eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.2هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 سلام. من دختری 22ساله هستم .دانشجو از خانواده مذهبی البته توی خانوادم فقط پدر و مادرم و البته برادرهام مذهبی هستن. و بقیه ی فامیلم همه راحتن .چه جوری بگم از این تریپ های روشن فکری که می گن دل باید پاک باشه ظاهر مهم نیست برعکس من!من ساکن تهرانم .چیزی که می خوا م بگم شاید باعث شه یه دل سیر بهم بخندید ولی خب اینم مشکل منه. خب چه جوری بگم.... من علاقه زیادی دارم که همسر آیندم یه طلبه باشه.بله طلبه! نمی دونم چرا اما این همیشه برای من جزو آرزو هام بوده .اما مشکلی که من دارم اینکه که تو فامیل من یه طلبه هم نیست. حتی تو محل زندگیم تنها روحانی هایی که دیدم روحانی های مسجدای اطراف هستن! خواهشا نگید خوشی زده زیر دلش و فیلش یاد هندستون کرده! هنوز گشنگی نکشیده که از این فکرا از سرش بپره.می دونم زندگی با یه طلبه محدودیت هایی داره هم از نظر مالی هم این که حتما می گه فلان جا نرو فلان کارو نکن.ولی من به همه این چیزا فکر کردم .و حاضرم همه این هارو به جون بخرم.درسته شاید توی زندگیم مشکل مالی زیادی نداشتم ولی پدر و مادرم منو ناز پرورده بار نیاوردن. نمیدونید وقتی یه جایی یه طلبه جوونو با همسرش می بینم چه حالی می شم:( بدبختی اینکه هرروز ناامیدتر می شم برای رسیدن به ارزوم چون سنم داره میره بالا آخه طلبه ها همه زود ازدواج می کنن و به همون نسبتم همسرانشون کم سنو سالن. خوش به حال همسرانشون که شوهراشون هم طلبه ان هم مشاور. حتی من حاضرم باهاش به هر شهری که رفت برم . شاید خانوادم مخالف باشن اما من حاضرم همه مشکلات تحمل کنم. من مسائل مالی اصلا برام مهم نیست اصلا همین که اخلاقش خوب باشه و طلبه باشه برام کافیه. می دونید من یه اخلاقی دارم اطرافیانم روی من خیلی می تونن تاثیر مثبت بذارن.مثلا درسخون باشن من درسخون می شم اهل نماز اول وقت باشه منم می شم .تا حالا تلاش کردم نکات مثبت اطرافیانو بگیرم حالا فکر کنید من همسفر زندگیم یه طلبه باشه دیگه هیچی فکر کنم حسابی عوض شم .به نظرم با تمام مشکلاتی که زندگی با یه طلبه داره اما خوشبختی دنیا و آخرتم همراهشه. من مشکل اخلاقی و ظاهری ندارم بدون خواستگارم نیستم ولی اخه به نظرتون دختری با این تفکرات می تونه با پسری ازدواج کنه که نمازشم به زور می خونه!؟ نمی گم من از نظر اعتقادی خیلی عالیم نه اینجوری نیست ولی طبق همون ویژگی که گفتم دوست دارم طرفم از من بهتر باشه وبرای من الگو. با این اوصافی که گفتم پس خواهش می کنم نگید ازدواج کن! حالا بگید من چیکار کنم اخه طلبه از کجا بیارم؟!!!! صرفا جهت اطلاع جو گیر هم نشدم! اتفاقا برام افتخار که به کسی خدمت کنم که هم لباس رهبرمه سیدم که باشه نور علی نوره. لطفا راهنماییم کنید ممنون. ای بابا هنوز که دارید می خندید!!!!!!:) ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✅ 🏷شاید بتوان گفت در رابطه ۹۰٪ زن و شوهرها یڪ دستورالعمل مهم دینی است. 💠 گاهی مردها می‌گویند با اینڪه رابطه ڪاملی با همسرمان داریم اما گویا اشباع و ارضای نشده‌ایم. 💠 یڪی از عوامل مهم در اشباع شدن ڪامل مرد این است ڪه باید ساعتی قبل از رابطه تمڪین شود. به این معنا ڪه خانمها باید از مرد خود سوال ڪنند چه پوششی، چه عطری و چه آرایشی را می‌پسندند و با میل ، ظاهر خود را بیارایند و خود را قبل از رابطه در معرض دید همسرشان قرار دهند. خانم باید ساعتی قبل از رابطه اصلی، در معرض دید شوهرش مشغول ڪارهای شخصی خود باشد تا همسرش با دیدن حرڪات بدن خانم و نیز ابراز محبت ڪلامی او، و شنیداری گردد. 