eitaa logo
محمد حسین رجبی دوانی
4.7هزار دنبال‌کننده
96 عکس
37 ویدیو
2 فایل
تنها کانال رسمی استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی جهت ارسال سوال و نظرات: @admin_admin14
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 روز میلاد حضرت ابالفضل العباس علیه‌السلام استاد دکتر محمدحسین 🚦نسب شناس عرب و انتخاب 📍امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه از برادر خود عقیل که به انساب عرب و شناخت خاندان‌های قبایل عربی آگاه بود فرمود که برای من همسری معرفی کن که بتواند فرزندان پسری به دنیا بیاورد که شایسته و شجاع و دلیر و سوارکار باشند. منظور اینکه از خاندانی که به شجاعت و دلاوری معروف باشند خانمی را به حضرت برای همسری معرفی کند. 📍عقیل معروف به ام‌البنین دختر کلابی را معرفی کرد و به حضرت عرض کرد از پدران این بانو هیچ کس را شجاع‌تر در عرب سراغ ندارم. 📍امیرالمومنین علیه‌السلام با فاطمه کلابیه ازدواج کرد و حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام و برادرانش که جعفر و عثمان و عبداللهِ اکبر باشند از فاطمه کلابیه به دنیا آمدند. 📍درباره اولاد حضرت عباس علیه‌السلام باید عرض کرد که همسر آن حضرت بانویی است به نام دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب و از این همسر حضرت عباس علیه‌السلام دارای پنج فرزند پسر شد. به نام عبیدالله که بعدها قاضی حرمین شریفین و همچنین امیر و فرمانروای حرمین شریفین شد. 📍فرزندان دیگر حضرت به نام‌های عباس، فضل، حمزه و ابراهیم بودند. اما نسل حضرت اباالفضل العباس از عبیدالله باقی ماند و تا مدت‌های مدید نوادگان حضرت عباس علیه‌السلام از نسل عبدالله در حرمین شریفین به فرمانروایی در دوران‌های مختلف مشغول بودند و مورد احترام بودند و ذکر شده است که زیبایی و رعناییِ قامت را از جد خود حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام به ارث برده بودند. 📲 @rajabidavani
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦آیا مادر امام سجاد علیه‌السلام ایرانی بودند؟ 📍در مورد مادر مکرمه امام سجاد علیه‌السلام نقل‌های متعددی وجود دارد و بسیاری از آن‌ها هم مبهم است و متاسفانه اطلاعات دقیق و روشنی درباره این بانوی عظیم الشأن نداریم. چون کسی که مادر امام می‌شود باید از لیاقت و قابلیت بسیار بالایی برخوردار باشد که چنین مقامی پیدا کند و بتواند علاوه بر همسر امام پیشین بودن، مادر امام بعدی هم باشد. 📍بیشتر این نقل ها دلالت بر این دارد که مادر امام سجاد علیه‌السلام ایرانی هستند. اگر چه نقلی هم داریم که گفته شده است که آن بانوی بزرگوار عرب بوده و اسامی عربی برای ایشان ذکر شده است ولی نقل های معروف و مشهور دلالت بر آن دارد که این بانو ایرانی هستند. 📍اما آن نقلی که می گوید ایشان دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی بوده است دارای اشکالات و ابهاماتی است که مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی در کتاب زندگانی امام سجاد علیه السلام با ادله‌ای که اقامه می کند، این نقل را رد می کند. اما ما نقل مناسب‌تری را داریم مبنی بر این که در زمان خلافت امیرالمومنین علیه‌السلام و هنگام حضور آن وجود مقدس در کوفه، بعد از شورشی که در خراسان صورت گرفت و حاکم حضرت این شورش را سرکوب کرد، شماری به اسارت درآمدند و آن‌ها را به کوفه نزد امیرالمومنین علیه‌السلام فرستادند. 