eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.4هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
8 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
. ⩸ رزق حلال در دعاے حضرت فاطمه زهرا(س) ـ در دعاى روز شنبه ـ : ✧ اللّهُمَّ افتَح لَنا خَزائِنَ رَحمَتِكَ، وهَب لَنَا اللّهُمَّ رَحمَةً لا تُعَذِّبُنا بَعدَها فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ، وَارزُقنا مِن فَضلِكَ الواسِعِ رِزقاً حَلالاً طَيِّباً، ولا تُحوِجنا ولا تُفقِرنا إلى أحَدٍ سِواكَ، وزِدنا لَكَ شُكراً، وإلَيكَ فَقراً وفاقَةً، وبِكَ عَمَّن سِواكَ غِنىً وتَعَفُّفاً. اللّهُمَّ وَسِّع عَلَينا فِي الدُّنيا، اللّهُمَّ إنّا نَعوذُ بِكَ أن تَزوِيَ وَجهَكَ عَنّا في حالٍ ونَحنُ نَرغَبُ إلَيكَ فيهِ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وأعطِنا ما تُحِبُّ وَاجعَلهُ لَنا قُوَّةً فيما تُحِبُّ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ. ✧ خدايا ! گنجينه‌هاى رحمتت را براى ما بگشاى و به ما ـ اى خدا ـ رحمتى ارزانى دار كه از آن پس، ما را در دنيا و آخرت، عذاب نكنى، و از نعمت گسترده‌ات ما را رزق حلال و پاكيزه روزى كن، و ما را محتاج و نيازمند كسى جز خودت مگردان، و سپاسگزارى ما را از خودت، و نيازمندى و درويشى ما را به درگاهت زياده كن، و با تو، بى‌نيازى و كفايت از غير تو است. بار خدايا ! در دنيا، براى ما گشايش قرار ده. خدايا ! به تو پناه مى‌بريم از اين كه در هيچ حالى، روى خويش را از ما بگردانى؛ بلكه همواره توجّه تو را خواهانيم. بار خدايا ! بر محمّد و آل محمّد، درود فرست و آنچه را تو خود دوست دارى، به ما عطا كن و آن را نيروى ما براى آنچه تو دوست دارى، قرار ده، اى رحم‌كننده‌ترين رحم كنندگان! ◌ حکمت‌نامه فاطمی، ص۴۰۰، ح۲۹۲
دل های مردم گریزان است، به کسی روی آورند که خوشرویی کند ! [ | ۵۰ ]
اهل دنیا سوارانی در خواب مانده اند‌ که آنان را می رانند . . . ! [ | ۶۴ ]
با هر نَفَسی که می کشد، قدمی به سوی مرگ می رود... [ | ۷۴ ]
💢ازسیم‌خاردارنفست‌عبورکن راحیل🧕🏻 به ماشینش که نزدیک شدم نمی دانستم صندلی جلو بنشیم یا صندلی عقب. با خودم در گیر بودم. با دیدنم پیاده شدو بالبخندی روی لبش در جلو را باز کرد و گفت: –خواهش می کنم بفرمایید. چاره ایی نداشتم سرم راپایین انداختم و سوار شدم. خیلی سخت است که مدام جلوی خودم را بگیرم وبرای کاراهایی انجام می دهد لبخند نزنم. یه جورایی می ترسم، از دلم می ترسم. اگر چه تا الان هم کلی به فنا رفته است. –میشه یه آهنگی که از واقعیت ها دورمون نمی کنه رو از گوشیتون پلی کنید گوش کنیم؟ با حرفش افکارم نیمه تمام ماند «چقدر راحت است.» –من آهنگی ندارم. با تعجب نگاهم کردو گفت: – مگه میشه!پس شما چی گوش می کنید؟نکنه از اون مدل متعصبا که... ــ حرفش را قطع کردم و گفتم: –نه اصلا، به نظرم نیازی نیست آدم همش دنبال این باشه که مدام موسیقی گوش کنه، من ترجیح میدم سکوت باشه، سکوت آدم رو به فکر وادار می کنه، مخالف موسیقی نیستم، گاهی گوش کردن موسیقی فاخر بد نیست... به نظر من الان طوری شده که همه فکر می کنند اگه سوار ماشین بشن و موسیقی نباشه انگار یه چیزی کمه، انگار یه کار مهمی رو انجام ندادند، و این یعنی دور شدن از واقعیت. نگاه با تاملی به من انداخت و گفت: –یعنی شما کلا چیزی گوش نمی کنید؟ ــ من اونقدر وقتم کمه، اگر فرصتی هم داشته باشم دلم میخوادصوت های واجب تراز موسیقی رو گوش بدم، به هرحال هر کس با توجه به افکارش عمل می کنه دیگه...