رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#چالش_دهم 😍❣ سلام ایام به کام❤️ طاعات و عبادات قبول 😘 امروز داشتم دنبال موضوع چالش میگشتم که ما
#چالش_دهم 😍❣
وقتی اومد گفتن برید تو اتاق حرف بزنید .
حتی بهش نگفتم بشین هردو ایستاده بودیم هیچ حرفیم نزدیم😩 الان شوهرمه😂
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
شوهرم هول شده بود با قاشق نوشابه برمیداشت میریخت رو غذاش😂😂 فداش بشم😂😂😂😂
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
همه رفتن نشستن واسه من جا نبود بشینم🤦🏻♂🤦🏻♂🤦🏻♂ بعد پدرخانومم خدابیامرز منو نشوند کنار خودش آقا منو يجور استرس گرفت
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
تو آزمایشگاه نامزدم خواست مثلا منو به حرف بکشه گفت میدونی تو بدن آدم ها چند کیسه خون هست گفتم نمیدونم گفت منم نمیدونم
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
يبار دیگه هم خواستگار اومده بود مادرش گفت خیلی درازی که😐 منم سینی چاییو کوبیدم رو میز و نشستم روبروشون🤭🤭
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
تا دم رفتنی گل بغلش بود آخرم پرتش کرد تو بغل من و بدو بدو رفت بیرون ... الانم شوهرمه😄
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
ازدواج اول که خاطره خوش ندارم . ازدواج دوم مخالف بودن کلا خواستگاری نیومدن ، شوهرم تنها خواستگاری کرد☹️
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
میخواستم برم خواستگاری دختر همسایه عمم کسی نمی خواستم خبردار بشه، گل و جعبه شیرینی رو گذاشتم داخل گونی🤣
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
برادرشوهرام با شوهرم ۵تایی تو یک ردیف نشسته بودن همه یکی دوسال فرقشان بود گفتم بگید ببینم کدوما دومادید . همه زدن زیر خنده😂😂😂
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
من کلاس ۶ دبستان بودم واسم خواستگار اومد مادربزرگم همش میگفت این هیچکاری بلد نیست فقط کیف با خودش میبره و میاره😂
💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗
هیچی رفتم چای تعارف کنم ریختم رو خواهرِ پسره😂😂😂
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 🌱🌸
سلام عباداتتون قبول باشه
ببخشید یه چندتا راهنمایی از بانوان محترم کانال میخواستم ممنون میشم بهم کمک کنید
بنده الان نامزد هستم و دو سه هفته دیگه عقدمه
شخصی احساساتی هستم اما با این حال دوست دارم بتونم قشنگ تر احساساتم رو چه لسانی چه عملی بیان کنم
یا کمی ناز دخترونه بهم یاد بدید😅چطوری غذا بخورم و برخورد کنم و صحبت کنم
البته کمی بلدم ولی میخوام بیشتر دستم باشه
شخصیت شیطونی دارم و میخوام بعد از عقد با شیطنت هام بهشون یه عالمه انرژی بدم چون ایشون دوست دارن و تعریف شیطنت هامو خیلی شنیدن
ممنون میشم برای این ها بهم ایده بدید
تشکر😘
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
سلام طاعات همگی قبول باشه
عزیزان آیا کسی عطاری آنلاین یا فروش محصولات عطاری و دارویی بصورت آنلاین سراغ داره بهم بگین یا لینکشو بدین خواهشا خیلی ضروریه?
