"حکایت این روزهایم" اگر شخصی که غرور خاصی دارد و بخاطر امور مادی اهل درخواست نیست، اما بخاطر علم و آگاهی غرورش را زیرپا گذاشته و از شما کتاب‌تان را برای مدتی کوتاه امانت خواست از امانت دادن به او امتناع ورزید، وعده‌ی سر خرمن بدهید و حتی برای یک لحظه هم کتاب‌ جگر گوشه‌ی‌تان را از خود جدا نکنید تا هم‌اکنون که او به شدت عطش وصال به این کتاب را دارد، آه از نهادش بلند و دچار عطش شدیدتر گردد و شیر فهم شود، آب را باید از سرمنشأ هستی طلب نمود و نصرت و یاری را از اهلش. این بود ماجرای ابتلایی که اخیرا دچارش شدم و ختم بخیر شد، بحمدلله خدای علیم اعلی "من حیث لااحتسب" ظرف ۲۴ ساعت کتابی بهتر از آنچه طالبش بودم بدون منت، از طریق عساکرش دو دستی تقدیمم نمود... خدایا ممنونتم‌ که همیشه هوامو داشتی، داری و خواهی داشت... تا یادم می‌آید مادرم برای خريد ضروریات زندگی خیلی دست و دل‌ باز خصوصا برای خرید کتاب، حتی اجازه ندادند شراکتی کتاب بخرم چه رسد به امانت... از اول عمرم من از یادم نمیره مادر جواب خواهشم را داده آره آمینِ مادر، ضامن خوشبختی ماست دردِ دل ما، کرده مادر باز چاره ✍بداهه‌ی خودم (خودنویس) 🖊 مرضیه رمضان‌قاسم #یار_مهربان #یار_نامهربان ‌╔   ⃟🌸๑‌ ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110