eitaa logo
رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
3.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
97 فایل
وابسته به انجمن شهید ادواردو انیلی مدیر انجمن: @rahyaftegan ارتباط ایتا: @Solmaz_n 🌸🌺🌸🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🍃🌼 🍃🌼✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌼 ♦️روایت مسلمان و شیعه شدن جوان اتریشی توسط یک جانباز ✳️یک روز قبل از بستری شدن در بیمارستان آلمان، با یک جوان که ساکن آلمان بود، آشنا شدم. نام او «اریش والدمن» بود وقتی با او صحبت کردم، او را فردی به انقلاب اسلامی یافتم. قرار شد که فردای آن روز او را در بیمارستان ملاقات کنم. از آن روز به بعد روزانه پنج ساعت در ، پیرامون اصول اساسی اسلام، زندگانی ائمه اطهار (علیهم السلام) و انقلاب اسلامی ایران (به زبان انگلیسی) برای او صحبت می‌کردم. هر روز که می‌گذشت، به دین اسلام بیشتر می‌شد. تا این که پس از یک ماه کاملاً اصول دین، فروغ دین، نماز با ترجمه و… را یاد گرفت. ✳️در این مدت، در مجموع سه عمل جراحی روی چشم‌هایم انجام دادند که منجر به بینایی یکی از آنها شد. قرار بود دو هفته دیگر از مرخص شوم که یک روز دیدم «اریش» با چهره‌‌ای شاد به داخل اتاقم آمد. از او پرسیدم: «چه شده؟ چرا این قدر خوشحالی؟» گفت: «دیشب نصف از خواب برخاسته و با خدا به راز و نیاز پرداختم و برگذشته و عمر از دست رفته‌ام گریستم و از خدایم طلب عفو کردم و حالا هم می‌خواهم مسلمان شوم.» گفتم: «چه می‌گویی؟ می‌خواهی شوی!!» ✳️گفت: «بلی! تصمیمم را گرفته‌ام زودباش به من بگو چه کنم؟» گفتم: «وضو بگیر و روبه قبله بنشین و را بر زبان جاری کن!» و او این کار را به خوبی انجام داد. بنا شد که اسمش را تغییر دهد. گفتم: «بهتر است نامت را محمد بگذاری.» (چون از زندگی حضرت محمد (صلی الله علیه واله) خیلی برایش سخن گفته بودم).می‌دانید این جوان تازه مسلمان چه گفت؟ او برگشت و گفت: «نه، نه! نام محمد را برایم مگذار؛ زیرا من با آنچه تو درباره او و زندگی‌اش گفتی، فاصله زیادی دارم. من کجا و محمد کجا!» «راست می‌گویی؛ اما این نام را بگذار ت ان‌شاءالله محمدی شده و در راه او گام برداری.» ✳️پس از این، او مرتب نمازهایش را می‌خواند و در ماه روزه‌هایش را می‌گرفت. در روزهای آخری که عازم ایران بودم، مرتب می‌آمد و می‌گفت: «من را باید با خودت به ایران ببری و باید از نزدیک، جامعه انقلابی و ایران را ببینیم.» راستش نمی‌دانستم چه کنم؟ من چگونه او را با خودم می‌توانستم به ایران بیاورم؛ در حالی که هیچ‌گونه اطلاعی از این که مدرسه‌ای برای تعلیم خارجی‌ها وجود دارد یا نه، نداشتم. این بار نیز متوسل به اطهار (علیهم السلام) شده و واقعاً از آنان خواستم تا راهنمائیم کنند. ✳️یادم هست درست روزی که می‌خواستم از بیمارستان مرخص شوم، با خبر شدم که هیئتی از نمایندگان مجلس می‌خواهند به شهر «کلن» بیایند. من سر از پا نمی‌شناختم و فهمیدم که دعایم مستجاب شده. (اریش) را به حجت‌الاسلام «فاضل هرندی» (نماینده مجلس)‌ معرفی کرده و پس از صحبت با وی، قرار شد ترتیب آمدن او را به ایران بدهند. وی گفت: «بلی! در قم مدرسه‌ای مخصوص خارجی‌ها هست که آنان را به طور مفصل با مبانی اسلام آشنا کرده و پس از طی مراحل متعدد، آنان را به عنوان مبلغ اسلامی راهی کشورهای خود می‌کنند.» (اریش) خیلی خوشحال شده بود و در پوست خود نمی‌گنجید. دو روز بعد توسط وی به ایران آمدیم و در حال حاضر حدود دو سال است که در مدرسه «حجتیه» قم مشغول تحصیل است. او در این مدت با زبان فارسی و عربی آشنا شده و کتاب‌های زیادی درباره اسلام خوانده است. 🌈راوی: خلیل قاضی زاده 🌼 🍃🌼🌐 @rahyafte_com 🕊🍃🌼