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
سلام خوبید خانمهای گل.اول تشکر خداقوت بابت این کانال وراهنمایی شما عزیزان ببخشید سوالی دارم پسر ۱۵ساله دارم که خیلی خیلی کامپیوتر علاقه داره وهمینطور برق .حالا کمک کنید که پسرم کدوم کلاس بره بهتره من از همدان پیام میدم واینکع اگه هردوکلاس بره موفق تره یا یکیشون رو کلاس دهم هست .واینکه تو همدان سراغ ندارین کلاس معتبر وقیمت مناسب .پیشاپیش از راهنمایی شما سپاسگذارم
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
چند وقت رفته بودم روستا چون زیاد جلو آفتاب بودم پوست دست تیره شده و لکه های قهوه ای زده خیلی ناراحتم میشه بگیدچه درمان خانگی یا کرمی چیزی سراغ دارید که این لکه ها پاک بشه آخه هرکی میبینه میگه روستایی هستی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
سلام طاعات قبول
خواهش میکنم این پیام منو بزارید گروه خیلی واجبه،خیلی اعصابم خورد کرده
من الان سه روزه پریودم،ولی امروز هیچ اثری از خیلی معذرت میخوام ازلکه یا خون نیست، عادتم ده روزه هست تاروز سوم چهارم چیزی هست روز ۵پاک میشم غسل میکنم یه باری روز ۷ام یه لکه میاد دوباره غسل میکنم روز ۹هم میاد،واقعا نمیدونم چیکار کنم،واسه ماه رمضون خیلی سختمه نمیدونم چیکار کنم ،روزه بگیرم نگیرم،عذاب وجدان دارم،تورو خدا دارو گیاهی چیزی میدونیدبگید بخورم تا کامل تمیز بشم راحت شم،
ممنوت از راهنماییتون،منم دعا کنید،
برا برآورده شدن آرزوی تمام دوستان کانال وادمین های عزیز وبنده ی حقیر ۵صلوات
ایدی ادمین🌸👇🏻
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_حساب ✅
یک:
یکی از آشنایان دور ما در تلاش بودند تا تکپسرشان را از خدمت سربازی معاف کنند. شرایط معافیت را هرچقدر بالا و پایین کردند، دیدند که چیزی شاملِ حالشان نمیشود.
دستآخر تصمیم عجیبی گرفتند.
مادروپدر طلاق بگیرند.
۳۰ ماه از زمان جدایی مادر بگذرد، تا پسرشان طبق شرایط کفالت معافیت بگیرد. همین کار را هم کردند.
اما از آنجا که سازمان نظام وظیفه از همه قرار و مدارهای ما زرنگتر و باهوشتر است، طبق شواهد و ادله خودشان، تکپسر خانواده مشمول معافیت دائم نشد و معافیت موقت به او دادند.
غمانگیزی ماجرا اینجا نیست. بعد از انجام همه این کارها و دستآخر نتیجهنگرفتن، از پدر خواستند حالا که تیرمان به سنگ خورده و نتیجه نگرفتیم، از آن خانه روستایی دِل بِکَن و برگرد سرِ خانه و زندگیات، دوباره عقد کنید و به زندگیتان ادامه بدهید. اینطور که نمیشود زندگی کرد. هر کدام جداجدا.
نقشهمان که نگرفت و پسر هم باید بعد از موعد مقرر خودش را به ارگان مربوطه معرفی کند.
پدر در جواب چه چیزی گفته باشد، خوب است؟ گفته بود برنمیگردم.
گفته بودم تازه دارم مزه تنهایی را میچشم. من تمام این سالهای زندگی کوفتی یک ساعت هم برای خودم تنهایی نداشتم.
مهلت تنهایی ندادید به من.
میخواهم فعلا تنها باشم.
نمیدانم تا کِی، اما فعلا میخواهم مزه دلچسب تنهایی را بعد از اینهمه شلوغی و کارکردن و وقفِ دیگران بودن، بچشم.
دوم:
عکسهایش را برایم میفرستد. بیشتر عکسها را یار عزیزش ثبت کرده است.
جز یکیدوتا عکس دونفره، توی بقیه عکسها تنهاست و مشغول کار خودش.
طوری که دوربین هم به چشمش نیامده تا ژست خاصی بگیرد.
توی یکی از عکسها مشغول پختن نان است.
انگار که دارد آیین مقدس تماما مخصوصی را بهجا میآورد.
توی یکی از عکسها زیر درختی نشسته، انگار که مشغول جمعکردن میوه باشد یا آبیاری یا خلوت کردن با درختها.
و توی همه این عکسها چیزی که به چشم میآید، داشتن تنهایی و حریم شخصی برای خود در ساعتی خاص و حواسجمعی نفر دوم به این خلوتهای خودخواسته او و شکار او بدون اینکه خلوت شخصی او بههم بخورد یا چیزی حواسش را پرت کند.
بعد از تماشای عکسها گفتم چقدر خوب که توی لحظههای دونفرهشان، باز هم این تنهایی و خلوت با خودش را دارد. گفت که تمام ساعتهایی که کنار هم هستند، هر دو نفر این حق را برای هم قائل هستند که ساعتهایی را بهتنهایی بگذارند و طرف مقابل هم به آن احترام بگذارد. در نظر تحسینبرانگیز آمد.
نیاز به تنهایی!
