🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام خدمت مدیدگروه وبقیه عزیزان
برای خانمی که هفت ماه سزارین کردن من خودم وقتی سزارین انجام دادم دقیقامثل شمابودم یه طرف شکمم بزرگتربودوخیلی دردوسوزش داشتم رفتم پیش دکترم برام سنونوشت گفت ممکنه چیزی داخل شکمت جامونده باشه وقتی رفتم بخیه های شکمم ازداخل بازشده بودن وخون امده بودخون همونجاداخل شکمم لخته شده بودداروبهم داد بهترشدم ولی شکمم هموطرفی که بزرگتربودیه کم مشخصه که بزرگتره کامل درست نشدبعضی موقعها دردهم داره ولی خیلی خیلی بهترازاولش هستم ولی مال علائم عمل هم میشه این تجربه خودم بود
ان شاالله بلا به دور
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام بر فاطمه جان وهمه عزیزان ،ممنون از شما و دست مریزا ،پیرو صحبت دوستمون که فرمودن از سوپر و مارکت های کوچک محلی خرید کنید ،منم با ایشون هم عقیده ام ،تو همین کانال کلاه برداری افق کوروش را دیدیم ،اکثر این فروشگاها پشتشون به پول های کلان وصله اینقدر استفاده کردن ،سود بردن و مردم را چاپیدن و قدرتمند شدن و راههای انباشت ثروت در فروشگاهاشونا بلدن که فقط خدا میداند لطفا از فروشگاهای کوجک خرید کنید ،فروش گاهایی که توسط جوانان راه اندازی شده و به امیدی دست به کار شدن و خدا میداند چه قدر مشکل دارن ،شما وما حمایتشون کنیم ،فرج آقا امام زمان صلوات
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام به این خانمی که نگران شب اداری دخترش بود بگید به مرور برطرف میشه نگران نباشه، من شب اداری داشتم گفتن به سن بلوغ برسی خوب میشه ما هم ارثی داریم ولی نشد کم شد مثلا ماهی یکی دو بار تا حدود ۲۰ سالگی هم سالی چند بار شب اداری داشتم
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_زندگی_اعضا ❤️
#قسمت_پنجم🌱
پس کار یسره کنیم برا آزمایش به هم محرم باشن وبازم قیافه من😲😲😲حالا ساعت چند شده11نیم شب نگم عاقد و آوردن از خواب بدبختو بیدار کرده بودن و منو رو ی صندلی شکسته و آقای دامادم روی صندلی بدتر از من نشوند وختبه خونده شد و ماتو 4ساعت از دیدن هم تا آشنایی و عقد طول کشید.. و الان10سال از اون روزا داره میگذره و خدارو شکر از ته دلم راضیممم و انتخاب من به لطف خدا درست از کار در اومد وحاصل این ازدواج دوتا گل پسر یکی5نیم ساله و یکی3 سالو دو ماه 😊😊امیدوارم بزاری تو کانال فاطمه عزیزم...
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸
#همسران_بدانند
همیشه تو رابطه با همسرتون یادتون باشه که باید برای همديگر و بخاطر همديگر زندگی کنيد،
نه برای دیگران
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🌸🍃
#رسوایی
دم دمای ظهر بود و گرمای اواخر مردادماه حوصله
ام را سر برده بود. نگاه جویاگرم روی دوچرخه ی کودکی هایم که بالای پشت بام
انباری بود، ثابت ماند. هنوز هم فرمان کوچک ش شکسته بود. گردنم را خم کردم و
انگشت کنار لبم گذاشتم. خاطره ی آن روز پاییزی در سرم جوابم داد و لب هایم بر
خلاف آن روزها انحنای لبخند گرفت .
اوایل مهرماه بود، همش پنج یا شش سال داشتم، بابامحمود برای آن که بهانه ی
مدرسه نرفتنم را رفع کنند برایم دوچرخه خریده بود. همان دوچرخه ی صورتی رنگم
که حاال بالای پشت بام انباری خاک می خورد .
پریسا دختر دایی فلاح با لجاجت می خواست روی ترک دوچرخه ام بنشیند و من او را
همراه خود سواری دهم . کودکی بود و عالم حسادت، به بهانه ی این که دوچرخه فقط
برای من است، او را به گریه انداخته بودم و اجازه ندادم انگشتان تپل و پفکی شده اش
دوچرخه ام را لمس کند. بابا دوچرخه را روی ایوان گذاشته بود که از مدرسه آمدم در
دید رس نگاهم باشد. هیاهو و هیجان در جانم بود، روی صندلی نرم کوچکش نشستم
و پدال هایش را به سختی فشردم. تا لبه های ایوان آمده بودم که خان جون وارد خانه
شده بود و پریسا که بزرگ تر از من بود، عقل ناقصش آن قدر پیشروی کرده بود که
دستان تپل و بزرگش را به پشتم بکوبد. میان قهقهه های پر لذتم همراه با دوچرخه از
بالای ایوان به حیاط پرت شدم و درد و کوفتگی بدنم و تحمل بیمارستان بدبویی که
مجبور بودم تا صبح در آن سر کنم شد سوغاتی دایی و دختر دایی که دیگر از آن سال
به بعد هیچگاه آن ها را ندیدم تا وقتی که در مراسم ختم بابا دایی را سرحال تر از قبل دیدم، اما آن قدر از دست دادن بابا برایم سنگین بود که مجال احوال پرسی ندادم و از
کنارشان گذشته بود، بعد از آن هم باز رفتند و حاجی حاجی مکه ...
