eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.3هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر هنوز هم دنبال کسی میگردی که بیاد و زندگیتو تغییر بده یه نگاه به آینه بنداز ....🌸🍂 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزو میکنم از همین حالا از زمین و زمان برایتان خوشبختی بـبـارد و نیـروی عظـیم عــشق همراهتان باشد تا همهٔ کارها به بـهترین شکل پیش بـرود به امـید فـردایـی عالی 🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ فاطمه خانم من مادرشوهرم حدوداً هفت سال رماتیس داخل سرشون هست همش دکتر شیراز دارو بهش میده..ولی دیروز رفته دکتر گفتن باید از کمرش آزمایش بگیرن از مغز استخوان..اینم بنده خدا ترسیده برگشت خونه اینم بگم راهش دور هرماه هم باید بره دکتر خواستم ببینم کسی از اعضای گروه این جور مریض دارن یا داشتن آیا آزمایش دادن ؟لطفا اگ دارن راهنمایی کنن ممنون ❤️🌹برا ظهور آقا امام زمان صلوات 🙏اللهم صل علی محمد و آل محمد 🙏شفای تمام بیماران 🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام عزیزم برا خانمی که از زاج استفاده کرده عزیز گفتم که یه کوچولو استفاده کن بعد هم باید تا آخر وارد واژن بکردی شب این کار باید بکردی که تکون نخوردی خونریزی حتما زخم شدی.این خانم الان پیامش خوندم استفاده کرده نتیجه داده😍 برا داستان رعنا وای چقدر که غم انگیز شده😢واقعا یه کلمه بنویس آخر پایان خوشه یا نه🙏 داستان رسوایی عالی چقدر دلم برا بهار میسوزه😢ولی آفرین چقدر صبر میکنه امیدوارم پایان خوشی باشه آخر داستان 😍 ممنون بابت کانال بی نظیرتون❤️🌹😘 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی مانتوی کثیف شده ام از را زیر پا برداشتم . -اتفاقی دید، بعدش هم اصلا نذاشت چ
🍃🍃🍃🌸🍃 سینی چای را روی میز گذاشتم که دوباره حالت تهوع به سراغم آمد. صبح که آن قرص را مصرف کرده بود تا به حالاکه ساعت شش عصر بود، دل و روده ام بارها و بارها به هم پیچیده بود . نفس های عمیقم برای کنترل حالم و حساس نکردن عمران بود اما مگر چیزی از چشمان او دور می ماند. زونکن را بست و روی مبل انداخت. -حالت خوبه؟ چرا رنگت پریده؟ دستم را دور استکان داغ حلقه کردم . -خوبم، یکم خوابم میاد . قندی از داخل قندان چینی برداشت. -صبح تا ده خوابیدی چه خوابی آخه، چیزی نمیخوری گشنه میمونی گوشت تو تنت نیست اصلا . خیلی صریح به ناهار نخوردنم در خانه ی مادرش اشاره کرده بود. -من از باقالی بدم میاد . به مبل تکیه داد و پایش را روی میز گذاشت و به اخم هایم توجهی نکرد . -منم از زن لاغر بدم میاد شانه ای بالا انداختم و دست به سینه شدم . -خب میتونی یه زن چاق بگیری که همش بخوره، به توهم هیچی نده بخوری . صدای قهقهه اش از جا پراندم. چنان می خندید که اگر کسی می دید باورش نمی شد اوهمان مرد گوشت تلخ و اخموی ساعاتی قبل بود که عباس را آن گونه به باد فحش گرفته بود . -چی گفتی دختر، یکم بالا پایین کن اون جمله ها رو چه بخور بخوری راه انداختی... خودش می گفت و خودش هم می خندید و من هاج و واج خنده هایش را نگاه می کردم. به چهره اش بشاشی و شادی بیشتر می آمد تا آن گره ی کور بین ابروانش . دستم را کشید و مجبور به نشستنم روی پاهایش کرد . -خب خب یکم دیگه از مزایای زن چاق بهم بگو داره خوشم میاد... نمی دانم آن اخم چرا روی پیشانی ام افتاده بود . رو گرفتم و به تلویزیون نگاه کردم . -بهت ته دیگ ماکارونی نمیده، تازه رو پاتم بشینه پا درد میگیری . با دیدن انگشتانش که مقصدشان شکم و زیر بغل هایم بود از جا پریدم . -تو رو خدا قلقلکم ندیا . قبل از که باز هم اسیر دستانش شوم به آشپزخانه پناه بردم، می خندید و روحیه اشعوض شده بود . -دختر حا جی شب برام بیشتر از زن چاق بگو من اگه خوشم بیاد یکی میگیرم توام خلاص میشی . قلبم فرو ریخت. خلاص می شدم از او؟ زن دیگری در زندگی اش می آمد و من کنار می رفتم؟ او به شوخی گفته بود اما دلم چه مرگش بود که این گونه برآشفته بود؟ ! زمانه دستم را گرفته بود و می کشید و من با چشمانی باز داشتم در مرداب علاقه ام به عمران غرق می شدم . نمی دانم خوب بود یا بد، ترسناک بود یا خوش آیند اما من عمران را ترجیح داده بودم به خانواده ام... خانواده ی که چندین بار به آن ها شک کرده بودم اما قلبم همه ی شان را کنار زده بود . نه برادرانم بد بودند و نه پدرم قاتل... یک سوتفاهم بود که امیدوار بودم عزیزانم از آن رفع اتهام شوند و این کینه به پایان برسد . پاییز کوچه کوچه سرک می کشید و غروب هایش از بالکن خانه دیدنی بود، چه کسی میگفت پاییز طول و دراز و پر از دلتنگی است..... ادامه دارد.... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارگردان دنیا خداست! مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست،، سالم است یا بیمار! مهم این است که محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود، چرا که سخت بودن نقش، نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است. امیدوارم خوش بدرخشید! غر نزن گله نکن خدا حکمت همه کارها را میدونه فقط بهش بگو: "ای که مراخوانده ای راه نشانم بده... 🍃🌸
🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام بانوجان خیلی ممنونم که بعضی از نظرات من رومیذاری الان مشکلی که برای یکی ازنزدیکانم پیش آمده رو مینویسم تا دوستان راهنمایی کننداین خانم تقریبا ۵۷ سالشونه ود وران یائسگی رو سپری میکنه همسرشم ۶۴ساله است مشکل اینه که اقابشدت حریص شده وبا اینکه درجوانی آدم متعادلی بود الان ازنظر جنسی هرروزرابطه میخوادگاهی حتی چندین بار وبا اینکه خانم زیاد مایل نیست فقط برای حفظ زندگی زناشویی تن میده ولی ازنظر زبانی هم آقا بسیار حرفهای رکیک میزنه ودایم از هرنوع جنس ماده حتی عکسها معمولی یه زن شروع به حرفای مستهجن میکنه مثلا داره اخبار گوش میده دائم میپرسه این زن که الان تو تلویزیون دیدیم تواتاق خواب چطوره وحرفای بد ورکیک اخیرا این خانم گفت که بهش گفته بیابریم منزل خواهرم عروساش سرلخت وراحت میان دیدشون بزنم یافلانی ب.اس.نش قشنگه فلانی سینش پره اون یکی ناخنش قشنگه وهزارجور هیزی درکل خانم این آقا با اینکه ۵۷ساله است بسیارزیبا باسلیقه بساز ومهربان هست تا چندسال پیش هم همسرش بسیارادم معقول وسربزیری به نظر می‌آمد ولی دوسه ساله دیگه خیلی حرص دراره بیچاره خانمش خجالت میکشه جایی بره ازبس باید مراقب رفتار زشت شوهرش باشه دیگه کم کم اطرافیان هم دارن میفهمن خواستم ایشون رو راهنمایی کنید قبلش بگم نگید زن کم گذاشته چون اصلا این طور نیست ولی خب دیگه این حجم از چشم چرانی .... قابل تحمل نیست ممنون میشم اگه بگیدچه رفتاری باید باهمچین آدمی داشته باشنش😘 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌 🌸 آیه الکرسی 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃 ⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️ 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی،اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ🌺 ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ 🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_ایل_آی به قلم پاک #فاطمه_دادبخش(یاس) با خنده گفتم دیگه چی بازم برام بگو البت
