تو #رژیم_اشغالگر_قدس هر کی سنش بیشتره، جُرمش بیشتره؛ یهوقت کسی دلش برای این پیرزنها و پیرمردهایی که کشته یا اسیر میشن، نسوزه!
#طوفان_الاقصی
#فتح_نزدیک_است
🆔️ @rajaaei_ir
مرتضی رجائی
📌جهان بدون اسرائیل چه شکلی است؟! #برسد_بدست_والدین_و_معلمان_عزیز مخاطب من تو این "فرسته"(منظورم همو
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مشارکت_مخاطبان_کانال
سلام حاج آقا
این نمایشگاه رو بچه های کلاسم آماده کردن...
با سه موضوع:
نامه ای برای کودکان و نوجوانان فلسطینی
تصویرسازی دنیای بدون اسرائیل
و رویای شما برای رفتن به مسجدالاقصی
بعدش یکی از بچه ها دعوتنامه دستنویس درست کرد و به معلم ها و دانش آموزان کلاس های دیگه دادیم.
اصلا فکرشو نمی کردم واقعا همکاران بیان بازدید نمایشگاه...
خداروشکر بچه ها هم خیلی حس خوبی گرفتن
#طوفان_الاقصی
#فتح_نزدیک_است
اگر زمانی #اسرائیل_غده_سرطانی بود که باید از بین میرفت، حالا دیگر نجاستی است که باید جهان را از لوث وجود آن پاک کنیم.
به حق خون پاک #شهید_قدس بهزودی شاهد تطهیر جهان از #لکه_نجاست_اسرائیل خواهیم بود.
#طوفان_الاقصی
#فتح_نزدیک_است
🆔️ @rajaaei_ir
ما نمیفهمیم شهادت یکجای ۴۴ نفر از یک خاندان فلسطینی در زیر بمباران یعنی چه؛
اینکه در طول یک هفته بمباران، ۷۱ نفر از یک طایفه شهید شوند چه دردناک است؛
اینکه اسم اعضای دهها خانواده یکجا از ثبت احوال پاک شود چقدر عجیب است؟!
اینها حدنصابهای جدید نجسهای #صهیونیست است.
#طوفان_الاقصی
#مرگ_بر_اسرائیل
#فتح_نزدیک_است
🆔️ @rajaaei_ir
#تحریم_دیزنی
شرکت یهودی والت دیزنی اعلام کرده است که ۲میلیون دلار به سازمان هایی که کمک های بشردوستانه در اسقاطیل ارائه می کنند اهدا می کند.
رابرت ایگر، مدیر عامل شرکت والت دیزنی: به دنبال حملات تروریستی وحشتناک علیه یهودیان (صهیونیستها) در اسقاطیل(فلسطین اشغالی) در هفته گذشته، ما باید هر کاری که می توانیم برای حمایت از مردم بی گناهی که درد، خشونت و عدم اطمینان فوق العاده را تجربه می کنند، انجام دهیم
آنوقت من و شما، فرزندانمان را پای فیلمهای این شرکت یهودی مینشانیم و صدا و سیما این فیلمها را میخرد، دوبله و پخش میکند...
به همین دلیل از دخترم خواستم فیلمهای تولیدی دیزنی را تحریم کند و قبول کرد.
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
✍ ایده خیلی خوبی است.
تربیت در وسط میدان مبارزه یعنی همین.
حالا که میدانی چنین بزرگ برای مبارزه با جبهه باطل باز شده، فرصت را غنیمت بشماریم.
🆔️ @rajaaei_ir
#والدین_بدانند
امسال با وجود جذب دهها هزار #معلم جدید برای #آموزش_و_پرورش و دعوت از هزاران بازنشسته فرهنگی برای تدریس باز هم با تعدادی کسری معلم روبرو شدیم می دانيد چرا؟ از کسانی باید استنطاق کرد که در سنوات قبل با وجود تاکیدات رهبری معظم ظرفیت #دانشگاه_فرهنگیان را بجای پذیرش چهل هزار نفر به چهار هزار نفر تقلیل دادند.
(ویراست مشاور وزیر آموزش و پرورش)
#نفوذ
#حکمرانی_تربیت
🆔️ @rajaaei_ir
هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
💢بدون عنوان!💢
جمعه (21مهرماه) سر ظهر از میدان پلیس قم، مردی را که معلوم بود عجله دارد سوار کرد.
