eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.2هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 🌹 سلام بر شما در رابطه با اقایی که از دست خانم و مادرشون به ستوه امدند برادره من زحم
یه دو سال گذشت و مادر شوهر زمزمه که عمه ات مکه نرفته براش فیش بنویس😳😳😳من گفتم عمه خانم اینهمه مال داره ...کسی میره مکه که حداقل پول اولیه فیش را داشته باشه وگرنه چه مکه رفتنی است مسلمون😐بماند که مخفی از من رفتند و از جیب خونه ما فیش مکه را برای عمه خانم نوشتند و بماند که عمه خانم چنان از مال دنیا سیراب بود که تا نتیجه هاش هم کار نمیکردند میتونستند راحت زندگی کنند ...شش ماه بعد دولت اعلام کرد عمه خانم بخاطر کهولت سن میتونه بیاد بره مکه و یه همراه هم اگه حتی نوبت فیشش نشده با خودش ببره ....یدفعه مادر شوهر و برادر شوهرا هماهنگ گفتند همسره من باهاش بره😳😳😳در صورتی که برادر شوهرا و مادر شوهر همگی حج واجب رفته بودند و یه فیش دیگه هم همگیشون داشتند 😔😔😔😔دوباره مصیبت من شروع شد که فیشی که میگید برای خودم هست من به واسطه اینکه تنها نباشم و با همسرم برم براش نوشتم ...ولی انگار نه انگار میگفتند به نامش است باید بره😐 عمه خانم یه شهر دیگه زندگی میکرد به دستور مادر شوهر همسر رفت عمه خانم را به مدت سه ماه اورد خونمون که کارهای پیش از سفر انجام بشه 😐😐حتی دفتره رهبر رفتم و همونجا با همسرم تلفنی صحبت کردند که همسرتون قصه را گفته درسته شما از لحاظ حقوقی مشکلی ندارید و میتونید برید ولی از لحاظ شرعی این کار کاملا اشکال داره چه حجی هست که شما میخواهید برید ...همونجا مادر شوهر گوشی را گرفت که اقا اصلا عروسه من به چه حقی اونجا اومده بعدم زن باید از شوهرش اجازه بگیره یا شوهر از زن😐😐😐😐فیش خریده که خریده وظیفه اش بوده 😐😐😐اون حاج اقایی که زنگ زده بود گفت حاج خانم بحث حج رفتن هست و یه کاره شرعی ‌...شوخی بردار نیست نکن اینکار را ...شما بزرگتری باید ارشاد کنی نه هیزم زیر اتش بزاری ....و قطع کرد بعدم به من گفتند همین کارها را میکنند که جوونها هر روز دارند از دین فاصله میگیرند ... اومدم خونه و یک کتک مفصل از همسر خوردم ...شب هم عازم بود که بره ......در بین تلفنها فهمیدم مادر شوهر هم بعد دو بار رفتن به حج واجب دوباره با عمه خانم و پسرشون عازم هست ...به مادرشوهرم تلفن زدم و گفتم فقط به همون خدایی که داری میری به خونه اش واگذارت کردم که نمیزاری ما زندگی کنیم اشکال نداره برید و خدا خودش جوابتون را بده .... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
دوران نامزدیمون صادق رفت تهران خیلی دلتنگش بودم خیلی سخت بود برام .. بعد یکماه اومد روستا بهش گفتم ص