🍃🍃🍃🌸🍃 به قلم پاک (یاس) کم کم خوابم گرفته بود اصلاً نمی‌دونستم مامان چی داره میگه همچنان که حرف می‌زد موهامو نوازش می‌کرد دستشو رو پیشونیم و صورتم و بین دو کتفم می‌کشید می‌دونست ماساژ را دوست دارم آروم آروم خمار شدم و چه خمار شدن شیرینی بود با نوازش‌های مادر صبح که بیدار شدم هیچکس تو اتاق نبود صدای خنده‌ها و جی‌غهای آیسو ایلماه میومد یک لحظه موهام کشیده شد جا خوردم هین کوچیکی کشیدم ولی با دیدن آیدین که درست پشت سرم نشسته بود تعجب کردم کی اونو اینجا آورده بود همچنان رو زمین بودم و به جای یک پتو دو پتو روم انداخته بودن آیدین با اون دستای کوچولو و لطیفش به صورتم می‌کشید و مامان مامان می‌گفت بغلش کردم و به خودم فشردم و گفتم کی همچین پسر خوشگلی داره تو همین لحظه محمد وارد اتاق شد و گفت من بالاخره پسر منه دیگه لبخندی بهش زدم جلو اومد کنارم دراز کشید و ضربه ای به نوک دماغم زد آیدین رو که وسطمون بود کنار گذاشت و گفت ____برو کنار بچه می‌خوام پیش زنم دراز بکشم آیدین سعی داشت خودش رو بین ما جا بده ولی محمد قلقلکش می‌داد و می‌گفت برو کنار پدر سوخته مزاحم یعنی حق نداریم با زنمونم بخوابیم برو پیش آبجی الان میام بهت صبحونه بدم گفتم چیکار داری بچمو تازه داشتیم مامان و پسری حرف می‌زدیما بعد اون وقت به بچه میگی مزاحم محمد نمایشی اخم کرد و آیسو رو صدا زد آیسو دم در وایساد و گفت چیه بابا محمد در حالی که هنوزم در کشمکش با آیدین بود با خنده گفت دخترم بیا داداشتو ببر پیش آنا منم الان میام با مامان آیسو دست آیدین را گرفت تا ببره ولی آیدین طبق معمول دوباره زخم پاش یادش افتاد و از راه رفتن امتناع می‌کرد دستشو سمتم دراز کرد و بغض کرده اسممو صدا کرد دلم نیومد بغلش نکنم بغلش کردمو بین خودم و محمد دراز کشید مثل همیشه شروع کرد به وول خوردن و ورجه وجه کردن محمد خندید و گفت آخه تو اینو نمی‌شناسی نمی‌دونی چه زلزله‌ایه نگاه... اگه یه دقیقه ساکت موند..... خندم گرفته بود محمد سعی می‌کرد آیدین رو بگیره ولی آیدین مثل ماهی همش سر می‌خورد صدای فاطمه اومد که صدامون می‌کرد برای صبحونه پا شدم و گفتم پاشید پاشید بریم به ما نیومده با شوهرمون خلوت کنیم محمد همچنان آیدین رو بغل کرده خندید و آروم گفت ____شما اگه اهل خلوت کردن بودی که نصف شب منو قال نمی‌ذاشتی دارم برات الی خانوم دیشب بهت رحم کردم بین امشب من چیکارت می‌کنم هر بار که حرف از رابطه زن و شوهری می‌شد انگار این حرف‌ها خنجری می‌شد به قلبم ضربه می‌زد به زور لبخندی زدم پا شدم خودم رو کمی مرتب کردم و همراه محمد و آیدینی که همچنان ‌میخندید و ورجه ووجه می‌کرد برای صبحانه رفتیم 🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام فاطمه بانوجان و دوستان گلم دوست عزیزی که برای سایتوتک و سق،ط سوال کردن خواهرگلم اگه قرصها درست طبق دستور مصرف بشه سق،ط اتفاق میوفته و درد شدید شبیه زایمان در ۱۲ساعت دوم پیش میاد و بعد سق،ط میشه بعدش درصورت لزوم دکتر بعد از سونو اگه ببینه جفت خارج نشده قرص متیل ارگونوین تجویز میکنه تا باقیمانده جنین و جفت از رحم خارج و رحم پاکسازی بشه اگر کوتاهترین تفاوتی در انجام مصرف قرص سایتوتک انجام بشه و سرساعت و طبق دستور مصرف نشه ممکنه جنین سق،ط نشه و لطفا لطفا اگر اقدام به سق،ط کردین و موفق نبود حتما به پزشک مراجعه کنید و زیر نظر ایشون سق،ط رو انجام بدین مصرف سایتوتک بدون آگاهی و به طریق اشتباه بسیارخطرناکه و ممکنه خدای نکرده به دلیل مصرف اشتباه موجب پارگی لوله ها و دهانه رحم و خونریزی شدید بشه که اگه به موقع به بیمارستان نرسن جونشون در خطره و یا ممکنه دیگه هیچوقت نتونند باردار بشن بعد سق،ط و یاحتی رحم بعلت پارگی خارج کنند بیمارستان تا جون مادر رو نجات بدن پس حتما تحت نظر پزشک زنان باشید و این مدل قرصارو درست و صحیح و درصورت نداشتن هیچ چاره ای برای ادامه بارداری مصرف کنید انشالله که خدا سلامتی بده🙏 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