💠 مردها هنگام پوشش نیمه ڪامل همسر، از حرڪات بدن همسرشان لذت ویژه می‌برند. خانمها باید بدانند تمام حرڪات شما در این هنگام تا حد زیادی مردتان را در برابر گناه و ارتباط با نامحرم مصون می‌دارد پس تا می‌توانید چشم همسرتان را از حرڪات خاص جسم خود پر ڪنید. 💠 گاهی در شرایط عادی، بصورت از او بخواهید ڪه در موقع تمڪین چشمی، از چه نوع حرڪات بدن شما بیشتر می‌برد. 💠 تمڪین چشمی‌ خاص را اجرا نڪنید مثلا هفته‌ای یا دو هفته‌ای یڪبار انجام دهید تا برای همسرتان همیشه داشته باشد. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱 ‍ ‍ 💫فضیلت سوره تکویر 💫 ✨سوره تکویر هشتاد و یکمین سوره قرآن کریم است که مکی و 29 آیه دارد.✨ ✨از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر کس سوره تکویر را قرائت کند در روز قیامت هنگامی که پرونده های اعمال بندگانش پیش روی همگان قرار می گیرد خداوند او را از رسوایی در امان می دارد و هر کس که دوست دارد روز قیامت به من بنگرد این سوره را بخواند.(1)✨ 💫✨💫 ✨امام صادق علیه السلام فرمودنده اند: هر کس سوره تکویر را تلاوت کند در بهشت در پناه خداوند و زیر سایه خداوند مشمول کرامت خداوند خواهد بود و این چیزها برای خداوند ، بزرگ نیست.(2)✨ ✍پی نوشت: 📚(1) مجمع البیان، ج10، ص273 📚(2) ثواب الاعمال، ص121 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#درد_دل_اعضا #مهسا مامان لبخند پرغروری زد و گفت لطف داری حاج خانم .. تمام مدتی که خونه فاطی خانم
رعشه گرفته بودم ... تمام تنم میلرزید ... خدایا از این همه آدم یه سروان باید سر راه من قرار بگیره .. واقعا لرز گرفته بودم طوریکه نمیتونستم از جا بلند بشم .. تا بابا از سر کار اومد ، صدای مامان رو میشنیدم که با آب و تاب ماجرای خواستگاری رو براش تعریف میکنه .. از سکوت بابا ترسیدم نکنه راضی بشه؟؟ سریع بلند شدم و در اتاقمو باز کردم و همونجا تو چهارچوب در ایستادم و گفتم من نمیرم چرا الکی کشش میدی؟ بابا مهربون نگاهم کرد و گفت علیک سلام مهسا خانم .. روتو ببینیم.. شرمنده گفتم عه ببخشید بابا سلام ... مامان دیس غذا به دست از آشپزخونه اومد و گفت برو سبزی خوردن رو از رو کابینت بیار ، بعد سخنرانیت رو شروع کن .. سبزی رو آوردم و با مظلومی به بابا گفتم بابا من میخوام برم دانشگاه .. بابا برای خودش غذا کشید و گفت خوب برو کی جلوت رو گرفته دخترم .. +آخه مامان ... بابا میون حرفم پرید و گفت مگه هر کی دانشگاه بره نمیتونه شوهر کنه؟ مامان لبخند پیروزمندانه ای زد و گفت آی گل گفتی ، قربون دهنت... به مامان گفتم شما چون فاطی خانم رو دوست داری میخواهی هرطور شده باهاش فامیل بشی .. ولی واسه خودتون بد میشه چون من نمیرم .. خواستم از کنار سفره بلند بشم که بابا بدون اینکه نگاهم کنه گفت بشین ... بابا بدون اینکه نگاهم کنه گفت بشین .. این لوس بازیا چیه؟ بزار بیان بعد .. رو کرد به مامان و گفت بگو آخر هفته بیان .. مامان با یه ذوقی گفت فاطی خانم گفته زودتر خبر بدیم چون پسره ماموریت میره ، باید کارهاش رو تنظیم کنه .. قاشقش رو تو بشقاب گذاشت و به طرف تلفن رفت و گفت بزار همین الان خبر بدم .. تا این مرحله تونستند حرفشون رو عملی کنند ولی وقتی پسره بیاد میگم نپسندیدم و خودم رو خلاص میکنم .. اصلا یه کاری میکنم پسره دو تا پای دیگه قرض کنه و فرار کنه .. تا پنج شنبه سه روز مونده بود و تو این سه روز مامان به کمک مهتاب کل خونه و حیاط رو تمیز کرد . چون فاطی خانم گفته بود وضعشون خوبه ، دکوراسیون خونه رو هم تغییر داد و مدام فکر میکرد ممکنه خونه و زندگیمون رو نپسندند و من تو دلم دعا میکردم که این اتفاق بیوفته ... غروب پنج شنبه مامان لباسهایی رو که انتخاب کرده بود اتو زده روی تختم گذاشت و ازم خواست که آماده بشم .. در حالیکه