#فال_روزانه ❤️💚
تک نیت 👇👇
#فروردین🌸
با یه مسافر دیدار دارید.خبری مجازی باعث خوشحالیت میشه.اونی ک رفته پشیمون میشه و برمیگرده سمتت.روی مسیله مالیت روی زمان ۴ گشایش افتاده برات
#اردیبهشت🌸
سند امضا زدن داری روی وعده ۳با یکی از نزدیکان وفادارت دردو دلی میکنی ک احساس سبکی و راحتی میکنی.اقایی سن بالا مسیره مالیتو برات باز میکنه
#خرداد🌸
انتظار مسیله ای رو میکشی ک روش شادی داری.
اقایی ناراحتت میکنه باهاش بحث نکن عصبی و کلافه تر میشی.از شرایط زندگیت ناراضی هستی ولی به زودی برات تغییر اوضاع افتاده
#تیر🌸
خانمی پشت سرت بدگویی میکنه ک به گوشت میرسه و ناراحت میشی ازش.برات یه موفقیت بزرگ به زودی اتفاق میفته.از شخصی ک ازت فاصله مکانی داره خبرهای خوبی داری
#مرداد🌸
با عشقت صحبتهای عاشقانه ای داری ک تورو به وجد میاره.روی مسیر شغلیت اتفاقات بزرگی قراره رقم بخوره ک برات عالی داده.شخصی چشم بهت دوخته و منتظره جوابی از سمت تو میمونه
#شهریور🌸
امضای ازدواج برای مجردین افتاده.بحث و جنجال با اطرافیان بی فایدس خودتون پراسترس تر میشین.روی مسیر اداری یا قانونی موفقیت خواهید داشت.صدقه زیاد بدید
#مهر🌸
برای مسیله ای بلاتکلیف و دو به شک میشی.
تصمیمی میگیری ک به نفعت تموم میشه و روش برد داری.پول خوبی دستت میرسه ک خوشحالت میکنه.معجزه بزرگ احساسی در انتظارته
#آبان🌸
سفر ساحلی در پیش داری.خانمی برات واسطه خیر میشه ک خوشحالی از سمتش داری .پیشنهاد عالی برای ازدواج مجردین افتاده.متاهلین یه قرارداد مهمی رو به زودی امضا میزنن
#آذر🌸
بحث با نزدیکانت داری ک ختم به خیر میشه.
روی نیتت پیروزی و موفقیتت حتمیه.
پول هنگفتی دستت میرسه ک باهاش یه چیز باارزشی رو میخری
#دی🌸
دلشکستگی و ناراحتی بین خودت و عشقت ناراحتت میکنه.بهتون حسادت میکنن.روی مسیر کاریت مانع افتاده ک به زودی رفع میشه.
روی وعده ۲ فشار و استرسهای زندگیت رفع میشه ازت
#بهمن🌸
یه مهارتی رو یاد میگیری ک برات خوب داده.
تو فکره مسایل کاری یا ارتقای شغلی هستی ک روی وعده ۷ برات خبرهای خوبی هست.
از سمت اقایی ک تو اسمش میم یا دال هست خوشحالی داری
#اسفند🌸
با پزشکی مشورت میکنی برای مسیله ای ک برات روشن داده.مشکلاتت و ناراحتی هات ب زودی رفع میشه.از سمت خانمی ک تنهاس یا مطلقه خبر خوش داری.اقایی از گذشته های دور سمتت برمیگرده
─┅─═ঊঈ♥️ঊঈ═─┅─
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا ❤️
سلام و احترام🌹
آقایی که فرمودید با دختر عموتون ازدواج کردید و اگر بچه دار بشید....
برادرِ من، حس مادر بودن یک حسی هست که زبان گنجایش تفسیرش رو نداره.
من 3 ماه طول کشید تا بچه دار بشم، دلم بیقرار بود. میترسیدم.
میگفتم نکنه امتحان الهی باشه.
همیشه میگفتم خدایا ازت خواهش میکنم تو این زمینه منو امتحان نکن، من بنده ی ضعیفی هستم. طاقت بی فرزند بودن رو ندارم. 😔
من به جنس مرد هیچ علاقه ایی نداشتم. فقط به عشق مادر شدن تن به ازدواج دادم. البته بعد از ازدواج دیدم نسبت به آقایون خیلی منطقی تر شد.
