eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.6هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
10.5هزار ویدیو
24 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا مراقب دستان ما باش که جز بسوی تو باز نگردد. مراقب قلب ما باش که فقط خانه محبت تو باشد کمکمان کن تا با هم مهربان باشیم تا محبت و مهربانی‌ات را با تمام وجود احساس کنیم @ranggarang
هر کلاهی را سری بوده است... هر پوتینی را ، پایی ... و هر کوله‌ای را، پشتی... سری از ما، پایی از ما ... و پشتی از ما... به یادشان خواهیم بود و به راهشان وفادار نه با کلمات فانتزی و ... شرمنده ایم و ... که با عمل مؤمنانه و جهادی خالصانه. فرقی ندارد کجائیم و چه می‌کنیم خانه ، مزرعه ، اداره ، شهر و روستا... در استودیو، دانشگاه با کت و شلوار و عبا و عمامه ... یا لباس کارگری ... مهم آنست که در هر قدم و هرلحظه و هرکار راه شان و مرام‌شان چراغ راه ما باشد فارغ از تمام بالا و پائین شدن‌های سیاسی و آمدن‌ها و رفتن‌های دولت‌های مختلف فارغ از همه بازی‌های پیچیده‌ای که تلاش دارند ما را خسته کنند، اما بی خبر از آنکه عشق به شهدا خستگی ناپذیر است... @ranggarang
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا آیت‌الله بهجت این‌ قدر در نماز گریه می‌کرد؟ @ranggarang
چه بسا اتفاق بدی که خیر و صلاح شما در آن باشد :) و چه بسا اتفاق خوبی که خیر شما در آن نباشد. :) امام علی (ع) @ranggarang
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 در میان همه اوقات شبانه روز ما، حکایت همان کره را دارد و باقی آن دوغ است، شیطان همیشه کره ها را می‌گیرد. @ranggarang
🔻داستان واقعی اثر رضایت پدر در عذاب قبر فرزند! 🔸آیت‌الله آقا سیّد جمال‌الدّین گلپایگانی عارف بزرگی بودند. ایشان می‌فرمودند: در تخت‌ فولاد اصفهان - که معروف به وادی‌السّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم‌ الشّأنی در آن‌جا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش می‌کنیم شما تلقین بخوانید. ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده‌ بودند. وقتی تلقین می‌خواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر می‌چرخند و می‌رقصند! از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را می‌زد و پدرش هم گریه می‌کرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است. گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر می‌رفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی می‌گفتم، به من می‌گفت: تو که بی‌سواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان مي‌فرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادر‌ها هم توجّه کنند، به بچّه‌هایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا این‌گونه می‌خواهد وقتي می‌خواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. ايشان مي‌فرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لب‌هایش به خنده باز شد و دیگر از آن‌ بچّه شيطان‌ها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را می‌دیدم، دیدم وجود مقدّس اسدالله‌الغالب، علی‌بن‌ابی‌طالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از این‌جا به بعد با من است ... 💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بی‌سواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اين‌قدر حسّاس، ظریف و مهم است. 