eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.1هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 نویسنده‌ای مشهور، در اطاقش نشسته بود تک و تنها. دلش مالامال از اندوه قلم در دست گرفت و چنین نوشت: "سال گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را در آوردند. مدّتی دراز در اثر این عمل اسیر بستر بودم و فاقد حرکت. در همین سال به سنّ شصت رسیدم و شغل مورد علاقه‌م از دستم رفت. سی سال از عمرم را در این مؤسّسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم. در همین سال درگذشت پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت. در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکی‌اش محروم شد. مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود. از دست رفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که وارد شد." و در پایان نوشت، "خدایا، چه سال بدی بود پارسال!" در این هنگام همسر نویسنده، بدون آن که او متوجّه شود، وارد اطاق شد و همسرش را غرق افکار و چهره‌اش را اندوه‌زده یافت. از پشت سر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود خواند. بی آن که واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اطاق را ترک کرد. اندکی گذشت که دیگربار وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد. نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید؛ روی کاغذ نوشته شده بود: "سال گذشته از شرّ کیسۀ صفرا، که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم. سال گذشته در سلامت کامل به سن شصت رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم. حالا می‌توانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزون‌تر صرف نوشتن کنم. در همین سال بود که پدرم، در نود و پنج سالگی، بدون آن که زمین‌گیر شود یا متّکی به کسی گردد، بی آن که در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت. در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید. اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بی آن که معلول شود زنده ماند. " و در پایان نوشته بود، "سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر به خوبی و خوشی به پایان رسید!" نویسنده از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرم کننده از رویدادهای زندگی در سال گذشته بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیّر شد. 💠 در زندگی روزمرّه باید بدانیم که شادمانی نیست که ما را شاکر و سپاسگزار می‌کند بلکه امتنان و شاکر بودن است که ما را مسرور می‌سازد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌱 سلام عزیزم من تولد دخترم بود و کلی تدارکات چیدم و شام مهمان داشتم هم از سمت خودم و هم از سمت خانواده شوهرم. کلی هزینه دکور و کیک و شام دادیم. چند ساعت قبل تولد جاریم عکس پسرش رو واتساپ گذاشت نوشت بچم دستش آسیب دیده و بعد عکس از دست پسرش گذاشت. به شوهرم گفتم زنگ بزن ببین چیشده شوهرمم زنگ زد احوال بچه رو پرسید. اون ها هم شب دعوت بودن ولی نیومدن و حق هم داشتن. اخر شب که مهمانی تمام شد دیدم جاریم وضعیت گذاشت و نوشت چوب خدا صدا نداره.. من تعجب کردم باز گفتم یعنی چیشده فرداش مادرشوهرم زنگ زد گفت جاریت ازت دلخوره گفت چرا زنگ نزدی حال بچه رو بپرسی گفتم من کلی مشغول تدارکات شب بودم بعدش شوهرم زنگ زد مادرشوهرم گفت جاریت گفته چرا وقتی دیدن پسر ما اوژانسه تولد گرفتن یعنی حال بچه ی من واسشون مهم نبود؟ منم دیگه نتونستم تحمل کنم زنگ زدم به جاریم گفتم مگه پسره تو زبونم لال داشت راهی اون دنیا میشد که انتظار داشتی بخاطر یه دست آسیب دیده پسرت تولد دخترم که اون همه مهمان و تدارک دیدم رو کنسل کنم؟ جاریم گفت خجالت بکش تو حتی زنگ نزدی حال بچم رو بپرسی گفتم تو اگر نگران حال بچت بودی چپ و راست از بچت عکس نمیذاشتی پس حتما کیفت کوک بوده که از پسرت تو اورژانس عکس میذاشتی واسه خودنمایی. بعد قطع کردم‌. بلافاصله نیم ساعت بعد مادرشوهرم گفت اون چه حرفایی بود که به جاريت زدی زشته. منم به مادرشوهرم گفتم لطفا تو مسائل دوتا عروست دخالت نکن الان همه دارن راجب ما حرف میزنن. شوهرم گفت کاش اصلا بهش زنگ نمیزدی. از طرفی خانواده شوهرم ازم ناراحتن نمیدونم کجای کارم اشتباه بوده. خیلی دوست دارم بدونم اگر همچین ماجرایی براتون پیش میومد شما چطور برخورد میکردید؟ ایدی ادمین❣👇🏻 @baharakjan ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
✅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به ندرت کسی بتواند بدون اجازه خود ما آرامش‌مان را بهم بزند. این ما هستیم که با جملات و ضرب‌المثل های مخرب آرامش خود را طعمه حریق حماقت ها می کنیم: "با هر کسی باید مثل خودش بود" "اگر جلوشون در نمی‌اومدم، می‌گفتند زبون نداره" "منم که همیشه جواب تو آستین دارم" "کلوخ انداز را پاداش سنگ است" "با هر دست بدی با همون دست پس می گیری" "نباید پا روی دم من بذارید" "اخلاق گند منو که می دونید" "جواب نمی‌دادم، شب خوابم نمی‌برد" "باید می‌گفتم وگرنه پررو می شد" "از سن‌ و سال‌شون خجالت نمی کشن" "اگر نمیفهمه و دیوونه است، چرا لباساشو پاره نمی‌کنه؟!" "خودشو زده به نفهمی" اگر منظور و کلام خود را شفاف بگوییم. اگر به‌ جای متلک‌پرانی یا به اصطلاح گوشه و کنایه ، از واژه‌های روشن استفاده کنیمو اگر یقه ی خود را دست هر احمق و ابلهی ندهیم. داشتن آرامش، امری دشوار نیست ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌸 چه چیزی دوست دارید؟ هر روز به جای تمرکز بر نگرانی ها افسار ذهن سرکش تان را برای چند لحظه هم که شده در دست بگیرید و به خودتان بگویید من چه چیزهایی را دوست دارم که میتوانم امروز بر آنها تمرکز کنم؟ گاهی آنقدر غرق در روزمرگی میشویم که فراموش میکنیم چه خواسته هایی داریم، سعی کنید هر روز صبح ابتدا چند نفس عمیق بکشید و بابت اینکه بزودی خداوند خواسته شما را وارد زندگیتان میکند از او تشکر کنید و برای این احساس خوب شکرگزاری کنید. خدایا سپاسگزارم که من را لایق داشتن شغل مورد علاقه ام دانستی. خدایا سپاسگزارم که مرا لایق داشتن همسری مهربان و عالی دانستی. خدایا سپاسگزارم که مرا لایق بدنی سالم و توانمند دانستی. آنگاه که شروع میکنید به سپاسگزاری در مورد آنچه هنوز وارد زندگیتان نشده به معنی این است