همسرم تمام وجودمه، زندگیمه.. نفس کشیدن بدون اون برام غیر ممکنه.
اما تو اون مدت کوتاه بازم دوست داشتم از عشقم، تو وجود خودم بچه داشته باشم.
مشکل ژنتیکی این وسط وجود داشت. ولی چون معنویتش رو دوست داشتم باهاش ازدواج کردم، خیلی ها میترسیدند که بارداری اتفاق بیفته بچمون مث پدرش نابینا بشه.
اما با توکل به خدا اقدام به باروری کردیم اصصصلا به روی همسرم نیاوردم که نکنه بچمون مشکل پیدا کنه و... با توکل و توسل و چله هایی که از وقتی فهمیدم باردارم، گرفتم، خدا لطفش رو شامل حالممون کرد و یک دختر زیبا و تو دل برو و بینا بهمون هدیه داد.
الانم بهم میگن همین یه دونه بچه بسه. میدونم از ترس اینکه دومی دیگه نابینا بشه، اینو میگن.
اما من خدایی دارم که آرامش رو شامل حال بنده هاش میکنه.
خدایی که خودش زیبا هست و زیبا خلق میکنه و زیبایی ها رو میپسنده، آیا این خدا موجود ناقص خلق میکنه؟ هرگز.
یک دعایی بود تو ایام بارداری ناخودآگاه ذکر لبم میشد و آرامش جانم..
اون دعای امام سجاد علیه السلام بود. که به مضمونی تو دعاشون میفرمودند، خدایا از این بنده ناقص، انسان سالم خلق کن.
مگه امام سجاد ناقص بود؟ هرگز..
ایشون در واقع دعا کردن رو به ما یاد داد، نور امید رو تو دلمون روشن کرد.
من میدونم چقدر همسرتون رو دوست دارین. فکر اینکه یه روز کنارتون نباشه تا مرز جنون پیش میرین.
خیلی سخته کنار کسی باشید که ازتون چیزی بخواد و نتونین براش فراهم کنین.
ولی خب همسرتون سودای مادر بودن تو سرش و تو وجودش هست. ایشون رو هم کاملا درک میکنم.
اما با توکل به خدا پیش برید. نذر امام رضا کنید.
اگر خواستید شماره یک طبیب طب ایرانی اسلامی رو از طریق مدیر محترم کانال براتون میفرستم.
خودم در کنار توکل به خدا و توسل به اهل بیت، تو ایام بارداری با تدابیر این طبیب بزرگوار جلو رفتم.
حاصل زندگیمون یک دختر حدود 2 سال و نیم هست.
این فرصت پدر و مادر شدن رو از خودتون سلب نکنید.
دکترا که خدا نیستند.
به ما هم گفته بودند بچتون نابینا میشه، اما کو؟ قدرت خدای من ستودنیه💗
ببخشید زیاد حرف زدم🌹
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#بخش_دوم خواستم بترسونمش که یهو صدا اومد که آهسته گفت هیسس بزار... بقیه صدارو نشنیدم اونقدر که آروم
#بخش_سوم
دست بردم تو کیفم گیره سر دختره رو بهش دادم و گفتم خیلی بی حیایی و چشم سفید حیف من که فکر میکردم تو خیلی آدمی .
از گالری مبل اومدم بیرون علی هم دنبالم اومد دستمو گرفت تو خیابون گفت ببین یگانه به خاک مادرم من کاری نکردم . اصلا نمیدونم کی اونجا بوده ، به خاک مادرم من از صبح اینجا بودم .
میدونستم علی قسم دروغ نمیخوره ، از یه طرفم خیلی میترسیدم زندگیش تو خطر بود از کجا معلوم راستشو بگه ؟
گفتم علی بگو کی تو خونه بوده ، یا خودت بودی یا کلید خونه منو دادی به کسی، غیر این دو تا نیست و اگر باشه مطمئنم داری دروغ میگی.
علی دستمو گرفت گفت بیا بریم داخل بهت میگم ، رفت تو گالری به بهونه مشتری رفت طبقه بالا منم خودمو زدم به اون راه و بعد چند لحظه رفتم طبقه بالا دیدم داره با گوشیش صحبت میکنه یهو برگشت تا منو دید گفت آره آره تا غروب براتون بارنامه میکنم و میفرستم .