📚گزیده‌ای از کتاب دو گوهر بهشتی آیت الله قرهی @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍂 حضرت نوح 🍃🍂 قسمت دوم👇 🍁لجاجت و گستاخى قوم نوح ‏ نوح زمانى به پيامبرى مبعوث شد كه مردم عصرش غرق در بت‏ پرستى، خرافات، فساد و بيهوده ‏گرايى بودند. آنها در حفظ عادات و رسوم باطل خود، بسيار لجاجت و پافشارى مى ‏كردند. و به قدرى در عقيده آلوده خود ايستادگى داشتند كه حاضر بودند بميرند ولى از عقيده سخيف خود دست بر ندارند. آن‏ها لجاجت را به جايى رساندند كه دست فرزندان خود را گرفته و نزد نوح مى‏ آوردند و به آن‏ها سفارش مى‏ كردند كه: مبادا سخنان اين پيرمرد را گوش كنيد و اين پير شما را فريب دهد. نه تنها يك گروه اين كار را مى‏ كردند، بلكه اين كار همه آن‏ها بود و آن را به عنوان دفاع از حريم بت پرستى و تقرب به پيشگاه بت‏ها و تحصيل پاداش از درگاه آن‏ها انجام مى‏ دادند. بعضى نيز دست پسر خود را گرفته و كنار نوح مى ‏آوردند و خطاب به فرزند خود مى ‏گفتند: پسرم! اگر بعد از من باقى ماندى، هرگز از اين ديوانه پيروى نكن. آن‏ها گستاخى و غرور را به جايى رساندند كه قرآن مى ‏فرمايد: ✨جعَلُوا اَصابِعَهُم فی آذانِهم واستَغشَوا ثِيابَهُم و اَصَرُّوا وَ استَكبَرُوا استِكباراً✨ آن‏ها در برابر دعوت نوح [به چهار طريق مقابله مى‏ كردند:] 1 - انگشتان خود را در گوشهايشان قرار مى‏ دادند. 2 - لباس هايشان را بر خود مى ‏پيچيدند و بر سر خود مى‏ افكندند (تا امواج صداى نوح به گوش آن‏ها نرسد). 3 - در كفر خود، اصرار و لجاجت نمودند. 4 - شديداً غرور و خودخواهى ورزيدند. اشراف كافر قوم نوح نزد آن حضرت آمده و در پاسخ دعوت او مى ‏گفتند: ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمى ‏بينيم، و كسانى را كه از تو پيروى كرده ‏اند جز گروهى اراذل ساده ‏لوح نمى ‏نگريم، و تو نسبت به ما هيچگونه برترى ندارى، بلكه تو را دروغگو مى ‏دانيم. نوح در پاسخ آن‏ها مى ‏گفت: اگر من دليل روشنى از پروردگارم داشته باشم، و از نزد خودش رحمتى به من داده باشد - و بر شما مخفى مانده - آيا باز هم رسالت مرا انكار مى ‏كنيد؟ اى قوم من! من به خاطر اين دعوت، اجر و پاداشى از شما نمى‏ خواهم، اجر من تنها بر خداست، و من آن افراد اندك را كه به من ايمان آورده ‏اند به خاطر شما ترك نمى ‏كنم، چرا كه اگر آن‏ها را از خود برانم، در روز قيامت در پيشگاه خدا از من شكايت خواهند كرد، ولى شما (اشراف) را قومى نادان مى ‏نگرم. گاه مى‏ شد كه حضرت نوح را آن قدر مى ‏زدند كه به حالت مرگ بر زمين مى ‏افتاد، ولى وقتى كه به هوش مى‏ آمد و نيروى خود را باز مى ‏يافت، با غسل كردن، بدن خود را شستشو مى ‏داد و سپس نزد قوم مى ‏آمد و دعوت خود را آغاز مى‏ كرد. به اين ترتيب، آن حضرت با مقاومت خستگى ‏ناپذير به مبارزه بى امان خود ادامه مى ‏داد. ادامه دارد.... ___________________________ 📚 سوره نوح سوره هود تاریخ انبیا مجمع البیان ج 10 بحار ج 11 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹ترک لقمه حرام🌹 🌻پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: 🍃 «فرو گذاشتن يك لقمه حرام، نزد خدا محبوبتر از خواندن دو هزار ركعت نماز مستحبى است.» 📚 تنبيه الخواطر : 2/120 @ranggarang
🔸 بداخلاقی با خانواده و فشار قبر🔸 ✍ امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله بر بدن سعد بن معاذ نماز میت می‌خواند، نود هزار فرشته به نمازش حاضر شدند که حضرت جبرئیل هم میان آنها بود. 🌱 بعد از نماز ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه‌ و آله) از جبرئیل سوال کرد ، به چه علت شما بر نماز سعد حاضر شدید و بر بدن او نماز خواندید؟ جبرئیل عرض کرد: بخاطر آنکه سعد در همه حالات چه در راه رفتن و نشستن و خوابیدن و ایستادن، و چه در حالت سواره یا پیاده، دائما سوره احد را تلاوت می‌کرد، بخاطر همین کار او، خدای متعال به ما فرمود در تشییع او شرکت کرده و بر بدنش نماز بخوانیم. سپس مادر سعد بن معاذ بلند صدا زد: ای سعد! بهشت گوارای تو باد. 🍂 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود : چطور این حرف را میزنی درحالیکه هم اکنون سعد بن معاذ فشار قبر دارد.‌مادر سعد گفت :چرا؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند :چون سعد در خانه با خانواده اش بداخلاق بود. 📚 ارشادالقلوب ج١ ص١٩٤ @ranggarang