کدامیک از ما به این بلوغ رسیدهایم که آدمهای اطرافمان بهطور عمومی و آدمی که با او درگیر یک رابطه عاطفی هستیم یا شریک، زوج و پارتنر ما محسوب میشوند، به تنهایی احتیاج دارند؟
حق دارند برخی از مشکلاتشان را بهتنهایی و بهدور از ما حلوفصل کنند؟
این حق را دارند که برای خود حریم شخصی قائل باشند یا ساعتی را بدون حضور ما در کنار خانواده، دوستان یا حتی به مسافرت و به گردش بگذرانند؟
اگر خودتان این تنهایی را ندارید یا با کمی دقیقتر شدن توی رابطهتان به این نتیجه میرسید که آدم رابطهتان هم این تنهایی را ندارد، لازم است تجدیدنظر کنید. نداشتن تنهایی، سم است. آدم چشم باز میکند و میبیند خودش را وقف همهچیز کرده است الا خودش. خیال نکنیم رابطه سالم، رابطه همیشهوَرِ دِل هم بودن نیست.
به هم فرصت و مجال تنهایی بدهیم.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
وای تازه معلوم بود چی به سرم اومده دوتا دختر از شب تا صبح از صبح تا شب گریه رفلاکس داشتن حتی یه بار
تازه دعواهای من وشوهرم شروع شد انگار من مقصر بودم قرض کرده هر روز دعوا هر روز کتک کاری مثلا اگه آب میخورد میپرید تو گلوش ما رو مقصر میدونست میاومد خونه آنقدر داد وهوار الکی که دیگه اعصابم واقعا خراب بود اگه فشار زندگی بود برای منم بود چون همش با بچهها سر وکله میزدم یا مثلا همیشه میگه پولم نیست مثلا ۵۰ هزار داشته باشه میگه ۱۰۰ بوده شما بر داشتین بچهها بخندن میگه دختر نباید بخنده دعوا کنن نمیگه بچه هستن حق اعتراض واسه هیچ چیز هم نداشتن واسه خوردن شرایطمون خیلی بدتر شد بچهها حالا دیگه کم کم غذا میخوردن ولی چه خوردنی لبنیات حذف گوشت شاید چند وقت یه بار مرغی با چند وعده یه آنفلوآنزای شدید اومد بچهها رو گرفت تا مردن رفتن هیچی نمیخورد ن بالا میاوردن یه وضعی بود شب تا صبح بالا سرشون بودم صبح از خواب بیدار شدم سرم گیج میرفت فکر کردم از خستگی ولی هی بدتر میشدم حالا دیگه دفترچه تامین اجتماعی کارگری داشتیم میتونستم به درمانگاههای تامین اجتماعی برم
گفت آنفلوآنزا است ولی نه سرفه داشتم نه تب هر روز بد تر از این دکتر عمومی به اون دکتر استفراغ پاهام دیگه یاریم نمیکردن فکر کردم اعصابم هست شوهرم میرفت بیرون میاومد سعی میکردم خودم رو خوب نشون بدم ولی نمیتونستم به جای اینه یه کم حواسش بهم باشه شروع میکرد به دعوا داد هوار سر بچهها دیگه رفتیم دکتر اسکن نوشت گفت برید دکتر مغز واعصاب ۱۵ روز تو رخت خواب بودم فقط دعا میکردم بمیرم چون واقعا خسته شده بودم هر روز جنگ اعصاب داشتیم هر بار بهونه یه چیزی اگه مثلا میرفتیم خونه بابام بجا تشکر میاومد یم خونه دعوا بود چرا اینجوری بود چرا اونجوری بود یه منظوری داشتن دیگه غروب بود خیلی حالم بد بود بچهها دورم رو گرفته بودن گفتم خدایا بخاطر بچهها رفتیم خونه بابام مادرم من رو دید زد تو صورتش گفت فکر کردم مثل ما مریض شدی آخه همه آنفلوآنزا گرفته بودن این چرا اینجوریه چرا هی نیاوردی پیش خودم یه سوپی بهش بدم خلاصه رفتیم دکتر گفت فشار مغزش رفته بالا باید اورژانسی بستری بشه تو اون شرایط گفتم بستری، شروع کرد دوباره ،گفتم نمیخام برگردیم.