نشستم رو پله ها دنیا رو سرم خراب شده بود شوهری که اینهمه دوستش داشتم و رو سرش قسم میخوردم حالا معلوم نبود داره بهم خیانت میکنه یا نه.
از همه بدتر بچه ای بود که تو شکمم بود ، رفتم پیشش گفتم علی حوصله چرت پرت گفتن ندارم ، کی تو خونه من بود ؟
علی یه نفس عمیق کشید و گفت هیچکس تو خیالاتی شدی برو خونه مامانت شب بعد کار میام دنبالت .
تو ماشین نشسته بودم و قطره های اشک پایین میومدن ، آدم تو یه لحظه میتونست نابودی زندگیشو ببینه . چقدر تلخ بود خیانت دیدن ، همین که رفتم خونه مامانم دیدم داداشم خونس و مامانم سریع اومد پیشم و گفت یگانه این پوریا چی میگه ؟ ماجرای دعوای تو و شوهرت چیه؟
نگاه به پوریا انداختم و گفتم چی گفتی به مامان ؟ کدوم دعوا ؟
پوریا گفت همین که رفتی گفتی علی بدبخت کسی رو آورده خونه ، خجالت نمیکشی ؟ خوشی زده زیر دلت به گمونم...
گفتم تو از کجا میدونی ؟ علی چرا به تو گفته ؟
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا ❤️
سلام
ممنون بابت کانال فوق العاده عالیتون
اگه میشه لطفا پیام منم بزارید
من یکی از پسر عمو هام رو خیلی خیلی دوست دارم و باهم در ارتباط هستیم و خواهرشون هم درجریان هستند
ایشون خیلی با فهم و آدم منطقی هستن
ما از همه لحاظ هم بهم میخوریم آن شالله که کارهامون جور شد قرار بیان خواستگاری
ولی مشکل اینجاست که من خیلی بد رفتاری میکنم سر کوچک ترین چیز دعوا را میندازم
ولی ایشون صبوری میکنن من هی ادامه میدم واقعا دست خودم نیست ها
خودم پشیمون میشم
ولی توی رابطه همش فکر بی خود میکنم پرخاشگر شدم زیاد گیر میدم
یکی دوباره هم واقعا بدون منطور یه سری حرف ها زدم که فکرمیکنه من بهش اعتماد ندارم
دوست ندارم رابطمون اینجوری باشه دوست دارم خیلی گرم باهم رفتار کنیم
ایشون همه جور با من میسازه ولی من نه
واقعا دیگه نمیدونم چی کار کنم اگه راه حلی دارید کمک کنید ممنونم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام به همه ی عزیزان من ی سوال از شما عزیزان دارم پسرم تو چهارماهگی دور سرش رشد نکرده بود بردمش دکتر گفتن کرانیو داره( یعنی ملاجش زود بسته شده و باید بشکافیم وگرنه جا برای مغزش کم میاد و بعدها ها دچار مشکل میشه) عملش کردن و عمل ب خوبی انجام شد الان نزدیک س سالشه همه چیزش خوبه فقط بالای سرش همون قسمتی ک عمل شده ی برجستگی داره و هنوزم ملاجش کامل بسته نشده خواستم ببینم شما همچین تجربه ای دارید ؟ ب یکی گفتم گفت ب مرور خوب میشه ولی میخواستم نظر شمارم بدونم
پیشاپیش بابت کمکتون ممنونم
ایدی ادمین 👇🏻🌹
@baharakjan
باتجربه ها لطفا راهنمایی کنید🙏🏻🌹
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا ❤️ سلام ممنون بابت کانال فوق العاده عالیتون اگه میشه لطفا پیام منم بزارید من یکی از پ
#پاسخ_اعضا ❤️
اون دختر خانومی که گفتن با پسر عموش در ارتباطه و سر هر چیزی دعوا راه میندازه
الان دقیقا ما چی بگیم برا تو😐؟
اون دست خودته میتونی دعوا نکنی همین😐💔
در ضمن بنظرم این جور رفتارا بچگونس و بیشتر پسرا تا یه مدت تحمل میکنن بعدش سرد میشن دیدم ک میگم پس باید خودت سعیتو بکنی ک رفتارتو خوب کنی🙌🏻🤞🏻
❤️❤️❤️❤️
سلام درباره اون دختر خانمی که میگه خیلی بد رفتاری میکنه وزود عصبانی میشه باید حتما با یه مشاوره صحبت کنه وسوره عصر را زیاد بخون برای صبر وبردباری خیلی خوبه چون اگه این روش را ادامه بدی مطمئن باش به ضرر زندگیت خواهد بود
❤️❤️❤️❤️
سلام درباره خانمی که ملاج بچش
بسته نشده،اول اینکه حتما دکتر ببرين بچتون رو از دکتر بپرسين،دوم اینکه منم پسرم یکم دیر ملاجش بسته شد،خیلی ترسیدم
تو یه گروهی بودم،اونجا پرسیدم
یه خانمی گفتن وقتی بچه بودن
ملاجش بسته نميشده،مادرم منو
دکتر برده،دکتر گفته بادام و پسته آسیاب کنید،بدید بچه بخوره
ملاجش بسته میشه
منم همین کارو کردم،پسته و بادام
آسیاب کردم، دادم به پسرم ملاجش بسته شد.