📍در بین اینها دو خواهر از یک خانواده نجیب و سرشناس ایرانی بود، آن دو بانو به امیرالمومنین علیه‌السلام عرض کردند که خود شما ما را تزویج کنید. حضرت فرمودند از من سنی گذشته است، اما اگر مایل باشید یکی از شما را به عقد فرزندم حسین علیه السلام در می آورم که همین گونه هم شد و شهربانو که شاهزنان نام داشت به عقد امام حسین علیه السلام درآمد و عنوان شاهزنان از ایشان برداشته شد. چرا که بانوی بانوان دو عالم فقط حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. 📍خواهر ایشان هم به نقلی به همسری محمد بن ابی بکر درآمد و نقل دیگری هم داریم که حضرت آنرا به نرسا بزرگ ایرانی های کوفه تزویج فرمود. 📍ازدواج بر مبنای این نقل قطعا در کوفه واقع شده است و امام سجاد علیه‌السلام هم متولد کوفه هستند. چون ولادت آن حضرت را ۳۶ یا ۳۸ هجری ذکر کردند و این سال‌ها زمانی است که خاندان امیرالمومنین علیه‌السلام در کوفه حضور دارند. 🔸اما نکته ای که باید توجه داشت این است که هنگام ولادت امام سجاد علیه‌السلام مادر بزرگوار آن حضرت از دنیا می رود و امام سجاد در واقع مادر خود را ندید و یک کنیز آن حضرت را شیر داد و بزرگ کرد. لذا داستان هایی که ساخته شده است مبنی بر اینکه شهربانو در قیام امام حسین علیه السلام حضور داشت و می خواستند او را دستگیر کنند، اما بر ذوالجناح نشست و به سوی ایران گریخت و در کوهی نزدیک ری که الان به کوه بی بی شهربانو معروف است ورود پیدا کرد و کوه بسته شد، از اساس بی پایه و غیر قابل پذیرش است. 📲 @rajabidavani
💠 اندیشۀ صدر ۳ 🔻 در چهل‌ویکمین سالگرد شهادت شهیدصدر به‌صورت وبینار برگزار می‌شود: سلسله‌‌نشست‌های علمی «اندیشۀ صدر» 🔻 سومین نشست از سلسله‌جلسات اندیشۀ صدر برگزار می‌شود: 🔷 تأملی در تحلیل تاریخ دوران امامت در آثار شهیدصدر 🔹دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام 🔸 دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰، ساعت: ۲۰:۰۰ 📺 پخش زنده از صفحۀ‌ رسمی اینستاگرام پژوهشگاه شهید صدر 🆔 @shahidsadr
4_5796435116188240018.mp3
1.11M
📻 🚦حفاظت شدید امام عسکری از دوازدهمین حجت حق 🎙 استاد محمدحسین ویژه میلاد باسعادت حضرت علیه‌السلام 📲 @rajabidavani
4_5800757279217158290.mp3
703.6K
📻 🚦پس از ولادت امام علیه‌السلام چه شد... 🎙 استاد محمدحسین ویژه میلاد باسعادت حضرت علیه‌السلام 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین سالروز وفات سلام الله علیها 🚦مادرم کجاست؟! 📍سالروز ارتحال بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه کبری علیهاالسلام را به همه مسلمانان به خصوص مخاطبان عزیز این کانال تسلیت عرض می کنم. 📍هنگام وفات علیهاالسلام حضرت سلام‌الله‌علیها پنج ساله بودند و به سبب عمق مصیبتی که بر پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وارد شده بود، آن حضرت رحلت مادر را از حضرت زهرا علیها‌السلام پنهان میکردند. 📍در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل است که می فرمایند وقتی حضرت خدیجه علیها السلام از دنیا رفتند پیغمبر اکرم این مسئله را از حضرت زهرا علیهاالسلام پنهان فرموده بودند و فاطمه علیهاالسلام به آن حضرت پناه میبرد و دور پدر بزگوار خود میگشت و عرضه می‌داشت که یا رسول‌الله! مادرم کجاست؟ 📍پیغمبر که خود به شدت مصیبت زده بودند برای اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام دچار غم و اندوه نشود، به او جوابی نمیداد و چون حضرت زهرا از پدر پاسخی نمی گرفت به سراغ دیگران می رفت و از آن‌ها می پرسید و در آن موقعیت هم پیغمبر نمی‌دانستند چه به فاطمه بگویند تا او به سختی و ناراحتی نیفتد. 📍تا اینکه جبرئیل نازل شد و به پیامبر عرضه داشت که خداوند به فاطمه سلام میرساند. ای پیامبر! به او بگو مادرت در بهشت است. 🔸رسول خدا هم با ابلاغ سلام خداوند و پیام حضرت حق به وجود نازنین حضرت زهرا علیها‌السلام، هم خبر ارتحال مادر را دادند و هم بشارت جایگای والای حضرت خدیجه علیها‌السلام در نزد خداوند... 📲 @rajabidavani
