eitaa logo
محفل علمی رهپویان
282 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
742 ویدیو
220 فایل
محفل علمی دوستان طلبه (با نگاه نیمه کلان) فقط برای طلاب محترم🙏 مطالبی که قرار داده میشود، همیشه به منزله قبول داشتن نیست؛گاهی درحدطرح مساله یا صرفاجهت اطلاع ادمین : امین و... @amin_1409 @amirh68 @kahfolvara110 @abbasibagher
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢از «مسأله‌محوری» تا «مسأله‌گزینی» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر پژوهشی علی‌القاعده واکنشی علمی در برابر مسأله‌ای است. به تعبیر دیگر، «مسأله‌محوری»، از ذاتیات هر نوع پژوهشی است. اما آنچه که مهم است، «مسأله‌گزینی» است. آنچه که ارزش و اعتبار پژوهش را مشخص می‌کند، نوع مسأله‌ای است که دنبال می‌شود: هر کجا مشکل، جواب آن جا رود هر کجا کشتی‌ است، آب آنجا رود اینکه آیا آن مسأله از «مسائل واقعی» است یا مسأله‌ای توهمی و خیالی است؟ و اینکه آیا حل آن نیازی از نیازهای فردی و اجتماعی و تمدنی را تأمین می‌کند یا صرفاً یک نیاز و دغدغه کاملاً شخصی است؟ حقیقت آن است که خود مسأله‌گزینی هم نیازمند پژوهش است. نیازمند دانش گسترده است: هم سؤال از علم خيزد هم جواب همچنان که خار و گُل از خاک و آب «درگیر شدنِ متخصصان و حتی دانشجویان علوم انسانی با مسائل و چالش‌های کشور»، از مهم‌ترین شرایط احساس نیاز به تحول در و علوم طبیعی است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢علوم انسانی اسلامی از ایده تا محصول 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای آنکه چرخه‌ای کامل از «علوم انسانی اسلامی» داشته باشیم و بتوانیم آن را به عنوان جایگزینی واقعی و عملی برای علوم انسانی غربی ارائه دهیم نیازمند یک «فعالیت جامع و جمعی» هستیم. فعالیتی همه‌جانبه و فراگیر که بتواند همه چرخه «از ایده تا محصول» را مدیریت کند. برای این کار لازم است سه سطح از فعالیت‌ را طراحی کنیم: 🔸سطح اول: مطالعات نظری، پژوهشی، معرفتی و فکری: هیچگاه نباید از تولید علم و مباحث معرفتی محض و نظریه‌پردازی‌های بنیادین در علوم انسانی غفلت کرد. هیچگاه نباید بحث درباره مبانی‌ هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی را پایان‌یافته تلقی کرد. همواره باید افراد نخبه و توانایی باشند که در این زمینه‌ها تفکر و تأمل کرده و بنیان‌های معرفتی علوم انسانی را تقویت کنند. البته در همین سطح باید از کارهای فردی عبور کرد. «بازی علم» یک «بازی جمعی و گروهی» است و نه فردی. یک علم، نظریه و تفکر، حتی اگر کامل‌ترین فکر و نظریه باشد، زمانی می‌تواند در جامعه‌ی علمی اثرگذار باشد که به «سنتی فکری و نظری» یا دست‌کم «جریانی فکری و نظری» تبدیل شود. و این کار جز با حضور پررنگ در مجامع علمی و گفتگو و بحث و نقد و در نتیجه گفتمان‌سازی محقق نخواهد شد. 