دو روز بعد رفتم با اکرم سوار مینی بوس روستا شدیم و رفتیم شهر از اونجا هم با اتوبوس رفتیم تهران خدا خدا میکردم که دروغ باشه ، به خودم امید میدادم که نه صادق منو دوست داره خودش گفت منتظر بمون میام عروسی بگیرم تو عروس خودمی و ... باز دوباره میگفتم اگه راست باشه چی؟ اونوقت چیکار کنم؟... رسیدیم تهران اکرم منو برد خونه خودشون شوهرش رفته بود سرکار اکرم گفت استراحت کن بعد از ظهر بریم .. گفتم نه اکرم جان تو رو خدا من آروم و قرار ندارم بيا الان بریم .. گفت باشه حاضر شو بریم ... راه افتادیم به اکرم گفتم الان کجا میریم؟ سرکار صادق؟ گفت نه میریم خونه صادق گفتم اون خونه نداره همونجا تو محل کارش به اتاق بهش دادن اونجا میخوابه...اکرم گفت وقتی میگم ساده ای نگو نه خب باور کن که ساده ای دیگه... رفتیم رسیدیم سر کوچه ای اکرم گفت باید همینجا وایستیم گفتم خب حالا چرا اینجا؟گفت فکر بهتری داری؟ گفتم خب اگه میگی خونش اینجاس خب بزار برم در بزنم دیگه.. گفت باشه خب برو فقط در مورد من حرفی نزنیا.. گفتم نه خیالت راحت .. گفت اون در سفیده برو حالا به امید خدا رفتم در زدم یه خانوم خوشگلی اومد در باز کرد گفت بله؟ گفتم با آقا صادق کار داشتم ... گفت شما؟ گفتم یکی از فامیلاشونم گفت باشه یه لحظه وایستا تا برم بهش بگم بیاد رفت داخل خونه ، دیدم صادق با چشمای پف کرده از خواب تازه بیدار شده بود اومد دم در تا منو دید جا خورد گفت تو اینجا چیکار میکنی؟؟ گفتم من اومدم شوهرمو ببینم حالا تو بگو اینجا چیکار میکنی؟ گفت خخخببببب ... ممممنننن... گفتم کار کردنت همینه دیگه .... این بود میگفتی زهرا من برم تهران کار کنم؟؟ برات پول بیارم عروسی بگیرم برات خونه بخرم؟؟ اینه عشقمون؟ این زنه کیه؟ ساعت ۱۰ چرا اینجایی؟ چرا کار نمیکنی؟ با داد و فریاد این حرفا رو میزدم ، گفت زهرا تو رو خدا بیا بریم یه جای دیگه توضیح میدم برات اینجا داد نزن .. گفتم اره خانومت نشنوه؟ ناراحت نشه؟؟ دیدم یهو خانومه اومد بیرون گفت چخبره صادق جان چیشده؟ گفت چیزی نیست برو خونه .. گفتم دیگه چی میخواستی بشه؟صادق گفت ساکت شو زهرا ..گفتم تو ساکت شو ، من زن صادقم ... خانومه گفت چی؟؟ زنش؟ نمیفهمم چی داری میگی؟ گفتم بایدم نفهمی .. صادق گفت بسه دیگه .. بعدشم راه رو گرفت و رفت ، گفتم هیچوقت نمیبخشمت خانومه گفت توروخدا بگو چه خبره؟ تو از کجا پیدات شد ینی چی که زن صادقی؟؟؟ تعارف کرد رفتم تو خونه .... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌸 گاهی آدم ها حق دارند در رویایشان زندگی کنند! باکسی که دوستش دارند کلبه ای بسازند جایی کنار رودخانه... روبروی دریا.. یا درست میانه ی جنگل.. فرقی نمی کند! آدم ها باید در خیالشان هم که شده دنج ترین کلبه ی چوبیِ جهان را برای خودشان کنار بگذارند.. آخر هفته ها ، دستِ کسی که دوستش دارند را بگیرند و با هم به جهانی بروند که جز خودشان کسی آنجا را بلد نیست.. به همان کلبه ای که بوی عشق و آرامش هایِ نُقلی و جانانه میدهد.. کنار آتشی بنشینند که قدرت آب کردن تمام یخ های دنیا را دارد.. با هم بهترین نوشیدنیِ دست سازِ دنیا را بنوشند، روی نرم ترین رختخواب جهان بخوابند و درکنارهم ستاره هایی را بشمارند که در هیچ آسمانی نیست... دقت کرده اید؟ کنارِ کسی که عاشقانه دوستش داری همه چیز برایت تازه است ...اصلاً همه چیز به دلت می چسبد! بدون اغراق می گویم؛ چنین کلبه ای باید باشد.. جوری که در حال و هوایش حس کنی قبل از آن زندگی نکرده ای.. زندگیِ تو در همان خیال ، تازه آغاز می شود... از ما گفتن بود.. در این عصرِ ماشین و تکنولوژی هایِ بی روح، همه ی آدم ها لازم است گاهی ... در رویایشان زندگی کنند...! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌹 🔖مصداق بارز چوب دو سر سوخت زن و شوهری هستن که خونه رو تبدیل کردن به میدون جنگ و برای پیروزی ظاهری در این جنگ قشون کشی راه انداختن ، اما خبر ندارن که نتیجه این جنگ کذایی یه باخت دو طرفه اس! سلیقه داشتن با همسر، دلخوری ازش، طبیعیه، ولی وای به روزی که این حس های دونفره و گذرا پیش چشم بچه‌ها علنی بشه و هر کدوم از زوجین بخواد بچه‌ها رو متقاعد کنه که حرف من درسته و حرف طرف مقابل اشتباه من خوبم و طرف مقابل بد من کلی امتیاز دارم و طرف مقابل هیچ اونوقت باید منتظر بود تا جنگ واقعی رو چند سال آینده دید. 🏷درست همون زمانیکه بچه‌ها به جای متانت، طغیان میکنند و از همان جمله هایی در رابطه با پدر و مادر استفاده میکنن که چند سال قبل شنیدن برای داشتن بچه هایی با روان سالم خونه رو میدون جنگ نکنیم و همیشه بهشون نشون بدیم که با همسرمون توی یه جبهه قرار داریم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🍁 سلام مدیر محترم کانال لطفا حتما سوال من رو در کانال قرار بدین به کمک دوستان احتیاج دارم من‌هشت سال پیش نزر کردم یه گوسفند کوچیک‌ در حد توانم‌قربانی کنم و به چهار فقیر بدم حالا یکی بهم گفت چون شوهرت از نزرت خبر نداشته قربونی بدی یا ندی مشکلی نیست چون شوهرت نزر نکرده مشکلی پیش نمیاد حالا از دوستان‌میپرسم میتونم جای گوسفند مرغ قربونی کنم بدم به نیازمند لطفا‌ جواب بدین ممنونم 💚❣💚❣💚❣💚❣💚❣ سلام ،ممنون از کانال خوبتون، میشه راهنمایم کنین،من۲۱ سالم بود ازدواج کردم بعد ۲سال شوهرم فوت کرد،بعد در سن ۲۵ دوباره شوهر کردم ایشون یه پسر بچه ۵ سال داشته الان شده ۱۰ ساله،فوقلاده شلوغ ،خیلی اذیتم میکنه،اصلا حرف گوش نمیکنه لج باز،بعضی وقتا انقدر اعصابمو خورد میکنه که میگم بزارم برم،به خاطر آبروم نسشتم ،و خودم یه پسر۲ساله دارم ،اینم بگم که فعلا نمیدونه من مادرش نیستم .نمیدونم باهاش چکار کنم،اذیت میشم.میشه راهنمایم کنین ،ممنونم. ایدی ادمین🌸👇🏻 @baharakjan ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
✅ بزرگی را گفتند تو برای تربیت فرزندانت چه میکنی؟ گفت: هیچ کار! گفتند: مگر میشود؟ پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟ گفت: من در تربیت خود کوشیدم، تا الگوی خوبی برای آنان باشم. فرزندان، راستی گفتار و درستی رفتارِ پدر و مادر را میبینند، نه امر و نهی های بیهوده ای که خود عمل نمیکنند. تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند پایان زندگیست ولی اگر با نیروی داخلی بشکند آغاز زندگیست. همیشه بزرگترین تغییرات از درون شکل میگیرد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 💚 #پرسش سلام دوستان خونه من تا مادرشوهرم پیاده روی ۵دقیقه فاصله داره. من مادرشوهرمو