حرفهام رو تو ذهنم مرور میکردم که فراموش نکنم لباسهام رو پوشیدم مهتاب نگاهم کرد و گفت حداقل برو یه رژ کمرنگ بزن شبیه میتی.. مامان گفت نه نه اصلا.. اتفاقا اونها همچین عروسی میخوان ... به بهانه ای به اتاقم برگشتم و بعد از مدتها کمی رژ زدم میخواستم کمی هم ریمل بزنم که صدای زنگ خونه بلند شد ... ریمل رو زمین گذاشتم و روی تختم نشستم .. نمیدونستم چیکار کنم، الان برم خوش آمدگویی یا صبر کنم صدام کنن.. صدای سلام علیک و تعارفها رو میشنیدم .. چند دقیقه که گذشت مامان در اتاقم رو باز کرد و با لبخند ملیحی گفت دخترم مهمونها اومدند بیا... با حرص پام رو کوبیدم زمین .. مامان چشم غره ای بهم رفت .. چادرم رو روی سرم انداختم و در حالیکه از استرس دستهام میلرزید از اتاقم خارج شدم .. با صدای آهسته سلام گفتم .. زندایی فاطی خانم بلند شد و با مهربونی قدمی به سمتم برداشت و صورتم رو بوسید و گفت سلام به روی ماهت دخترم .. نگاه گذرایی به مهمونها انداختم .. یه خانم دیگه با یه آقای مسن و یه پسر جوون که سرش پایین بود ، اومده بودند. میخواستم کنار مامان بشینم که مامان گفت چای بیار مهسا جان .. با همون دستهای لرزون فنجونهای چای رو پر کردم ... ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃 سلام خسته نباشید . از نبات جون و دوستان عزیز راهنمایی خواستم خیلی فکرم بهم ریختس وهیچ تصمیمی نمی تونم بگیرم .چون اصلا درک نمیکنم وضع خودمو لطفا اگ کسی مشابه مشکلم بود یا کسی راهی بلده بهم پیشنهاد بده وراهنمایم کنه .بابت راهنمایتون ممنونم . موقعه گ با همسرم نامزد و عقد کردم همسرم از نظر رفتاریی متوسط بود .وبدون جشن رفتم خونه زندگیمون بعد عروسی همسرم اخلاقش عالیه بام . و یه سال از ازدواجم گذشت و فهمیدم ک شماره ب همسرم زنگ زده وپیگیر شدم ک فهمیدم دوست دختر قبلیش بود منم با سیاست خودم دیگ خانم ب همسرم ارتباط نداشت .وهمسرم گفت ک دوست دخترش بود و همه چی قبل چند سال تموم شده و... . منم بی خیال شدم تا باردار شدم و 5 ماهم ک یه دفعه زدم فایل های مخفی ک در رم گوشی بود و عکس یه خانم تو لباس عروس وغیره دیدم .از همسرم پرسیدم این کیه ؟ گفت این عکس کجا پیدا کردیی گفتم جوابمو بده ک هیچ دروغ تحویلم نده چون حوصله داستان سازی ندارم منطقی باش وبهم بگو کیه بعد گفت ک من عاشق این خانم بودم ک مطلقس و دختر داشت و چند سال ازم بزرگه رفتم خواستگاریش تنهایی ولی مامانش بهم گفت تو هنوز سنت پایینه و مجردی دختر منم سنش از تو بزرگتره و بچه و مطلقس نمیتونم ب تو بدم .وگفت موقعه ک باتو عقد کردم بعد چند ماه خانم با یه مرد دیگ ازدواج کرد و شوهرش دوست نداشته وبخاطر همین تو دوران عقد محلت نمیزاشتم و بعد متوجه شدم تو دختر خوبی هستی و اون خانم ب درد من نمیخوره و.... و من اشتباه کردم ک دوران عقدمون بهت ظلم کردم و همه چیو جبران میکنم برات و تو رو دوست دارم . گفت ک عکس موقعه ازدواجش برام فرستاده و تو گوشی مونده و الان هم حذفش کن چون تموم شده برام .بعد بش گفتم ک چند ماه ک زنگ زده ب تو تو گفتی دوست دخترته اون دوست دختر همون خانم ست گفت اره .گفتم الان چی ؟دوسش داری ؟اگ داری من از زندگیت میرم و جلو کسی نمیگیرم ولی کاشکی بهم میگفتی از قبل تا منو و بچمو بدبخت نمی کردی گفت تورو دوست دارم و همه چی برام تموم شده والان هیچ رابطه تلفنی واصلا دوسش ندارم چون ازدواج کرده رفته . بش گفتم اگ دوسش داری من میرم میخوای بچه تو ب من بدیی یا ببری من نمیتونم اینطور تحمل کنم ؟واگ دوسم داری و داری جبران میکنی نباید ببینم ک هنوز دلت پیشش باشه و گفت ک جبران میکنه وبراش تموم شده . حالا من با خودم تو جنگم خیلی بهم فشار میاد ک چرا اینقدر خنگم ک نفهمیدم و خودم تو این چاه انداختم و بعد الانم باردارم نمیدونم چکار کنم ؟؟ بعد پیگیر شدم ک فهمیدم ک از شوهر دومش پسر دار شده والان با شوهرش مشکل داره . خیلی میترسم دوباره ب زندگیم بیاد !! چکار کنم ؟ 🌸👇 @nabat1389 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱 برشی از یک مصاحبه با زوج طلبه👇 قبل از ازدواج با آقا محمدصادق این احساس را داشتم که یک طلبه باید تمام رفتارش مناسب باشد و خب این رفتار بر روی همسر و خانواده وی نیز تاثیر می گذارد و این برایم جالب بود. در مورد مسئله مالی نیز پدر من پزشک فوق تخصص مغز و اعصاب است، سه برادر مهندس دارم. الحمدلله از لحاظ مالی مشکلی نداشتیم ولی برای شخص من و خانواده ما در مورد ازدواج، تنها ایمان و اخلاق مهم بود و اصلا مسائل مالی و پول اهمیتی نداشت. البته این نکته را هم بگویم که وقتی آقامحمدصادق به خواستگاری آمد و مسئله ازدواج جدی شد، تمام فامیل به جز پدر و مادر و برادرانم تمایلی به این امر نداشتند. بعد از ازدواج دیدتان نسبت به ازدواج با یک طلبه چگونه شد؟ بعد از انجام مراسمات خواستگاری که می خواستم جواب بدهم، پدرم به من گفت من از این ازدواج استقبال می کنم ولی به این نکات توجه داشته باش که تو قرار است با یک طلبه ازدواج کنی و در یک شهر دیگر ساکن شوی، یادت باشد که تاکنون در کنار خانواده و بدون مشکل خاصی زندگی کرده ای . کسی که مشکلی نداشته باشد نیازی را حس نمی کند؛ بنابراین در مورد تمام جنبه های این ازدواج خوب فکر کن و بعد پاسخ بده. من توکل به خدا کردم و نظرم این بود که زندگی شیرین، پول و مقام و زندگی تجملاتی نیست. به نظر من مشکلات جزء لاینفک زندگی است و باید برای حل مشکلات آن چنان که هست تلاش کرد نه آن چنان که ما می خواهیم . من بعد از چهار سال از زندگیم خیلی راضی هستم و الحمدلله زندگی خوبی را تا کنون داشته ام. یک زندگی ساده ولی با محبت . چه معایبی را در زندگی با یک طلبه احساس می کنید؟ راستش تا الان پس از گذشت چهار سال مشکلی در زندگی نداشته ایم اما خوب بعضی اوقات تحمل زخم زبان ها که می گویند تو که دختر دکتر بودی چرا با یک طلبه ازدواج کردی، من را ناراحت می کند. افتخار من ازدواج با یک طلبه بوده است و افتخارم هم این است که پس از ازدواج با یک طلبه بیشتر مراقب کردار و رفتارم بودم و محسنات اخلاقی بسیاری را کسب کردم . آقا محمدصادق حالا شما محاسن زندگی با یک طلبه را بفرمائید ؟ طلبه یک انسان است و ممکن است عصبانی و حتی اشتباه کند اما طلبه آمده است تا اول خود را اصلاح کند و سپس دیگران را. بنابراین سعی در این دارد که محاسن اخلاقی را رعایت کند که همین باعث شیرین شدن زندگی می شود و در تربیت فرزندان نیز تاثیر خوبی دارد. تفریح شما به عنوان یک طلبه ی نسل سومی چه چیزهایی است؟ قطعا طلبه نیز مانند همه جوانان نیاز به تفریحات سالم و نشاط و شادابی دارد. تفریحات من نیز مانند تفریحات سالم همه جوانان دیگر است. پس از راز و نیاز با خدا که شیرینی و لذت خاصی دارد، رفتن به پارک، موزه، فوتبال، استخر، مطالعه کتاب های جذاب، و دید و بازدید اقوام از دیگر تفریحاتم است. به یاد داشته باشیم که یکی از بهترین تفریحات که واقعا روحیه ی انسان را تغییر می دهد دید و بازدید از اقوام و دوستان است که متاسفانه این روزها سینما و تلویزیون کمتر اجازه این تفریحات را به دیگران می دهد. طلبه ها شوخی هم می کنند ؟ شاید باورتان نشود اما در بین طلبه ها شوخی زیاد صورت می گیرد . هر کس ایمان بیشتری داشته باشد، چهره شاداب تر و زندگی شادتری دارد و شوخی هم میکند. شوخی هم تا وقتی که به کسی توهین و استهزاء نشود مانعی ندارد . مومن باید شادی اش در صورتش و غصه هایش در دلش باشد. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#زندگی_با_طلبه 🌱 برشی از یک مصاحبه با زوج طلبه👇 قبل از ازدواج با آقا محمدصادق این احساس را داشتم