4_5769174348875172437.mp3
445.3K
📻 🚦مادرم کجاست؟! 🎙استاد محمدحسین سالروز وفات سلام الله علیها 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦غربت علیه السلام میان یارانشان 📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند. 📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عده‌ای که واقعا پای کار هستند بمانند. 📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود. 📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند. 📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید. 📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند. 📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشته‌اند که معاویه نامه‌های برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو می‌دهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم. 📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود. 📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستاده‌ام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچه‌هایتان میروند درب خانه اینها درخواست می‌کنند و آنها دریغ میکنند. 📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم. 🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند . 📲 @rajabidavani
4_5886363214446332071.mp3
899.2K
📻 🚦غربت امام حسن علیه السلام و در نتیجه پذیرش صلح 🎙استاد محمدحسین 📲 @rajabidavani
🚨گفتگوی استاد دکتر محمد حسین رجبی با سایت khamenei.ir پیرامون عفو که با توجه به اتفاقات این روزها خواندن آن توصیه میشود https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=35149
🚦عفو به‌لحاظ لغوی و اصطلاحی به چه معناست و در آموزه‌های دینی چه جایگاهی دارد؟ 📍عفو و بخشش یکی از صفات برجسته‌ی ایجابی است که به‌عنوان یکی از ویژگی‌های خداوند متعال نیز شناخته می‌شود. چنان‌که می‌فرماید: «ان الله غفور رحیم». این بدان معناست که خداوند بخشنده است و انسانی هم که می‌خواهد متخلق به اخلاق الله بشود، باید در عرصه‌هایی که خداوند دارای چنین صفاتی است، خود را نیز بدان بیاراید. 📍در دین مبین اسلام، عفو در برابر کسی که به شما ظلم روا داشته است، اگر در موقعیت پشیمانی قرار گرفت و شما بر آن غلبه پیدا کردید، توصیه شده است. برای نمونه، اگر در دادگاهی، ظلم طرف مقابل اثبات شود و شخص متهم نیز ابراز ندامت کند، چنین وضعی محل عفو است. اما اگر کسی قلدری کند و ما به‌دلیل ترس عقب‌نشینی کنیم، چنین عفوی دارای ارزش نیست. عفو در مقام قدرت داشتن و از موضع قدرت، معنا پیدا می‌کند. در آموزه‌های دینی نیز عفو و بخشش دارای اهمیت فراوانی است؛ چنان‌که امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «در عفو لذتی وجود دارد که در انتقام نیست.» این آموزه روح بزرگ اخلاقی و انسانی مدنظر در اسلام را نشان می‌دهد. 🚦*آیا در آموزه‌های دین اسلام عفو تحت هر شرایطی توصیه شده یا تابع شرایط خاص خود است؟ 