🌱 سلام در مورد خانمی که مادر شوهرشون زیاد میان خونشون ،عزیزم من واقعا به شما حق میدم که ناراحت باشید نمیدونم چرا بعضیا اصلا ملاحظه نمیکنن درسته خونه پسرش میاد ولی بلاخره اونام زندگی خودشونا دارن میخان راحت باشن ،من پیشنهادم اینکه اگه خسته شدی و واقعا تحمل دخالتهاش رو نداری به طور غیر مستقیم بهش بفهمون که کمتر بیاد مثلا ی دفعه همون موقع برو حمام بعد بگو حمام بودم یا از خونه برو بیرون یا یکم بهش کم محلی کن (البته من خودم با این مورد موافق نیستم ولی دیگه چاره ای نیس چون خودش متوجه نیست کارش چقدر بده) یا تو حرفات بهش بفهمون که شما خیلی خوشت نمیاد یا به یکی از خواهر شوهرات که باهاش صمیمی هستی درد دل کن تا بره بهش بگه 💙💙💙💙💙💙💙💙 سلام ستاره جون درمورد خانمی که مادرشوهرش نزدیک شه و میاد خونه ش وبچه ۱سال ونیمه داره عزیزم تحملش کن فکر کن مادر خودته میخوای چیکار کنی یه لحطه فکر کن جاتون با شوهرت عوض شده و مادر شماست که هی میاد خونه ت و رو مخ همسرته چی کار میکنی. به شوهرت میگی مادرمو بیرونش کن یا بی محلیش کن یا اينکه بی احترامی ش کن انتطار نداری بگیم راهش نده به قول قدیمیا میگن هرکی گوشو میخواد باید گوشواره شم بخواد ❤️❤️ 💙💙💙💙💙💙💙💙💙 سلام واسه خانمی که مادرشوهرش هر روز میاد خونش ،یکی دو روز در هفته تو برو خونش ، رفتی اونجا با بچه ها هر غذایی دوست داری بپز بخور بشور یه جوری رفتار کن انگار خونه خودته مطمئنم جواب میده ،چون تجربه من ثابت کرده اینجور افراد خودشون هر روز و بدون دعوت میرن خونه دیگران ولی دوست ندارن کسی بیاد خونشون . 💙💙💙💙💙💙💙💙💙 سلام اوقات به خوشی ...در مورد دوستمون که منزل مادر شوهر گرامی نزدیک و گاه وبیگاه منزل ایشون تشریف دارن عزیز من شما رو درک میکنم خیلی سخت ایکه خودت از صبح تا شب در حال انجام کار باشی وسرویس بدی و اوامر اجرا کنی من ی نظری دارم امتحانش کن شاید جواب داد شما سعی کن همه کارهای بزارین وقتی ایشون میاد انجام بدین مثلا از صبح که پا میشد پذیرایی فقط تمیز کنید بعد آمدن ایشون برین تو آشپزخونه خودتون مشغول پخت و پز وشتشو ظرفها کنید و گاهی بهشون بگید ببخشید دستم بنده میشه ی کمک بدین مثلا سبزی وپوست کندن سیب زمینی اینارو بهش بدین بزارین سرش گرم کار بشه من امتحان کردم بد نبود .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 💚🌸💚 سلام ستاره خانم خوبین ببخشید مادرمن حدوداهفتادوپنج سال شونه خیلی زانودردوکمردرددا
