بــسم الله الرحمن الرحیم #قسمت_پانزدهم🖊 📖ملاقات با دکتر در حالی که حدود ۴۵ روز از حضور مادر ده سید خلف و کرخه می‌گذشت با کوله باری از خاطرات تلخ و شیرین منطقه را ترک گفتیم و به عقب برگشتیم .قرار شد به مدت دو روز در ده سبحانیه که چند کیلومتری از خط مقدم عقب‌تر بود مستقر شویم و به کامل کردن تجهیزات و مهمات بپردازیم و اندکی استراحت کنیم. بچه ها به سرعت مهمات و سلاح های خود را آماده نمودند و نسبت به وضعیت منطقه توجیه شدند و پس از سپری کردن یک شب پر خاطره قرار شد که به سمت ده سید حمد حرکت کنیم و از آنجا  عازم عملیات شویم. قرار بود که قبل از حرکت دکتر چمران به بچه‌ها سر بزند .همه  سردار بزرگ بودند. بالاخره وعده دیدار فرا رسید و دکتر چمران نزد بچه‌ها آمد. قبل از اینکه دکتر بیاید ،سرهنگ رستمی و بچه‌ها صحبت کرده بود و همه بچه ها عاشقانه منتظر ملاقات دکتر بودند.دکتر به محض رسیدن بچه ها را یکی یکی در آغوش گرفت و با بچه ها بسیار گرم و صمیمی صحبت نمود. لحظات خوب و شیرینی بود. هر گاه بچه ها با دکتر ملاقات می کردند ،حسابی روحیه می گرفتند و با انگیزه و اراده محکم تری به جنگ می پرداختند .شیرین ترین بخش ملاقات دکتر چمران با بچه ها زمانی بود که ایشان و علیرضا ماهینی با هم روبرو می‌شدند و علیرضا ابتدا دست دکترا می بوسیدو بعد این دو شهید بزرگوار چنان همدیگر را تنگ در آغوش می گرفتند که اشک در چشم همه حلقه میزد. #ادامہ_دارد... @raisali_ir