که شما در حال توجه کردن به خواسته خود هستید و این نوع توجه کردن در شما احساس خوبی ایجاد میکند و احساس خوب شما فرکانس هماهنگ با خواسته تان را به کائنات ارسال می نماید و در صورت تکرار این روند اتفاقات خوب از راه خواهد رسید. با عشق سپاسگزاری کنید نه نیاز، با لبخند از خداوند درخواست کنید نه نگرانی و ناراحتی و با امید بخواهید نه شک و تردید و هنگام خواستن خواسته خود را در حالی تجسم کنید که اکنون در زندگی شما حضور دارد. خدایا بابت همه چیز متشکریم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
بلاخره با هزار التماس از رییسم دوهفته مرخصی گرفتم و راهیی شهرمون شديم، و هيچ جا جزخونه مادرم و هوای
❤️ سلام. درمورد اون دختر خانمی که ۲۶ سال سن دارن و از درس و دانشگاه زده شدن. اولا اینکه مقایسه کردن خودمون با افراد دیگه تو زندگی اصلا کار خوبی نیست. مطمئن باشید هیچ وقت زندگی به کام همه شیرین نیست شما هرکسیو تو این جامعه پیدا کنی یه مشکل بزرگ داره. یه نفر از لحاظ روحی یکی از لحاظ جسمی اون یکی از لحاظ مالی، تحصیلی، خانوادگی و... مشکلات آدما زیاده... خیلی زیاد فقط تنها چیزی که باعث میشه ما مشکلات آدما رو نبیبنیم دیوار خونه هاس. شما که نرفتی خونه یه نفر و باهاشون زندگی کنی پس هیچ وقت نه به زندگی کسی غبطه بخور و نه مقایسه کن. مثلا یه نفر خونه ی مجلل و بزرگ داره و وضع مالی توپ، اما ما که نمیدونیم طرف شاید سالم نباشه، یا اینکه آرامش نداشته باشه... یا مثلا یه فرد تحصیل کرده که ۱۰۰ کشور دنیا رو هم سفر کرده، شاید همون فرد زندگی خوبی نداشته باشه، مادرش مثلا مریض باشه و کلی نگرانی... دوم اینکه هر روز شده حتی یه صفحه قرآن بخون چون خیلی تاثیر داره اگه خدایی نکرده طلسمی چیزی هم در کار باشه وقتی پای خدا و قرآن در میون باشه اون خود به خود رفع میشه مثه این میمونه که آدم وقتی سرما بخوره و بدنش ضعیف بشه ویروسا به راحتی میتونن نفوذ کنن تو بدنش. روح هم همینطوره اگه ادم تقویتش نکنه کم کم خیلی چیزا ضعیفش میکنه. پس تا میتونی در روز هم با خدا حرف بزن و قرآن بخون هم برا آرامش و درخواست کمک نماز استغاثه به حضرت زهرا س یا نماز حضرت مهدی بخون که خیلی کمکت میکنه. سوم اینکه اگه فکر میکنی نمیتونی با دانشگاه کنار بیای پس ولش کن وقتی اینقدر ذهن درگیر باشه پس خود آدم باید کنار بکشه عزیز من همه چیز که نباید به تحصیلات و مدرک و کار ختم بشه که... خیلیا هستن که حتی کمتر از منو شما درس خوندن اما یه کار عالی با درآمد حلال دارن، یکی معلم مهد کودکه، یه نفر دبیر قرآنه، یه نفر شیرینی پزی داره با درآمد عالی، خیاط و... کلی شغل وجود داره و هر کدوم متنوع هستن شما اگه واقعا عاشق درس خوندن هستین فقط کافیه اراده و امید و توکل به خدا داشته باشین. بعضی وقتا آدم دیگه از زندگی خسته میشه و هیچ کاری از دستش ساخته نیست اونجاس که باید همه چیزو بسپاره به خدا بگه هوامو داشته باش و خودت دستمو بگیر. بعضی اتفاقا تو زندگی امتحانه، بعضیاش یه حکمتی توشه، بعضیاشم به خاطر خودمونه این آخری ترسناکه. شما هم توکل کن به خدا انشاءالله مشکلت حل بشه. موفق باشی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 🌱 سلام عزیزم من تولد دخترم بود و کلی تدارکات چیدم و شام مهمان داشتم هم از سمت خودم و هم