موفق باشيد
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام درمورد خانومی که بچه سه سالشون جای عملش برجستگی داره عزیزم شما به جای اینکه داخل کانال مشکل بچتون رو بنویسید بچتون رو ببرید پیش متخصص شما دارید باسلامتی بچتون بازی میکنید عزیز من سلامتی بچه شوخی بردار نیست که بخوایید از افراد غیر متخصص اینچنین سوال هایی رو بپرسید شما گفتید از یک نفر پرسیدید گفته خودش خوب میشه آیا اون فرد دکتر هستند یا تخصص دارن؟پس زود تر بچتون رو ببرید دکتر
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام
جواب اونی که مخالفت کرد برای ازدواج مادرش میخواست بگم بهترین کار را کردی چون این اتفاق برای خودم افتاده و ی خانمی وارد زندگیم شده و من چون طاقت ندارم میخوام از همسرم جدا بشم و همیشه اون خانم را نفرین میکنم چون من و همسرم زندگی خوبی داشتیم و در ضمن سه تا دختر و ی داماد هم دارم اما ادامه زندگی برام سخته .
اگه واقعا آدم بخواد ازدواج کنه چرا باید ی زندگی را خراب کنه من برای نگه داشتن زندگیم خیلی تلاش کردم اما موفق نشدم همسرم حاضر شده من و طلاق بده اما اون را نه و من بعد بیست سال زندگی مشترک باید جدا بشم و هر دوشون را به خدا سپردم چون ی ساله فهمیدم و زجر زیادی کشیدم شما هم تلاشت را بکن این کار عاقبت نداره و نفرین اون زن ی جا دامنگیر میشه
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام..در مورد اون خانمی ک مادرش میخواد با ی آقای ک زن و بچه داره بگم بگو ب مادرت این کارو نکنه خدا میدونه اون زن اون آقا چ زجری میکشه و مطمن ک اگر نفرین نکنه آه میکشه.من الان خودم این شرایط دارم شوهرم رفته زن گرفته خودم رضایت دادم ولی!!!!فقط خدا میدونه ک چقدر سخت ..از مادرت آجزانه بخواه ک وارد زندیگش نشه😔😔😔😔
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#قسمت_بیستم سرم رو دوباره بالا گرفتم .. شکلاتی رو با لبخند به سمتم گرفت و گفت اینو بگیرید، شیرینی
#قسمت_بیستو_یک
تولد دانیال بود و قرار بود آخر هفته تو خونه اش مهمونی بگیره.. تقریبا تمام تدارکات جشن رو باهم انجام دادیم ..
دانیال خودش اهل مشروبات الکی نبود ولی برای مهمونی چند بطری آماده کرد..
پنج شنبه قبل از رفتن به سرکار ریحانه رو به خونه ی دایی بردم و بهش گفتم که شب دیر میام...
ظهر که تعطیل شدیم به خونه دانیال رفتیم و باقی تدارکات رو انجام دادیم ....
از ساعت هشت ، نه یکی یکی همکارها و دوستهای دانیال میومدند و دانیال من رو به عنوان دوست جدیدش معرفی میکرد .. اکثرا خوش برخورد بودند و خیلی زود مشغول بگو و بخند شدیم .. یه چند تایی از مهمونها هم خانم بودند که خیلی راحت برخورد میکردند و بد حجاب بودند که این مسئله کمی منو معذب میکرد ولی برای اینکه کم نیارم سعی میکردم طبیعی رفتار کنم ...