🔸سطح دوم: مطالعات اجرائی، مدیریتی و کارگزاری: در این سطح باید سیاستگذاران و تصمیم‌گیرندگان عرصه‌های عمومی و اجتماعی و تقنینی را نسبت به علوم انسانی اسلامی حساس کرد. و الا حتی اگر بهترین و صائب‌ترین ایده‌ها و نظریه‌ها تولید شود اما نتواند مقبول تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران جامعه قرار گیرد، عملاً برای فردسازی و جامعه‌پردازی به کار نخواهد آمد. 🔸سطح سوم: مطالعات ناظر به بهره‌مندان و ذی‌نفعان: «ایده» را باید به «محصول» تبدیل کرد؛ برای «تجاری‌سازی» ایده باید تلاش کرد. کارآمدی و کارآیی آن را باید به بهره‌مندان و ذی‌نفعان نشان داد. آن را باید به عرصه عمومی کشاند. تقاضای مردم نسبت به آن را باید بالا برد. و الا ایده‌ای که نتواند به عرصه اجتماعی ورود کند و نیازها و تقاضاهای واقعی مردم را پاسخ دهد، بود و نبودش برای عامه مردمان تفاوتی نخواهد کرد. تجربه مراکز نوآوری و مراکز رشد و پارک‌های علم و فناوری در علوم طبیعی و فنی و مهندسی، می‌تواند در علوم انسانی هم به کار آید. در حال حاضر بیش از ۳۰۰ مرکز نوآوری و ۲۵۰ مرکز رشد (که مشتمل بر هزاران شرکت دانش‌بنیان در حوزه‌های علوم طبیعی هستند) در کشور داریم. اما مع‌الاسف تعداد انگشت‌شماری از آنها ناظر به علوم انسانی‌اند. و وقتی به علوم انسانی اسلامی می‌رسیم، می‌توان گفت ورود قابل ذکری در این عرصه نداشته‌ایم. معتقدم که یکی از حلقه‌های فراموش‌شده پروژه علوم انسانی اسلامی، همین حلقه است. یکی از اولویت‌های انجمن‌های علمی حوزه و مراکز علوم انسانی اسلامی در حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های کشور باید ورود جدی به این عرصه باشد. باید در این خصوص سرمایه‌گذاری کرد. باید از ایده‌های فناورانه و تجاری‌سازی علوم انسانی اسلامی حمایت کرد. باید راه را گشود. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢اولویت‌های علوم انسانی اسلامی در نقشه جامع علمی کشور 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کشور در اواخر دهه هشتاد طی جلسات متعددی (۱۶ جلسه) در شورای عالی انقلاب فرهنگی در اواخر سال ۱۳۸۹ به تصویب رسید و برای اجرا ابلاغ شد. در این نقشه وضعیت مطلوب علمی و فناوری جمهوری اسلامی ایران در افق سال ۱۴۰۴ ترسیم شده است. اولویت‌های حوزه‌های مختلف علمی و فناوری در سه سطح الف، ب و ج ترسیم شده است. پاسخ به این سؤال که در ماه‌های آخر افق ترسیم شده در این نقشه، تا چه میزان در دستیابی به اهداف آن موفق بوده‌ایم، نیازمند بررسی دقیق و مستند است. در عین حال معتقدم اولویت‌های علمی ترسیم شده در این نقشه دست کم در حوزه و معارف اسلامی هنوز هم (که در پایان این برنامه هستیم) از حالت اولویت خارج نشده‌اند! و تا رسیدن به نقطه رضایت‌بخشی در این موضوعات فاصله بسیار زیادی داریم. 🔻اولویت‌های الف ترسیم شده در نقشه جامع علمی در حوزه «علوم انسانی و معارف اسلامی» عبارتند از: 1.مطالعات قـرآن و حـديث؛ 2.كـلام اسـلامی؛ 3.فقـه تخصصی؛ 4.اقتصاد، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، حقوق، روان‌شناسی، علوم تربیتی و مدیریت مبتنی بر مبانی اسلامی؛ 5.فلسفه‌های مضـاف متكی بر حكمت اسـلامی؛ 6.فلسـفه ولايـت و امامـت؛ 7.