🌸 سلام خانمی که همزمان باتولد پسرت برا پسر جاریت مشکل پیش اومده.... عزیز من آدمیزاد دلش اندازه گنجشکه...تو شرایط سخت هممون حساس و شکننده میشیم...طبیعیه جاریت اون لحظه بخاطر اون اتفاق بد و یهویی حالش بد باشه...اولا باید زنگ میزدی و میگفتی مهمون دعوت دارم وگرنه میومدم پیشت و باهاش حرف میزدی وآرومش میکردی...زنگ شوهرت نه تنها کافی نبوده بلکه اصلا لازم نبود..اصل کار شمابودی...حتی به شخصه من بودم تو بحبوحه تولد شده در حد یه دیقه مهمونامم ول کنم یه سر میرفتم بیمارستان ودلداری میدادمش و عذرخواهی میکردم نمیشه بمونمو برمیگشتم حالا اینا عیب نداره...ایرادت برگزاری مراسم نبوده..ایرادت زخم زبونتو طرز حرف زدنت بوده...واقعا منه بی طرف جاخوردم وقتی گفتی به جاریت گفتی تواگه ناراحت بودی عکس استوری نمیکردی و حتما کیفت کوکه😐 چه طرز حرف زدنه اخه... عزیزانی که این پیامو میخونید..مخاطبم همه هستید..بیاید توهرشرایطی و ماجرایی خودمونو جای طرف مقابل بذاریم...بخدااینجوری نصف مشکلا و سوتفاهماحله☹️ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام اون خواهری که تولد دخترشون بوده اگه من بودم اول حتما خودم تا میشنیدم بچه جاریم اینجوری شده حتما خودم بهش زنگ میزدم و حال بچش میپرسیدم بعد بهش میگفتم که کلی مهمون دارم و امکان کنسل کردن ندارم و شما بچتون رو ببرید دکتر اگه سطحی بوده و اخر شب بیان تو مراسم شما دوم اینکه گلایه کردن جاریتون هم به نظرم الکی هست نباید توقع داشته باشن و سوم اینکه اگه من بودم به جاریم زنگ نمیزدم بلکه کیک و شیرینی برمیداشتم میرفتم عیادت بچه جاریم و اونجا باهاش رو در رو صحبت میکردم البته من و جاریام خیلی همو دوس داریم شاید به همین خاطره که نظر من اینجوریه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که واسه دخترت تولد گرفتی،عزيزم چقدر خوب که شما هیچ گله ای واسه نیومدن جاريتون نداشتی،یعنی جاريت رو درک کردی،همینطور جاريتم باید شمارو درک میکرد و توقع نميکرد جشن نگیری،عزيزم حرفی که به جاريت زدي درسته،اگه آنقدر حال بچش بد بود چطور تند و تند وضعیت ميزاشته؟شما ميتونستي خودتم تماس بگیری و حال بچه ی جاريتو بپرسی اما حالا که نشده،کاش شما زنگ نزده بودی به جاريت اما به شوهرت بگو ایکاش به مادرش بگه تو اینجور مواقع تماس نگیرن و پیغام وپسغام نبرن،شما تدارک دیده بودی ودرست نبود مهمونهايي که دعوت کرده بودی رو پس بزنی حرف و توقع جاريت کاملا نا بجاست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌸 سلام به توضیح راجب خودم بدم من شاغلم و چند ساله ازدواج کردم، دو تا دختر بچه دارم و شوهرمم راننده اسنپ هست‌. هر دو برای زندگیمون تلاش میکنیم. یه روز شوهرم گفت ما که عید مهمانی ندادیم یه روز مرخصی بگیر خانوادم رو دعوت کنیم منم گفتم باشه شوهرم مرد خوبیه و بهم احترام میزاره. من مرخصی گرفتم به مادرم زنگ زدم اگر میشه تو بیا غذا درست کن من بچه ها رو ببرم پارک. مادرمم خیلی هوامو داره گفت باشه‌. مادرم برای شام چند مدل خورشت درست کرد و رفت خونش. شام خانواده شوهرم و جاریم هم اومد ، وقتی سفره پهن کردم واقعا غذاها چشمک میزد اشپزی من و مادرم مثل همه و به شوهرم گفتم نیازی نیست کسی بدونه مادرم اشپزی کرده سفره به حدی چیدمان و غذاهاش خوب شده بود که مادرشوهرم کلی تعریف کرد بعد اتمام شام جاریم با صدای بلند گفت بابت غذا از مادرت تشکر کن خوشمزه بود من یه نگاهی به جاریم انداختم گفتم چرا مادرم؟ جاریم گفت اخه دیدم مادرت از خونت اومد بیرون. گفتم الان چه لزومی داشت اینجوری بگی؟ گفتم مثلا میخواستی من رو جلوی همه ضایع کنی جاریم با خنده گفت کسی که شاغله همچین غذاهایی نمیتونه بپزه یبار تو خودت اشپزی کن دستپخت توام بخوریم بعد با خنده گفت شوخی کردم واقعا از این همه گستاخی ناراحت شدم من میزبان بودم و بهترین سفره رو براشون پهن کردم حتی مادرشوهرم متوجه شده بود غذا رو من نپختم اما از من تشکر کرد اما جاریم با این کارش خستگی من رو بیشتر کرد آخر هفته هم جاریم مهمانی داره البته غذای نذری میخواد بیرون بده و مارو برای شام دعوت کرده اما بخاطر اون شب نمیخوام ببینمش. بهش پیام دادم گفتم نمیتونم بیام جاریمم به مادرشوهرم گفته عروست بخاطر شغلش داره پای پسرتون رو از خونه همه میبره اینو البته شوهرم بهم گفت مادرشوهرم ازم خواهش کرد گفت بیا اما واقعا دوست ندارم کسی واسم تصميم بگیره. نظر شمارو میخوام بدونم؟ ایدی ادمین❣👇🏻 @baharkjan ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
بلاخره با هزار التماس از رییسم دوهفته مرخصی گرفتم و راهیی شهرمون شديم، و هيچ جا جزخونه مادرم و هوای
❤️ سلام برا اون عزیزی که بخاطر سالمون باید بزن جنوب وبخاطر بچه اشون دودل هستند بنظر من شما دوره طب سنتی که شاید مجازی هم باشه بگذرانید وبا توجه به اطلاعات علمی خیلی می تونید در این رشته موفق و مفید باشید وبا فروش گیاهان دارویی هم پیشرفت کنید خودتان و همسرتان مثلا حجامت هردو می تونید انجام بدینوسیله شغل مفید وبا برکتی هست البته برای اعتماد سازی و شناخته شدن و کسب مهارت زمان میبرد 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام اون خواهر پرستار عزیزم به نظرم اینهمه درس خوندی شغلتون رو کنار نزارید حیفه و اینکه به ارایشگری علاقه دارید درسته ولی اگه حرفه ای نیستید یه مدت طول میکشه تا جا بیوفتید به نظرم برید جنوب دختر گلتون هم بزارید مهد حتی بعضی بیمارستانا خودشون برای بچه های دکتر و پرستارا مهد دارن که میتونید مرتب برید پیشش 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 سلام ستاره جان درمورد اون خانمی که میخوان برن جنوب سرکار عزیزم اگر میگی خدابهت فرشته داده پس تمام برنامه ریزی هات را طوری قرار بده که فرشته کوچولوت اذیت نشه چون بچه ها علاوه بر۲ سال تا همه ی عمر نیاز به حضور مادر درخانه دارند،بچه های کلیدی بچه هایی هستند که وقتی وارد خانه میشوند خودشان باید کلید بیندازند ودر را باز کنند و هیچ کس منتظر آنها نیست من سه تا دسته گل دارم،فوق روانشناسی دارم ،همسرم بارها گفته ادامه بده سرکار میرفتم ولی وقتی دیدم برای بچه ها مضر هست دوری از من دیگه نرفتم. امیدوارم بهترین تصمیم را بگیری چون اگر بیشترین پول را داشته باشی ولی آینده فرزندت باکارکردن شما