دوباره برگشتیم دیگه ۱۵ روز هم خونه بابام بودم با بچهها ،نه میتونستم بلند شم نه غذا بخورم دیگه بابام اصرار کرد رفتیم از نخاع آب گرفتن تا فشار چشمام کم بشه دادن آزمایش هم ببینم مشکلی نداره.
دیگه اومدم مادرم گفت حالا که مردم میان عیادتت بری بهتره اومدم خونه نمیگفت تا دیروز گریه میکردم نمیره.
میگفت تقصیر مادرته پیشه همه گفته تو مریضی مردم بیان عیادت.
مادرت گفته نیاوردیش تا خودم سوپ براش درست کنم بابات فلان حرف رو رزد.
خلاصه پشیمون شدم از نمردنم.
دیگه همه فامیل اومدن عیادت خوب بود یه کم چیز میاوردن ولی دکتر گفت تا دو سال باید حتما تحت نظر باشی بعد از ۱۵ روز هم بیا ببینم فشار چشمت کنترل شده یا نه رفتم خدا روشکر گفت خوبه ولی ماه به ماه باید بیای
تو اون موقع که مریض بودم جاریام یا خواهر شوهرام یا مادرشوهرم مثل غریبه سر زدن رفتن .
خوب بود خواهرام بودن وگرنه کسی نبود بچهها رو حموم کنه دکتر گفت برو پیش چشم پزشک رفتم ۵۰ تومن ویزیتش بود شروع کرد داد وهوار دیگه گفتم بمیرم نرم دکتر.
یه مدت از رو داروها خوردم که خدا رو شکر خوب شدم ولی اخلاق شوهرم خدایا نصیب نکنه هر روز دعوا .
میره بیرون ومیاد همش تعریف زن ودخترای مردم.
بگیم آرایش میگه آدم باید خودش قشنگ باشه کار نکنه دیگه نه حق حرف زدن داریم نه چیزی.
خونه خواهرام که ۱۶ ساله ازدواج کردم نرفتم مگه عیادتی چیزی اونم با هزار جور منت کشی اصلا بازار برم میگه هرکی بره بازار خرابه. پول که اصلا. خوابش نبره ما مقصریم مریض بشه ما مقصریم بخدا یه کاری کرده بچهها دوست ندارن باباشون بیاد خونه الان شد کرونا بچهها مجازی درس میخونن با هزار التماس یه گوشی قسطی خریدیم در حالی که همه اطرافیان بچهها همه یکی یکی دارن من هر سه تا رو با بدبختی با یه گوشی درس میدم آخه چون شهرستانمون همیشه وضعیتش قرمزه شاید همش۱۵ روز بیشتر نرفتن همش با گوشی بوده. اعتراض کنم میگه انگار چکار کردی من از صبح تا شب دنبال غذا برا شما هستم بخدا ناشکری نمیکنم الان یه کم از اون موقع از لحاظ مالی بهتریم ولی نه میتونم کتونی برا بچهها بخرم نه کاپشن نه هیچی از این دست فروشا گاهی چیزی میخریم ولی باز منت میزاره
#ادامه_دارد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
#خودکرده_را_تدبیر_نیست
مردی در بیرون شهر آسیابی داشت. از هر کجا که گندم به طرف شهر حمل می گشت در آسیای او آرد می شد و درآمد خوبی داشت. روزی از روزها که سرش گرم کار بود یک غول بیابانی وارد آسیا شد و رفت در یک گوشه آسیا نشست و بنا کرد به آسیابان نگاه کردن.
آسیابان پرسید: اسم تو چیست؟ غول گفت: اسم تو چیست؟ آسیابان گفت: اسم من خودم است. غول گفت: اسم من هم، خودم است.
آسیابان هر چه کوشید و هر نیرنگی به کار برد که غول را از آسیا بیرون کند نتوانست و غول از جای خود تکان نخورد.
به ناچار آسیابان به دوست عاقل و با تدبیری که داشت مراجعه کرد و جریان را برای او گفت. رفیقش دستوری به او داد. آسیابان شادمان و خوشحال یه آسیا رسید و ظرفی پر از نفت در یک طرف آسیا گذاشت و یک ظرف نظیر آن، ولی پر از آب، در طرف دیگر.