حدود 50 ساله بود و پلاستیکی در دست داشت.
تا نشست گفت: «حاج آقا! امروز صبح رفته بود سر مزار مرحوم پدرم که موتورم رو دزدیدند. 60 میلیون پولش بود و هنوز 20 میلیون از قسطهاش باقی مانده است.»
خواستم کمی دلداریش دهم که گفت که حالا این که چیزی نیست، سه ماه است همسرم سکته مغزی کرده است و در کماست. دکترها گفتهاند که تا چند روز دیگر به هوش نیاید، اعضایش را به بقیه میدهند. مگر میتوانند بدون اجازه من این کار رو بکنند؟!
این را گفت و با کمی لحن تندتر ادامه داد: «چند روز پیش یکی از دکترها مرا کنار کشید و گفت که یک آمپولی هست که می تواند همسرت را به هوش بیاورد ولی گران است و یک میلیارد هزینهاش میشود. من هم به او گفتم: «مرد حسابی چرا میگویی آمپول یک میلیارد است؟ بگو یک میلیارد به من رشوه بده تا جان زنت را نجات بدهم!»
در طول این مدت با خودم می گفتم که این بنده خدا چقدر تحت فشار است و البته سعی میکردم با جملات کوتاهی آرامَش کنم ...
کمی که گذشت گفت مداح است و در کوچه آهنی مغازه لباس بچه دارد. میگفت که سبک شیرازی می خواند و به این سبک مشهور است. کمی از او خواستم و برایم خواند؛ سبکی نزدیک سبک دشتی بود (البته با تفاوتهایی) .
با زبان گرم و داش مشتیاش خیلی اصرار میکرد که حتما برای خرید لباس بچهها به مغازه اش بروم.
به او گفتم به شرط اینکه پول لباسها را بگیرد، حتما به او سر می زنم.
به روح پدرش قسم خورد که پول نخواهد گرفت.
دیگر به شهر قائم رسیده بودیم.
در حال پیاده شدن از او پرسیدم که اینجا چکار دارد؟
در حالی که در ماشین را میبست گفت: «اینجا فقیری است که برای بچه هایش لباس ندارد. از مغازه برایش لباس آوردهام....»
دو قدم بر نداشته برگشت.
سرش را از پنجره ماشین داخل آورد گفت: «هرکاری میکنم، از صبح تا الان نمیتوانم دزد موتورم را نفرین کنم، با خودم میگویم شاید احتیاج داشته که برده است! ولی از خدا میخواهم که اگر احتیاج ندارد، به دلش بیندازد و موتور من را برگرداند، عصای دستم بود ....»
او رفت و من را مبهوت رها کرد.
از ظهر تاکنون ذهنم درگیر این سؤال است:
«چقدر قدرت ایمان ناشناخته است؟!
➖«چقدر میتواند انسان را بزرگ کند و تابآوری اش را فوق تصور نماید؟!»
#غزه
#فلسطین
#قدرت_ایمان
#شکستناپذیری
هدایت شده از اتحاد اسلامی
🇺🇸 کشور اشغال شده!
🤨 والا این آمریکایی ها، مذهبی ها و بافرهنگ هاشونم خودشون یه مقدار ملت بد قلقی هستن، وگرنه می تونستیم کمکشون کنیم تا سریع تر کاخ سفید رو حسینیه کنن...
البته ناامید نیستیما؛ بالآخره راه حل داره!😄
@IslamicUnity
مرتضی رجائی
🇺🇸 کشور اشغال شده! 🤨 والا این آمریکایی ها، مذهبی ها و بافرهنگ هاشونم خودشون یه مقدار ملت بد قلقی هس
این کانال با یه دغدغه خاص راهاندازی شد. راستش خود من از مؤسسش خواهش کردم این کانال رو راه بندازه و جزو مشوقان اصلی بودم.
کم مینویسه و دنبال جذب و افزایش عضو نیست، ولی خوب مینویسه و به همون اعضای کم کانالش احترام میذاره.
این روزها و بعد از #طوفان_الاقصی هم که سرش شلوغه و داره حسابی کار میکنه؛ چون سر پرشوری داره.
پیشنهاد میکنم عضو بشید؛ انشاءالله ضرر نمیکنید.
#پیشنهاد_عضویت
بسم الله الرحمن الرحیم
تو بزرگی مث شب
✍🏼پرستو علیعسگرنجاد
https://t.me/takooch
میفهممت زن.