همانطور که حرف میزدم به نیم رخش هم نگاه می کردم که چشمش را از روبرو برداشت و یک لحظه جوری نگاهم کرد که احساس کردم هر چه خون در بدنم بود فوری جهیدبه طرف صورتم. دیگر نتوانستم حرفم را ادامه دهم. نمیدانم چه شد، سرم راپایین انداختم و خیلی فوری برای این که حرفم را جمع کنم گفتم: –هر کس عقاید خودش رو داره دیگه. شماگفتیدسوال دارید... بی تفاوت به حرفم پرسید: –چرا وقت ندارید؟ سرکار می رید؟ ــ یه جورایی میشه گفت. عمیق نگاهم کرد. –دوشنبه ها هم واسه همین نمیایید دانشگاه؟ نگاهم را به صورتش به معنای زودپسرخاله شده ایی انداختم. بعد با اکراه زیر لبی گفتم: – بله "چه عجب متوجه شد." –ببخشید قصد فضولی نداشتم،از روی کنجکاوی بود، بعدهم لبخند محوی زد. "من آخر نفهمیدم کنجکاوی با فضولی چه فرقی دارد؟ " ایستگاه مترو را که دیدم گفتم: –ممنون دیگه پیاده می شم. –تا ایستگاه بعدی می رسونمتون. ــ نه زحمت نکشید دیگه مزاحمتون نمی شم. ــ این چه حرفیه مسیره خودمه زحمتی نیست. کمی سکوت بینمان بود ولی خیلی زود سکوت را شکست. –خوبه که آدم فعال باشه و وقت کاراهای بیهوده رو نداشته باشه.البته به نظرم موسیقی گوش کردن کار بیهوده ایی نیست، فکرمی کنم گاهی لازمه. من خودم هم، هم کار می کنم هم درس می خونم، لای پر قو هم بزرگ نشدم، بعداز این که پدرم فوت شد، شدم به قول معروف عصای دست مادرم. مشکلاتی که اینجور وقتها هست مجبورم می کنه گاهی موسیقی گوش بدهم، با موسیقی آدم آروم میشه. با چشمای گرد شده نگاهش کردم و خواستم حرفی بزنم که منصرف شدم. –خوب سوالم اینه شما چی کار می کنید وقتی آرامش ندارید یا دلتون گرفته یامشکلی دارید؟ با تردید نگاهش کردم،" آخرمن به توچه بگویم ، من باتوچه صنمی دارم. چطوربرایت توضیح دهم. به ایستگاه بعدی که رسیدیم، گوشه ایی پارک کرد. –اگه دلتون نمی خواد خب نگید، بعددرچشم هایم زل زد. –خانم رحمانی از همون روز اول که دیدمتون شخصیتتون برام قابل احترام بود، این وقارو متانت شما واقعا تحت تاثیرم قرار داد. راستش دلم می خواد بیشتر باهاتون صحبت کنم، افکارتون برام جالبه، من... با صدای زنگ گوشی ام حرفش نصفه ماند. گوشی رو از جیبم درآوردم. نگاهی به صفحه اش انداختم، پدرریحانه بود. ــ بله آقای معصومی؟ بعد از سلام گفت: –بچه تب کرده و بی قراری می کنه. ــ توراهم زود خودم رو می رسونم، سرراهم قطره استامینیفون می گیرم و میام. همین طور که با تلفن حرف می زدم زیر چشمی نگاهش می کردم، چهره اش هی تغییر می کرد، فکر کنم درحال غیرتی شدن بود. تماس که قطع شدگفتم: – ببخشید حرفتون نصفه موند من باید خیلی زود برم، کار فوری پیش امده. دستم روی دستگیره رفت ولی با شنیدن اسمم برگشتم. 🍁به‌قلم‌لیلافتحی‌پور🍁 @ranggarang
💢ازسیم‌خاردارنفست‌عبورکن ــ خانم رحمانی... صدایش خش دار شده بود. چرا اینطور شده؟ یک لحظه به چشم هایش نگاه کردم. درسفیدی چشم هایش رگه های قرمز ایجادشده بودکه تلفیقی از عصبانیت و غیرت رانشان می داد. نگاهی به گوشی دستم انداخت. –میشه بپرسم کی بود؟ انگار صدای گوشی ام بلند بوده و صدای آقای معصومی را شنیده است. نمی خواستم جوابش را بدهم ولی حالش طوری بود که دلم برایش سوخت. بی معطلی گفتم: – من پرستاره دخترشم. با چشم های متعجب پرسید: –کاری که گفتید این بود؟ ــ بله، البته ماجرا داره من براش کار نمی کنم، فقط الان عجله دارم باید برم. انگار خیالش راحت شد نفسش رو با صدا بیرون داد. –خودم می رسونمتون، و بعدسریع ماشین را روشن کرد و حرکت کرد. – من یه تاکسی دربست می گیرم می رم. ــ فکر کنید من تاکسی هستم دیگه، فقط بگید کجا برم. اخم هایش درهم بود و با سرعت می راند. به طورناگهانی روی ترمززد زد. هینی کشیدم وپرسیدم: – چی شد؟ ــ مگه دارو نمی خواستید؟ اینجا داروخانه هست، الان بر می گردم. اصلا اجازه نداد من حرفی بزنم پیاده شدو رفت. رفتنش را نگاه کردم، شلوار کتان کرم با بلوز هم رنگش چقدربرازنده اش بود. خوش تیپ و خوش هیکل بود. و من چقدر باید جلو دلم را می گرفتم تا نگاهش نکنم. به چند دقیقه نرسید برگشت. نگاهش نکردم دیگر زیاده روی بود سرم راپایین انداختم و ازاین چشم چرانی خودم راسرزنش کردم. همین که پشت فرمان نشست دارو تب بُر را روی پایم گذاشت. دوباره تپش قلب گرفتم. زیر لبی گفتم: – چرا زحمت کشیدید خودم می رفتم. "چقدر دقیق به حرفهای من وآقای معصومی گوش کرده بود." اخمهایش کمی باز شد. –اصلا زحمتی نبود. مسیر زیاد دور نبود. وقتی رسید سر کوچه گفتم: – لطفا همین جا نگه دارید. ــ اجازه بدید برم داخل کوچه، مگه عجله ندارید؟ ــ نه آقا آرش تاکسی که تو کوچه نمیاد. لبخندی زدو گفت: –باشه پس کرایه ی تاکسی هم میشه یه قرار ملاقات تو یه کافی شاپ. تا خواستم مخالفت کنم، دستش را به نشانه خداحافظی بلند کردو رفت. نمی دانستم باید چه کار کنم. دلیلی نداردبه کافی شاپ برویم. تصمیم گرفتم دفعه ی بعد که دیدمش مخالفتم را اعلام کنم. 🍁به‌قلم‌لیلافتحی‌پور🍁 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق یعنی کربلا یعنی من و تنها حرم عشق یعنی عکس سلفی یادگاری با حرم ای خدا این روزها ۶ گوشه میخواهد دلم عشق یعنی اربعین پای پیاده تا حرم @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله)
✨﷽✨ ✨امام جعفر صادق (علیہ السلام)✨ 🔺شایسته است مؤمن هشت خصلت داشتہ باشد: 🔸هنگام فتنہ و آشوب با وقار و آرام، 🔸هنگام بلا و آزمایش بردبار، 🔸هنگام آسایش شکرگزار، 🔸بہ آنچہ خداوند روزی اش کرده، قانع باشد، 🔸دشمنان و مخالفان را مورد ظلم قرار ندهد، 🔸بر دوستان برنامہ اى تحمیل نکند، 🔸جسمش از خودش خستہ؛ ولى دیگران از او راحت و از هر جهت در آسایش باشند. 📚 اصول کافے جلد2 صفحہ47 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️کسانی که در محشر به صورتشان خون پاشیده میشه...!!!! 🔹 اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌ @ranggarang
📢 اینجا اگر توشه‌ای ذخیره نکنیم، فردای محشر، برای یک قطره آب هم باید به التماس و زاری بیفتیم پیش بهشتیها! 🌴 سوره اعراف 🌴 🕋 و َنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّـهُ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ َ«50» ⚡️ترجمه: ‌و دوزخیان، بهشتیان را ندا کنند که از آب یا از آنچه خدا به شما روزى داده، بر ما نیز عطا کنید، بهشتیان در پاسخ گویند: همانا خدا اینها را بر کافران حرام کرده است.. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥شهید والا مقام احمد کاظمی:به خاطر خوشایند هیچ کس خودتان را جهنمی نکنید 👌 @ranggarang
🔖امام صادق علیه‌السلام: سه چیز، نشانگر درستی اندیشه است: خوش برخوردی، خوب گوش دادن، خوب پاسخ دادن. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی طی حکمی، با تنفیذ رأی ملت ایران در انتخابات، جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان را به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند. 