یک قوطی کبریت پای آن ظرف گذاشت و قوطی کبریت دیگری پای ظرف دیگر و سپس آمد پای ظرف آب نشست و بنا کرد آب ها را به خود مالیدن. غول هم فورا بلند شد و پای ظرف نفت نشست و به خیال این که آسیابان نفت به خودش می مالد بنا کرد نفت ها را به خودش مالیدن تا آن که تمام شد. آن گاه آسیابان، کبریت را برداشت و آتش زد و آن را نزدیک لباس خود برد، ولی البته چون لباسش با آب خیس شده بود آتش نگرفت.
غول هم کبریتی را روشن کرد و نزدیک بدنش برد، اما چون تمامی بدنش به نفت آغشته شده بود فورا آتش گرفت و داد و فریاد به راه انداخت. غول های بیابانی که در آن حول و حوش بودند از صدای او خبر دار شدند و به آسیاب آمدند و سعی در خاموش کردن آتش کردند ولی چه فایده که نفت زیاد بود و خاموش نمی شد. ناچار از او پرسیدند: چه کسی این بلا را سر تو آورد؟ گفت: خودم و البته می دانید که مقصودش شخص آسیابان بود. غولها گفتند: چگونه می شود که خودت چنین بلایی را بر سر خودت بیاوری؟ غول ناله کنان گفت: خودم که نکردم خودم کردم. غولها گفتند: پس اگر خودت کرده ای تا چشمت کور بسوز که خودت کرده را تدبیر نیست. این را گفتند و برگشتند و غول سوخت و خاکستر شد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#فال_عصرانه 🍰🍦
#فروردین
کار برایتان موفقیت بزرگی به همراه خواهد داشت. معامله، خرید یا فروش این هفته به نفع شماست.
#اردیبهشت
برای گفتن یک حرف یا ارسال یک پیغام عجله نکنید، بهتر است دست نگه دارید و باز هم کمی فکر کنید. یادتان باشد همیشه حق با شما نیست.
#خرداد
با شخصی درد و دل می کنید و سبک می شوید، حواستان به این شخص باشد. در زمینه کار یا تحصیل موفقیت چشمگیر در انتظار شماست.
#تیر
فکری که در سر دارید عملی کنید. دیگران شما را بر خلاف توقعتان بسیار یاری خواهند کرد. اتفاقی که منتظرش نیستید خواهد افتاد
#مرداد
در مورد مسئله عاطفی تان کمی صبور باشید تا نتیجه بگیرید،خودتان بی خبرید اما دیگران شما را به خاطر پشتکار تان تحسین می کنند.
#شهریور
یک خبر کوچک لبخند به روی لبتان می آورد. این روزها درگیر مشکلات مادی هستید، پی یک راه حل درست باشید وگرنه با این وضع راه به جایی نمی برید،برای انجام کاری مورد تشویق دیگران قرار خواهید گرفت.
#مهر
در حال حاضر با استرس ها و تنش های پیش بینی نشده در محل کار، تحصیل یا زندگی تان مواجه میشید
#آبان
درگیری های خانوادگی ممکن است موجب ناراحتی شما شوند، از استعدادتان در انجام کار خیری بهره خواهید گرفت
#آذر
نگرانی تان بابت ایجاد توازن بین امور کاری و خانگی به زودی برطرف می شود. شنیدن یک جمله از کسی که برایتان مهم است تاثیر مهمی روی تصمیم تان خواهد گذاشت.
#دی
از کسی درخواست کمک خواهید کرد و جواب منفی خواهید شنید، برای انجام کاری علی رغم میل تان به جایی دعوت خواهید شد، قضاوت و عجله نکنید، این جلسه به نفع شما خواهد بود.
#بهمن
از شنیدن حرفی متعجب خواهید شد، جبهه نگیرید. از زیر انجام دادن کاری که به گردنتان است، طفره نروید این کار هرچه بیشتر طول بکشد انجامش سخت تر می شود.