اخـلاق كاربردی و حرفه‌ای اسـلامی؛ 8.سیاستگذاری و مدیریت علم،‌ فناوری و فرهنگ؛ 9.زبان فارسی در مقام زبان علم 🔻و اولویت‌های ب نیز عبارتند از: 1.اخلاق اسلامی و مطالعات بین‌رشته‌ای آن؛ 2.الهيـأت؛ 3.عرفـان اســلامی؛ 4.فلســفه؛ 5.غــرب‌شناســی انتقــادی؛ 6.كــارآفر ينی و مهارت‌افزایی؛ 7.تاریخ اسلام و ایران و انقلاب اسلامی؛ 8.مطالعـات زنان و خانواده مبتنی بر مبانی اسلامی؛ 9.تاریخ علم (با رویکرد تاریخ اسلام و ایران) 10.جغرافیای سیاسی 🔸هر چند در ده سال گذشته فعالیت‌های خوبی در تک‌تک این موضوعات صورت گرفته است؛ اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بسیار زیادی داریم. اساساً در برخی از این موضوعات، نه در حوزه‌های علمیه و نه در دانشگاه‌ها، هیچ اقدام قابل ذکری انجام نگرفته است! 🔹معتقدم اهمیت نظارت بر حسن اجرای آیین‌نامه‌ها و اسناد بالادستی در همه حوزه‌ها به ویژه حوزه علم و فناوری، به مراتب بیشتر از اهمیت تدوین و تصویب آنها است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢فناوری‌های نرم و فرهنگی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸یکی از مهم‌ترین اسناد بالادستی در حوزه علم و فناوری «سند ملی فناوری‌های نرم و فرهنگی» است. البته از امور عجیب مدیریتی در کشور این است که این سند ابتدا در تاریخ ۱۳ تیر ۱۳۹۶ در ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور تصویب می‌شود و سپس بعد از یک سال در جلسه ۸۱۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۹۷ تصویب ‌شد. اما ابلاغ آن از سوی رئیس جمهوری وقت یعنی جناب دکتر حسن روحانی، حدود سه سال طول کشید! یعنی این سند در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۰ توسط رئیس جمهور وقت برای اجرا ابلاغ ‌شد! 🔹علی ای حال، به همه علاقمندان به علم و فناوری و پژوهش و به همه مدیران علمی کشور توصیه می کنم این سند را، که حاصل خرد جمعی بسیاری از متخصصان کشور است، به دقت مطالعه کنند و در برنامه‌ریزی‌های خود به کار گیرند. 🔻یکی از نکات ارزنده و بسیار مهم این سند آن است که «فناوری‌های نرم و فرهنگی» را در کنار هفت نوع فناوری‌ دیگر یعنی «فناوری هوافضا»، «فناوری اطلاعات و ارتباطات»، «فناوری هسته‌ای»، «فناوری نانو و میکرو»، «فناوری‌های نفت و گاز»، «فناوری‌های زیستی» و «فناوری‌های زیست محیطی» در زمره اولویت‌های الف بخش فناوری قرار داده است. 🔸منظور از فناوری‌های نرم عبارت است از «مجموعه‌اى از هنجارها، رویه‌ها، مقررات، نهادها و سامانه‌هاى دانشى که رفتار انسان و نیازهاى روحى، فرهنگى و اجتماعى او را هدف قرار داده و موجبات کارایى و اثربخشى مطلوب‌تر فناورى‌هاى سـخت را فراهم مى‌سـازد.» مصادیق فناوری‌های نرم عبارتند از اموری مثل «تولید محتوا و نشر مکتوب و رقومى (دیجیتالی)، «طراحى»، «اسباب‌بازى»، «نوشت‌افزار»، «ظواهر و سبک پوشــش»، «صنایع دستى و گردشــگرى»، «فناورى‌هاى اجتماعى»، «نوآورى‌هاى اجتماعى»، «بازى‌هــاى ویدئویى»، «پویانمایى و پى‌نمایى»، «ســینما»، «هنرهاى تجســمى»، «هنرهاى نمایشى»، «تبلیغات»، «فناورى‌هاى مهندســى انگیزه»، «ســاز و کارهاى مدیریت بهره‌ورى و حکمرانى در حوزه فرهنگى و اجتماعى»، «بازى‌وارســازى»، «ارتباطى و رسانه‌اى»، «آموزشى» و «یادگیری». «فناوریهای تجاری مثل فناوری‌های بازاریابی، تبلیغات، توزیع، انبارداری، حسابداری و امثال آن.»