به در به رغم تلاش رسانه‌های در شناساندن ، در این میان با نوعی غرض‌ورزی و جهت دهی افکار مواجه می‌شویم رسانه‌های معاند با ، بزرگترین اجتماع سالانه‌ی بشری را در فشار و بایکوتِ خبری قرار داده‌اند تجمع در مرزها از سوی خبرگزاری‌هایی چون و ، به حمله، هجوم و شکستن مرزها تعبیر شده است. همچنین در سال‌های اخیر در خبرگزاری‌های چون "البوابة" نمونه‌های دیگری را می‌توان یافت. اخبار کذبی چون تجاوز زائران ایرانی به زنان عراقی که با واکنش تند مراکز رسمی بین‌المللی مواجه شد. گزارشِ " الوسط " در مورد بی اساس بودن این خبر، گزارش سازمان در مورد سلامت برگزاری اربعین و عدم تجاوز به زنان (این گزارش در سکوت خبری ماند) و گزارش بهداشت در مورد سلامت برگزاریِ مراسم، از جملۀ این جوابیه‌ها بودند. این جهت دهی‌های مغرضانه در اثنای برپایی مراسم به سبب فرافکنی و ایجاد موج خبری در نقطه ای دور از محل برپایی ایجاد می‌شود این امواج منفی با هدف تفرقه افکنی بین و بدون کوچکترین گزارشی در مورد کیفیتِ میلیونی شرکت کنندگانِ در این مراسم گسترش یافته است. @fotrosmediatv @rahyafte_com
🕊🍂🌼 🍂🌼✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌼 ✅حساسیت های نسبت به یک شغل و درآمد 📌سال‌ها پیش از انقلاب شخصی به محضر مرحوم رسید تا مبلغی حدود ۲۰۰ هزار تومان (که در آن زمان پول بسیار زیادی بود) به عنوان سهم امام (یعنی بخشی از خمس) بپردازد. آقا پرسیدند: شغل شما چیست؟ ــ قصابم. ــ در کجا؟ ــ در تهران. ــ با گوشت‌های ذبح و یخ زده‌ای که در این ایام وارد کشور می‌شود و به فروش می‌رسد، چه می‌کنید؟ ــ ما فروشنده‌ایم، کاری به و حرام گوشت نداریم! 📌آیت‌الله گلپایگانی با تغییری که در رنگ و صورتشان پیدا شد، فرمودند: چطور مسایل مربوط به شغل خود را یاد نگرفته‌ای و دست به این شغل خطرناک زده‌ای؟! تو غذای مردم را تامین می‌کنی! قصاب گفت: مردم خودشان مسؤول خوراکشان هستند.آقا فرمودند: مردم به بازار مراجعه می‌کنند و شما از این مصونیت سوءاستفاده کرده بازار حرام‌خوری آماده می‌کنید و غیراسلامی در اختیار مردم قرار داده و مردم را به حرام‌خواری عادت می‌دهید. پول‌ها را از برابر من بردارید! قصاب پرسید: چرا؟ 📌فرمودند: این پول‌ها و اموال حرام است و شما مسئول باز گرداندن آن به صاحبانشان هستید.قصاب گفت: حضرت آیت‌الله من سهم امام و می‌پردازم و امیدوارم خداوند از این طریق مرا ببخشد. آیت‌الله گلپایگانی فرمودند: این نه سبب نجات تو می‌شود و نه من اجازه دارم که جهت حوزه علمیه و طلاب و برای نشر اسلام مصرف کنم. ما در حوزه علمیه به طلاب شهریه پاک می‌دهیم که از سهم امام سلام‌الله علیه است تا طلاب شبشان فراموش نشود؛ اما این پول حرام نماز صبح طلاب را نیز به قضا و فساد می‌کشد! 🔰سالروز رحلت حضرت آیت الله محمدرضا گلپایگانی(ره) 🌼 🍂🌼🌐 @rahyafte_com 🕊🍂🌼
🖼 اثری با هویت #اسلامی بیت‌المقدس، خشم نتانیاهو را برانگیخت 🔹در حاشیه برگزاری یک نمایشگاه هنری در موزه یهودیان برلین، نقاشی «معراج پیامبر» که توسط حسن امینی بیش از ۶ دهه پیش #طراحی شده، خشم نتانیاهو را برانگیخت. 🌐 @rahyafte_com
