فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زهرا در آتش بود
حیدر داشت می سوخت
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴این فاطمیه را جدی بگیریم
السلام علیک یا فاطمه الزهرا 😭
@ranggarang
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پشت در خانه آمدن آغاز همان مبارزه ست
📌ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) از زبان#رهبر_معظم_انقلاب
⚠️قابل توجه همه مدعیان دینداری
و ولایتمداری !!!!!!
آیا تلاشهای ما اینگونه است؟؟
چقدر و چگونه برای دین و یاری امام زمان وقت میگذاریم و تلاش میکنیم و حاضریم هزینه بدیم؟؟!
فتامل....!!!
#فاطمیه🏴
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ تلاوت بسیار زیبای شهید یحیی السنوار 🌹🌹🌹
🌺 صوت تلاوت زیبای شهید یحیی السنوار رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه که آیاتی از سوره احزاب را تلاوت میکند.🌸
@ranggarang
20.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوش مصنوعی بخشی از واقعه روز عاشورا را به تصویر کشیده !!
حال دلتون رو عوض میکنه ، حال دلتون عوض شد و چشمانتون بارانی ، ما را هم دعا کنید
#ایام_فاطمیه
@ranggarang
شاهزاده ای در خدمت
قسمت شصت و ششم🎬:
جمعیت به جلو هجوم آوردند تا دست در دست مبارک علی علیه السلام گذارند و با او بیعت کنند ، تا بزرگترین نعمت خدا را از آن خود نمایند ، تا دین خود را با پذیرش ولایت امیرالمؤمنین ، کامل نمایند ، تا امام خود بعد از پیامبر را بشناسند و به امامتش گردن نهند.
در این بین فضه از کناری این صحنه را می دید ، او متوجه شد دو نفر از مهاجرین که دخترانشان در عقد پیامبر بودند ، جلو آمدند ، ابوبکر و عمر ، جلوی پیامبر و علی ایستادند و همانطور که نگاهی به دو دست قفل شده در هم علی و رسول الله می انداختند رو به پیامبر گفتند : یا رسول الله ؛ آنچه که اینک فرمودید و ابوتراب را به عنوان امیر مؤمنان و ولیّ بلا فصل خود بعد از پیامبر معرفی کردید آیا خواستهٔ خداوند و امر پروردگار و رسولش بود؟
پیامبر سری تکان داد و فرمود :آری ،به خداوند قسم که حرف من نیست جز سخن خداوند و کلام حق ...
پس آن دو جلو آمدند و چندین بار رو به علی گفتند: مبارک باشد ، مبارک باشد ، مبارک باشد امیر المؤمنین شدنت...
و جزء اولین نفراتی بودند که با علی علیه السلام ،به عنوان خلیفه بعداز پیامبر و جانشین رسول خدا ، بیعت کردند.
فضه نگاه به موج جمعیتی که شتابان پیش میرفت تا خود را به علی برسانند و با اوبیعت نمایند، نمود ، از شور و هیجان جمع ، هیجان او نیز افزون تر شد ، نا خوداگاه آهی کشید و گفت : خدا کند ،مردم این جشن را فراموش نکنند، این آیات خداوند را فراموش نکنند ، این بیعت با حیدر را فراموش نکنند...
اما تاریخ نشان داد که مردم فراموشکارند و غفلت زده....همانها که جزء اولین بیعت کنندگان بودند ، سر دستهٔ بیعت شکنان شدند...کتاب خدا را سبک کردند و امانت رسول خدا را به خاک و خون کشیدند ...
روز، روز بزرگی بود ...عید عید عظیمی بود ...آخر در این روز اسلام کامل شده بود ، اسلامی که شروعش از خلقت آدم ابوالبشر کلید خورده بود و در طول قرن ها و سالیان با نام های گوناگون و با پیامبران مختلف دست به دست شده بود و هر زمان تکمیل تر ازقبل به دست قومی با نامی و پیامبری دیگر میرسید ، اینک در این روز اراده خدا بر آن تعلق گرفته بود که کامل شود ....در غدیر خم کامل شود و با پذیرش ولایت امیر المومنین علی بن ابیطالب کامل شود...
