خنده ای داغ، زدی و بدنم
سوخت که سوخت
دکمه تا دکمه تن و پیرهنم
سوخت که سوخت . . .
شهید #جواد_محمدی_منفرد🌷
شهید #مرتضی_عطایی🌷
@rahro313
شهید مدافعحرم #مرتضی_عطایی
♻️عاشقِ خدمت به مردم
☂فرزند شهید نقل میکند: ماه رمضانها وقتی بابامرتضی برای افطار نان تازه میخرید، گاهی بیشتر از مقدار نیازمان نان تهیه میکرد و از پایین پلهها زنگِ دربِ هر یک از همسایههای ساختمان را میزد و بهشان نان میداد تا همسایهها هم برای افطارشان نان تازه داشته باشند.
💚هرگاه در خیابان یا جاده ماشینهایی را میدیدیم که بنزین میخواستند، پدرم سریعا با شلنگ و چهارلیتریای که داخل ماشین داشتیم، برایشان بنزین میکشید تا کارشان راه بیفتد و در جاده نمانند.
☂هر زمان که در خیابان ماشین عروس میدیدیم، برای عروس و داماد دست تکان میدادیم و بابا برایشان بوق میزد و شادی میکرد. او همیشه با شادی مردم، شاد بود.
💚هروقت هم در جاده، خردهشیشه ریخته بود، پدرم ماشین را کنار جاده نگه میداشت تا شیشهها را از وسط جاده بردارد و مادرم هم جلوتر از او وایمیستاد و برای ماشینهایی که میآمدند، دست تکان میداد تا حواسشان به پدرم باشد.
@rahro313
🌹شهيد مدافع حرم مرتضى عطايى (ابوعلى) به روايت همسر گرامى؛
🔸هر كدام از دوستانش شهيد مىشدند يك نكته از زندگىشان مىشد سرلوحه كارهاى مرتضى. مثلاً شهيد نجفى كه در عمليات تلقرين شهيد شد، سفارشش شده بود برنامه هر روز مرتضى. شهيد نجفى گفته بود حتى اگر شده روزى چند دقيقه براى خودتان روضه #امام_حسين عليهالسلام بخوانيد. نجفى اولين دوستِ شهيدِ مرتضى بود. شهادتش بدجور مرتضى را به هم ريخت.
📸 عكسنوشت:
شهيدان مدافع حرم #نعمت_الله_نجفى و #مرتضى_عطايى (ابوعلى)
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
@rahro313
ماییم و
شب تار و
غــم یار و دگر هـیچ . . .
شهیدان مدافع حرم
🌷شهید #مرتضی_عطایی🌷
🌷شهید #مصطفی_صدرزاده🌷
📎شبـــتون شهــدایی🌺
@rahro313