شهدای استان بوشهر
بـسم الله الرحمن الرحیم #قسمت_نهم🖊 📖حمله عراق به کرخه اولین حمله عراقی ها نیروهای مستقر در روستا
بسـم الله الرحمن الرحیم
#قسمت_دهم🖊
📖قایق
یک روز، نزدیکی های ظهر، یک لندرور خودی برای انتقال تعدادی از بچهها وارد ده شد .عراقیها با دیدن ماشین شروع به ریختن آتش کردند .اردشیر ماهینی برای اینکه متوجه شود از چه ناحیهای به ما شلیک میشود از سنگر ،خارج شد که همزمان با خروج و از سنگر ناگهان خمپاره ایی کنارش به زمین خورد و او را به شدت به هوا پرتاب کرد و شدیداً مجروح نمود. چند دقیقه قبل از این حادثه مختار احمدی بود پس از کلی دردسر موفق به تعمیر قایقی که در اختیار گروه ها گذاشته بودند، شده بود و با هم این قایق ،اردشیر را سریع به بهداری عقب منتقل کرد .ما فکر می کردیم که با توجه به مصدومیت شدید اردشیر ایشان قطعا شهید خواهد شد .اما بچه هایی که همراه وی به داری رفته بودند، وقتی برگشتن خبر از رفع خطر دادند. خبر باعث خوشحالی همه بچهها گردید. اردشیر از بچه های جالب و دوست داشتنی گروهی بود که برخی از خصلت های او تعجب همه را برمی انگیخت. مثلاً در حالی که بر اثر گرمای شدید هوا در روستای سیدخلف اکثر بچه ها خوابشان نمیبرد ،او به راحتی پتو دور خودش می پیچید و تا صبح میخوابید و حتی نیش دردآور پشه ها نیز نمی توانست مانع خواب می شود. علیرضا ماهینی همواره میگفت:《 دنیا برای اردشیر خوب است که هیچ حالیش نیست آخه در این گرما با این همه پشه چگونه میتوان خوابید؟》شهید کمان نیر میگفت :《گفت من حاضر هستم مقداری از خودم را در ظرفی بریزیم تا پشه ها دورش جمع شود و شر آنها خلاص شوم.》
به علت آگاه شدن از عراقی ها از حضور ما در روستای سید خلف ،از این روستا خارج شدیم و به غرب کرخه که قبلا شب ها در آنجا نگهبانی می دادیم رفتیم. بلاافاصله چندین سنگر ساختیم و برای نگهبانی برنامه ریزی کردیم برنامه به این شکل بود که تا ساعت یک و نیم شب دو ه نفر نگهبانی می دادیم و از آن ساعت بعد فقط یک نفر مسئول نگهبانی بود. درگیری نیز معمولاً موقعی شروع میشد که نگهبان ها به خواب می رفتند. به همین علت نیز در این منطقه از خواب خبری نبود. خطی که ما در آن مستقر بودیم ،حدود ۸ تا ۹ کیلومتر طول داشت که مقداری از این خط در اختیار بچه هایی بود که درمسیر سید خلف دیگر نگهبانی میدادند و بقیه نیز در دست ما بود و و وظیفه کنترل آن را بچه های ما را بر عهده داشتند.
#ادامہ_دارد...
@raisali_ir