....خاک فرانسه در شیشه ✳️حجه الاسلام فردوسی نقل می کند: هجرت امام به تحولی عظیم بوجود آورد اخلاق و رفتار و زندگی امام خمینی(ره) آن‌چنان تأثیری گذاشت که مردم پاریس از رادیو و تلویزیون خواسته بودند این که رهبرش در نوفل‌لوشاتو زندگی می‌کند و با یک اعلامیه امت 36 میلیون ایرانی را به حرکت درمی‌آورد چیست؟! برای ما معرفی کنید . . ✳️که متأسفانه فیلمی که بتواند معرف اسلام واقعی باشد نداشتیم. تلویزیون مجبور شده بود هر شب یک ربع فیلم محمد (صلوات الله علیه و آله) را بدون صدا پخش کند و هر شب‌ هنگام اخبار عکس امام را نشان بدهد و اخبار مربوط به آن بزرگوار را برای مردم بگوید. در کوچه و خیابان که می‌رفتیم مردم با چشم و مهربانی به ما می‌نگریستند و برخورد مؤدبانه‌ای داشتند، هنگامی‌که امام به اقامه نماز بیرون می‌آمدند همسایگان به تماشا می‌پرداختند و سیمای نورانی این رهبر الهی را می‌کردند و احساسات گرم و پرشور خود را ابراز می‌نمودند. 🌐 @rahyafte_com ✳️کم‌کم ایام اقامت به پایان می‌رسید و آغاز هجرتی عظیم‌تر فرا می‌رسید، مقارن غروب آفتاب بود که دیدم دوشیزه فرانسوی درب ایستاده‌اند و تقاضای ملاقات دارند، ملاقات امکان نداشت از او عذرخواهی کردم، شیشه کوچکی دستشان بود با محتوای مقداری خاک، درب شیشه مهر و موم بود، اظهار کردند رسم ما بر این است که وقتی به کسی علاقه‌مند شدیم و ارادات پیدا کردیم هنگام جدائی و خداحافظی بهترین هدیه را به او تقدیم کنیم و این خاک ماست که پیش ما عزیز است اگر ملاقات ممکن نیست این مقدار خاک را به حضور امام تقدیم کنید و برای ما یک قطعه عکس با امضای امام بیاورید. محضر رسیده و جریان را عرضه داشتم، امام با تبسمی شیرین شیشه را گرفتند و دو قطعه عکس را توشیح فرمودند و من به آنان دادم، آن زن فرانسوی عکس را بوسید و با تشکر رفت. 🌐 @rahyafte_com
🔹«مورسایلین پیرزادا»، دختر «فیروز پیرزادا»، یکی از پولدارترین و مشهورترین تاجران کشمیر است.زندگی روزانه او با پوشیدن لباس‌هایی از معروفترین برندها و خرید از گران‌ترین پاساژها سپری می‌شود... بزرگترین آرزوی این دختر ۲۳ ساله که در بمبئی متولد شده، ستاره شدن در سینمای بالیوود است. 🔸تا آنکه یک حادثه همه چیز را برهم می‌زند، «یاش چوپرا، سلطان رمانس سینمای هند، در سن ۸۰ سالگی در بیمارستانی در بمبئی درگذشت.» 🔹من خیلی به «یاش چوپرا» نزدیک بودم. او برایم مثل یک پدربزرگ بود. مرگ او مرا شوکه کرد و به طور کلی مرا در هم ریخت، شروع‌ کردم به فکر کردن درباره زندگی و قدرتی بزرگ و مافوق تصور که همه چیز را کنترل می‌کند. برای سه یا چهارماه دچار افسردگی خیلی شدید شدم، دست به هیچ کاری نمی‌زدم. 🔸زمانی‌که شروع کردم به جستجوی در اینترنت و سایت‌های مختلف، با ّ چند تن از سخنران‌ها و مبلغ‌های برخوردم. وقتی‌که برای اولین بار این سخنان را شنیدم با خودم گفتم: اوه خدای من! مثل این می‌ماند که دارند با من حرف می‌زنند. 🔹من پیش از این تنها به اسم بودم و در عمل هیچ خبری از مسلمان بودن نبود. ولی آن سخنان ارزشمند حقیقتا مرا بیدار کرد. از همان جا بود شروع کردم به نماز خواندن. در ماه‌های اولی که در حال تحقیق درباره اسلام بودم، روسری نمی‌پوشیدم و در مراکز اسلامی رفت و آمد می‌کردم ولی هیچ کس مرا وادار به حجاب نکرد، تا آنکه خودم پس از مدتی با تمام وجود به اهمیت حجاب برای زنان پی بردم و از همان زمان محجبه شدم.