🌸💚🌸 سلام خانمی که دکتر به مادر شون گفتن زانوهاشون رو عمل کنن؛ مامان منم ۷۸ سالگی یکی از پاهاشون رو عمل کردن و بعد سه ماه اون یک پاشون رو از همون روز بعد عمل، دکتر اومدن سرشون و گفتن راه برن بدون عصا و واکر درد زانو شون خیلی کم تر شد و مادر من که کم کم داشتن افتاده میشدن و توانایی راه رفتن نداشتن با این عمل راه افتادن هزینه هم چون بیمه تکمیلی بودن بیمه هزینه عمل و هم پروتز رو قبول کرد فقط مقدار کمی رو پرداخت کردن 💛💛💛💛💛💛💛💛 سلام خدمت خواهرگلم که گفته بودن مادرشون باید زانو وکمرشونو عمل کنند، مادر منم همینطور بودن، بردیمش تهران دکتر طب فیزیک وتوانبخشی، حدودا ۱۰تومن خرجشون شد،باتری آمپول کلاژن ویه سری نرمش خیلی بهتر شدن خداروشکر دکتر مرضیه کاظمی،یا دکتر شهرام قاسمی،دوتاشون خوبن، بزنید اینترنت آدرسشون میاد 💛💛💛💛💛💛💛💛 سلام در مورد خانمی که ورزش می کنه زانو درد می گیره .بهتره ورزش هایی انجام بدب برا قوی شدن عضله زانو تو گوگل هست .بعد با توجه به گفته خودتون شوا سر پایینی رو نروید وپله فشار میاره به مفصل زانو بهتره حتما بپزشک ارتوپد مراجعه کنید تا معاینه بشید سر سری نگیرید 💛💛💛💛💛💛💛💛💛 سلام در مورد خانمی که خواهرشوهر ده‌ساله‌شون می‌آن خونه‌اشون، یاد خودم افتادم. گفتم شاید تجربه‌ی من به درد دوستان بخوره. من بعد از ازدواج با مادرم شوهرم تو یه حیاط بودیم. یه برادر شوهر ده‌ساله‌ای هم داشتم، مادرشوهرم که می‌رفت سرکار، ایشون با من تو خونه تنها می‌موند. همسرم هم کارش یه جوری بود زیاد تو خونه نبود. البته مادر شوهرم غذاشو درست می‌کرد و می‌گذاشت تو خونه‌ی خودشون. از مدرسه که می‌اومد غذاشو می‌خورد و سرگرم کار خودش بود و کاری به کار هم نداشتیم. البته من الان پشیمانم، می‌گم کاش بیشتر باهاش وقت می‌گذروندم، بلاخره اون هم تنها می‌موند. مشکل من از وقتی شروع شد که ما بعد از سه سال خونه خریدیم و مستقل شدیم، حالا ما یه بچه‌ی یک ساله هم داشتیم و این برادر شوهرم مرتب به هوای دیدنش می‌اومد خونه‌ی ما. من مجبور بودم حجاب داشته باشم و یه وقت می‌دیدی سر شام رسید که دیگه غذایی نمونده بود و من ناراحت می‌شدم. خلاصه خودم رو خیلی عذاب دادم و غر زدم. الان بزرگ شده و ازدواج کرده و یه بچه هم داره😊 جالبش اینجاست که از وقتی ازدواج کرده طبقه‌ی پایین ما میشینن. نذاشتیم بروند اجاره نشینی. الان خیلی احترام من رو دارن، من هم به همه می‌گم که پسر و عروسم هستند. ولی وقتی یاد اونروزها می افتم از روش خجالت می‌کشم. گاهی بهش کم محلی می‌کردم و... خلاصه خواهرجان این روزها هم مثل برق و باد می‌گذرند، یه کم تحملمون رو در مواجه با چیزهایی که به زعم خودمون ناخوشایندند بالا ببریم. ان‌شاالله که مثل من از رفتارتون پشیمون نشوید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