📍نباید از عفو برداشت غلطی صورت پذیرد. همان‌طور که گفتم، اولاً پشیمانی از عمل و ثانیاً غلبه داشتن، از جمله مهم‌ترین شرایط عفو است. اسلام هم عفو و هم انتقام را در آموزه‌های اخلاقی خود مدنظر دارد. مثلا قصاص یک حق طبیعی است که خداوند متعال آن را قرار داده است تا هر زمان که فرد در معرض ظلم قرار می‌گیرد، بتواند از آن استفاده کند: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَاْ أُولِیْ الأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». 📍علاوه بر این، در حالتی که جرم جنبه‌ی اجتماعی داشته باشد، حتی در صورت عفو از سوی مظلوم نیز حکومت اسلامی نباید از جنبه‌ی عمومی جرم بگذرد تا جرم کردن و پس از آن بخشیده شدن، به یک عادت بد اجتماعی تبدیل نشود. در اینجا برای اینکه بدعت صورت نگیرد، حاکم شرع نمی‌تواند از جنبه‌ی عمومی جرم بگذرد. برای مثال، اگر کسی از طریق زورگیری مرتکب قتل شود، حتی اگر اولیای دم نیز از خون مقتول بگذرند، حاکم شرع مجازات دیگری را برای وی در نظر می‌گیرد تا این موضوع درس عبرتی برای سایرین شود. بنابراین براساس آموزه‌های دین اسلام، عفو تحت هر شرایطی و در همه‌ی مواقع مورد قبول نیست. 📍در عهد امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز در زمانی که یک فرد زیر گوش فردی دیگر زده بود، پس از محاکمه امر بر آن شد که مضروب نیز عین آن کار را تکرار کند که مضروب (یا از سر ترس یا عفو) ضارب را بخشید. اما در مقابل حضرت فرمودند که اگر تو از حق خودت بگذری، من از حق جامعه نمی‌گذرم و ضارب را تعزیر کرد. 🚦اگر بخواهیم وارد سیره‌ی پیامبر اسلام شویم، نحوه‌ی برخورد ایشان با کسانی که مرتکب جرم و اشتباهی می‌شدند چگونه بود؟ 📍در ابتدا باید در نظر داشته باشیم که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم «رحمة للعالمین» بودند و آنچه به حق شخصی ایشان بازمی‌گشت، گذشت می‌کردند. اما اگر شخصی به اصل دین، باورها و جایگاه رسالت خدشه‌ای وارد می‌کرد، پیامبر اسلام گذشت نمی‌کردند. برای هر دوی این موارد می‌توان مثال‌هایی ذکر کرد. به‌طور کلی نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، عاملان به‌اصطلاح امروزی «جنگ سخت» (کسانی که پیکار می‌کردند و ضربه‌های جانی وارد می‌نمودند) را می‌بخشیدند. برای نمونه، ابوسفیان، وحشی (قاتل حمزه سیدالشهدا)، صفوان ‌بن ‌امیه (از بزرگان قریش)، مروان‌ بن‌ حکم، عبدالله‌ بن ‌سعد بن‌ ابی سرح و... در زمان فتح مکه ابراز پشیمانی کردند و پیامبر نیز در موضع قدرت قرار داشتند و آن‌ها را عفو کردند. 📍اما در نقطه‌ی مقابل، پیامبر جنایتکاران عرصه‌ی «جنگ نرم» را، از آنجایی که با باورهای مردم و جایگاه رسالت درافتاده بودند، عفو نمی‌کردند. دو نفر در این زمینه بسیار شاخص‌اند: یکی نضر بن ‌حارث که دست بر قضا پسرخاله‌ی پیامبر نیز بود و دیگری عقبه‌ بن‌ ابی‌ معیط. این دو شخص از راه‌های تبلیغاتی و نرم سراغ اسلام آمدند. آن‌ها به مدینه و سراغ یهودیان رفتند تا از آن‌ها علیه اسلام کمک بگیرند. مسائلی از یهود آموختند تا به خیال خود، از پیامبر بپرسند و حضرت نتواند پاسخ آن‌ها را دهد تا در نتیجه، رسالت ایشان ضایع شود. نضر بن ‌حارث که به ایران آمده و با داستان‌های ایرانی آشنا بود، زمانی که پیامبر در کنار دیوار کعبه از طریق بیان داستان‌های اقوام سلف (هود، ثمود و...) مردم را به اسلام دعوت می‌کردند، یک چهارپایه در مقابل پیامبر می‌گذاشت و مردم را به گوش دادن داستان‌های ایرانی فرامی‌خواند تا بدین‌وسیله مردم را از اطراف پیامبر پراکنده کند. بعدتر این فرد در جنگ بدر حضور داشت و البته قطره خونی نیز از بینی مسلمانان نریخت، اما در این جنگ به‌همراه هفتاد نفر از کفار اسیر شد.