من علاوه بر طلبگی، مربی کانون یکی از مساجد نیز هستم. در این مسجد بیش از دویست جوان حضور دارند که بسیار شاداب و پر انرژی در کلاس ها، اردو ها و تفریحات شرکت می کنند و ارتباط خوبی هم داریم. اگر یکی دو روز نتوانم به کانون بروم مدام با من تماس می گیرند و از اینکه کلاس ها برگزار نشده ناراحت هستند. در مورد فهم صحبت های یک طلبه هم شما اساتید دانشگاه و یا اصلا عامه مردم را ببینید . بسیاری از اساتید دانشگاه شیرین و جذاب صحبت می کنند اما در عین حال هستند اساتیدی که فهم صحبتشان برای دانشجو مشکل است . طلبه یا روحانی نیز همین طور است. اول بستگی به اجتماعی بودن و دانستن فن سخنوری دارد و بعد هم مطالعه و چگونگی ارتباط برقرار کردن. بعضی افراد ذاتاً سنگین صحبت می کنند و فهم صحبت هایشان برای دیگران سخت است . این موضوع طلبه و غیر طلبه ندارد. میانه ی شما با رسانه ها چطور است ؟ محمدصادق: من تقریبا با همه رسانه ها آشنا هستم . سعی می کنم روزنامه ها و مجلات متفاوتی را مطالعه کنم . به اینترنت تسلط دارم و وبلاگ و سآیت های خبری تحلیلی و ... را می خوانم . بعضی از برنامه های تلویزیون را نیز تماشا می کنم و حتی گاهی نقد هایی نیز بر آن ها می نویسم . مد یک طلبه چگونه است ؟ اصلا شما با مد موافقید ؟ خانم حسن پور : مقام معظم رهبری در مورد مد جملاتی دارند که بسیار زیباست ، ایشان می فرمایند بنده با مد خیلی موافقم، جزء آدم هایی هستم که به مد گرایش دارم، اما مدی که از داخل جوشیده باشد . چون مد یعنی ابتکار و نو آوری نه چیزی که از بیرون بیاید . مد آرایش مو و لباس و حرف زدن ما همه اش دارد از بیرون می اید. من هم همین نظر را دارم . یک دختر جوان می تواند در عین متانت و حیا ، زیباپوش باشد و طبق مد ایرانی رفتار کند. ما در هیچ کجای دین و آئین هم این را نداریم که زن باید همیشه لباس یک رنگ و یک شکل بپوشد . تنوع بسیار خوب است اما هنگامی که در چارچوب اخلاق و اسلام باشد . ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✅ "نیــازهای مــرد زندگیتان را بشناسیـد" این است که همسر شما هم نیازهایی دارد که درست به اندازه نیاز خود شما اهمیت دارند. مردان هم به پشتوانه‌های عاطفی نیازمندند. به تحسین شدن، ستایش شدن و احترام دیدن. این فقط شما نیستید که دوست دارید همسرتان در جمع از شما تعریف کند. مردها هم پس چهره خونسرد و شوخ طبعشان به دنبال تحسین شما می‌گردند و می‌خواهند مطمئن باشند قهرمان زندگی شما هستند. تصور نادرستی وجود دارد که چون زنان در مقایسه با مردان، موجودات لطیف‌تر و حساس‌تری هستند، نیازهای احساسی بیشتر و مهمتری دارند و مردان چون موجودات خشنی هستند هیچگونه نیاز عاطفی نداشته و یا اگر داشته باشند برآوردن آنها چندان اهمیتی ندارد.‌‎ ‎ حقیقت این است که حفظ ارزش و احترام از مهمترین و اساسی‌ترین نیازهای عاطفی مردان است.‏ مردها از این که احساس کنند شما رویشان حساب نمی‌کنید دست پاچه می‌شوند و مثل پسر بچه‌های نوبالغ بهشون برمی‌خورد. آنها کافیست حس کنند کمی از محبت بی‌حد و حصر اوایل آشنایی‌تان کم شده و شما محبتت‌تان را به جای او صرف دوستان یا فرزندانتان می‌کنید. آن وقت است که در سکوت سرخورده می‌شوند و مثل یک کودک حسادت می‌کنند...! ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱 در خانه هايي که غیر از اینکه رزق وروزي آنها کم است دائما در خانه باهم نزاع ودعوا می کنند .درچنین مواردي دستور زیر بسیار مجرب وموثراست. برروي مقداري اسپند اینهاراخوانده وبه آن بدمید (فوت نکنید)وبراي مدت 7روز وقت غروب درخانه سوزانده ودر همه جاي خانه بگردانید تادودش به همه جا برسد. اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم طه ما انزلنا علیک القران لتشقی وسوره های و را نیز بخواند گنجینه دعا ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#درد_دل_اعضا 🌸🍃 #پرسش سلام خسته نباشید . از نبات جون و دوستان عزیز راهنمایی خواستم خیلی فکرم بهم