#اسفند
شاهد تغییراتی در زندگی خانوادگی تان خواهید بود، این تغییرات در بلند مدت به نفع شماست. دوستی در انتظار دعوتی از سوی شماست.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#نظر_اعضا 🌱
سلام .درمورد خانمی که کلید دادن دست همسایه .خانم محترم یه چنین اتفاقی برای منم افتاد .چون همسرم و خودم اعتقاد داشتیم کسی از امانت خوب نگهداری نکنه .دیگه بهش اعتمادی نیست با اینکه کلید رو داد ما قفل رو عوض کردیم .تا خیالمون راحت باشه .گفتیم کلیدمون گم شده بود .شما هم بهتره قفل عوض کنید .حتی کلیدم بگیرید ممکنه یدک زده باشه و اگه گلدان دارید برا اب دادن ببرید منزل دیگران یا ترفند طناب و لگن اب بکار بگیرید ....مراقب زندگیتان باشید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت اعضای محترم
با آرزوی قبولی طاعات وعبادات شما عزیزان
عرض کنم خدمت اون خواهر گلم که کلید خونش داده به همسایه اش
شما میتونید یه روز که رفتی بیرون چه تنهایی و چه با خود همسایه موقع برگشت کلیدها رو یه جایی قایم کنی ، با یه کم فیلم بازی کردن اخ چه کار کنم حالا کلیدم گمشده با نقشه کلیدت رو از همسایه بگیری
بعد هم بگی پیدا نکردی
اصلا چیز خوبی نیست ادم کلیدش و بده به هم سایه اش
من اوایل هر وقت میخواستم برم بیرون کلید خونه ام. رو میدادم به مادر شوهرم که هم سایه مون بود
بعد ها متوجه شدم من که میرم بیرون میاد خونه رد بازدید میکنه
نکه خدای نکرده چیزی برداره نه فقط چک میکرد
یخچال و فریزر و کابینتها و چه خریدیم چی داریم
چند باری از هم عروسها شنیدم
ولی یه بار که چیزی رو فراموش کردیم بر گشتم داخل خونه بود
منم برا اینکه ضایع نشه گذاشتم چند مدت بگذره و کلید و میزاشتم پیشش که شک نکنه
بعد چند ماه دیگه کلید بهش ندادم
یه کم هم بهش بر خورده بود
گفتم عزیزم ممکنه ما دیر وقت شب برگردیم
تو خواب باشی ،دلم نمی یاد ،نصف شبی زابرات کنم بد خواب میشی
همه چیز بدون دلخوری حل شد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در رابطه با اون دوست عزیزی که کلیدشو داده دست همسایه و همسایشون کلید و پس نمیده یبار برو بیرون کلیدوهم با خودت ببر ولی وقتی برگشتی برو در خونشون بگو کلید گم شده در هم قفل بی زحمت کلید و بدین تا درمون باز کنیم و دیگه بهش کلید نده اگر مستأجری و براتون مقدور هست برین یه جای دیگه چون ب مرور این کار همسایه باعث اذیت شما میشه و دردسر درست میشه موفق باشید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
با سلام طاعات همگی قبول
خانمی که خانم همسایه کلیدتون رو پس نمیده فکر کنم این خانم داره از کمرویی شما سوء استفاده می کنه دلیلی نداره کلید دستش باشه
شما یهش بگین کلیدو لازم دارم مثلا گم شده یا جا گذاشتم و کلیدتون رو. بگیرین. و دیگه بهش ندین
اگر هم خواستین مسافرت برین بگین خواهرم یا خواهر شوهرم می خواد بیاد سر بزنه با آدم پر رو باید مثل خودش رفتار کرد
موفق باشین عزیزم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام دوست خوبی که کلید خونه تون را دادید به همسایه و ایشون دیگه کلید را پس نمیده
کاری نداره،قفل در را عمدا خراب کنید و چند روز همون طور بگذارید بمونه..🙃
و پیش همسایه هم هی گلایه کنید که قفل خراب شده و همسرم وقت نمیکنه درست کنه،
بعدم یه قفل جدید بگیرید و به همسایه نگید که کلید اضافه دارید..
برای اینکه خیلی هزینه زیاد نشه می تونید فقط مغزی قفل را عوض کنید..