🔸قصد داشتم زبانی را مطالعه کنم که اکثر مردم ژاپن آن را نمیشناختند. بنابراین به پیشنهاد مادرم زبان مالایی را در بهترین دانشگاه در رشته ی زبان و ادبیات خارجی انتخاب کردم. بعد از شروع مطالعه زبان مالایی, به کشور مالزی علاقه مند شدم. 🔹۲۰۱۲ شرکت در کلاس های دانشگاه بعد از یک سال مطالعه ی زبان مالایی هنوز کلمات زیادی بودند که معنی انها را نمیدانستم. متوجه شدم که بیشتر این کلمات مربوط به اسلام هستند. بناربراین در کلاس های اسلامی شرکت کردم. در آن زمان این فقط برای مطالعه بود. 🔸دوست مالزیایی من مرا دعوت کرد که به بروم ، برای دیدن نمازشان به آنجا رفتم. این اولین باری بود که داشتم. تصور میکردم که چون دوسال در دانشگاه مطالعه کرده ام چیزهای زیادی درباره ی اسلام میدانم. اما زمانی که نماز مسلمانان رادر مسجد دیدم خیلی تعجب کردم، نمیدانستم چرا آنها روزی پنج مرتبه نماز میخوانند... 👈ادامه در سایت ولینک زیر rahyafteha.ir/24853/
🕊🍃🌼 🍃🌼✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌼 ♦️روایت مسلمان و شیعه شدن جوان اتریشی توسط یک جانباز ✳️یک روز قبل از بستری شدن در بیمارستان آلمان، با یک جوان که ساکن آلمان بود، آشنا شدم. نام او «اریش والدمن» بود وقتی با او صحبت کردم، او را فردی به انقلاب اسلامی یافتم. قرار شد که فردای آن روز او را در بیمارستان ملاقات کنم. از آن روز به بعد روزانه پنج ساعت در ، پیرامون اصول اساسی اسلام، زندگانی ائمه اطهار (علیهم السلام) و انقلاب اسلامی ایران (به زبان انگلیسی) برای او صحبت می‌کردم. هر روز که می‌گذشت، به دین اسلام بیشتر می‌شد. تا این که پس از یک ماه کاملاً اصول دین، فروغ دین، نماز با ترجمه و… را یاد گرفت. ✳️در این مدت، در مجموع سه عمل جراحی روی چشم‌هایم انجام دادند که منجر به بینایی یکی از آنها شد. قرار بود دو هفته دیگر از مرخص شوم که یک روز دیدم «اریش» با چهره‌‌ای شاد به داخل اتاقم آمد. از او پرسیدم: «چه شده؟ چرا این قدر خوشحالی؟» گفت: «دیشب نصف از خواب برخاسته و با خدا به راز و نیاز پرداختم و برگذشته و عمر از دست رفته‌ام گریستم و از خدایم طلب عفو کردم و حالا هم می‌خواهم مسلمان شوم.» گفتم: «چه می‌گویی؟ می‌خواهی شوی!!» ✳️گفت: «بلی! تصمیمم را گرفته‌ام زودباش به من بگو چه کنم؟» گفتم: «وضو بگیر و روبه قبله بنشین و را بر زبان جاری کن!» و او این کار را به خوبی انجام داد. بنا شد که اسمش را تغییر دهد. گفتم: «بهتر است نامت را محمد بگذاری.» (چون از زندگی حضرت محمد (صلی الله علیه واله) خیلی برایش سخن گفته بودم).می‌دانید این جوان تازه مسلمان چه گفت؟ او برگشت و گفت: «نه، نه! نام محمد را برایم مگذار؛ زیرا من با آنچه تو درباره او و زندگی‌اش گفتی، فاصله زیادی دارم. من کجا و محمد کجا!» «راست می‌گویی؛ اما این نام را بگذار ت ان‌شاءالله محمدی شده و در راه او گام برداری.» ✳️پس از این، او مرتب نمازهایش را می‌خواند و در ماه روزه‌هایش را می‌گرفت. در روزهای آخری که عازم ایران بودم، مرتب می‌آمد و می‌گفت: «من را باید با خودت به ایران ببری و باید از نزدیک، جامعه انقلابی و ایران را ببینیم.» راستش نمی‌دانستم چه کنم؟ من چگونه او را با خودم می‌توانستم به ایران بیاورم؛ در حالی که هیچ‌گونه اطلاعی از این که مدرسه‌ای برای تعلیم خارجی‌ها وجود دارد یا نه، نداشتم. این بار نیز متوسل به اطهار (علیهم السلام) شده و واقعاً از آنان خواستم تا راهنمائیم کنند. ✳️یادم هست درست روزی که می‌خواستم از بیمارستان مرخص شوم، با خبر شدم که هیئتی از نمایندگان مجلس می‌خواهند به شهر «کلن» بیایند. من سر از پا نمی‌شناختم و فهمیدم که دعایم مستجاب شده. (اریش) را به حجت‌الاسلام «فاضل هرندی» (نماینده مجلس)‌ معرفی کرده و پس از صحبت با وی، قرار شد ترتیب آمدن او را به ایران بدهند. وی گفت: «بلی! در قم مدرسه‌ای مخصوص خارجی‌ها هست که آنان را به طور مفصل با مبانی اسلام آشنا کرده و پس از طی مراحل متعدد، آنان را به عنوان مبلغ اسلامی راهی کشورهای خود می‌کنند.» (اریش) خیلی خوشحال شده بود و در پوست خود نمی‌گنجید. دو روز بعد توسط وی به ایران آمدیم و در حال حاضر حدود دو سال است که در مدرسه «حجتیه» قم مشغول تحصیل است. او در این مدت با زبان فارسی و عربی آشنا شده و کتاب‌های زیادی درباره اسلام خوانده است. 🌈راوی: خلیل قاضی زاده 🌼 🍃🌼🌐 @rahyafte_com 🕊🍃🌼
🔶داستان مسلمان شدن جوان آلمانی 🔹 لطفا بما بگویید که چگونه به اسلام روی آوردید 🔸من دوستان خارجی زیادی داشتم و متوجه شدم یک چیزی متفاوت است. حس آن‌ها به زندگی فرق داشت. آن‌ها مانند من نبودند. در این دوران بود که فهمیدم وجود دارد. من همیشه به اعتقاد داشتم ولی به مسیح نه. تا زمانی که حاثه ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد و من علاقه‌مند شدم و خریدم چون نمی‌توانستم تصور کنم یک دین بتواند انقدر خشن و یا با تروریسم در ارتباط باشد. شروع به خواندن قرآن کردم. نمی‌توانم توصیفش کنم ولی من ۲ یا ۳ ساعت در روزمی‌خواندم و متوقف نمی‌شدم. در صفحه ۷۰،۸۰ دیگر مو بر بدنم سیخ شد. در ابتدا فکر می‌کردم ” بله! خوب به نظر می‌آید! خیلی خوب است…!!” به خواندنم ادامه دادم و همانطور که قبلا زندگی می‌کردم به زندگی ادامه دادم… اما ناگهان خواب‌های عجیبی می‌دیدم. کابوس‌های خیلی بد و ترسناک با اشکال بد و هولناک…! درخواب قرآن کردم و آن‌ها ناپدید شدند. 🔹تقریبا هر شب کابوس می‌دیدم و دیگر می‌ترسیدم بخوابم. ماه بود و من به هم کلاسی‌هایم در دانشگاه گفتم: ”می‌خواهم با شما روزه بگیرم، می‌خواهم بدانم روزه چطور است…در این دوران من یک دوست دختر هم داشتم و وقتی با هم بیرون می‌رفتم چیزهایی بین ما اتفاق می‌افتاد که درست نبود و دوباره کابوس‌های من ظاهر می‌شدند. از آن زمان به بعد همیشه وقتی کاری اشتباه انجام می‌دادم کابوس‌هایم شروع می‌شد... 👈ادامه این داستان در سایت ولینک زیر rahyafteha.ir/39782/ 🌐 @rahyafte_com