📍حال علی رغم اینکه سیاست پیامبر کشتن اسرا نبود، در میان آن هفتاد نفر، با دریافت فدیه از ۶۸ نفر از اسرای جنگ بدر، تنها نضر بن ‌حارث و عقبه‌ بن‌ ابی‌معیط را نبخشید. در آن زمان وضع حکومت اسلامی (به‌لحاظ مالی) خیلی مناسب نبود و پیامبر با دریافت فدیه از اسرا جذب سرمایه می‌کرد، اما با وجود آنکه آن دو نفر سرمایه‌دار نیز بودند و می‌توانستند پول خوبی پرداخت کنند، به‌دلیل آنکه از طریق ابزارهای تبلیغاتی و روانی به‌سراغ اسلام آمده بودند، مورد عفو قرار نگرفتند و به دست امیرالمؤمنین علیه‌السلام به هلاکت رسیدند. 🚦جرم عقبه‌ بن ‌ابی ‌معیط چه بود؟ 📍عقبه‌ بن ‌ابی ‌معیط علاوه بر آموزش گرفتن از یهودیان به‌همراه نضر بن ‌حارث، جسارت بزرگی به جایگاه رسالت کرده بود. او که در همسایگی پیامبر اسلام زندگی می‌کرد، علی‌رغم آنکه مسلمان نبود، آداب همسایگی را در قبال پیامبر رعایت می‌کرد. رعایت حال پیامبر توسط وی موجب شده بود که اراذل قریش به وی بگویند که به پیامبر علاقه‌مند شده است و قصد گرویدن به اسلام دارد. هراندازه که عقبه انکار می‌کرد نیز آن‌ها نمی‌پذیرفتند و به او گفتند که باید اثبات کنی به پیامبر ارادتی نداری. عقبه برای اثبات همین موضوع روزی عبای خود را دور گردن پیامبر اسلام انداخت و می‌خواست ایشان را خفه کند که مردم جلوی او را گرفتند. حتی این کار نیز مورد پذیرش اراذل قریش قرار نگرفت و عقبه با انداختن آب دهان کثیف خود به صورت مبارک پیامبر اسلام، عدم ارادت خود را نشان داد. پیامبر اسلام (اگرچه که حق طبیعی ایشان مجازات کردن عقبه بود)، به‌دلیل توهین به جایگاه رسالت، خطاب به عقبه فرمودند روزی را می‌بینم که در جنگ به دست ما اسیر شدی و جزای کار خود را خواهی دید. سرانجام نیز عقبه در جنگ بدر اسیر شد. 🚦شاهد مثال دیگری در رابطه با عدم عفو پیامبر اسلام وجود دارد؟ 📍بله، در آن زمان شعر بزرگ‌ترین رسانه‌ی عرب بود و پیامبر اسلام نیز در چند مورد دستور قتل شاعرانی را صادر کرد که علیه اسلام فعالیت داشتند. یکی از آن‌ها کعب ‌بن‌ اشرف است که یهودی نیز بود. وی علیه مسلمانان شعر می‌سرود و زمانی که یک زن مسلمان پاسخ وی را دارد، اشعاری در وصف زنان مسلمان سرود و به نوامیس مسلمین توهین کرد. پیامبر اسلام نیز در مدینه و در زمان زمامداری، دستور قتل وی را صادر کرد. 📍عصما بنت مروان (همسر یزید بن ‌خطمی) نیز شاعره‌ای بود که اشعاری در جهت بر هم زدن آرامش روانی جامعه می‌سرود و پیامبر اسلام دستور قتل وی را نیز صادر کرد. پیامبر یک تازه‌مسلمان از قبیله‌ی عصما را (که کسی از مسلمان شدن وی خبر نداشت) مأمور کرد تا این شاعره را به قتل برساند. حتی در روز فتح مکه نیز که پیامبر عفو عمومی صادر کردند، دستور قتل دو شاعر زن را دادند و فرمودند اگر بر دیوار کعبه هم آویزان شوند، آن‌ها را می‌کشند. همین‌طور هم شد. 🚦امثال ابوسفیان که هم در نبرد سخت و هم در نبرد نرم حضور داشتند، چرا کشته نشدند؟ 📍حکم قتل ابوسفیان نیز صادر شده بود. پیامبر پس از جنگ احد، دستور قتل ایشان را صادر کرد، ولی فرستاده‌ی پیامبر (عمرو بن ‌امیه ضمری) شناسایی شد و امکان کار فراهم نیامد. علاوه بر این، جنبه‌ی نبرد سخت ابوسفیان غلبه داشت و این‌گونه نبود که از طریق مثلا شعر به جنگ با اسلام بیاید و تبلیغات خاصی علیه اسلام داشته باشد. اگر اقدامی هم می‌کرد، بیشتر بهانه‌ای بود که مسلمانان دست وی می‌دادند. برای مثال، داماد وی ابتدا اسلام آورد و پس از مدتی مجدداً از اسلام روی برگرداند. به همین دلیل، ابوسفیان به جدایی دخترش اعتراضی نکرد. همچنین در موردی نیز مسلمانان در ماه حرام جلوی کاروان وی را گرفتند و حتی یکی از محافظان او را نیز کشتند و بدین‌وسیله بهانه به دستش دادند. 📍علاوه بر این، ابوسفیان پیش از فتح مکه علی‌الظاهر اسلام آورد و این موضوع را از طریق عباس (عموی پیامبر) به محضر پیامبر اسلام رساند و اگر در زمان فتح مکه اسلام می‌آورد، امکان عدم عفو وی نیز وجود داشت.