، «فناوری‌های اجتماعی»، که به دنبال کاربردی‌سازی ایده‌های علوم اجتماعی در جهت حل مسائل و مشکلات مردم و در نتیجه بهبود و بهینه‌سازی زندگی اجتماعی‌اند. فناوری‌هایی مثل تأمین اجتماعی، فناورری‌های دادرسی، فناوری‌های بهداشتی و درمانی، فناوری‌های ارتباطی و تعاملاتی و ... 🔹و منظور از «فناوری‌های فرهنگی» عبارتند از «مجموعه‌اى از روش‌ها، ابزارها و فرآیندهاى تبدیل دانش و منابع فرهنگى به کالاها و خدمات فرهنگى» ♦️نکته قابل توجه این است که صنایع خلاق و محصولات فرهنگى و فناورى هاى نرم (در حال حاضر) با قابلیت تولید دو هزار و دویست و پنجاه میلیارد دلار ارزش اقتصادى و ایجاد حدود سى میلیون شغل در دنیا، روز به روز مورد توجه کشورهاى بیشترى قرار گرفته است. 🔸از مهم‌ترین آثار و برکات توسعه فناوری‌های فرهنگی و نرم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: ۱. گسترش نفوذ فرهنگى و تقویت جایگاه کشور در عرصه‌هاى بین‌المللى؛ ۲. حراست از هویت ملى و متمایزسازى فرهنگ ملى در برابر فرهنگ‌هاى بیگانه؛ ۳. حفاظت از ارزش‌های ایرانی اسلامی در برابر فرآیند جهانى‌سازى؛ ۴. توسـعه اجتماعى و احیا و ترویج سـبک زندگى اسلامى ایرانى؛ ۵. ارتقـاى کیفیت حکمرانى، در عصر متاورس و دنیای مجازی؛ ۶. افزایش سـطح دسترسـى عموم شهروندان به خدمات و محصولات فرهنگى بومى؛ ۷. توسعه اقتصاد مقاومتى از طریق کمک به گذار از اقتصاد منبع پایـه تـک محصولى به اقتصـاد خلاق و دانش‌بنیان. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢حال ناخوش علوم انسانی در کشور 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸این بنده نقدهای فراوانی به محتوای علوم انسانی غربی و ناکارآمدی آنها داشته و دارم. و با تمام وجود معتقدم علوم انسانی غربی نه تنها با مبانی فکری ما و فرهنگ اسلامی ایرانی ما ناسازگارند؛ و نه تنها گرهی از کار ما نمی‌گشایند بلکه گره‌های فراوانی هم در کار ما می‌اندازند. اساساً دستگاه مفهومی و نظری این علوم با فکر و فرهنگ ما بیگانه است. به همین دلیل، توان توصیف و تفسیر و تبیین و پیش‌بینی و کنترل کنش‌های ایرانی اسلامی ما را ندارند. [برای آگاهی بیشتر از این موضوع می‌توانید افزون بر مراجعه به کتاب‌های «مبانی علوم انسانی اسلامی»، «روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی» و «نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی»، هشتگ را در همین کانال دنبال کنید] ♦️اما در اینجا می‌خواهم از «نظر کمّیت» نیز نقدی بر علوم انسانی رایج داشته باشیم. متأسفانه علوم انسانی موجود و دانشمندان و متخصصان آن نتوانسته‌اند دست‌کم به میزان هزینه‌ای که برای آنها می‌شود، درآمد و اعتباری ملی یا