حواستون باشه،،همسایه هر چقدر هم قابل اعتماد باشه بازم غریبه ست،
و بیشتر مواقع ما چوب اعتماد افراطی را میخوریم.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
روز بخیر 🌻🌞
#حدیث_عشق🌱
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••
#دل_نوشت 🌸
هر اتفاق جالب و عجیبی که می افتاد دوست داشتیم بیاییم برای مادر تعریف کنیم، نمره ی خوب که میگرفتیم اولین نفری که در ذهنمان می آمد مادر بود
به اوبگوییم وخوشحالش کنیم
وقتی طرد می شدیم فقط او را می خواستیم
چون هیچ کس مانند او بلد نبود احساساتش را با ما تنظیم کند
استادِ این بود نشان دهد که چقدر از خوشحالی ما خوشحال است
با ذوق ما ذوق زده شده است، نشان می داد خیال پردازی های ما برایش خیلی اهمیت دارد
غم ما ، او را نیز غمگین کرده است
او هم مانند ما ترسیده است
او هم از طرد شدن ما احساس درد می کند
او در دنیای ما نفوذ می کرد، سپس مانند آینه ای روبروی مان، همه ی حالات ما را در خود انعکاس می داد
گویی او خود ماست در بدنی دیگر، او وجود ماست در جای دیگر
او چشمان ماست که از بیرون به ما می نگرد، گوش های ماست که از بیرون
می شوند، ذهن ماست که از بیرون ما را درک می کند
و این گونه ما ظرفیت فهم و شنیدن و دیدن خود را پیدا کردیم، توانستیم خودمان را از بیرون بفهمیم و تجربه کنیم
ما از چشمان مادر دریافتیم که وجود داریم، هستیم و هستی مان مهم است و باارزش.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#فال_روزانه ❤️💚
🌸🍃 فروردین 🔮
به کسانی که نمیشناسید اعتماد نکنید ممکن است در زندگیتان مداخلههای نابجایی داشته باشند و شما را به نابودی شکست مواجه کنند، سعی کنید حواستان را جمع کنید و به هیچ کس در زندگی خود اعتماد نداشته باشید.
🌸 🍃ارديبهشت 🔮
➰ به زودی شخصی وارد زندگی تان می شود که احساس عاشقانه ای به او خواهید داشت که باعث می شود موفقیت و سربلندی را در زندگی برایتان به وجود بیاورد،، و شما را از مشکلات و سختی ها در آینده نجات بدهد.
🌸 🍃خرداد🔮
به زودی از پستی و بلندی های زندگی تان عبور خواهید کرد و سربلندی و موفقیت را در زندگیتان به دست می آورید،، سعی کنید؛ انرژی های منفی را از خود دور کنید تا بتوانید به شادمانی برسید.
🌸🍃تیر🔮
استرس و اضطراب را از خود دور کنید سعی کنید؛ در زندگیتان فرد فعالی باشید تا بتوانید به ثروتی بزرگ برسید و تمام مشکلات زندگی تان را از بین ببرید از عقل و هوش خود به خوبی استفاده کنید تا به شادمانی نزدیک شوید.
🌸🍃 مرداد🔮
به زودی رزق و روزی حلال به دستتان خواهد رسید که موفقیت و سربلندی را نصیب تان می کند، شما را از مشکلات و سختیها را نجات میدهد و به سوی شادمانی و نشاط راهی خواهد کرد.
🌸 🍃شهریور 🔮
به زودی غم و اندوه از زندگی تان خارج خواهد شد اگر قرض و بدهی دارید تسویه میشود،، که این باعث خوشحالی و آرامش گرفتن روح و روان شما میشود و شما را به هدفتان می رساند.
🌸🍃 مهر 🔮
مدام درحال انجام امورات کاری خود هستید بهتر است؛ بیش از حد امکان وقت خود را اختصاص به کار وشغل خود نکنید کمی بفکر زندگی شخصی خود باشید تا به پشیمانی و پریشان حالی مواجه نشوید.
🌸🍃 آبان🔮
بهتر است؛ در موسسات معتبر بانکی سرمایه گذاری داشته باشید تا بتوانید آینده خوب و خوشی در پیش روی خود قرار بدهید ،،و موفقیت را در زندگی به دست بیاورید،، و هیچگاه محتاج دست کسی در زندگی نشوید.
🌸🍃 آذر 🔮
کارهای تان را سر فرصت مناسب به انجام برسانید و اگر تاخیر در کار خود ایجاد کنید به مشکلات بسیار زیادی روبرو می شوید،، که شما را به نابودی و شکست مواجه میکند و برایتان مشکل ساز می شود.
🌸🍃 دی 🔮
راهی سفری خوش آب و هوا می شوید که احساس آرامش و آسایش در وجودتان ایجاد می کند،، و شما را از مشکلات و سختی ها نجات می دهد در این سفر افکار منفی از شما دور خواهد شد.
🌸🍃 بهمن 🔮
به زودی به مبلغ پولی خواهید رسید که شادی فراوانی نصیب تان می کند و شما را از مشکلات و غم و اندوه نجات می دهد سعی کنید؛ همیشه در زندگیتان به نیازمندان کمک رسانی کنید تا خداوند در آینده دستگیرتان شود.