صدای نفسنفسزدنت رو میشنوم.
آدم وقتی میترسه، نفسنفس میزنه.
تو یه عمره یه نفس راحت نکشیدی.
تو یه عمره نفس کم آوردی.
دونههای درشت عرق رو که از پشت گردنت لیز میخورن و به عبای خاکیت میرسن، میبینم.
لرز توی شونههات رو حس میکنم.
چشماتو روی هم فشار میدی، ولی تاریکی عقب نمیره. برق قطعه. قطعش کردن. ظلمات. تاریکی مطلق دورتادورت چنبره زده. هیچی از خرابههای شهر معلوم نیست.
لبای خشکت رو میبینم. آخرین بطری آب، صبح، خالی شده. به یه قطرهشم لب نزدی. نگهش داشته بودی برای بچهت. هرم تشنگی پنجه انداخته دور گلوت. آب، قطعه. قطعش کردن.
صدات رو میشنوم. سرت رو فروبردی بین موهای بچهت. محکم بغلش کردی و داری براش لالایی میخونی. اشک، از روی گونهٔ خشکت، راه باز میکنه تا جعد موهای دخترت.
هربار که یادت میاد وقتی آب و برق رو قطع کردن، بچه چقدر ترسید و بهونه گرفت، گریهت شدت میگیره.
هربار که یادت میاد زن همسایه چطوری عین دیوونهها آدما رو تکون میداد و جیغ میکشید: «بچهم گرسنه مرد» به هقهق میفتی،
ولی دستت رو محکم میذاری روی دهنت که بچه بیدار نشه.
شوری اشک رو لای انگشتات حس میکنم.
میشنوم که آخر لالایی، دم گوش دخترت اشهد میخونی.
میبینم تقلا میکنی باریکهٔ نوری پیدا کنی که صورتشو ببینی؛ شاید صبح زیر آوار پیداش نکنی…
میشنوم دعا میکنی تو هزاربار بمیری و خط به صورت دخترت نیفته.
انگشتای کشیدهت رو میبینم. دستات بس که آجر و سیمان آوارشده جابجا کرده تا شهید پیدا کنه، شبیه پیرزنا شده، اما هنوز جون داره. میبینم که مشت گره میکنی. میبینم که تنهای تنهای تنها، مشت گره میکنی به سمت همهٔ سیاهی اطراف که میرسه به یه کاخ سفید. دست همهٔ شهدایی رو که بدنشون رو از زیر خرابهها بیرون کشیدی، کنار دستات میبینم.
میفهممت زن. میفهممت مادر سرزمین زیتون.
من، هزارهزارهزار کیلومتر دورتر از تو، پابهپات لالایی میخونم و گریه میکنم. برای زندهموندن تو و دخترت دست دعام کاسه شده سمت آسمون. بچههامو نگاه میکنم یاد تو میافتم. چراغ روشن میکنم یاد تو میافتم. آب میخورم یاد تو میافتم. روضهٔ خرابه و اسیری میشنوم یاد تو میافتم. هربار یاد تو میافتم، میمیرم زن.
چشمات برق میزنن از اشک. تاریکه اما نفرت و خشمی که زبونه میکشه ته نگات، از اینجا معلومه. اشک تو، شیشهٔ عمر دیو رو میشکنه. اشک تو، سیل میشه و میکوبه به دروازههای تلآویو. اشک تو گرداب میشه و گنبد آهنین رو میکشونه تا قعر زمین. اشک تو دریا میشه و اسرائیل رو از روی تمام نقشهها پاک میکنه.
https://t.me/takooch
✍پ.ن: چه حس غریبی داره این چند خط. امان از دل این مادران...
آری عزیز، بگو "الله اکبر"!
تو روی این تخت بیمارستانی نای فریاد زدن که هیچ، توان حرف زدن هم به سختی داری؛ ولی همین صدای رنجور "الله اکبر" تو از هزاران فریاد بلندتر است و عرش خدا را به لرزه میآورد و عرش خدا که بلرزد، جهان تکان خواهد خورد.
دیر نخواهد بود که جهانیان خواهند دید بزرگی و قدرت پروردگاری را که تو از عمق جان صدایش میزنی ای دلبند فلسطین و پاره تن همه جهان اسلام.
#طوفان_الاقصی
#فتح_نزدیک_است
🆔️ @rajaaei_ir