بین‌المللی برای کشور ما تولید کنند. توضیح آنکه، علیرغم آنکه حدود نیمی از دانشجویان و به همین نسبت حدود نیمی از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های کشور ما در حوزه‌‌های علوم انسانی مشغول به فعالیت‌اند و علیرغم آنکه هزینه‌های بسیار هنگفتی در کشور ما برای علوم انسانی صورت گرفته است، و علیرغم آنکه علوم انسانی توسط رهبر معظم انقلاب به عنوان «هوای تنفس نخبگان» و «نرم‌افزار» فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی و «روح سایر دانش‌ها» معرفی شده است و بسیار بسیار مورد تأکید قرار گرفته است، و علیرغم تدوین و تصویب اسناد بالادستی مهم و فراوانی در حوزه علوم انسانی، اما مع الاسف موفقیت چندانی نداشته‌ایم. 🔸به عنوان مثال: 🔻از مجموع ۱۶۰۰ نشریه علمی معتبر از نگاه وزارت علوم (تا ابتدای تابستان ۱۴۰۳) ۹۰۰ نشریه (یعنی بیش از ۵۶ درصد آنها) مربوط به علوم انسانی و اجتماعی است. و بقیه مربوط به گروه‌های «علوم پایه»، «فنی و مهندسی»، «دام‌پزشکی»، «معماری و هنر»، «کشاورزی» و «دام‌پروری». 🔻و از مجموع ۳۹۶ انجمن علمی رسمی و مورد تأیید وزارت علوم، تعداد ۱۴۲ (یعنی حدود ۳۶٪) آنها مربوط به علوم انسانی است و ۶۴٪ آنها مربوط به شش گروه علمی دیگر. این در حالی است که «تقریباً هیچ» دانشمند مطرح، پراستناد و شناخته‌شده‌ای در حوزه علوم انسانی در سطح جهان نداریم. به عنوان مثال در سال ۱۴۰۲ از میان ۹۳۸ دانشمندان پراستناد ایرانی در سطح جهان، فقط ۸ نفر از آنان مربوط به علوم اجتماعی بوده‌اند. که آن هم بیشتر در حوزه حساب‌داری و کتاب‌داری و امثال آن بوده‌اند و نه فلسفه و حقوق و اقتصاد و روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و علوم سیاسی و علوم تربیتی و امثال آن. 🔹این نشان از یک ضعف مفرط در حوزه علوم انسانی کشور می‌دهد. یعنی حتی در همین علوم تقلیدی نیز نتوانسته‌ایم در قد و قواره سایر مقلدان رشد کنیم! 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴سخنی با آیت‌الله محقق داماد: درباره درست یا غلط بودن پسوند اسلامی برای علوم انسانی 🖊احمدحسین شریفی جناب استاد آیت‌الله مصطفی محقق‌داماد، ریاست محترم گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۲ در مصاحبه‌ای که در سایت انتخاب منتشر شده است می‌گوید: «معتقدم رشته‌های مختلف علوم انسانی اکثراً جزو علوم به معنای خاص یا Science است. روانشناسی علم است؛ جامعه‌شناسی علم است و روش علمی می‌خواهد. علم نه مسلمان است و نه کافر. شیمی نه مسلمان است و نه کافر. مثلاً اینکه فرمول شیمیایی آب از ترکیب H۲O حاصل می‌شود، ... نه مسلمان است و نه کافر! این علم است و ربطی به اسلام و کفر ندارد. به هرحال من چندان موافق اسلامی شدن علوم انسانی نیستم؛ چرا؟ چون علم از مقوله هستی است و دین از مقوله بایستی است. هستی و بایستی دو مقوله متفاوت هستند. ...» (https://www.entekhab.ir/fa/news/731445 ) ⭕️بیان چند ملاحظه می‌دانم که جناب استاد به صورت استطرادی به این بحث ورود کرده‌اند و طبیعتاً‌ فرصت لازم برای تشریح دقیق ابعاد مختلف دیدگاه خود نداشته‌اند. به همین دلیل از همین‌جا از ایشان دعوت می‌کنم به هر گونه و در هر مکان و زمانی که صلاح می‌دانند، دیدگاه خود را به صورت تفصیلی و دقیق عرضه کنند تا بتواند باب گفتگوی عالمانه‌تری را فراهم کند. علاقه‌ای که حضرت استاد به گفتگو و بحث علمی دارند این جسارت را به این بنده می‌دهد که به عنوان دبیر مجمع عالی علوم انسانی اسلامی از ایشان دعوت کنم تا با حضور مدافعان ایده علوم انسانی اسلامی، به عنوان یکی از پیش‌نشست‌های هفتمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی در هر زمان یا مکانی که خود ایشان صلاح می‌دانند برای گفتگو در این باب، در محضر ایشان باشیم. 🔻در عین حال، ناظر به همین عباراتی که منتشر شده است، چند ملاحظه کوتاه را بیان می‌کنم: اولاً، «علوم انسانی» تماماً از مقوله «هستی» نیستند؛ بخش عمده‌ای از آنها از مقوله «بایستی» است. ثانیاً، «دین» نیز تماماً از مقوله «بایستی» نیست؛ بسیاری از گزاره‌های دینی از مقوله «هستی‌»‌اند. اکثر قریب به اتفاق آیات مربوط به معرفت، جهان، خدا و انسان از مقوله هستی‌اند و نه بایستی. ثالثاً، «بایدها» ریشه در «هست‌ها» دارند: از نگاه اسلام و بر اساس حکمت عملی شیعی، «بایدهای اسلامی» ریشه در «هست‌ها» دارند و بلکه بیانی دیگر از «هست‌ها»یند. مگر نه اینکه «الاحکام الشرعیة تابع للمصالح و المفاسد الواقعیة» رابعاً، «هستی» غیر از «فهم هستی» است: درست است که واقعیت و هستی در مقام ثبوت، مسلمان و غیرمسلمان ندارد، اما «تلقی از واقعیت» چطور؟ «فهم واقعیت» چطور؟ «نوع نگاه به واقعیت» چطور؟ آیا اینها هم مسلمان و غیر مسلمان ندارد؟ یعنی آیا تلقی فلسفه اسلامی و به طور کلی اسلام، از «هستی»، با تلقی فلسفه اومانیستی از هستی تفاوتی ندارد؟ آیا «فهم توحیدی» از الوهیت با «فهم تثلیثی» از آن تفاوتی ندارد؟ خامساً، علوم انسانی غیر از علوم طبیعی‌اند: علوم انسانی را در صورتی می‌توان در زمره شیمی و فیزیک به شمار آورد که موضوع، مسائل، غایات و روش‌های آنها یکسان باشد. در حالی که «موضوع علوم انسانی» متفاوت با «موضوع علوم طبیعی» است و جالب است که خود جناب استاد محقق داماد در همین مصاحبه به این مسأله اشاره می‌کند! و اگر «تمایز موضوعی» را پذیرفتید چاره‌ای ندارید جز آنکه «تمایز روشی» را نیز بپذیرید، زیرا «روش زاییده و مولود موضوع» است؛ و نه امری قراردادی و تحمیلی بر موضوع. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
احمدحسین شریفی۷.mp3
زمان: حجم: 12.69M
🎤احمدحسین شریفی 🔴درس‌های مبانی علوم انسانی اسلامی 🔶جلسه هفتم: «ضرورت اسلامی‌سازی علوم انسانی: بخش پایانی» ------------------ مراحل تمدن سازی حضرت آقا در مهر۱۳۹۰: مرحله اول: انقلاب اسلامی:مشخصا از سال ۴۲ تا۵۷ اما از اواخر دهه ۳۰ مطالعه در حوزه مدیریت جامعه اسلامی و ولایت فقیه در با شاگردان امام مثل شهید بهشتی، شهید قدوسی ، شهید باهنر، آیت الله امینی ، آیت الله مصباح و آیت الله مشکینی و... انجام میشد. مرحله دوم : نظام اسلامی: با نوشتن قانون اساسی مرحله سوم: دولت اسلامی : نیاز به علوم انسانی به عنوان نرم افزار https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi/3145