🌸🍃 اسفند🔮
کارهای تان را همیشه دقیق و منظم به انجام برسانید تا مرتکب اشتباهات بسیار زیادی در زندگی تان نشوید تا بتوانید به خوبی مشکلات خود را از بین ببرید و به پیروزی برسید.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا 🌸
#پرسش
سلام،طاعات و عبادات همگی قبول درگاه حق 🌹میخواستم یه کمکی بگیرم از هرکس که میدونه برای دوستم خیلی به راهنمایی احتیاج داره ممنون میشم کمک کنید بهش، خودش نوشته
من وقتی به دنیا اومدم مادرم فوت شد 😔بعد پدربزرگ ومادر بزرگم من رو بزرگ کردن، پدرم که رفت پشت سرشون نگاه نکرد آخه دختر دوست نداشت. حدود 7یا8 ساله بودم یه اتفاقی برام پیش اومد و گناه شد برام که متاسفانه متاسفانه،،،، باعث بانی رو هیچ وقت نمی بخشم، بعدها که سن بلوغ رسیدم ومتوجه شدم کامل نابود شدم و شکستم برای اینکه بزرگتری نداشتم و.... افسرده شدم من توبه کردم آخه واقعا من چه می دونستم یه دختر 7، 8 ساله چه میدونه گناه چیه، بعد هیچ کسی رو هم نداشتم خونه ی یکی از آشناهای نزدیکم ن هم بود متاسفانه اون اتفاق بد افتاد و من آلوده به گناه شدم نمیدونم چی بگم 🥀الان 19 ساله هستم وافسرده وحسرت میخورم که چرا مادرم نبود ونیست تا از من محافظت می کرد تا آلوده نشم به گناه هیچ کس نمیدونه، راستش خودم هم نمیدونم واقعا شرایط خودم چطور هست 😔الان هم خواستگار های زیادی دارم، تعریف از خود نباشه ولی زیبا هستم اطرافیان میگن اما اونا نمیدونن که چه اتفاقی برام افتاده توی سن بچگی، چه عذابی می کشم الان ،می ترسم ازدواج کنم میترسم چون متاسفانه معذرت میخوام نمیدونم پاک هستم یا 🥀از اون طرف هم اگر ازدواج کنم الان اون فردامکان داره بیاد زندگیمو خراب کنه ترس دارم ازش چون خیلی آدم موفقی شده میتونه هرکاری کنه با آینده ی من، چون تو روستا هستم و حرف ها زود پخش میشه اینجا نمیدونم ازدواج کنم یانه، فقط اینکه ببخشید من الان باید چه آزمايشی بدم چیکار کنم 🥀خیلی حالم بده 😔🥀🖤
میترسم ازدواج کنم بعد بهم حرف بزنن... نمیدونم چیکار کنم دردمو به کی بگم خدا نگذره از اون آدم حالم ازش بهم میخوره خیلی آدم کثیفی بود که بایه بچه اینکارو کرده الان راحت داره زندگی میکنه و نمیدونه آینده ی دختر تباه شده به کارش 🥀😔 😭🖤توروخدا کمک کنید بهم بگید چیکار کنم؟؟
خواهش میکنم برای خوشبختی و عاقبت بخیری همه ی جوون ها موقع افطار و سحر دعاکنید برای منم دعا کنید😔💔
ایدی ادمین👇🏻🧡
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_حساب ✅
زمانی که عمرمان را دویده ایم که در فلان خیابان، خانه بخریم و فلان ماشین را داشته باشیم و از فلان مارک لباس و کیف و کفش بخریم!
یک روزی میرسد که می بینیم به هرچه که فکرش را می کردیم رسیدیم ولی حالمان جوری که فکرش را می کردیم نشد!
و آن روز است که می فهمیم روزهای زندگی را برای ساختن آینده از دست دادیم!
آدم های اطرافمان را که شاید هم ناب بودند، برای بدست آوردن آدم های دیگر از دست دادیم و از همه بدتر خودمان را برای رسیدن به اهدافمان، گم کردیم. بهتر است خانه ی ذهنمان را بکوبیم و از نو بسازیم. بهتر است خودمان را برای پولدارتر شدن و آدم حسابی تر شدن نکوبیم و نابود نکنیم. از زندگی عشق بخواهیم، عشق به آدمهای نابی که سرنوشت در مسیرمان می گذارد!
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••