eitaa logo
مرضیه رمضان‌قاسم
502 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
872 ویدیو
87 فایل
🌻بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام ارشد تفسیر و کلام، مداح، سخنران مبلغ‌ دفتر تبلیغات اصفهان پاسخگوی‌شبهات،داستانک‌ دلنوشته و یادداشت‌نویس تلاشم در جهش‌تولید جهت‌فرمانبرداری از امر رهبرم منتظرامام زمانم هس تم پل‌ارتباطی‌جهت‌ارتقاءکانال⬇ @M_Rghasem110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 ⁉️پرســـ❓ــــش ⁉️طبق اینکه یکی از شئون امامان معصوم، ولایت اجتماعی است؛ در عصر غیبت، رهبری جامعه به عهده‌ی چه کسی است؟ پاســـ🖊ــــخِ استادحیــــــدرے "زیدعزه" 1⃣ مجتهدین، فهم، تفهیم و تفسیر دین در فرهنگ شیعه اینچنین است که در عصر غیبت، عالمان، مجاهدان و مجتهدین وظیفه‌ی فهم و تفسیر دین را بر عهده دارند؛ این بزرگواران احکام دین را بواسطه‌ی ملکه‌ی استنباط، از منابع دینی استنباط کرده و در اختیار مردم قرار می‌دهند. 2⃣ مجتهدان ولایت تفسیری ندارند اشااره به این نکته ضرورت دارد که هر چند فقها وظیفه‌ی فهم و تفسیر قرآن را بر عهده دارند اما نباید کسی گمان کند که آن بزرگواران ولایت تفسیری دارند بلکه ولایت تفسیری مختص به امامان معصوم است زیرا امام معصوم، به منبع وحی متصل است؛ بنابراین در صورتی‌ که تبیین و یا تفسیری از دین ارائه دهند مردم می‌بایست تعبدا و بدون دلیل آن را بپذیرند. 3⃣ ولایت اجتماعی تعطیل‌بردار نیست طبق حکم عقل و شرع سرپرستی و ولایت اجتماعی هیچ‌گاه تعطیل نمی‌شود. 〽️بنا بر حکم عقل، اگر در جامعه‌‌ای حکومت نباشد آن جامعه دچار آنارشیسم و هرج و مرج می‌شود. 〽️امیرالمومنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «انّه لابُدَّ للنّاسِ مِن امِیرٍ بَرٍ اَو فاجِرٍ...؛ مردم به ضرورت، باید حاکمى داشته باشند، نیکوکار باشد و یا بدکار...» 📚نهج‌البلاغه(خطبه۴۰) 🔆تذکر: البته اینجا امیرالمومنین در صدد تایید حاکم فاجر نیستند بلکه در صدد بیان این مطلب هستند که داشتن حاکم فاجر اولی است نسبت به نداشتن حاکم. 4⃣ در عصر غیبت سرپرستیِ جامعه بر عهده‌ی کسی است که حتی‌المقدور در عمل، نزدیک‌ترین فرد به امام باشد که او همان ولایت فقیه است. 5⃣ شرایط ولی‌فقیه ولایت فقیه برای اینکه بتواند تصدی‌گری جامعه را بر عهده بگیرد طبیعتاً می‌بایست شرایطی داشته باشد؛ آن شرایط عبارتند از: ۱) دین‌شناسی: یکی از وظایف حاکم، رهبر و سرپرست جامعه‌‌ی دینی رفع و حل خصومت‌ها، مشکلات و ... است بنابراین برای حل اختلاف او می‌بایست به مسائل دین اسلام آگاهی داشته باشد تا بواسطه‌ی آن بتواند در حین رفع اختلافات و اجرای امور، طبق نظر اسلام عمل کند. ۲) مدیریت: چه بسا فقهای بزرگوار با وجودی که در اوج فقاهت‌اند اما بخاطر اینکه حظّ و بهره‌ای از فقاهت نبرده‌اند طبیعتاً نمی‌توانند سردمدار، پرچمدار و سرپرست جامعه‌ی دینی باشند. ۳) آگاهی به زمان: مسئله‌ی سرپرستی و حکومت، گره خورده با آگاهی به مسائل جامعه، مسائل منطقه، مسائل جهانی است زیرا در غیر این صورت رهبر یک جامعه موفق و میسور نخواهد بود. ۴) عدالت: یکی از وظایف رهبر و مدیر جامعه این است که به حق قضاوت کند، حق را به حق‌دار بدهد و این مهم نیازمند به مقوله‌‌ی عدالت است. ♻️نتیجه اینکه: ❇️ وظیفه‌ی مجتهد، فهم، تفهیم و تفسیر دین است؛ آنها می‌بایست برای فتوای خود دلیل و حجت اقامه کنند و بر اساس آن معارف را در اختیار مردم قرار دهند، همچنین مقلدان آنان می‌بایست طبق حکم عقل، به متخصص (مجتهدان) رجوع کنند؛ ناگفته نماند با وجود اینکه حکم فقیه برای مقلدین‌ آنها حجیت دارد اما تعبد محض ایجاد نمی‌کند زیرا فقهای بزرگوار ولایت تفسیری ندارند. ❇️ در عصر غیبت، ولایت فقیه تا زمانی که شروط مذکور از او زائل نشود رهبری جامعه را بر عهده دارد. @javadheidari110 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 ➠@ramezan_ghasem110
🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 پرســـ❓ــــش ⁉️ حاکم و رهبر جامعه، حق تصرف خود را از کجا اخذ می‌کند؟ (حق تصرف حاکم از کجا سرچشمه می‌گیرد؟) پاســـ🖊ــــخِ استادحیــــــدرے "زیدعزه" 1⃣ ادله‌ی عقلی: طبق قاعده‌ی عقلی کسی اجازه‌ی تصرف در چیزی را دارد که نسبت به آن مِلکیت و مالکیت داشته‌‌باشد. 2⃣ ادله‌ی قرآنی: بنابر آیات قرآن، مالک و حاکم تمام هستی خداست. ✨«إِنِ‌الحكم‌إِلّا‌لله» انعام(۵۷) ✨«اللَّهُ وَلِيُّ» بقره(۲۵۷) ✨«فَاللهُ هُوَ الْوَلِيُّ» شوری(۹) اما در عین حالی که حق‌ تصرف مطلق با خداست خدای سبحان این اذن را به برخی افراد نیز می‌دهد تا آنها حق تصرف داشته‌باشند؛ چنانچه در آیه‌ی ... می‌فرماید: اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم...، 🔆تذکر۱: مصداق اولی‌الامر در آیه ... حضرات معصومین (علیهم‌صلوات‌الله) هستند. 🔅تذکر۲: از این آیه‌ی ... مشروعیت ولایت‌فقیه بطور مستقیم اثبات نمی‌شود بلکه با واسطه اخذ می‌شود. 3⃣ ادله‌ی روایی: طبق روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در مسائل مستحدثه در باب حلال و حرام کسانی که احکام را می‌دانند بر سایرین حاکم‌اند و این مطلب طبق مقبوله‌ی عمربن‌حنظله اینچنین است: و اما الحوادث الواقعه..‌. یعرفون حلالنا و حرامنا 🔅تذکر۱: هر چند در مقبوله‌ی عمربن حنظله مورد سوال، قضاوت است اما حکومت را نیز شامل می‌شود زیرا پاسخ عام است. (العبره بعموم الجواب لا بخصوص السوال) 🔅تذکر۲: بزرگواران مقبوله‌ی عمربن‌حنظله را از جهت سند و دلالت بررسی کنند. ♻️خلاصه اینکه: اعتقاد ما طبق آیات قرآن، منابع روایی و عقل این است که سرچشمه‌ی حق‌ِ تصرف، پروردگارِ عالم است اما خدای سبحان حقِ تصرف در عالم را به برخی افراد داده است. حضرات معصومین نیز اذن رجوع به کسانی که حکم ایشان را می‌دانند صادر کرده است. به این ترتیب که: 〽️طبق قاعده‌ی عقلی تنها مالک می‌تواند در مِلک خود تصرف کند. 〽️طبق ادله‌ی قرآنی مالک و حاکم تمام هستی خداست. 〽️طبق دیگر ادله‌ی قرآنی خدای سبحان تصرف در عالم را به برخی افراد اعطاء می‌کند. 〽️حضرات معصومین (علیهم‌صلوات‌الله) اذن رجوع به کسانی را که حکم‌‌ ایشان را می‌دانند، می‌فهمند و بیان می‌کنند را صادر می‌کنند. ♻️نتیجه اینکه؛ حاکم، مشروعیت خود را از پروردگار عالم اخذ می‌کند ولو اینکه این اخذ با واسطه باشد. @javadheidari110 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 ➠@ramezan_ghasem110
🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 پرســـ❓ــــش ⁉️ مردم چه سهمی در مشروعیت‌بخشی به ولایت فقیه دارند؟ پاســـ🖊ــــخِ استادحیــــــدرے "زیدعزه" دو بازو برای تحقق یک حکومت آرمانی دینی و اسلامی لازم است: 1⃣ مشروعیت از جانب الله تبارک و تعالی 2⃣ مقبولیت از جانب مردم یعنی مشروعیت الهی وقتی تحقق خارجی می‌یابد که از طرف مردم مقبولیت داشته‌باشد. ♻️ نتیجه اینکه: اگر مردم روزی رهبری کسی را نپذیرند، آن حاکم حق ندارد حکومت را با زور و اِعمال قدرت ادامه دهد زیرا بکار بردن چنین شیوه‌ای با هدف حکومت دینی که قصدش زمینه‌سازی بیشتر برای بندگی خداست سازگار نیست. بنابراین نقش مردم، نقش محوری مقبولیت و تحقق‌بخشی به مشروعیت الهی است‌. @javadheidari110 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 ➠@ramezan_ghasem110
🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 پرســـ❓ــــش ⁉️ولایت فقیه یا وکالت فقیه؟ پاســـ🖊ــــخِ استادحیــــــدرے "زیدعزه" نظریه‌ی وکالت فقیه به دو دلیل مخدوش است زیرا: 1⃣ یکی از انواع ولایت، ولایت بر مهجورین است که با عناوینی همانند: (مفقود‌الاثر، نابالغ، دیوانه، سفیه می‌آید.) در حالیکه ولایت بر بالغان و رشد یافتگان نیز وجود دارد که اینها یکی از اقسام ولایت‌اند. بنابراین اگر کسی به عنوان ولی‌فقیه سردمداری جامعه‌ای را عهده‌دار شود این بدان معنا نیست که خدای ناکرده مردم مهجور، نابالغ و دیوانه‌اند. 2⃣ عنوان وکالت فقیه، برای ولایت فقیه به دو دلیل تعبیری سست و بی‌اساس است: ۱) وکیل حق ندارد به موکل دستور دهد بلکه این حاکم است که برخلاف وکالت، به مردم امر و نهی می‌کند، بنابراین اگر حاکم وکیل مردم بود نه ولی آنها، باید در انتظار دستور مردم باشد در حالیکه این با روح حاکمیت سازگاری ندارد. ۲) عملِ وکیل، تنها در امور و حیطه‌ای است که موکل معین و مشخص بکند در حالیکه حاکم می‌تواند در جهات مختلفی که به جامعه مرتبط است اظهار نظر و ورود پیدا کند. ۳) وکیل تنها می‌تواند در امور موکلان‌ خودش عمل کند اما حاکم جامعه، حاکم کل جامعه است البته لازم نیست همه‌ی جامعه او را بپذیرفته‌اند بلکه همین‌ که بوسیله‌ی اکثریت انتخاب شده‌باشد، می‌تواند نسبت به آن اقلیتی که ولایت‌اش را نپذیرفته‌اند نیز ولایت داشته‌باشد. به عبارت دیگر حاکم می‌تواند نسبت به اِعمال قدرت مردم، اظهار نظر کند. ♻️نتیجه اینکه: کسانی که تعبیر وکالت فقیه را جایگزین ولایت فقیه کردند گمان‌شان این بوده که چون حاکم دینی، مقبولیت خود را از مردم اخذ می‌کند، ولی‌فقیه نقش وکیل را ایفا می‌کند و نقشی در ولایت و سرپرستی مردم ندارد آنها مدعی شدند اگر ولایت فقیه با عنوان ولایت بر منصب حکومت تکیه بزند، مردم حکم مهجورین را پیدا می‌کنند در حالیکه آنها نمی‌دانند ولایت، منحصر در ولایت بر مهجورین نیست و همچنین اطلاعی از نقش وکیل و موکل ندارند. بنابراین تعبیر صحیح ولایت فقیه است نه وکالت فقیه. @javadheidari110 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 ➠@ramezan_ghasem110
🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 پرســـ❓ــــش ⁉️ولایت فقیه، ولایت در قانون است یا ولایت بر قانون؟ ولی‌‌ِفقیه در چارچوب قانون و شرع عمل می‌کند یا اینکه اختیاراتش فراتر از قانون و فراتر از احکام شرعی است؟ پاســـ🖊ــــخِ استادحیــــــدرے "زیدعزه" 1⃣ ولایتِ در قانون: اگر مسئله‌ای در شرع و قانون آمده باشد، حاکم طبق همان نظر و حکم می‌دهد که در اینجا ولایت فقیه ولایت در قانون است. 2⃣ ولایتِ بر قانون: گاهی در برخی مسائل ضرورت و مصلحت اقتضا می‌کند که آن حکم در قانون نباشد البته در چنین صورتی، خود شرع و قانون این اجازه را صادر کرده است تا اگر قانون جمهوری اسلامی در مسئله‌ یا مقوله‌ای ساکت بود و در آن مبحث نظری داده‌نشده بود. در چنین مواقعی که بن‌بستی ایجاد می‌شود نظر ولی‌فقیه حجت است. ♻️نتیجه اینکه: بر اساس شرع و قانون ولایت فقیه، ولایت بر قانون است و اگر در قانون در مورد موضوعی حکمی داده نشده باشد، دست و پای ولی‌فقیه بسته نیست و در چنین مواقعی ولایت بر قانون دارد و قول ایشان حجت است. @javadheidari110 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 ➠@ramezan_ghasem110
🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 پرســـ❓ــــش ⁉️ "ولایت‌مطلقه" با "حکومت‌مطلقه" چه تفاوتی دارد؟ پاســـ🖊ــــخِ استاد حیــــــدرے "زیدعزه" 1⃣ ولایت مطلقه ولایتی است که بر پایه‌ی "ولایت" ، "عدالت" و "فقاهت" استوار است اما حکومت مطلقه، حکومتی استبدادی است. 2⃣ ولایت مطلقه هم ناظر درونی (عدالت) و هم ناظر بیرونی (مجلس خبرگان) دارد اما حکومت مطلقه بدون ناظم و چارچوب است. ♻️نتیجه اینکه: واژه‌ی مطلقه نباید ما را فریب دهد زیرا اینطور نیست که ولایت مطلقه با حکومت مطلقه مثل هم باشند زیرا بین ولایت مطلقه و حکومت مطلقه نسبت تباین برقرار است. @javadheidari110 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 ➠@ramezan_ghasem110
🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 پرســـ❓ــــش ⁉️ در عصر غیبت رهبر جامعه باید در دوره‌ی کوتاهی انتخاب شود یا مادام‌العمر؟ پاســـ🖊ــــخِ استاد حیــــــدرے "زیدعزه" ♦️مقدمه در زمانی که قانون اساسی تدوین می‌شد پس از بازنگری آن، برخی نظریات مطرح گردید مِن جمله اینکه برخی معتقدند بودند برای رهبری، زمان مشخص شود که خوشبختانه پذیرفته نشد. 🔘برای پاسخ به این پرسش مطرح شده لازم است ابتدا مفهوم تعیین بازه‌ی زمانی، مادام‌العمر بودن و مادام الوصف بودن رهبری تبیین شود: 1⃣ تعیین بازه‌ی زمانی❌ اگر برای ولایت فقیه مثلا دوره‌ی ده ساله معین شود ممکن است رهبر، قبل از این ده سالِ تعیین شده، خدای‌ناکرده شروط رهبری از او زائل شود. 2⃣ مادام العمر بودن❌ مادام العمر بودن ولایت فقیه به این معناست که بدون هیچ‌گونه شرط و ناظر، فردی رهبری جامعه را تا پایان عمرش بر عهده گیرد که این همان حکومت استبدادی است. 3⃣ مادام الوصف (مادام‌الشرط) بودن✔️ مادام الوصف بودن ولایت فقیه به این معناست که در عصر غیبت، تا زمانی که شروط ولایت فقیه (دین‌شناسی، مدیریت، آگاهی به زمان، عدالت) از او زائل نشود رهبری جامعه را بر عهده دارد. ♻️نتیجه اینکه: ✅ رهبری مادام‌الوصف است نه مادام‌العُمر زیرا اگر برای رهبری مثلا دوره‌ی ده ساله معین شود ممکن است قبل از ده سال شرایط رهبری از او زائل شود پس انتخاب دوره‌ی ده ساله امری واهی است در حالیکه اگر برای رهبری دوره‌ی زمانی تعیین نشود و مادام الشروط و مادام‌الوصف باشد به این طریق تا زمانی که شروط رهبری در او هست رهبری او پابرجا خواهد ماند بعلاوه اینکه هر چه زمان بیشتری از رهبری ایشان بگذرد اشراف بیشتری نسبت به مسائل و اداره‌ی جامعه پیدا خواهند کرد. @javadheidari110 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 ۰ ➠@ramezan_ghasem110
🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 🔷 🔹 پرســـ❓ــــش ⁉️از طرفی مجلس خبرگان نظارت بر رفتار رهبر دارد، از طرف دیگر رهبر می‌تواند مجلس خبرگان را عزل کند پس در این صورت اگر شرایط رهبر جامعه زائل شود کسی نمی‌تواند او را عزل کند پس با این وجود ناظر بودن مجلس خبرگان موضوعیتی ندارد؟ پاســـ🖊ــــخِ استادحیــــــدرے "زیدعزه" مشروعیت مجلس خبرگان مشروعیت الهی است و حکومتی نیست یعنی فقهای مجلس خبرگان فقیهان‌ عادلی هستند که بر اساس آموزه‌های دینی، به اذن الهی ولایت دارند تا بر امور رهبری نظارت کنند. بر فرض اینکه مجلس خبرگان یک نهاد حکومتی باشد که توسط رهبر عزل و نصب شوند، حاکمی صلاحیت عزل و نصب آنها را دارد که شروط رهبری را دارا باشد. @javadheidari110 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 ➠@ramezan_ghasem110