💻 رسانه KHAMENEI.IR تصویر این حکم با امضای رهبر انقلاب اسلامی را منتشر میکند. ✏️بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین سیما بقیةالله فی العالمین ✏️سپاس پروردگار دانا و توانا را که بار دیگر ایران اسلامی را سرافراز و چهره‌ی ملت عظیم‌الشأن را درخشان ساخت؛ آزمون سرنوشت‌ساز انتخابات ریاست جمهوری به همّت مردم و مسئولان، در شرائطی دشوار، با آرامش و متانت به سرانجام رسید و شخصیت برگزیده‌ی ملت برای ادای مسئولیتی بزرگ آماده گشت.  ✏️چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری، پس از دوره‌ی ناتمامْ‌مانده‌ی رئیس‌جمهور فقید شهید، یکی از افتخارات ملت ایران، و نشانه‌ی استقرار نظام پایدار اسلامی، و حاکی از عقلانیت و متانت فضای سیاسی کشور است. نگاه به برخی پدیده‌های ناپسند در برخی از آزمونهای مشابه در برخی از مناطق جهان، نشان‌دهنده‌ی برجستگی ایران و ایرانی است.  ✏️اکنون اینجانب با تشکر از همه‌ی کسانی که در خلق این افتخار نقش آفریده‌اند، به پیروی از ملت بزرگ، رأی آنان به شخصیت فرزانه، و صادق،‌ و مردمی، و دانشمند جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم. و با دعا و آرزوی صمیمانه برای موفقیت ایشان، یادآوری میکنم که رأی ملت و تنفیذ اینجانب تا هر زمان که مشی همیشگی ایشان در پیمودن صراط مستقیم اسلام و انقلاب برقرار باشد، ادامه خواهد داشت. والسلام علی عبادالله الصالحین  سید علی خامنه‌ای  ۷/مرداد/۱۴۰۳ 📜 💻 Farsi.Khamenei.ir
💚🌙 میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.. 💔 @ranggarang
💫 در محضر شهدا 💫 بهش گفتن آقا ابراهیم چرا جبهه رو ول نمیکنی؛ بیای دیدار ؟ گفت : ما رهبری رو برای اطاعت میخوایم نه تماشا ....! @ranggarang
❀﴾﷽﴿❀ هر که غالب گشت، عقل وی به نفس رتبهٔ او... از ملک ، بالاتر است وآنکه او را ، نفس غالب شد به عقل! در حقیقت ، از جمادی کمتر است شیرازی🌺 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⇦ ابراهیم بن علی بن ابی ‌طالب ابراهیم بن علی بن ابی‌طالب از فرزندان علی علیه‌السلام هست.مادرش «امّ‌ ولد» بود. ابراهیم در کربلا به دست زید بن دفاف به شهادت رسید، جابر بن عبدالله انصاری بر وى نماز گزارد و قبر او در مقبره شهدای کربلا است. ○انصار الحسین علیه‌السلام، ص۱۳۷. ● لباب الانساب، ج۱، ص۸۷. @ranggarang
⇦ نتیجه احادیث (که در قسمتهای قبلی بیان شدند) از این احادیث نتیجه می‌گیریم که: سیره اخلاقی و رفتاری امام حسین علیه‌السّلام سرمشق زندگی سعادت بخش است و خوانندگان محترم می‌توانند با عشق حسین پیش روند، او را سمبل رفتاری و اخلاقی خویش قرار دهند و با آرامش زندگی کنند؛ چنانکه خود آن حضرت می‌فرماید: ... ● تاریخ طبری، ج۴، ص۲۶۶. @ranggarang
🔳 از عاشورا تا ظهور قسمت هجدهم *🔴تکلیف خود را با دلبستگی هایت روشن کن!* ✍️کسی که نتوانسته از دلبستگی هایش رها شود: یا هرگز توفیق همراهی با ولیّ خدا را پیدا نخواهد کرد یا هرچند توفیق همراهی پیدا کند نخواهد توانست تا انتهای مسیر “هم قدم او” باشد و سرانجام، جایی، راهش از راهِ ولیّ خدا جُدا خواهد شد! تاخیرها، سُستی ها، کم معرفتی ها… و از همه مهمتر “گیرِ دنیا بودن” گاهی سبب می شود انسان حتی تا مَرزِ ریختن خون امام پیش رود!! چنانچه این اتفاق برای کوفیانِ سال ۶۱ هجری افتاد، همان کسانی که برای امام زمانشان نامه نوشتند و ایشان را دعوت کردند اما سرانجام برای حفظ دنیای خود و کسب غنیمت از یکدیگر سبقت می گرفتند!! *برگرفته از کتاب فرات تا فرات* ادامه دارد... @ranggarang
💠از آیت الله بهجت«ره» سوال کردند: 👈برای ازدیاد محبت به حضرت حق‌تعالے و ولی‌عصر«ع» چه کنیم؟ در جواب فرمودند : 1⃣ گناه نکنید 2⃣ نمـــــاز اولِ وقت بخوانید •「اللّهم‌َّعَجـَّلْ‌لِوَلِیِڪْ‌الْـفَرَج」• @ranggarang