✅ راه‌های کاهش ⁣استرس: 🔻یاد بگیرید که برنامه‌ریزی کنید. آشفتگی، بی‌نظمی و عدم سازمان دهی در کارها و برنامه‌ها می‌تواند تولید استرس کند. ⁣🔻شناسایی محدودیت‌ها و ضعف‌ها ما هرگز نمی‌توانیم کامل و بی‌نقص باشیم. پس برای خود اهدافی تعیین کنید که دست یافتنی و قابل دستیابی باشند. ⁣🔻در زندگی بازی، تفریح و سرگرمی داشته باشید. شما هر از گاهی نیاز دارید که از فشار زندگی فرار کنید و به تفریح و سرگرمی روی آورید. صرف‌نظر از سطح توانایی و مهارتتان در بازی، سرگرمی‌ها و بازی‌هایی پیدا کنید که برایتان جذاب و لذت‌بخش باشند. ⁣🔻شخصی مثبت، سازنده و مفید باشید. ⁣🔻یاد بگیرید که گذشت داشته باشید و عقاید دیگران را تحمل کنید. ⁣🔻از رقابت‌ها و چشم و هم چشمی‌های بیجا و غیرضروری پرهیز کنید. ⁣🔻به‌طور مرتب ورزش کنید. ⁣🔻یاد بگیرید که روش شما برای استراحت و آرامش، منظم و عاری از داروهای آرام بخش و مسکن باشد. ⁣ 🔻مشکلات و مسائل خود را درون خود نگه ندارید و با مشاور و افراد قابل اطمینان مشورت کنید. ⁣🔻تفکر خود را عوض کنید و به مسائل با آرامش نگاه کنید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 🍁 #پرسش سلام مدیر محترم کانال لطفا حتما سوال من رو در کانال قرار بدین به کمک دوستان
🌸 سلام در مورد اون دوستمون که نذر گوسفند داشتن ربطی نداره وقتی شما نذر کردی به شوهر مربوط نمیشه اگه صیغه نذر رو خوندید یعنی گفتید به خدا بر من است که فلان کار رو کنم باید انجام بدید مرغ نمیشه ولی اگه صیغه نذر نگفتید بهتره ادا کنید اگر گوسفند نمی‌تونید مرغ اشکالی نداره اگر خودتون پول دارید با پول خودتون انجام بدید اگر نه از همسرتون اجازه کسب کنید یا علی تعجیل در فرج آقا صلوات 💕💕💕💕💕💕💕💕💕 سلام وقت بخیر برای اون دوستمون که راهنمایی برای پسرش میخواست خوب خاتم بعضی بچه ها شلوغن شما هم که الان توفیق داشتی برای ی بچه مادری کنی خوب تحمل کن حالا اونا نمیتونی تحمل کنی فکر میکنی پسر خودت بهتر از اون میشه پسرا وقتی قدم تو هفت سالگی میزارن اونقدر شیطون میشن که خدا میدونه از خودت وی نفر دیگه نداره جنس پسر اینطوریه شما هم برای پسر خودت تجربه کسب کن که چه رفتاری داشته باشی چه اشکالی داره حالا بهش محبت کن عوضشا از خدا بخواه که پسرات سر براه وخوب از آب در بیان اونم با این دوره زمونه 💕💕💕💕💕💕💕💕💕 این که صلاحه اون بچّه بفهمه شما مادر واقعیش هستین یا نه، در این مورد نمیتونم اظهار نظر کنم،امّا در مورد شیطنتش باید بگم،اینا مشکل وابستگی دارن،فکر کنید،شما اخلاقتون خوب نیست،یا اگه خوب باشه،از اوّل به یه جایی وابستش نکردین تا آرامش داشته باشه،هنوزم دیر نشده،میتونین خانوادگی به زیارت کربلا برین و از امام حسین،راه حلّشو بخواین که پشیمون نمیشین،اگه هم نتونستین لااقل به مشهد برین،علاوه بر این ها اگه میخواین بچّه تون به حرفتون گوش کنه و آرام باشه،باید تربیتشو عوض کنین،مثلاً در یک کلاس مذهبی ثبت نام کنه،مثلاً کلاس قرآن،اینجوری سرش گرم میشه،و تربیتش عوض میشه،در غیر اینصورت اگه فقط در کلاس های ورزشی و رزمی و عضو بشه و در خونه هم فقط به فیلم های جنگی نگاه کنه،بهتر از این نمیشه،من راهشو گفتم،متأسّفانه،خانواده ها این موضوع رو نادیده میگیرن،و از بچّه هاشونم