eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
7هزار ویدیو
10 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نجوای گیلکی مادر شهید مفقود الاثر با یک شهید گمنام @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقوا یعنی اگه توی جمع همه گناه می‌کردن تو جوگیر نشی! یادت باشه که خدایی هست و حساب و کتابی... @ranggarang
25.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹مثنوی شهادت سبکباران خرامیدند و رفتند مرا بیچاره نامیدند و رفتند سواران لحظه ای تمکین نکردند ترحم بر من مسکین نکردند سواران از سر نعشم گذشتند فغان ها کردم، اما برنگشتند اسیر و زخمی و بی دست و پا من رفیقان، این چه سودا بود با من؟ رفیقان، رسم هم دردی کجا رفت؟ جوان مردان، جوان مردی کجا رفت؟ مرا این پشت، مگذارید بی پاک گناهم چیست، پایم بود در خاک اگر دیر آمدم مجروح بودم اسیر قبض و بست روح بودم در باغ شهادت را نبندید به ما بیچارگان زان سو نخندید رفیقانم دعا کردند و رفتند مرا زخمی رها کردند و رفتند @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رنگارنگ 🌸
📢آقای دیپلمات در وسط میدان 🔹️روایتی به مناسبت دیدار امروز سفیر جانباز جمهوری اسلامی ایران در لبنان با رهبر انقلاب 🔹«چشم راستم نیمه می‌بیند و امید است که بهتر شود؛ چشم چپ هم خوب است و التهاباتی دارد.» اینها را مجتبیٰ امانی -سفیر ایران در لبنان که در حادثه‌ی پیجرها مجروح شده و چند وقتی بود که دوران نقاهت را طی می‌کرد- به آقا می‌گوید، در ظهر میانه‌ی پاییز تهران. شعله‌ی جنگ که بالا می‌گیرد، تازه مشخّص می‌شود چه کسی اهل میدان است و چه کسی نیست؛ دیپلمات و رزمنده و پیر و جوان و مرد و زن هم ندارد. 🔹ممکن است پسربچّه‌ی تازه‌پوست‌ترکانده‌ای باشد که هنوز بالغ هم نشده امّا در بزنگاه، وسط میدان است و زخم‌چشیده؛ درست مانند آن پسرک سیزده چهارده ساله‌ی لبنانی حادثه‌ی پیجرها که وقتی متوجّه رفتار غیر‌عادی پیجر در دست دختردایی دوساله‌اش شده بود، او را بغل گرفته تا انفجار دست و انگشت او را زخم بزند و آسیبی به دختر معصوم نرسد. این مرحله از نبرد، دیگر این خط‌وربط‌ها حالی‌اش نیست؛ فقط مردها را مشخّص می‌کند. 🔹قصّه‌ی آقای سفیر و دیپلمات ایرانی هم همین است. مأمور و دیپلمات عالی‌رتبه‌ی وزارت امور خارجه‌ی جمهوری اسلامی که در اوج فشار دشمن صهیونی در کنار رزمندگان ماند و ماند و ماند تا آنکه بالاخره زخم صهیون بر تن او هم به یادگاری بنشیند. 🔹آقای امانی، اوّلین نفر نیست و آخرینش هم نخواهد بود. نشان به آن نشان که چندی قبل، وقتی به ملاقات جانبازان لبنانی مقاومت در یکی از بیمارستان‌های تهران رفتیم که برای مداوا به ایران اعزام شده بودند، یکی دیگر از همین قبیله را آنجا دیدیم؛ معتکف در تخت بیمارستان. زخم‌خورده‌ی حادثه‌ی حمله‌ی دشمن به کنسولگری ایران در دمشق بود که با وجود گذشت چند ماه از آن حادثه، هنوز داشت دوران نقاهت را پشت سر می‌گذاشت. دکتر حسین امیرعبداللّهیان که پیگیر درمانش بود، شهید شده بود؛ امّا او هنوز بر تخت بیمارستان، دوران درمان را طی می‌کرد. حالا هم مجتبیٰ امانی، سفیر و نماینده‌ی دیگری از وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران. 🔹حادثه که بالا بگیرد، دیگر خط‌وربط سیاسی و این دولت و آن دولت مهم نیست؛ در میدان بودن مهم است. خط‌وربط سیاسی که جای خود؛ حتّی جنسیّت و زن یا مرد بودن، پیر یا جوان بودن و فارس یا عرب بودن هم اهمّیّتی ندارد. نشان به آن نشان که همه‌ی جانبازان بستری در آن بیمارستان تهران، از زهرای چندساله تا محمّد شصت‌واندی‌ساله، جرم همگی‌شان ماندن در میدان بود؛ جرم همگی‌شان این بود که از عربده‌ی صهیون نهراسیده بودند و میدان را خالی نکرده بودند. 🔹مرد و زن این میدان همین رزمنده‌ها و زخم‌چشیده‌ها و زن‌ها و مردها و دیپلمات‌ها و غیردیپلمات‌هایی هستند که برای ماندن در میدان از همه چیز گذشته‌اند و منّتی هم بر سَر کسی ندارند؛ فرقی هم نمی‌کند که ایرانی باشند یا غزاوی یا لبنانی یا اهل هر نقطه‌ی دیگر از جهانی که امروز علیه نسل‌کشی انسان به دست جانیان صهیون به فریاد آمده‌اند. مرز این جماعت، عشق است و هر جا او باشد آنجا هم خاک آنها است که اصلاً در همین مرحله است که دیپلماسی و میدان یکی می‌شوند و نمی‌شود تفکیکشان کرد.
همه عجله دارند... مردم به معنایی در زندگیشان نرسیده اند، به همین دلیل پیوسته شتاب دارند که آن را بیابند... به فکر اتومبیل بعدی ، خانه بعدی و شغل بعدی هستند . بعد می بینند که این ها مقولاتی تهی و بی معنا هستند ،از این رو به دویدن ادامه می دهند... برای این که به زندگی خود معنا بدهید،باید دیگران را عاشقانه دوست بدارید، خودتان را وقف دنیای پیرامون‌تان بکنید، چیزی خلق کنید که به شما معنا و هدف بدهد... عشق ومهرباني برنده می‌شود، برنده همیشه عشق است... @ranggarang
‍ با هر کسی قهر هستی خیلی زود پا پیش بزار و آشتی کن، با این کار بزرگیتو میرسونی مطمئن باش انرژی خیلی زیادی میگیری و‌مهم تر اینکه دلی رو شاد میکنی و خوشحالیش مداومت داره چون کار بزرگیه ... نگو ارزششو نداره نگو رومو پس میزنه نگو خودمو کوچیک میکنم ، نزار غرورت باعث دوریت از عزیزانت بشه... این کار بزرگیتو میرسونه .... پس درنگ نکن بخشیدن آرام بخش‌ترین داروست... پس همین الان دلی را شاد کن ... @ranggarang
عملِ مستحب انسان را به خدا نزدیک نمی گرداند، اگر به واجب زیان رِسانَد.. [ | ۳۹ ]
حکمت گمشده ی مومن است، حکمت را فراگیر هر چند از منافقان باشد.. ! [ | ۸۰ ]
ایمان نقطه ای نورانی در قلب پدید می آورد که هر چه رشد کند، آن نیز فزونی یابَد...