و کاش بندگان قدر این نعمت بدانند ، همانا ولایت علی علیه السلام، حصار امن دین است مانند کلمه لااله الاالله و هر کس در این حصار وارد شود ،از گزند شیاطین در امان می ماند.....
ادامه دارد..
@ranggarang
شاهزاده ای در خدمت
قسمت شصت و هفتم🎬:
امر خدا نازل شد و توسط پیامبرش به مسلمانان ابلاغ شد، بیعتی که میبایست ستانده شود ،ستانده شد ، دینی که میبایست کامل شود ، با این بیعت کامل شد و نعمت ولایت امیرالمومنین علی بن ابیطالب بر سر بندگانش باریدن گرفت.
کاروان ها به نوبت و کم کم از غدیرخم خارج شدند و هر کدام رو به سرزمین خود نمودند تا این خبر داغ و فرح بخش را به دیگر مسلمانانی که نبودند و نشنیدند ،برسانند.
کاروان مدینه النبی هم به نزدیکی های شهر رسیده بود ، دل درون سینهٔ زائران خانه خدا به تپیدن افتاده بود ...
بوی عطر بهشتی ، عطری که شدیدتر از همیشه بود در شهر پیچید و مردم را به ورودی شهر به پیشواز پیامبر کشید...
مردم شهر دسته دسته به استقبال پیامبر وهمسفرانش می آمدند.
عجیب اینکه همگان احساس کرده بودند ، اتفاقی خاص افتاده ، گویی نوری از کاروان به آسمان می رسید...گویی مژده ای بس بزرگ در کار بود.
هر کسی که به کاروان میرسید ابتدا به محضر پیامبر شرفیاب میشد و بعد از عرض سلام و ارادت به طرف اقوام و آشنایان خود میرفت ، کم کم زمزمه ای در کاروان پیچید ، حرفهای درِ گوشی بلند و بلند تر شد ...
حال همگان می دانستند که چه شده ، خبر دهان به دهان و گوش به گوش رسید ، آنان که در غدیر نبودند ، می خواستند از قافله عقب نمانند ، پس با شتاب خود را به علی علیه السلام که همیشه در کنار روح و جانش محمد صلی الله علیه واله بود ، میرساندند و با تبریک مقام عظیمی که نصیب ابوتراب شده بود ، با او بیعت می کردند.
تا امام خود را پس از پیامبر بشناسند ، تا جاهل و بی دین از دنیا نروند ، تا آنها هم از این نعمت محروم نمانند.
فضه شور و شوق اهل مدینه را که می دید به وجد آمده بود و او هم چون بقیهٔ همسفران از عید فرخندهٔ غدیر و واقعهٔ هیجدهم ذی الحجه، برای زنان و دخترانی که گرداگردش را گرفته بودند ،سخنها می گفت و داستانها بیان می نمود و آنچه را که دیده بود ، بدون کم و کاست به سمع دیگران می رساند..
هنوز کاروان، اولین ورودی مدینه النبی بود که کل شهر از خبری مسرت بخش پر شد.
اهل مدینه به حال علی و اهل بیتش غبطه می خوردند و در مسجد النبی اجتماع کردند تا آنها نیز در این واقعه سهیم باشند و چه شیرین روزهایی بود این ایام و چه شیرین نعمتی بود ،نعمت ولایت ابوتراب....
ادامه دارد
به قلم :ط_حسینی
@ranggarang
💥وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها دنیا آمد
ندای آسمانی به حضرت خدیجه بشارت داد:
خدیجه دختر پاک و مطهرت را بگیر که در نسل او برکت قرار داده شده.
امالی صدوق ص593
✍آسِدمهدی593
@ranggarang