🔷یاسین علی یا اقتصاد انرژی خوانده و دکترای اقتصاد دارد که به غیر از زبان به زبان‌های انگلیسی، عربی و فارسی هم مسلط است... یاسین علی یکی از اعضای انجمن آنیلی است که در حال حاضر در دانشگاه علوم اقتصادی، برای دوره لیسانس، مبانی فقه اقتصاد اسلامی و در دانشگاه تهران، اقتصاد فرانسه تدریس می‌کند. 🔸چطور شد مسلمان شدید؟ 🔹لطف خدا و یاری بود. اول مادرم در شرایط بسیار سخت مسلمان شد. این انقلاب درونی و تغییر دین در فضای بیگانه با اسلام برای مادرم دشوار بود ولی او به تنهایی با همه مشکلات جنگید و به روحانیت رسید. بعد از آن من به واسطه مادرم با اسلام آشنا شدم. بار‌ها گفته‌ام از بچگی زیر پر و بال بزرگ شدم. او برایم می‌خواند و من به اسلام علاقه پیدا کردم و وقتی به بلوغ رسیدم این یافته‌های دینی را در خودم تقویت کردم. 🔸چه چیزی باعث می‌شود تا فردی که در فضای بیگانه با فرهنگ اسلامی بزرگ شده به اسلام و گرایش پیدا کند؟. 🔹40 سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد. به عنوان یک اندیشمند مسلمان غیرایرانی این حرکت را چطور می‌بینید؟ 👈شرح کامل این مصاحبه ر در سایت ولینک زیر rahyafteha.ir/69091/ 🌐 @rahyafte_com
📍فدایی از آمریکا رسید. ✳️کاش آن آمریکایی زنده بود. اسمش عیسی بود. مادرش جزو تیم امنیتی کاخ سفید بود و خودش کماندو. حوالی سال شصت بود. از تماس گرفتند، گفتند «شخصی اینجاست که شما را می‌شناسد. است.» اسمش را گفتند، گفتم «می‌شناسمش.». اسمش را شنیده بودم. گفته بود «می‌خواهم شوم؛ یا در ایران یا در لبنان. نمی‌خواهم آمریکا بمانم.» رفتیم آوردیمش. ✳️قدبلند بود، ورزیده و البته سیاهپوست. گفتم «این زخم‌ها چیه روی صورتت، عیسی؟» گفت «بچه‌های سپاه زدندم. فکر می‌کردند من یکی از خلبان‌های گمشده .» نه فارسی بلد بود، نه عربی. گفت «به انگلیسی می‌گفتم به خدا آمده‌ام پیش بمانم و بجنگم. خسته شده‌ام از آمریکا، منتها نمی‌فهمیدند. من هر چه می‌گفتم همین‌طور می‌زدندم.» گفتم «دکتر چمران را از کجا می‌شناسی؟» گفت «وقتی بودم کتابش را خواندم. ✳️ از اسلام حرف زده بود و و امام زمان، قبل از خواب به جمله‌ای فکر می‌کردم که دکتر مصطفی خیلی آن را تکرار کرده بود. گفته بود بیا ای ، بیا ای صاحب زمان. من این جمله را به آن‌قدر گفتم تا خوابم برد، توی خواب صدایی شنیدم. گفتم کی هستی؟ گفت تو چه کسی را صدا زدی؟ من همانم. حالا، عیسی، بلند شو بیا، صدایش خیلی دلنشین بود. گفتم چطور بیایم آقا. خطرناک است. 🌐 @rahyafte_com ✳️من آمریکایی هستم. نمی‌توانم از اینجا پام را بگذارم بیرون. گفت خطری نیست. بلند شو بیا. من راه را برایت باز کرده‌ام.». عکس‌هایش را در سراسر آمریکا چاپ می‌کنند و به خیلی جاها می‌چسبانند و می‌فرستند تا نتواند از مرز خارج شود. گفت «مادرم نخستین کسی بود که گفت باید بشود. خودم را رساندم و به بچه‌های دکتر گفتند رفته ایران.» هفت، هشت روزی می‌شد که ایران بود. رفت اهواز پیش دکتر. می‌گفتند، دکتر می‌بوسیدش و می‌گفت «عیسی گریه نکن. تو حتماً شهید می‌شوی.» گریه می‌کرد. ✳️ می‌گفت «دلم می‌خواهد یا اینجا یا لبنان به خاطر که گفتی شهید شوم.» دکتر می‌گفت «نگران نباش. کسی که این‌قدر سختی‌ها را به خاطر عقیده‌اش تحمل بکند به هر چیزی که آرزویش را داشته باشد، می‌رسد. این‌ها را هم خودش وعده داده؛ همان خدایی که به خاطرش از بلند شده‌ای آمده‌ای ایران.» اصرار داشت برود قدس یا بمیرد. دکتر گفت «نه، الان وقتش نیست. به موقعش می‌فرستمت یا هر جا که خواستی.» عیسی در لبنان شهید شد. 🌐 @rahyafte_com