هدایت شده از احمدحسین شریفی
سخنانی کوتاه در شورای تحول علوم انسانی .mp3
زمان: حجم: 10.13M
🎤 احمدحسین شریفی 🔸جلسه هم‌اندیشی تحول در علوم انسانی با حضور وزیر محترم علوم، رئیس شورای تخصصی تحول در علوم انسانی و جمعی از متخصصان علوم انسانی 🔹تاریخ: ۱۷ دی ۱۴۰۳ 🔻مکان: تهران، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری @Ahmadhoseinsharifi 🌹
نقش در ▫️استاد : 🔹وقتی می‌گوییم «نقش اجتهاد در تحول علوم انسانی» مراد کدام اجتهاد است؟ 🔹دو نوع اجتهاد وجود دارد: ▫️اجتهاد به معنای اخص؛ یعنی اجتهادی که فقط گزاره‌های هنجاری دین مانند واجب، حرام، صحیح، باطل، نجس، پاک و... را کشف می‌کند. ▫️اجتهاد به معنای اعم؛ این نوع از اجتهاد متکفل استنباط گزاره‌های هنجاری نیست. در این نوع اجتهاد ممکن است به یک مسئله‌ای پرداخته شود که ارتباطی با شریعت و فقه ندارد، اما با دین ارتباط دارد؛ مانند خلقت انسان یا اقتصاد. در واقع در این نوع از اجتهاد شخص به دنبال کشف یک «هست» است اما این کشف باید با اجتهاد صورت بگیرد. 🔹بر اساس اجتهاد به معنای اخص، علوم انسانی و فقه با همدیگر ارتباط دارند اما نقش توسعه‌ای ندارند. علوم انسانی، مصداق شناسی و موضوع شناسی انجام می‎دهد و اجتهاد به معنای اخص حکم را بیان می‌کند. 🔹 اما بر اساس اجتهاد به معنای اعم از آنجایی که این نوع از اجتهاد از «هست‌ها» خبر می‌دهد و معمولاً علوم انسانی بیان هست‌ها و مناسبات می‌کند، در این صورت موضوعاتی مانند خلقت انسان، تاریخ، مسائل اجتماعی و ... از حوزه‌هایی است که فقه به آن می‌پردازد. ▫️نشست اجتهاد و تحول علوم انسانی، ۲ بهمن ۱۴۰۲ @OlomEnsaniEslami 🔸روش‌شناسی اجتهاد (روشنا) 🆔 Ravesh_Ejtehad
هدایت شده از احمدحسین شریفی
◻️علوم انسانی و راز تلقی‌های متنوع 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از دلایل تلقی‌ها و توقعات مختلف و متنوع و بعضاً متضاد از علوم انسانی را باید در نوع نگاه و طرز تلقی صاحب‌نظران به تعریف «علم» (به عنوان مقسم علوم انسانی) و «علوم انسانی» جستجو کرد. به عنوان مثال، اگر «روش» را جزء یا رکن «علم» بدانیم یا ندانیم، تعریف ما و بالتبع توقع ما از علوم انسانی متفاوت خواهد بود. حتی کسانی که روش را جزء تعريف مي‌آورند لزوماً يک تعريف واحد ارائه نمي‌دهند. ممکن است يک نفر «روش تجربه‌ی آزمايشگاهی» را جزء تعريف علوم انسانی بداند (آنگونه که در نیمه اول قرن بیستم پزیتیویست‌های غربی می‌گفتند و مع‌الاسف بسیاری از روشنفکران ایرانی هنوز هم در همان فضا هستند) و شخصی ديگر «روش تجربه‌ی تفهمی» را و نفر سومی روش‌های ديگری را؛ همچنين ممکن است کسی روش را جزء تعريف علم در «مقام گردآوری» تلقی کند و ديگری روش را مؤلفة تعريف علم در «مقام داوری» بداند. همين اختلاف در مسألة غايت و هدف نيز مطرح است. به اين صورت که اگر غايت را جزء هويت علم و رکنی از ارکان