🌸🍃 اون بنده خدا که می خان یخچال و فریزر بخرن من خودم مارک دوو خریدم حدود یک سال و نیم هست که خریدم کاملا هم از خریدم راضی هستم کم صدا و همه امکاناتی هم داره و خلاصه همه چیش خوبه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام روز بخیر دختری ک دوست دارن با طلبه ازدواج کنن عزیزم خیال نکن کسی ک طلبس همه چیز تمومه بعضی طلبه هایی هستن ک خیلی مشکلات اخلاقی یا ... بعضی ادمای عادی هستن ک کاراشون و زندگیشون از طلبه ها خیلی بهتره اینو گفتم ک اگه صرفا کسی تو این لباس خاستگارت بود هول نشیو سریع بله نگی من خودم طلبه هستم زمانی ک حوزه میرفتیم بعضیااز دفتر فرهنگی شماره دخترمیگرفتن واسه ازدواج یا مثلا دخترا شرایطشونو میگفتن ک اگه کسی بود معرفی کنن اگه میتونی و شرایطشو داری تماس بگیر با حوزه علمیه اطرافت دفتر فرهنگی و یه سوال بکن ببین همچین چیزی دارن اگه بود شرایطتو بگو ایشالا خوشبخت بشی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام در مورد دختر خانمی که میخوان با یه طلبه ازدواج کنن. 🌱دختر عزیزم ، خوشحالم که قصد ازدواج با یک طلبه رو داری ، یه پیشنهاد میدم احتمال زیاد راهگشا باشه بعضی از مدارس علمیه بانوان بخشی دارند که افراد مومن رو به هم معرفی میکنن یه سَری به این مدارس علمیه بزنید. یک نکته هم بگم توی قشر طلبه و روحانی هم مثل همه قشرهای دیگه افرادی پیدا میشن که بخاطر سوء استفاده از این لباس برای رسیدن به مقاصد غیرالهیشون وارد شدن. پس اگر گزینه ای به شما پیشنهاد شد حتما تحقیق و مشاوره فراموش نشه. عزیزم آرزوی خوشبختی و بهترینهارو برات میکنم 🌺 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام نبات خانم عزیز برا دوستمون که گفتن دوست دارن با طلبه ازدواج کنند بگین کانال همسفران آرامش عضو بشن بیشتر کسانی که فرم پر کردن برا ازدواج طلبه هستن زیر نظر کانال تنها مسیر آرامش هست مطمعن هستش 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام برا اون خانمی ک گفتن زندگی با طلبه چجوری هست من ۲۳ سالمه ۱۰ ساله ازدواج کردم و دوبچه دارم همسرم طلبه هستن خیلی با اخلاق و مهربون و با خدا 🙏خداروشکر میکنم من وهمسرم تو این چن سال هنوز حرمت های بینمون نشکسته هرچند ک باهم اختلاف و مشکل داشتم .. زندگی ما دعوا و قهر نداشته 😇 همشیه هم برا خوشحالی کارای کوچکی انجام میدیم 😍 البته اینم بگم تو هر قشری از جامع خوب و بد هست 🙏 انشاالله بهترین تصمیم رو بگیری 😊😊 زندگی طلبگی خیلی برکت داره درسته وضعیت مالی عالی نیست ولی همین کم هم اگه قناعت باشه و برکت مطمئنا سخت نمیگذره 😉 انشاالله همهی زوج ها عاشقانه زندگی کنن البته با تلاش چشم پوشی از کمبود ها و بزرگ کردن داشته ها حلال کنید ک زیاد شد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خدمت دوستان .میخواستم به اون خانمی که دوست دارن همسرشون طلبه باشه .بگم ایشالا به آرزوت برسی .شوهر خواهر خودم طلبه هست وخییلی از همه لحاظ مرد شریفی هستند ومحدودیت خاصی هم برای خواهرم و بچه هاش نذاشته البته نه اینکه بگم خواهرم بد حجابه ها نه .ولی کلا اهل افراط و تفریط نیست .ومغز اقتصادیش هم خوبه .ولیییی.....