eitaa logo
رنگ خدا
76.3هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
81 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/aB6V.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علی یاوران
مسابقه سلام فرمانده 15 ویژه دهه هشتادی ها 1⃣موشک هایپرسونیک چیست❓ 2⃣چند کشور جهان در اختیار دارند ❓ 3⃣ویژگی خاص این موشک چیست❓ 4⃣کدام شهید پایگاه ساخت این موشک است؟ ۱. دختر خانم ها فقط در قالب صوت و آقا پسرها در قالب تصویر ارسال کنند ۲. جواب ها فقط یک دقیقه باشد. ۳. به چهار سوال باید پاسخ داده شود ۴. فرصت ارسال تا دوشنبه ۳۰ آبان ارسال پاسخ ها به حساب مشترک @poshtibani 🎁به ۶ نفر از برگزیدگان مبلغ 500,000 ریال جایزه اهدا خواهد شد ◀️در صورتی که تمایل به حمایت مسابقات سلام فرمانده دارید به این حساب واریز بفرمایید. روی کارت بزنید کپی می‌شود
6273 8170 1011 6493
گروه جهادی فرهنگی علی یاوران @ali_yavaran
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت‌ هفدهم : ایام انقلاب ✔️راوی : امير ربيعي 🔸ابراهيم از دوران کودکي #عشق
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت هجدهم : ۱۷ شهریور ✔️ راوی : امیر منجر 🔸صبح روز هفدهم بود. رفتم دنبال . با موتور به همان جلسه رفتيم. اطراف ميدان ژاله ( شهدا ).جلسه تمام شد. سر و صداي زيادي از بيرون مي آمد. 🔸نيمه هاي شب حكومت نظامي اعلام شده بود. بسياري از مردم هيچ خبري نداشتند. سربازان و مأموران زيادي در اطراف ميدان مستقر بودند. جمعيت زيادي هم به سمت ميدان در حركت بود. مأمورها با بلندگو اعلام ميكردند كه: متفرق شويد. ابراهيم سريع از جلسه خارج شد. بلافاصله برگشت و گفت: امير، بيا ببين چه خبره؟! 🔸آمدم بيرون. تا چشم کار ميکرد از همه طرف جمعيت به سمت ميدان مي آمد. شعارها از درود بر خميني به سمت شاه رفته بود. فرياد بر شاه طنين انداز شده بود. جمعيت به سمت ميدان هجوم مي آورد. بعضيها ميگفتند: ساواکيها از چهار طرف ميدان را کرده اند و... 🔸لحظاتي بعد اتفاقي افتاد که کمتر کسي باور ميکرد! از همه طرف صداي تيراندازي مي آمد. حتي از هليکوپتري که در آسمان بود و دورتر از ميدان تيراندازي مي آمد. حتي از هليکوپتري که در آسمان بود و دورتر از ميدان قرار داشت. سريع رفتم و موتور را آوردم. از يک کوچه راه خروجي پيدا کردم. مأموري در آنجا نبود. ابراهيم سريع يکي از مجروحها را آورد. با هم رفتيم سمت سوم شعبان و سريع برگشتيم. تا نزديک ظهر حدود هشت بار رفتيم بيمارستان. مجروحها را ميرسانديم و برميگشتيم. تقريباً تمام بدن ابراهيم غرق خون شده بود. 🔸يکي از مجروحين نزديك پمپ بنزين افتاده بود. مأمورها از دور نگاه ميکردند. هيچکس جرأت برداشتن را نداشت. ابراهيم ميخواست به سمت مجروح حرکت کند. جلويش را گرفتم. گفتم: آنها مجروح رو تله کرده اند. اگه حركت كني با تير ميزنند. ابراهيم نگاهي به من کرد و گفت: اگه برادر خودت بود، همين رو ميگفتي!؟ 🔸نميدانستم چه بگويم. فقط گفتم: خيلي مواظب باش. صداي تيراندازي کمتر شده بود. مأمورها کمي عقبتر رفته بودند. ابراهيم خيلي سريع به حالت سينه خيز رفت داخل خيابان، خوابيد کنار مجروح، بعد هم دست مجروح را گرفت و آن را انداخت روي کمرش. بعد هم به حالت سينه خيز برگشت. ابراهيم شجاعت عجيبي از خودش نشان داد.