آن بدانيم يا ندانيم، تعاريف متفاوتی خواهيم داشت. حتی کسانی که غايت را رکن علم به شمار می‌آورند، خود ممکن است به دسته‌های مختلفی تقسيم شوند. زيرا غايات بر اساس جهان‌بينی‌ها مشخص می‌شوند و جهان‌بينی‌ها هم متفاوت‌اند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖊 احمدحسین شریفی 🔸دعوت به مناظره 🔻همانطور که ملاحظه می‌کنید، جناب آقای دکتر نصرالله پورجوادی، استاد محترم دانشگاه تهران، در این کلیپ کوتاه سه ادعا را مطرح می‌کنند: یک. ایده علوم انسانی اسلامی، طرحی شکست‌خورده است؛ دو. هزینه‌های زیاد اما بی‌ثمری برای این کار شده است؛ سه. جمهوری اسلامی به دانشگاه‌ جفا کرده است. 🔻بنده به عنوان عضوی از جامعه دانشگاهی و به عنوان یکی از مدافعان ایده علوم انسانی اسلامی، این استاد عزیز را خاضعانه به یک علمی برای بحث درباره این مدعیات دعوت می‌کنم. تعیین مکان، مخاطبان و زمان این گفتگو را نیز به خود ایشان واگذار می‌کنم. البته خیلی مناسب است در همان مکان و با دعوت از همان مخاطبانی باشد که در تأیید سخنان ایشان کف و سوت هم می‌زنند. و مطمئن هستم در یک گفتگوی علمی بهتر می‌توان حقایق را فهمید. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
◻️علوم اجتماعی غربی و دوری از حقیقت 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داستایفسکی در کتاب «برادران کارامازوف» می‌نویسد: «دروغ نگویید. کسی که دروغ می‌گوید و دروغ‌هایش را هم باور می‌کند، دیگر هرگز نمی‌تواند حقیقت را دریابد؛ نه در خودش و نه در اطرافیانش.» این، حکایت جمع کثیری از غربزدگان وطنی و دلدادگان علوم اجتماعی غربی است! اینان چهل سال است که با تحلیل‌های غلط و دروغ خود تلاش کرده‌اند به مخاطبان خود بباورانند که شکافی عمیق میان ملت و نظام وجود دارد! همواره گفته و نوشته‌اند که مردم از نظام اسلامی بریده‌اند! نظام اسلامی پشتوانه مردمی خود را از دست داده است! و ده‌ها گزاره دیگری از این قماش، که به نام علم و به اسم استاد دانشگاه به خورد مخاطبان خود داده‌اند! و هر زمانی که با شواهد مخالف مواجه شده‌اند یا سکوت کرده‌اند و یا براساس ذهنیت معوج و غربزده خود به تحلیل و توجیه آن پرداخته‌اند! این دست از جامعه‌شناسان و به اصطلاح استادان، در حوادث اخیر، وقتی حمایت یکدست، منجسم و همه‌جانبه‌ی ملت از نظام اسلامی را دیدند،‌ ابتدا تا چند روز در حالت شوک و ناباوری به سر می‌بردند! اما بعد از خودیابی و پس از پایان جنگ، باز هم به بازآفرینی دروغ‌های چهل‌ساله خود پرداختند و بر پایه همان ذهنیت‌های علیل و معوج، «دوگانه ملت و امت» را مطرح کردند و در یک تحلیل متوهمانه این انسجام و همدلی و پایداری را شاهدی برای عبور از انقلاب اسلامی تفسیر کردند! حقیقتاً انسان از این همه کج‌فهمی و کژاندیشی متعجب می‌شود. و به درستی آن سخن داستایفسکی می‌رسد که «کسی که دروغ می‌گوید و دروغ‌هایش را هم باور می‌کند، دیگر هرگز نمی‌تواند حقیقت را دریابد؛ نه در خودش و نه در اطرافیانش.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