انتظار بالایی دارن،در حالیکه بچّه ها از دوستاشون درس یاد میگیرن،اگه دوستاشون آدمای مذهبی باشن، و خودتونم بچّه هاتونو به جاهای مذهبی ببرین،مثلاً اگه تونستین هر هفته به هیئت ببرین،تو خونه هم براش کتابهای مذهبی بخرین تا نگاه کنه،بچّه وختی به حرف شما گوش میکنه که،بدونه احترام به والدین یعنی چی،اگه در این زمینه تلاشی انجام ندین و اونو هم واگذار کنید به باشگاه های رزمی و ورزشی و فیلم های جنگی،دیگه چه انتظاری ازش دارین،و همچنین برخورد شما با اعضای خانواده مخصوصاً همسرتون،لطفاً به نصیحت هایی که کردم عمل کنید،ممنون ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌹 باغ و بُستان داشت برای خودش... تعریف می‌کرد از روباهی که اومده بود و اشتباهی توی انبار کاه و علوفه‌ش لونه کرده بود و بچه هاشو به دنیا آورده بود... می‌گفت می‌دونستم امون به مرغ و خروسام نمیده این مهمونِ ناخونده و کار حیوونای بخت برگشته‌م ساخته ست، ولی دلم به حالِ توله های تازه به دنیا اومده ش سوخت و گفتم جهنم و ضرر! بذار بمونن و یه گوشه برای خودشون زندگی کنن... قسم می‌خورد حتی یه بار هم متعرض مرغ و خروساش نشده روباهِ مذکور و حتی شده خیلی وقتا شرِ گربه و سگ و جک و جونورای موذی دیگه رو هم دفع کرده از سر باغ و بُنه‌ش... می‌خوام بگم حیوونی که به مکر و حیله و درندگی معروفه هم، خوبی و محبتو می‌فهمه و حالیشه، ولی امان از این بشرِ دوپای اشرفِ مخلوقات که گاهی وقتا درنده تر از هر درنده خویی میشه و دندونِ بدی تیز می‌کنه برای اونایی که خوب بودن و بهش خوبی کردن... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#ادامه یه دو سال گذشت و مادر شوهر زمزمه که عمه ات مکه نرفته براش فیش بنویس😳😳😳من گفتم عمه خانم اینهم
اونقدر از خودم بدم اومده بود که تا صبح چندین بار به خودکشی فکر کردم ....بعده ها فهمیدم تا رسیدند بیمار بودند تا وقتی برگشته بودند و برای تمام کارها نایب گرفته بودند ...😐😐😐 وقتی برگشتند همسر زنگ زد که ما داریم میاییم ...گفتم دوست داری خودت بیایی تشریف بیارید بچه ها منتظرتون هستند ولی کسی دیگه ای نباید بیاید و تمام ...گفت یعنی خودت منتظر نیستی؟؟؟گفتم ادمها تا یه حدی میجنگند برای زندگی کردن من دیگه بریدم ....از محل کار هم تا اطلاع ثانوی مرخصی بدون حقوق گرفتم شاید اصلا دیگه نخوام کار کنم....گفت اخه من نمیتونم به بقیه بگم خونه من نیایید😏😏😏😏گفتم من میتونم الان زنگ میزنم و میگم یدفعه گفت بیخیال نمیایند😏😏😏همسر اومد و با اینکه از دستش خیلی ناراحت بودم قصاب اومد و یه گوسفند هم قربونی کرد و فامیلهای همسر تا دم در اومدند ولی از خجالتشون داخل نیومدند .....همسر یه دو ساعت منزل موند و مامانش احضارش کرد ...فرداش هر چی زنگ میزدم خونه مامانم کسی گوشی برنمیداشت ...زنگ زدم به مبایل بابام بدون سلام بابام گفت دیگه زنگ نزن ما میخواهیم شما زندگی کنید مادر شوهرت زنگ زده که ما باعث میشیم که شما زندگی نکنید 😐😐😐 اونقدر حالم بد شد و کارم به بیمارستان کشید و اونجا گفتند یک سکته زدی ....