بعد هم آن مجروح را به همراه يک نفر ديگر سوار موتور من کرد و حرکت کردم. در راه برگشت، مأمورها کوچه را بستند. حکومت نظامي شديدتر شد. من هم ابراهيم را گم کردم! هر طوري بود برگشتم به خانه. 🔸عصر رفتم منزل ابراهيم. مادرش نگران بود. هيچكس خبري از او نداشت. خيلي ناراحت بوديم. آخر شب خبر دادند ابراهيم برگشته. خيلي خوشحال شدم. با آن بدن قوي توانسته بود از دست مأمورها فرار کند. روز بعد رفتيم بهشت زهرا در مراسم تشييع و تدفين کمک کرديم. بعد از هفدهم شهريور هر شب خانه يکي از بچه ها جلسه داشتيم. براي هماهنگي در برنامه ها. مدتي محل تشکيل جلسه پشت بام خانه ابراهيم بود. مدتي منزل مهدي و... 🔸در اين جلسات از همه چيز خصوصاً مسائل اعتقادي و مسائل روز بحث ميشد. تا اينکه خبر آمد حضرت امام به باز ميگردند. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ماجرای جالب دیر رسیدن خانم دکتر طوبی کرمانی در سر کلاس درس در آمریکا 🔹 وقتی دیر رسیدم؛ در زدم و اجازه خواستم و نشستم. استاد برگه را به من داد .... 👈 رفتار خانم کرمانی و واکنش استاد، بسیار شنیدنی و درس آموز است. ماجرا را حتما خودتان بشنوید ... 🎦 با بیان شیوای مرحومه دکتر طوبی کرمانی ✅ برخی سوابق ایشان عبارت است از: 🔹 استاد فلسفه دانشکده الهیات دانشگاه تهران 🔹 فارغ التحصیل فوق دکترای فلسفه و کلام تطبیقی از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا 🔹مؤلف بیش از ۷۰ کتاب و مقاله علمی 🔹 اولین بانویی که مسؤولیت رایزنی فرهنگی ایران در یونان را به عهده داشتند. 🔻@range_khodaa🔻
32.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
¸„.-•~¹°”ˆ˜¨ طیرا ابابیل ¨˜ˆ”°¹~•-.„¸ 💯وقت انتقام است... بسم الله ... بزن بر صف لشکر 🎵اثری حماسی از گروه سرود ضحی نسخه تلویزیونی 👇 https://my.uupload.ir/dl/yoOp6QNJ 🔻@range_khodaa🔻
▪️ایران اگر می‌خواهد ایرانستان نشود ایران فروشان را حذف کند . ✍ : 🔹یک حکایت تاریخی : نفوذ در دستگاه سلطان محمود غزنوی : می‌گویند روزی برای سلطان محمود غزنوی كبكی آوردند كه لنگ بود. فروشنده برای فروشش قیمت زياد می‌خواست. سلطان محمود حكمت قيمت زياد كبک لنگ را جويا شد. فروشنده گفت: وقتی دام پهن می‌كنيم برای كبک‌ها، اين كبک را نزديک دام‌ها رها می‌كنم. آواز خوش سر می‌دهد و كبک‌های ديگر به سراغش می‌آيند و در اين وقت در دام گرفتار می‌شوند. هر بار كه كبک را برای شكار ببريم، حتماً تعدادی زياد كبک گرفتار دام می‌شوند. سلطان محمود امر به خريدن كرد و خواستار كبک شد. چون قیمت به فروشنده دادند و كبک به سلطان رسید ، سلطان تيغی بر گردن كبک لنگ زد و سرش را جدا كرد. فروشنده كه ناباوارنه سر قطع شده و تن بی‌جان كبک را می‌ديد، گفت اين كبک را چرا سر بريديد؟ 👈 سلطان محمود گفت: هر كس ملت و قوم خود را بفروشد، بايد سرش جدا شود! سقوط سریع و برق آسای حکایت از وجودچنین خائنینی ( ) در بدنه دولت وارتش سوریه می کند . لذا اگر نمی خواهیم به سرنوشت سوریه مبتلا شویم و عزیزمان نشود ؛ باید علاج واقعه را قبل از وقوع کرد . باید مراقب باشیم محکومین و معاندین به نظام و کشوروپسماند فتنه ها وغربگداها در ها جاگیر نشوند . باید محکم و قاطع جلوی ها ویا اشخاصی که همسر یا فرزندشان است که حکم کلک لنگ حکایت نقل شده را دارند ایستاد وانهارا از دور کرد. چون بطور قطع به یقین در بزنگاه جاده صاف کن دشمنان خواهند بود. «واعتبرو یا الوالابصار» «بصیرت رمز عاشورائیان است » ‌ 🔻@range_khodaa🔻