🔸به دین اسلام علاقمند شدم، اما جنگ در اتفاق افتاد، و من چیزهای وحشتناکی را که در مقالات مربوط به مسلمانان نوشته شده بود خواندم، اما در مورد سایر تحصیلات خوبی داشتم تا بدانم که این چیزها درست نیست، و دروغی بیش نبوده. به همین دلیل به دنبال یک معلم بودم که بتواند چیزی درباره شیوه زندگی به من یاد دهد، تا بتوانم مطالب دروغی را که درباره مسلمانان گفته شده بود رد کنم... 🔹یکی از دوستانِ دوستِ دوستم یک محققی را به من معرفی کرد که اسمش نورالدین بود، او یک فرد بود که در این کشور متولد شده بود. او از من دعوت کرد تا به منزلش بروم و من هم رفتم، و به من گفت چه کتاب هایی باید بخرم .... 🔻شرح کامل مصاحبه در سایت رهیافته و در لینک زیر http://rahyafte.com/43664/
🕊🍃🌼 🍃🌼✧✦•﷽‌ ✧✦• 🌼 ♦️روایت مسلمان و شیعه شدن جوان اتریشی توسط یک جانباز ✳️یک روز قبل از بستری شدن در بیمارستان آلمان، با یک جوان که ساکن آلمان بود، آشنا شدم. نام او «اریش والدمن» بود وقتی با او صحبت کردم، او را فردی به انقلاب اسلامی یافتم. قرار شد که فردای آن روز او را در بیمارستان ملاقات کنم. از آن روز به بعد روزانه پنج ساعت در ، پیرامون اصول اساسی اسلام، زندگانی ائمه اطهار (علیهم السلام) و انقلاب اسلامی ایران (به زبان انگلیسی) برای او صحبت می‌کردم. هر روز که می‌گذشت، به دین اسلام بیشتر می‌شد. تا این که پس از یک ماه کاملاً اصول دین، فروغ دین، نماز با ترجمه و… را یاد گرفت. ✳️در این مدت، در مجموع سه عمل جراحی روی چشم‌هایم انجام دادند که منجر به بینایی یکی از آنها شد. قرار بود دو هفته دیگر از مرخص شوم که یک روز دیدم «اریش» با چهره‌‌ای شاد به داخل اتاقم آمد. از او پرسیدم: «چه شده؟ چرا این قدر خوشحالی؟» گفت: «دیشب نصف از خواب برخاسته و با خدا به راز و نیاز پرداختم و برگذشته و عمر از دست رفته‌ام گریستم و از خدایم طلب عفو کردم و حالا هم می‌خواهم مسلمان شوم.» گفتم: «چه می‌گویی؟ می‌خواهی شوی!!» ✳️گفت: «بلی! تصمیمم را گرفته‌ام زودباش به من بگو چه کنم؟» گفتم: «وضو بگیر و روبه قبله بنشین و را بر زبان جاری کن!» و او این کار را به خوبی انجام داد. بنا شد که اسمش را تغییر دهد. گفتم: «بهتر است نامت را محمد بگذاری.» (چون از زندگی حضرت محمد (صلی الله علیه واله) خیلی برایش سخن گفته بودم).می‌دانید این جوان تازه مسلمان چه گفت؟ او برگشت و گفت: «نه، نه! نام محمد را برایم مگذار؛ زیرا من با آنچه تو درباره او و زندگی‌اش گفتی، فاصله زیادی دارم. من کجا و محمد کجا!» «راست می‌گویی؛ اما این نام را بگذار ت ان‌شاءالله محمدی شده و در راه او گام برداری.» ✳️پس از این، او مرتب نمازهایش را می‌خواند و در ماه روزه‌هایش را می‌گرفت. در روزهای آخری که عازم ایران بودم، مرتب می‌آمد و می‌گفت: «من را باید با خودت به ایران ببری و باید از نزدیک، جامعه انقلابی و ایران را ببینیم.» راستش نمی‌دانستم چه کنم؟ من چگونه او را با خودم می‌توانستم به ایران بیاورم؛ در حالی که هیچ‌گونه اطلاعی از این که مدرسه‌ای برای تعلیم خارجی‌ها وجود دارد یا نه، نداشتم. این بار نیز متوسل به اطهار (علیهم السلام) شده و واقعاً از آنان خواستم تا راهنمائیم کنند. ✳️یادم هست درست روزی که می‌خواستم از بیمارستان مرخص شوم، با خبر شدم که هیئتی از نمایندگان مجلس می‌خواهند به شهر «کلن» بیایند. من سر از پا نمی‌شناختم و فهمیدم که دعایم مستجاب شده. (اریش) را به حجت‌الاسلام «فاضل هرندی» (نماینده مجلس)‌ معرفی کرده و پس از صحبت با وی، قرار شد ترتیب آمدن او را به ایران بدهند. وی گفت: «بلی! در قم مدرسه‌ای مخصوص خارجی‌ها هست که آنان را به طور مفصل با مبانی اسلام آشنا کرده و پس از طی مراحل متعدد، آنان را به عنوان مبلغ اسلامی راهی کشورهای خود می‌کنند.» (اریش) خیلی خوشحال شده بود و در پوست خود نمی‌گنجید. دو روز بعد توسط وی به ایران آمدیم و در حال حاضر حدود دو سال است که در مدرسه «حجتیه» قم مشغول تحصیل است. او در این مدت با زبان فارسی و عربی آشنا شده و کتاب‌های زیادی درباره اسلام خوانده است. 🌈راوی: خلیل قاضی زاده 🌼 🍃🌼🌐 @rahyafte_com 🕊🍃🌼
🔹من در آتن یونان و از پدر و مادری ارتدوکس متولد شدم. خانواده پدری من در استانبول ترکیه زندگی می کردند. آنها ثروتمند و تحصیلکرده بودند و همانند بسیاری از مسیحیان ارتدوکسی که در یک کشور زندگی می کنند، به دین خود بسیار پایبند بودند. زمانی رسید که ترکیه تصمیم گرفت اکثریت شهروندان یونانی را اخراج کند و ثروت، خانه ها و تجارت های آنها را مصادره 🔸در کتاب های ما اسلام یک مذهب و (ص) پیامبر خدا نبود! او فقط یک رهبر بسیار باهوش و سیاستمداری بود که قوانین و مقررات را از یهودیان و مسیحیان جمع آوری کرد و برخی از نظرات خود را نیز به آنها افزود و جهان را فتح نمود.من درخانواده ای بزرگ شدم که نفرت از اسلام وحضرت محمد (ص)درآن موج میزد.خداراشکرمیکنم که نفرت را وارد قلب من نکرد... 🔻ماجرای مسلمان شدن این بانوی مسیحی را درسایت رهیافته بخوانید http://rahyafte.com/15613/ @rahyafte_com
🔷یاسین علی یا اقتصاد انرژی خوانده و دکترای اقتصاد دارد که به غیر از زبان به زبان‌های انگلیسی، عربی و فارسی هم مسلط است... یاسین علی یکی از اعضای انجمن آنیلی است که در حال حاضر در دانشگاه علوم اقتصادی، برای دوره لیسانس، مبانی فقه اقتصاد اسلامی و در دانشگاه تهران، اقتصاد فرانسه تدریس می‌کند. 🔸چطور شد مسلمان شدید؟ 🔹لطف خدا و یاری بود. اول مادرم در شرایط بسیار سخت مسلمان شد. این انقلاب درونی و تغییر دین در فضای بیگانه با اسلام برای مادرم دشوار بود ولی او به تنهایی با همه مشکلات جنگید و به روحانیت رسید. بعد از آن من به واسطه مادرم با اسلام آشنا شدم. بار‌ها گفته‌ام از بچگی زیر پر و بال بزرگ شدم. او برایم می‌خواند و من به اسلام علاقه پیدا کردم و وقتی به بلوغ رسیدم این یافته‌های دینی را در خودم تقویت کردم. 🔸چه چیزی باعث می‌شود تا فردی که در فضای بیگانه با فرهنگ اسلامی بزرگ شده به اسلام و گرایش پیدا کند؟. 🔹40 سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد. به عنوان یک اندیشمند مسلمان غیرایرانی این حرکت را چطور می‌بینید؟ 👈شرح کامل این مصاحبه در سایت ولینک زیر rahyafteha.ir/69091/ 🌐 @rahyafte_com