مهمونی شروع شده بود که خانم بابک هم با یه دسته گل اومد .. برخلاف محل کار آرایش غلیظی کرده بود ... دسته گل رو به دانیال داد و با همه دست داد به سمت من هم دستش رو دراز کرد .. تو عمل انجام شده قرار گرفتم و باهاش دست دادم ...
اولین بار بود که دستم به نامحرم میخورد .. چند دقیقه ای از این موضوع ناراحت بودم و خودم رو سرزنش میکردم که چرا اینقدر اعتماد به نفس نداشتم که بگم بخاطر اعتقاداتم نمیتونم دست بدم ...
در همین افکار بودم که بابک کنارم نشست
اصلا توقع نداشتم اینقدر شوخ و بگو بخند باشه ..
لیوانش رو سمت من گرفت و گفت امیر اقا چرا پذیرایی نمیکنی از خودت
صدای موزیک بلند بود سرم رو کمی نزدیکش کردم و گفتم بله چشم
اون هم به تقلید از من سرش رو نزدیک صورتم آورد و خنده ی کوتاهی کرد و گفت تا کی قراره منو با اسم فامیل صدا بزنی ؟ لیندا خانم صدام کنی راحت ترم...
+اخه همه بابک صدات میکنند نخواستم جسارت کنم..
کمی خودش رو کشید سمت من و گفت محل کار بله... کسی اجازه نداره اسمم رو صدا بزنه.. در ضمن من و شما و بقیه بچه های تیم مثل یه خانواده ایم ...
از نزدیکی زیادش حالم بد شده بود .. به سختی لبخندی زدم و گفتم میرم تراس کمی هوا بخورم ..
با بلند شدن من ، اون هم بلند شد و گفت منم میام خیلی سر و صدا ست...
لیوانش رو روی میز گذاشت.
باهم به تراس رفتیم .. به نرده ها تکیه دادیم و خیابون رو تماشا میکردیم ...
چند دقیقه ای هر دو سکوت کرده بودیم... تا وقتی که بی مقدمه پرسید متاهلی یا اون حلقه فرمالیته است؟؟
با تعجب نگاهش کردم و گفتم چرا باید فرمالیته باشه... زن دارم ...
برگشت به سمتم و گفت آخه اکثر مردهای خوشتیپ یه حلقه میندازن تا زنها بهشون گیر ندن..
قهقه ی بلندی زدم و گفتم جدی؟.. تا اونجا که من میدونم دخترها این کار رو میکنند...
_امیر اقا زمانه عوض شده .. همه چی برعکس شده ...
سری تکون دادم و برای این که ازش فاصله بگیرم روی یکی از صندلیهای حصیری تراس نشستم .
بلافاصله رو به روم نشست
آرنجش رو روی زانوهاش گذاشت و به جلوی خم شد و پرسید چرا خانومت رو نیاوردی؟؟
دستی به پیشونیم کشیدم ..
آهسته گفتم بارداره.. نمیتونست بیاد ...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا ❤️
سلام ،میشه مشکلم تو گروهتون قرار بدین یکسالی هست ک پدر شوهرم برامو خونه خرید ،البته خونه مال داداش شوهرم بود ،بخاطر اختلاف خانواده شوهرم ،با هم عروسم ،برا داداش شوهرم خونه گرفت و این خونه ک مال داداش شوهرم بوده دادن ب ما ،اما متاسفانه از زمانیکه رفتیم داخل این خونه ،همه اش خودم و بچه هام مریضیم ،شوهرم بیکار شده،و بد جور عصبی شده ،قبلا اصلا با هم هیچ گونه اختلاف یا دعوای خیلی خیلی کوچیک هم نداشتیم با هم ،اما الان رو خودم و بچه دست بلند میکن و همه اش میگه تو باعث شدی ک بیام تو خونه ،پیش چند دعا نویس رفتم گفتن هم عروست برا خودت و شوهرت دعای جدایی کرد و تو خونه چال کرده واقعا دیگه افسرده شدم ،ارامش نداریم ،شبا ک اصلا خودم و دو پسرم خواب نداریم ،ممنون میشم کمک کنید