موقع مرخص شدن به همسرم گفتم همین الان حد و مرز را تعیین کن شما پیش مادرت میری منم میرم نه شما خونه ما بیا نه من میایم وقتی میاییم خونه مشترکمون نه تو حق داری نه من حرفی از خانواده هامون بزنیم وگرنه من اصلا مهریه هم نمیخوام من را طلاق بده برم ..‌دیگه بدنم کارها و حرفهای مادرت را نمیکشه ....دیگه سه سال تمام به همین منوال گذشت البته مادر شوهرم نه اون سه سال نه الان دست از کارهاش برنداشته .... و من سال ۹۴ نوبت حج شد و دوباره داستانهای مادرشوهرم که زن تنها نباید بره😐😐😐بماند که مادرشوهرم مثل مادره این اقای محترم ادعا داره بچه ها را خودش بدنیا اورده خرج داده و بزرگ کرده و پدرشوهره بنده خدا مترسک سره جالیز بوده😏😏😏 خدا بیامرز تا پدرشوهرم به پا بود و زبون داشت که همون دو سال اول زندگی من بود این خانم جرات عرضه اندام نداشت ....دوباره ازار و اذیت که میخواهی بری باید فیش ازاد بخری و شوهرت بیاید 😏😏من واقعا در دین داری این بشرها موندم ....دوباره من ۳۰ میلیون هزینه کردم و اقای همسر هم با من رهسپار شد ....در سفر داستان را برای حاج اقای کاروان گفته بود بنده خدا از اول داستان تا اخره داستان😳😳😳😳😳😳صد بار گفته بود نه اون حج قبلی درست بوده نه این یکی برو تا قبل از اعمال از همسرت حلالیت بطلب ....حتی حاج اقا من را در لابی هتل دید که گذشت کن و به خدا واگذار کن اگه اومد حلالیت طلبید😐ولی همسر نیومد که نیومد و کلامی هم نگفت .... الان همون دختر ۴ ساله به سن ۲۰ سالگی رسیده ...و هر دفعه که مادرشوهرم را میبینه دعوا میشه ....گاهی هم حق با مادر شوهرم هست ولی همسر نمیتونه کلامی حرف بزنه به دخترم که دعوا راه نیانداز با مادرم😐😐😐این دعای خودم بود که خدا خودشون را به خودشون واگذار کنه ....هر دعوا یاد این میوفتم که در این ۲۲سال هر مراسمی که با مادر شوهرم بودیم وقت برگشت یه مدل دعوا داشتیم ....و من التماس میکردم با مادرت مهمونی و مراسمی نریم اینا همه برمیگرده به بی عرضه بودن همسرم ... دخترم قصه ها را دیده و الان واکنش نشون میده ...چه زمانهایی که چند روز تعطیلی بود و من و دخترم شهر غریب تنها در خونه میموندیم و مادر شوهر دستوره مسافرت با همسرم میداد و خیلی قشنگ میگفت زیارت هست 😐😐😐 نمیگفت عروس جوون من توی شهر غریب تنها و بیکس در یه خونه ای که دور و برش بیابون اگه نصف شب بچه اش مریض بشه چه کسی به دادش میرسه قشنگ الان مراسمی مادرشوهرم با ما دعوت داشته باشه دخترم داد میزنه اگه بیادش ما نمیاییم و دو تا بچه دیگه مون را هم با خودش همراه میکنه که الان دوباره مادرت میاد و فتنه درست میکنه ....الان مادرشوهره من شده خسرالدنیا و خسر الاخره بازم از همه اعضای کانال عذر خواهی میکنم که طولانی شد فقط برای درس عبرت سرگذشتم را گذاشتم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••