
امروز کسی نمی داند، #حاج_مهدی_باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود جسدش برنگردد و تکه ای از زمین را اشغال نکند !!!
امروز کسی نمی داند، شب عملیات خیبر #حاج_مهدی_باکری، برادرش #حمید_باکری را جا گذاشت و رفت !!!
امروز کسی نمی داند #مهدی_زین_الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت !!!
امروز کسی نمی داند تکه های پیکر #شهیدی را درون #گونی برای خانواده اش فرستاده بودند !!!
امروز ساپورت پوش ها در جامعه خودنمایی می کنند و ارزش های دینی ما را به تمسخر گرفتند !!!
امروز اصلا #شهیدی نیست که بخواهد ما را ببیند!!!
امروز .........
#شهدا_شرمنده_ایم
🕊 #شهدا
🕊🌹 #همیشه
🕊🌹🕊 #نگاهی
🌹 🕊🥀
https://eitaa.com/joinchat/3210084356Cf7e71112fd