تغییر کنه روحیاتش زیر سوال بده هیچ پولی نمیتونه جبرانش کنه البته این نظر بنده بود و شما خودت بازهم دو،دوتا چهارتاکن عزیز،موفق باشی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌸 سلام من خانم ۲۳ ساله هستم و شوهرم ۲۷ ساله و سه ساله ازدواج کردم. شوهرم از همکلاسیای دانشگاهم بود. من شاغلم دستم تو جیب خودمه خانواده شوهرم منو دوست دارن مشکلی بینمون نیست یا اگه مشکلی پیش بیاد خیلی کوچیکه و با حرف بین خودمون حل میشه. شوهرم از اول زندگیمون ادعای زرنگی داشت مدام از زرنگیای خودش تعریف میکرد منم فکر میکردم چه مرد با عرضه ای گیرم افتاده. طرز فکرش اینجوریه که میگه بریم خونه مامانت اینا ولی هیچی براشون نبریم دس خالی بریم، اونا که میان کلی برامون کادو بیارن، ولی وقتی میریم خونه بابای من براش همه چیز بگیریم دس خالی زشته! چند بار اول که رفتیم خونه پدر من دست خالی اومد ولی رفتیم خونه بابای خودش از بهترین جا براشون شیرینی گرفت منم عادت کردم وقتی میریم خونه پدر خودم یه چیزی میگیرم میبرم دست خالی نريم تولداشون میریم میگم کو پاکت پول میگه اومدیم تو شادیا شریکشون بشیم پولکی نباش! تاحالا نشده پولی بابت مهمونيا و تولد فامیل من بهشون بده برعکس برای فامیل خودش کادو میده، من آبروداری میکنم خودم میدم ولی نمیتونم زیاد خرج کنم وقتی تولد شوهرم میشه همه فامیلو دعوت میکنه خوانواده خودش پول میدن و خانواده من که میدونن من تو مراسمشون خودم پول دادم کم کادو میدن. مادرشوهرم سر تولد شوهرم تو جمع رو کرد به شوهرم گفت ارزش نداشت اینهمه خرج کنی کادو زیادی هم برات نموند حالا از اون موقع شوهرم میگه چرا خانواده تو کم پول داده خجالت بکشید چندبار گفته دیگه دعوتشون نمیکنم میترسم اینکارو کنه منم به لقوز بهش میگم اونا زرنگن عین خودت دیروز زنگ زده بودم مادرم دعوتشون کنم باغمون شوهرم گوشیو از دستم گرفت با خنده گفت اومدید دست پر بیاید. منم اختیارمو از دست دادم بهش گفتم مفت خوری تو خون خانواده من نیست شماها مفت خور و مفت برین خودت چیزی نگرفتی بیخود توقع داری. شوهرمم گفت زنگ میزنم خانوادتو کنسل میکنم تا یاد بگیرن به من احترام بزارن دست پر بیان خونه من اونا هم اگه ارزش داشتن من دس خالی نمیرفتم من میدونم باید جلودهنمو میگرفتم سرزنشم نکنید اشتباه کردم بهش توپیدم الان با خانوادم بد شده گفته حق ندارن بیان من نمیخوام مثل خانواده خودش برای خانوادم خرج کنه فقط ابرومو نبره چکار کنم مثل قبل رفت و آمد و احترام خانوادمو حفظ کنه؟ ایدی ادمین❣👇🏻 @baharakjan ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
روز بخیر 🌻🌞 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••
🌸 ‏چرا باید منتظر بمونیم تا یکی بیاد حالمونو خوب کنه؟ مگه خودمون چمونه! اگه منتظر اینی که یکی بیاد و بهت بگه دیوونه وار عاشقتم و با این حرفش امید بگیری و حالت خوب شه با یه حرف دیگه ای هم میتونه حالتو بد کنه و از شدت ناراحتی داغون شی و ساعت ها تو فکر بری! ولی همین الان پاشو برو جلو آینه و به اونی که رو به روت وایساده بگو تو رو دیوونه وار دوست دارم و عاشقتم و هیچوقت نمیزارم غم تو دلت بشینه و حتی از چشای نازت یه قطره اشک پایین بیاد! آره عزیزِ من به جا اینکه منتظر بمونی یکی پیدا بشه و بهت بگه دوست دارم؛خودت به خودت بگو! حداقل میدونی قرار نیست از خودت یه موقعی یه حرفیو بشنوی که تا مدت ها اذیت بشی و بشکنی :) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️💚 فروردین: قهرودلخوری شمارو آزار میده ولی چاره ایی نیست این شخص خیلی مغروره ،تحولات جدید کاری و تحصیلی دارین، سفر و برنامه ریزی در چند ماه آینده، نگرانی بابت شخص عاطفی یا خانواده دارید اما هر مشکلی هست پوچ میشه و موانع برطرف میشه با هم ماه خودت وارد کار یا رابطه نشی بهتره ارديبهشت: از استرس رها میشید و دوباره شادی دارین .ولی باید از این شرایط به نفع خودتون استفاده کنید و به کارهاتون سرو سامون بدید،محمد یا مهدی نامی شما رو دوست داره ،اگر کار جدیدی رو شروع کردین کمی باید براش وقت بزارید تا سرو سامون بگیره خرداد: به زندگی‌احساسیتون سروسامون بدین و با شخص مقابلتون جدی صحبت کنید و چیزی رو پنهون نکنید مخصوصا از لحاظ مالی رو راست باشید، اگر از ظاهرتون راضی نیستین و در فکر جراحی هستین زیاده روی نکنید و پس انداز خودتون و از دست ندین تیر: دلخوری ها رو رفع کنید واگر نه در دراز مدت اثرات منفی داره ،هدیه یا کادو دریافت میکنید دیده میشه که تغییراتی در زمینه مالی و جابه جایی دارید و بارداری برای خانومهای متاهل مرداد: یک تلفن ناراحت کننده دارید سعی کنید بحث نکنید و بیشتر خودتون رو کنترل کنید و کمتر عصبی بشید، سر دوراهی کاری هستین که باید احتیاط کنید و مشاوره کنید ،خرید یا اجاره محل سکونت شهریور: به روزهای خوب فکر کنید و جزئیات رو بررسی کنید و بعد تصمیم بگیرید، شرایط شما در حال حاضر خوب نیست ولی بهتر میشه ،نیت شما هر چه که هست شخصی در این راه مزاحمه مهر: پیوند بین شما و شخصی جدید میتونه کاری شراکتی ،یا ازدواجی باشه).مسولیت شما بیشتر میشه،پیروزی یا گشایش در رابطه نزدیک ،از راه دور تماس دارید اگر ب مهاجرت فکر میکنید سفرشما درست میشه آبان : رازتون و به اطرافیانتون نگید و سعی کنید بیشتر کارهاتون و پنهون کنید تا به مرحله انجام برسونید،مسافرت یا خوشگذرونی دارید،اجرای حکم با تاخیر ،قبولی در یک مرحله کاری ،تلفنی که به شما پیشنهاد شراکت یا همکاری میدن آذر: شخص مقابل کمی ازرفتار شما گیج و متعجب شده ، انگار دیگه میلی به گرم نگه داشتن رابطه ندارید،سر یک جریا ن مالی دست شخصی برات رو میشه و ممکنه برای مدتی بینتون جدایی بیوفته دی: فاصله ازعشق دارید یا دلگیری براتون به وجود میاد ،نبا متولد خرداد بحث دارین ،با فروردین دوستی میبینم و با مرداد دوری و دوروئی، رفتن ب مکان جدید رسیدن به حاجت بهمن: به شخص مقابلتون اعتماد کنید بد نیست اما احتیاط هم داشته باشید، معجزه های زیادی براتون شکل میگیره یکیش در زمینه مالی یکی در زمینه روحی، شخصی برای شما نقشه کشیده مراقب باشید اسفند: حس خوبی دراطرافتون ایجاد میشه از افسردگی در میاین،در حال حاضر بدقولی به شما شده ک عصبی هستین،هر چه کمتر اصرار کنید ب نفع شماست ،معامله ی سرشار از سود و منفعت براتون میبینم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha} ••-••-••-••-••-••-••-••