چند نفر از آشنایان رو میشناسم که با طلبه ازدواج کردن ودختر خانم ها رو کاملا میشناسم از همه لحاظ معنوی و اخلاقی دخترای کاملی بودن ولی با طلبه ازدواج کردن و از اخلاقهای بد همسرانشون و افراط وتفریط های بی موردشون آخر کارشون به طلاق کشیده شد .حرفم اینه که توی هر قشری هم خوب هست هم بد .چه بسا توی شغل آزاد یا هر شغل دیگه خوب و بد هست ...فقط زوم نکنید روی مورد خاص فقط از خدا و امام زمانمون بخوایید که بهترین ها رو سر راهتون قرار بده. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃 سلام دختری که همسر طلبه میخوان شما میتونید به حوزه خواهران مراجعه کنید و شرایط خودتان را توضیح بدید و در این صورت اگر خانواده طلبه ای به حوزه مراجعه کرد مسئول حوزه میتونه شما رو برای ازدواج معرفی کنه و یا خودتون هم در حوزه ثبت نام کنید و طلبه بشید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام نبات جون وخدمت تمام سروران خدمت اون خانمی که گفتن دوست دارن با طلبه ازدواج کنن ولی پیدا نمیشه احسنت عزیزم اتفاقا من اصلا به حرفت نخندیدم چون خودمم هم طلبه هستم وهم همسر طلبه وبعد از ۴سال زندگی مشترک خداروشکر خیلی راضی هستم وافتخار میکنم عزیزم تو هم توکل کن برخدا واگه امکان داره واست حوزه ثبت نام کن که هم کمی با طلبه ها اشنا بشی همدنیا واخرتت رو اباد میکنی و معمولا طلبه های اقا طلبه خانم انتخاب می کنن که از نظر عقاید وتفکر با هم تفاهم داشته باشن از یه مشاوره خوب هم کمک بگیر ان شاءالله موفق باشی وبه خواسته دلت برسی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام ادمین عزیز در جواب آن خانم محترمی که از فشار اقتصادی گلایه مند بودند خواستم عرض کنم که من طبق روایتی که قبلا خوندم و به اون همیشه عمل می کنم و خیلی برام راهگشا بوده، این تجربه خودم رو خدمت تمام دوستانی که مشکل مالی دارند عرض می کنم هر وقت وارد منزلتون میشید حتی اگه هیچکسی هم نباشه با صدای بلند سلام کنید و بعد یک صلوات و بعد یک بار سوره توحید را بخوانید آن شاء الله در رزق و برکت به روتون باز میشه و این ذکر رو زیاد بخونید "ماشاءالله لاقوة إلّا بالله" 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام بانوی عزیزی که گفتن متوجه شدن همسرشون به خانم مطلقه ایی علاقه داشتن و الان میگن دیگه کاری بهش ندارم. عزیزم درسته که اعتماد اولی دیگه برنمیگرده وتاآخر عمرت ذهن ت درگیره و لی بنظرمن الان که همسرت اینجور میگه ، باید حرفش راقبول کنی بهش محبت کن وعشق بورز انقدر که محو خودت کنی و از کار گذشته ش پیشمونش کنی. هیچی مثل عذاب وجدان ، باز دارنده نیست.انقدر بهش محبت کن تا خودش بخاطر ظلمی که کرده ،عذاب وجدان بگیره اصلا تو منزل دیگه حرف از اون وقایع تلخ نزن، به زندگیت برس ، ول کن اون اشتباهات را.میدونم سخته ولی باید تمرین کنی. مطمئنم وقتی بچه بیاد انقدر مشغول بچه میشه که خودش سفت میچسبه به زندگی. اما دور ادور مواظبش باش ، نه خیلیچک کنی که مشکوک بشه. انشالله خدا توان و قدرت تحمل بهت بده. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقتتون بخیر درمورد خانمی که راهنمایی کردن خانم دیگه رو و گفته بودن منم 27سال اززندگی مشترکم میگذره و شوهرم حساسه ومیگه بگو بخند با شوهر خواهرام نباید کنم جلو داداشم تاپ وشلوارک ممنوع ویا وقتی سوار ماشینم نگاه به ماشین بغل ممنوع عزیزم بنظرم اینها سخت گیری نیست درسته داداش محرمه ولی نه اینکه لباس بدن نما و ...بپوشی حالا در حد سرت برهنه باشه و یا دست دادن بهمدیگه موقع رسیدن به هم یا صحبت باهم ولی محرم نه اینکه زیادی از ناحیه پوشش راحت باشیم بالاخره اونم مرده درسته محرمته ولی جنس مخالفه نیاز نیست همه چیز ببینه به حساب اینکه محرمه یا شوهر خواهر نامحرمه وبا نامحرم توکوچه خیابون فرق نداره خدا نگفته مرد غریبه نامحرم بودنش صددرصده ولی مردی که اقوام باشه مثل برادرشوهر ویا شوهر خواهر یا پسرعمو و....