صدای کوبیده شدن در، مرا از اوهام آن روزها بیرون کشید . قدم هایم به سمت در را
تندتر کرد. شاید بهنام یا بهزاد بودند اما با باز کردن در گیج و منگ شدم .
خودش بود، دیدنش هزاران حس را به وجودم انداخت. هیجان، ترس، استرس،
وحشت!... وحشت، بیشتر وحشت کردم به خصوص وقتی که با حرص دستش را روی
در کوبید و فریاد زد :
-حاج احمد بیا بیرون!حاجی...
کسی پشت سرش بود و سعی داشت او را از عقب بکشد اما مگر این غول بی شاخ و دم
را می شد تکان داد. اصلأ چه مرگش بود، باز چه کسی آتش این دعوا را چوب
کاری کرده بود؟ !
زن عمو و عمه لیلا هراسان خودشان را به حیاط رساندند. هر دو به مانند من گیج و
حیرت زده بودند .
بالاخره عمه لیلا جلو آمد چه خبره؟ چیشده؟وقتی به جای جواب به عمه بار دیگر دستش را به در کوبید و بهزاد را صدا زد، غالب
تهی کردم. صدایش خش دار بود و از عصبانیت دورگه شده بود .
-بهزاد، بیا بیرون پسر محمود گوش هایم از حجم فریاد بلندش صوت اعصاب می کشید و من با تمام وجود می
خواستم بروم و دور شوم از او، از هوایی که نفس می کشید و از همه چیز هایی که
مرتبط به او بود، قدمی عقب گذاشتم .
وقتی حاصلش از فریاد های بی جا هیچ و پوچ شد، سر خم کرد و صورت سرخ شده از
عصبانیتش را مقابل چشمانم به نمایش در آورد .
-اون برادرت کدوم گوریه؟
ترسیده بودم، من از نزدیکی به این مرد خیری ندیده بودم . به یک باره دستانش از
روی در کنده شده و کسی او را با شدت به عقب کشید. با هیجان و کنجکاوی خود را
جلوتر کشیدم و چشمان درشت شده از حیرتم را به کوچه دوختم، به کسی که بالای
سر قاتل جانم ایستاده بود. بهزاد !
نگاهم روی او و حرکات وحشیانه اش بود که همسر فاطی خانم، آقامراد او را عقب
کشید. مرد مسنی نیز سعی می کرد، آن مرد را از زمین به پا کند اما چه کسی بود
نداند خشم این دو جوان فروکش نخواهد کرد. سر و صدایشان کل اهل محل را بیرون
کشانده بود. در چشم بهم زدنی بهزاد از زیر دستان آقامراد بیرون خزید و مشت گره
کرده اش را در صورت اویی کوبید که عمویش عمران، عمران گویا سعی داشت
متوجه اش کند، کوبید .
متعجب بودم با آن زخمی که داشت چگونه این کارها را میکرد! به ثانیه نکشید که هر
دو شروع به زدن همدیگر کردند آن هم با ضرباتی که آشکار بود جای هر کدامشان
ادامه دارد...
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸**
🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام فاطمه خانم گل ،حیا بعضی دوستان باعث جسارت بعضی دیگر شده ،چطور شده این قدر راحت ،صفت سمی را به پدر و مادر ها میدیم ،چه فرقی میکنه پدرو مادر کی باشن ،چطور پسران و برادران ، مادر شوهر و خواهر شوهر خوبن ،مالشون خوبه ولی خودشون بدن و سمی ،آیا شما پسر ندارین و آینده مادر شوهر نخواهید شد ؟ آیا دوست دارین عروستان شما را با صفت سمی یاد کنه ؟ آیا برادری ندارید که زن برادرتون شما را سمی یاد کنه ؟ کی ما میخوایم فرهنگمونا ارتقا بدیم و و دست از این رسم نخ نمای ضد مادر شوهری برداریم ، به قول قدیمی ها سرتان را در یقه خودتان بکنید و ببینید بوی نا مطبوع از کجاس ، یه سوزن به خودتون بزنید و یه جوال دوز به دیگران ،عروس هایی که میاین و همه حثیت ،آرامش ،آینده و نسل پسرها را به تاراج میبرین نگاهی به خودتا ن بیندازین ، البته من دست و پای عروس های گلی که نه مانند دختر بلکه مانند انسان در زندگی عمل میکنن را می بوسم و غبطه میخورم ،یه ضرب المثل هست میگه ،از برخورد دو سنگ صدا متصاعد میشه ،یه سنگ به تنهایی صدا یی ندارد ،اگر بین تو و مادر شوهرت مشکلی هست شاید که نه،حتما تو ام سمی هستی ،نه پاد زهر ،اتفاقا این فرهنگ ضد مادر شوهر باید از داخل همین پیام رسان ها ،کم کم ،کم رنگ بشه ،انشا الله همه تون مادر شوهر و خواهر شوهر بشین ،و کسی بهتون تهمت نا روای سمی و........نزنه
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 حاضر شدن دختر 8 ساله بدون حجاب
جلوی امام رضا علیه السلام
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
زندگی انقد توی موقعیت های مشابه قرارت میده تا دَرست رو، درست یاد بگیری
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام وقتتون بخیر
در جواب اون خانم ک گوشواره دخترشون گم شده
من شنیدم میگن ی مقدار پول در حد مثلا 10تومن20تومن بزارن روی بسم الله سوره یوسف توی قرآن ب نیت پیدا شدن اشیا گمشده شون
ان شاءالله که پیدا میشه.
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌
🌸 آیه الکرسی 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃
🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃
🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا
أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃
❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
❤️❤️