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام و خسته نباشید میخواستم مشکل خودمو باهاتون مطرح کنم و راهنماییم کنید من شوهرم خیاط و برش کاره و تو پارکینگ خونه کار میکنه پارکینگ بسیار بزرگه و ما با خانواده شوهرم زندگی میکنیم و خواهرشوهرمم تو همون پارکینگ خیاطی میکنه و شخصی دوزی داره و مشتری زن هم ب قدری زیاد داره ک حد نداره راستش چیزی ک ناراحتم میکنه اینه ک معمولا زنا و دخترایی ک میان و لباس میارن پیش خواهرشوهرم برای دوخت اصلا حجاب ندارن روسری شال و مانتو رو راحت در میارن و حتی گاهی شلوار و با یه لباس زیر میشینه همون و شوهرمم تو همون پارکینگ مشغول کار و انگار اصلا براشون حیا و این چیزا مهم نیست دخترای لاغر اندام و آرایش کرده من نمیدونم چیکار کنم چون هرچقدرم مرد جلو خودشو بگیره بازم چشمش میوفته همش میترسم شوهرم بی راهه بره و ازمن دلزده بشه با این همه زنای رنگاوارنگ و لخت و بی حجاب راهنماییم کنید چطور ب اون خانوما بفهمونم ک لباس بپوشن و حجاب داشته باشن😞
ایدی ادمین 👇🏻🌹
@baharakjan
لطفا راهنمایی کنید🙏🏻🌹
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#بخش_سوم دست بردم تو کیفم گیره سر دختره رو بهش دادم و گفتم خیلی بی حیایی و چشم سفید حیف من که فکر م
#بخش_چهارم
مامان دستمو گرفت آورد نشوندم گفت ببین دخترم علی مثل پسر من میمونه ولی بخدا اهل خیانت و این کارا نیست خودت بهتر میشناسیش بعدشم داداشت میگه پیشش بوده بعد علی بهش زنگ زده گفته خواهرت اینا رو میگه ..
نگاه به پوریا انداختم و گفتم تو پیش علی بودی؟
پوریا گفت آره همین که از پیشش اومدم زنگ زد بهم و گفت تو باهاش تماس گرفتی و اون حرفا رو زدی .
پوریا گفت جمع کن این مسخره بازی ها رو تو رو خدا ، من میرم خونه خودم ولی دیگه این کارا رو نکن .
پوریا که رفت نشستم کنار مامان و گفتم مامان من توهم که نزدم گیره سر دختره تو خونم بود ، دسته کلید علی که همیشه همراه خودش میبره همراهش بود خب اگر علی نبوده پس کی بوده ؟ جن که نمیاد تو خونه .
مامان یکم فکر کرد و گفت دزد نبوده ؟
با کلافگی گفتم دزد دوست دخترشو میاره خونه ؟ خیلی عصبی و ناراحت بودم .
خود خوری میکردم و میگفتم باید بفهمم کی تو خونم بوده ، فکرم هزار رفت از گذاشتن دوربین تو خونه تا ضبط صوت با خودم میگفتم میرم کشیک میدم دم گالریش.
یه ساعتی رد شد که در خونه رو زدن و زن پوریا اومد بالا ، فهیمه زن پوریا دختر عممون میشد ، افاده ای و نچسب و پوریا از همون اول به خاطر پول باباش و اصرار عمه و بابا باهاش وصلت کرد
یه زیر حرف میزد و من دلم هزار راه میرفت نمیدونستم دقیقا باید چیکار کنم..
شب که شد علی اومد خونه مامانم همه دور هم بودیم و داشتیم چایی میخوردیم که به گوشی علی پیام اومد قبل این که بخواد برش داره از دستش گرفتم و پیام رو گوشی رو خوندم .
پوریا بود نوشته بود یه وقت وا ندی ها ، نود درصد اوکی شده بقیشم خودم حل میکنم .
با خوندن این پیام من وا رفتم باورم نمیشد ، نفسم به شماره افتاده بود و علی با چشماش داشت التماسم میکرد .