چون اقوام هستن نامحرم بودنشون 50درصده بعضی چیزا رو خودمون باید رعایت کنیم مثال نگاه به ماشین بغل رو زدی،اصلا تو ترافیک نگاه به ماشین بغل خیلی ضروریه؟ نگاه نکنیم چی میشه که شوهر مثلا حساسه بخواد سخت بگذره بدونیم چه برخوردهایی درسته ولازمه چه برخوردهایی نه نیاز نیست شوهر به ما بگه ویا ازبس ما رعایت نکنیم و شل وول بگیریم اون حساس بشه... درمورد دخترخانمی که گفتن عقدهستن و نامزدش حساسه البته تو مغازه میخواستی سواستفاده بشه ازت درعین اینکه باید زن سنگین و باوقار و هوشیار باشه بتونه از خودت دفاع کنی ولی نباید به نامزدت میگفتی خب معلومه حساس میشه تو ذهنش میمونه بخوای تنهایی بری بیرون براش سخته اگه مجرد بودی چنین اتفاقی برات می افتاد به مادرت هم میگفتی مادرت رو حساس میشد حالا هم سعی کن اعتمادش رو بدست بیاری و نسبت به حساسیتش باهاش بحث نکنی ان شاءالله کم کم درست میشه ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❤️ نشستم روی آخرین پله خوابگاه که منتهی می‌شد به پشت بام تا هیچ کس صدایم را نشنود و شماره را گرفتم. با شنیدن الوی مامان که همیشه آرام‌بخش بود، دلم هری ریخت. نه تمرین کرده بودم چطور باید حرفم را بزنم و نه می‌دانستم چه می‌خواهم بگویم. اینطور وقت‌ها کوتاه‌ترین، مستقیم‌ترین و ارزان‌ترین کلمه‌ها را انتخاب می‌کنم. آنقدر ساده جمله می‌بندم که غیر عادی به نظر می‌رسد و پیچیده. امیر معینی از من خواستگاری کرد. مامان از اینکه خبری را با این شکل و شمایل، درست بعد از الو سلام شنیده، گیج شد و چند لحظه سکوتی که پای تلفن برقرار شد، نشان می‌داد دارد تمرین می‌کند چه واکنشی بهتر است و هنوز دستوری از مغزش نرسیده. بالاخره گفت: همون پسری که با هم نشریه دانشجویی می‌زدین؟ گفتم آره. باز سکوت شد و مامان منتظر فرمان بعدی ذهنش ماند. «می‌دونستم بالاخره یه کاری دستمون میده! چی گفت حالا؟» منظور مامان این بود که بیشتر تعریف کنم و به جای راه مستقیم، مسیر فرعی خاکی و قدیمی را انتخاب کنم تا از دقت در جزئیات خود راه محظوظ شویم. اما جوابش را دقیق نمی‌دانستم. من هم همانقدر فهمیده بودم که انتقال دادم. امیر معینی پیام داده بود با من کار دارد و در کلاس 204 منتظر است. فلش را گذاشتم در جیب کوچک کیفم و رفتم دانشگاه. حدس می‌زدم احتمالا مطالب نشریه را می‌خواهد. در کلاس 204 را باز کردم. خودش تنها بود. نشسته بود زیر پنجره و کتاب می‌خواند. نشستم ببینم چه می‌خواهد بگوید که زنگ تفریح مدرسه ابتدایی پسرانه روبروی دانشگاه خورد! و پسر بچه‌ها ریختند توی حیاطی که دقیقاً زیر پنجره دانشگاه بود و ناظم‌شان میکروفون گرفت دستش و داد می‌زد: «اکبری عبدی رو هل نده! محمدی پاشو خودتو رو زمین نکش!» و حتی شنیدم که می‌گفت «هر کی دستشویی داره الان بره که وسط کلاس معلم اجازه نمیده ها!». آن وسط‌ ها صدای ضعیفی از معینی هم می‌آمد که دارد از ته چاه می‌گوید «من خیلی به پیشنهادم فکر کردم. میدونم شرایط خوبی ندارم. نمیخوام الان جوابمو بدین. ولی خواهش میکنم بهش فکر کنین». الان که فکر می‌کنم می‌بینم قیافه‌ام در لحظه گوش کردن به صحبت‌های او خیلی هم مشتاق به نظر می‌رسیده، چون خنده‌ای روی لب داشتم و چشمم را خیلی باز کرده بودم تا کار نکرده گوش را با چشم جبران کنم و طبیعتا خروجی بصری چنین صورتی، خیلی شاد و راضی به نظر می‌رسید. به هر حال کاری ندارم که حالا امیر زده زیرش و می‌گوید «من اون روز اصلا راجع به خواستگاری حرف نمی‌زدم»! مهم این است که برداشت من از آن بریده‌بریده‌هایی که شنیدم خواستگاری بوده. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