eitaa logo
🌹رهروان مهدویت🌹
522 دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
23.6هزار ویدیو
151 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 پاداش خادمان مجلس امام حسین(ع) ▪️ از امور پر و پاداش، در برپایی مراسم عزای سید و سالار شهیدان عالم حضرت سیدالشهدا(ع) است. ▪️چنانچه در این باره روایت شده است که مردی از اهالی بحرین بیان داشته است: من خیلی راغب شنیدن مراثی امام حسین(ع) بودم، شب و روز در مجالس سوگواری آن حضرت شرکت می کردم و هیچ امری نمی توانست مرا از رفتن به مجالس عزای اباعبدالله باز دارد. ▪️ یک سال شب نهم محرم، آنقدر در مصیبت آن حضرت گریستم که خسته شده و در کناری نشستم، خواب چشمانم را فرا گرفت و در خواب دیدم که در باغ بزرگی مثل باغ های بهشت قرار دارم و انواع و اقسام درختان دیده می شود و مرغان بر سر شاخه ها مانند مادر بچه مرده نوحه می کنند! ▪️گفتم: سبحان الله این مرغان چرا اینطور ناله می کنند؟! با خود گفتم: این ناله ها نیست مگر به خاطر مولایم حسین(ع). ▪️ به ناگاه صدای گریه ای شدید به گوشم رسید که نزدیک بود دلم شکافته شود. چند قدم به دنبال صدای گریه رفتم، کنار حوضی رسیدم دیدم بانویی کنار حوض نشسته پیراهن سفید پاره پاره ای در دست دارد و خون آن را می شوید! و به آثار جراحات نگاه می کند و می گرید چنانکه نزدیک است از گریه اش آسمان منشق شود و بر زمین فرود آید! ▪️ می گفت: پدرجان ببین این امت با ما چه کردند؟ تا من به دنیا بودم حق مرا ضایع کردند و پهلویم را شکستند و ارثم را گرفتند. سپس مصائب ابن عمش را بیان داشت تا آنجا که گفت: این ها بس نبود که حسینم را کشتند. ▪️بعد فرمود: فرزندم چرا از نام خود خبر ندادی؟ شاید جد و پدر تو را نمی شناختند که با لب تشنه شهیدت کردند؟! ناگاه در طرف مشرق بدن بی سری را دیدم که می گفت: به حق خودت مادرجان من جد و پدر خودم را معرفی کردم. مقام مرا ملاحظه نکردند، آب را به رویم بستند، خود و اهل بیتم را تشنه گذاشتند! ▪️من قدم پیش نهاده و سلام کرده و عرضه داشتم این پیراهن پاره پاره و خونین و این بدن بی سر کیست؟! ناله ای جانسوز از دل برآورد و فرمود: من این شهید مظلومم، من دختر پیغمبر این امتم، من مادر حسینم که امت جدش او را کشتند و ناگاه دیدم که بانوان چندی سر از جانب درختان, مانند آفتابی که طلوع کند, مویه کنان آمده و اطراف آن بدن بی سر نشستند. ▪️ من از پیراهنی که آن بانو می شست سؤال کردم، فرمود: پیراهن پسرم حسین است که در روز پوشیده بوده. گفتم: با آن چکار می کنی؟ ▪️ فرمود: این وسیله ی گریه من است تا روزی که آن را در دست گرفته و در عرصه محشر بایستم و به پروردگارم از ستم شکوه کنم و خدا از خشم من خشمگین خواهد شد و همه ظالمان به خانواده ما را جمع خواهد کرد و زبانه آتش آن ها را فرا گیرد. ▪️ عرض کردم: ای سیده! پدرم نوحه خوان فرزندت حسین بود. خدا با او چه کرد؟ فرمودند: کاخی در مقابل کاخ های ما دارد. ▪️ عرض کردم: کسی که در عزای شما بگرید و از مالش در عزای حسین(ع) صرف کند و در غم او بی خوابی کشیده و در حاجت عزادارانش بکوشد و در راه او تشنگان را آب دهد و به دشمنانش کند، چیست؟ ▪️ فرمودند: است. همه ی این کارها کمک به ماست و مژده و بشارت بده به کسانی که به این امور مشغولند که در بهشت همسایه ما خواهند بود. به حق پدرم و همسرم و فرزندم که روز تا کودکی از آنها بیرون باشد, به بهشت نخواهم رفت و این پیغام را به آن ها برسان. 📚 «دارالسلام»، ترجمه کمره ای، ج 2, ص 190؛ سید رضا حسینی الازری، «۷۲ داستان از شفاعت امام حسین (ع)»، ص ۹۲-۹۳. @mouood_org
26.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ سرنوشت علیه‌السلام 🔸 اِسحاق بن حَیوَه حَضرَمی از جنایتکاران لشکر عمربن سعد در کربلاست که علیه السلام را به می‌برد. ‌‌