حس میکردم تمام اسید معدم تو دهنمه قبل این که هر کدوممون بخوایم حرفی بزنیم حالم بد شد رفتم تو دستشویی و بالا اوردم ، حالم از خودم و این زندگی بهم میخورد ، آدم آنقدر بی وفا و حال بهم زن ؟
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
قلـبِ عـاشق میتپد، تنهـا بـرای یک نفر
بـاید از عـالَـم بُـرید و مانـد، پای یک نفر
گاه از آیینـه هـم، باید فـراری بـود و دید
عکسِ خود را بینِ قابِ چشمهای یک نفر
مثلِ کوهِ برف، در بهمن نباید سُست بـود
دل فقط باید بـریـزد بـا صدای یک نفر
آرزوهـای محـالِ دیگـران بـایـد شـد و
مستـجابِ ربّنــاهـای دعــای یک نفـر
روی هر بـامی نباید رفت، از پـرواز گفت
بـال باید جـَلـد باشد؛ در هوای یک نفر
◍⃟💛◍⃟💜◍⃟💚💚💚
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
روز بخیر 🌻🌞
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••
#فال_روزانه ❤️💚
#فروردین
این روزها بیشتر از همیشه سر در گم هستی, کسی ب تو قولی داده اما عملکردش تقریبا برعکسه ،بر سر دوراهی موندن روی یک تصمیم مهم
#اردیبهشت
در انتظار خبری هستی ک بزودی خوشحال میشی, جاب جایی دارید ممکنه بعضی از عزیزانم انصراف از یک رشته تحصیلی یا جابه جایی در محیط کاری داشته باشن
#خرداد
از سوی کسی ک دوستش داری هدیه یا خبری جدید دریافت میکنی دوباره حالت بهتر میشه ،حدس و گمان های منفی را از خودت دور کن و بیشتر رو اعتماد به نفست کار کن
#تیر
حالت روحی, یا جسمی خوبی ندارید و بیشتر از همیشه احساسی تنهایی دارید, شخصی سبزه رو که قبلا به شما ضربه زده دوباره میاد به سمتت ،از شخصی که حروف اسمی(س یا ل)داره دوری کن
#مرداد
آزمون و امتحان سختی در انتظار شماست و حرفهایت را از روی منطق بزن, کسی تو را ناراحت کرده و قصد عذر خواهی دارد
#شهریور
پول یا ثروت, مانند ارث در نزدیکی توست که باید از موقعیت خود مراقبت کنید اگر انسیه یا عاطفه یا محمد هستید جدایی عاطفی دارید اگه ل یا ف هستید راهی براتون باز میشه
#مهر
روزگارت انطور ک تو انتظار داری پیش نمیره ولی روزهای خوب تو راه دارید نگران نباشید ،اگه بلاتکلیفی در زمینه احساسی دارید عصبانیت رو کنار بزارید
#آبان
غم و غصه زیادی داشتی, اما الان باید, برای اینده ات بسیار تلاش کنی تا موفق شوی باید گذشته رو جبران کنید و فرصت های خودتون رو کمتر پوچ کنید
#آذر
کسی قصد, رقابت با تو رو داره, خانومی از شما دلگیره مخصوصا از لحاظ روحی ،اگر قصد انجام یک کار جدید داری سخت افتاده اما شدنی با سرمایه کم ،از طریق وام میتونید به خودتون کمک کنید
#دی
ضربه خوردی و شانس خود را در رابطه با کاری از دست دادی, امروز فرصت فکر کردن ب گذشته نیست فقط برای روزهای خوب آینده تلاش کن
#بهمن
ادمهای زیادی قصد دارن نزدیک شما بیان اما قلب شما فقط جای یک نفره ک مدام بهم فکر میکنید اما جلو نمیرید و شاید بخاطر مسائل گذشته باشه ،فعالیت های اضافی غیر ضروری رو کم کنید تا بهتر بتونید به سمت هدف خود تمرکز کنید
#اسفند
در کاری نا خواسته دخالت داده میشی و ب درد سر میفتی و ممکن اطرافیان نزدیک رو ناراحت کنید ،سحر و جادو ندارید و خودتون رو سرگرم دعا نویس نکنید ،خانومی به شما فکر میکنه ،مراقب زنی تیره پوست دو بخته باشید
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
قیمت این مانتو فقط 72تومان😳😳
😱مدل بالا فقط 72👆👆❌❌
#مانتوها و #پالتوهارو حراج زدیم زیرقیمت فاکتور😢😢
مانتوهای 300 تومانی بازار فقط 75 تومان😳😍👌👌
✅ پرداخت درب منزل
✅ کیفیت تضمینی
✅ چندین سال سابقه
❌عجله کن حراج #بهاره👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3812163655Cd3729a47f1
حراج #بهاره محدود❌❌👆