⭕️چطور شد که اینطور شد؟!🤔 شاید ۲۰ سال پیش کسی به مخیله‌اش هم نمی رسید روزی در خیابانهای شهر، دخترانی را مشاهده کند که آن سالها مردم شاید آنها را در سالن های عروسی هم نمی دیدند... دخترانی بزک کرده با موهای پف کرده و بیرون ریخته و مانتوهایی کوتاه و تنگ و شلوارهایی تنگتر! این روند ۲۰ سال طول کشید تا به اینجا رسید. استعمار، صبر و حوصله زیادی دارد، بر عکس بعضی از ماها... ⭕️اولین کار، گرفتن چادر بود از زنان ما... گفتند چادر حجاب برتر است و می‌شود برتر نبود! بین خوب و خوب ‌تر، خوب را هم انتخاب کنی به جایی بر نمی‌خورد .می‌شود مانتوی گشاد و مقنعه بزرگ پوشید و با حجاب بود... حرف قابل قبولی بود؛ کسی نمی‌تواست به این حرف اعتراض کند، حتی اهالی مذهب. ⭕️گام دوم گرفتن مقنعه بود... می‌شود روسری بزرگ سر کرد! هم تنوّع دارد هم حجاب است. یادم‌ می آید روسری‌هایی بود با ضلع بیشتر از یک متر که تا کمر خانمها هم می‌رسید... خوب البته روسری مثل مقنعه نبود گاهی مو بیرون می‌زد. ⭕️ در فیلمهای سینمایی هی مدل گذاشتن، زن های هنرپیشه مدل شدن و به تبع آن جوان هم از آن ها یاد می‌گرفتند. چشمان ما متوجّه این آب رفتن نمیشد و به قدری این کار را کردندکه چشم ما عادت می‌کرد. ⭕️ مانند بچه‌ای که جلوی چشم پدر و مادرش بزرگ می‌شود و قد می‌کشد و والدینش حس نمی‌کنند اما دیگران که کمتر او را می‌بینند و چشمانشان عادت نکرده، متوجه رشد هفتگی او می‌شوند... ما عادت کردیم به روسری‌هایی که هر روز آب می‌رفت و تبدیل شد به نواری باریک و بعضا توری... که شاید بهتر باشد و راحت نامیدشان تا ... به هر حال کم کم کار به این جا کشید و مدام گفتند معضل است، برای حل آن باید کار فرهنگی کرد... سال ها گذشت و لباس ها آب رفت و کار فرهنگی در زمینه و مشاهده نشد. برعکسش، فراوان کار‌های ضد فرهنگ در کوبیدن حجاب و عفت و و در فیلمهای سینمایی و مجلات و برنامه‌های عمومی یافت می‌شد... امسال هم مد پوشش خانمها تغییر کرده است، پوشیدن ساق شلواری (ساپورت) به جای شلوار... یعنی دیگر شلوار جین تنگ هم نه! ساق شلواری! و بدون تردید در یکی دو سال آینده این کنار می رود و برخی را .......... ساق شلواری هم از عده‌ای گرفته شد و شد دامن بدون جوراب... و وایلا یعنی پس از آنکه چادر، مقنعه، مانتو ، روسری و پوشش پا از زنان گرفته شد، حالا رفته‌اند سراغ چه ! چشمهای ما هنوز عادت نکرده‌اند... اگر به این هم عادت کنیم سرنوشت چادر و مانتو و روسری در انتظار اگر فتوچه هستند ... خدایی نکرده اینها هم روز به روز نازکتر و کوتاهتر می‌شود و ما عادت می‌کنیم.... آن وقت... نمی‌دانم بعدش سراغ چه خواهند رفت... 🔥بگزارید از این قول محقق یهودی سهیونیست بگویم : .. دنبال گرفتن . این ستون سازنده بنیان خانواده . و بعد گرفتن .. حیرت آور تعجب انگیز و غم بار ترین اتفاق است !! ✅همه ی جهان دارد: 👈کره زمین دارای پوشش است... 👈 میوه‌های تر وتازه دارای پوششه 👈شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود 👈قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایده اش از بین میرود و زیر پا انداخته میشود برای اینکه پوشش آن از بین رفته 👈سیب هم اگر پوسته اش گرفته شود و رها شود میشود... و.. 😒در تعجبم از مردی که را از ترس خط و خش افتادن می پوشاند؛ اما یا و یا خود را بدون پوشش رها میکند!!! 🔴اما خطابم با توست ! این تا برسد بدست تو هم از های‌مدینه گذشته هم از هم از ...! چادرت را در آغوش بگیر و بگو برایت بخواند همه را از نزدیک دیده است... آنها ؛ را نشانه گرفته ‌اند.. هوشیار و آگاه باشیم ؛ که اگر سقوط مغزها اتفاق افتاد :... دچار سقوط همه چی خواهیم بود. و التماس دعای تفکر