#پرسش_اعضا 🌻🍃
سلام نبات جان
امیدوارم حال دل همه خوب باشه من یه مشکلی داشتم که امیدوارم داخل کانالت بزاری راستش من وقتی دخترم به دنیا اومد پدرش بدون هماهنگی با من اسمشو سهیلا گذاشت😥 بعد بچم همش گریه میکردو بیقراری اینا ما هم به گفته خود شوهرم که گفت اسمشو عوض کنیم زهرا بزاریم تا شاید بهتر بشه (تو روستای ما میگن بعضی اسما نمیاد یا میگن سنگینن) بعد از چند ماه رفته بود ثبت احوال گفته بودن که اسم داخل شناسنامه عوض نمیشه حالا ما هم دیگه عادت کرده بودیم بهش زهرا میگفتیم دخترم فقط با زهرا که صداش میکردم نگا میکرد دیگه گفته بود ثبت احوال هر وقت ۱۸ سال بشه میتونه عوض کنه حالا من میخوام از دوستا بپرسم کسی همچین مشکلی تو اقوام نداشتن نمیشه زودتر عوض کرد چون الان دخترم ۵ سالس میترسم تو مدرسه به مشکل بر بخوره .ممنون
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
سلام نبات جان
آرزوی سلامتی و تندرستی برا شما
پنجاه روزه زایمان کردم ،
وقتی میشینم به بچه شیر بدم اینقدر کمرم درد میگیره که نمی تونم شیر دهی رو به اتمام برسونم ، همه تکیه میدهم بچه رو میگیرم داخل اغوش ،بعد زایمان استخوان هام همه درد داره
حالا چند روزی هست انگشت های دستم درد میکنه
یعنی مچم وباز و بسته میکنم بند بند انگشت هام درد میگیره احساس کوفتگی داره
میخواستم بدونم طبیعی ،کسی میدونه به خاطر چی هست
ممنون از همه
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
سلام وقت بخیر
من تازه وارد کانال شما شده ام
یه سوال داشتم
من چهار میشه که نامزد کردم اول نامزدیمون هم به نامزدم گفتم که از دروغ بدم میاد و ایشون گفتن که هیچ وقت این کارو انجام نمیدن
ولی الان حس میکنم واسه اینکه من بهش بیشتر ابراز علاقه کنم ابراز علاقه میکنم اما برا بیشتر شدنش دروغ میگه مثلا میگه یه اتفاقی براش افتاده یا کارش گیر کرده جایی در حالی که بعد از دلجویی من میگه کارش درست شده
چون راهش از من دوره
من میترسم این دروغای کوچیک تبدیل بشن به دروغای بزرگ
خواهشا راهنمائیم کنید که چیکار کنم 😢
خواهشا پاسخگو باشید❤️❤️
ایدی ادمین❤️👇
@nabat1389
#ستاره : عزیزای دلم لطفا سوالات رو بی پاسخ نذارید🙏💜
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#حرف_حساب ✅
"بـرای احـیای روابـط خـود؛ تـلاش ڪنیـد!!!"
🍃 عشق مثل خیلی چیزهای دیگه میزان و اندازه داره، با تڪرار اشتباهات از درجات عشق ڪم نڪنیم...!
بیتوجهی و بیاهمیت بودن به خواستههای #همدممان، موجب ایجاد فرصت سواستفاده برای دیگران است!
احترام به شوهر و حفظ غرور او، تعریف از تواناییهای او و تامین نیازهای جنسی او امتیازات عشقی شما را افزون میڪند.
#همچنین توجه به ظاهر و احساسات زن، تاڪید بر دوست داشتن او، ایجاد امنیت همه جانبه بعنوان تڪیهگاه مطمئن، بر امتیازات عشقی مرد میافزاید.
#دعواها و مشاجرات ڪوچڪ را با لجبازی و بحث بیخودی بزرگ نڪنید. خنده و شوخی را ابزاری برای از بین بردن دعواهای ڪوچڪ استفاده ڪنیم!
#زخمهای ڪوچڪی ڪه در دل همدم خود با اشتباهاتمان ایجاد ڪردیم را ببینیم و برای ترمیم آنها تلاش ڪنیم!
منتظر همدممان نباشیم ، شاید او هم مثل شما منتظر قدم اول از طرف شماست. یادمان باشد همدم ما برای ما و مال ماست، هر ڪاری برای او میڪنیم برای خود و زندگی خودمان میڪنیم!!!
یڪ شاخه گل، یڪ چای خوشرنگ، به آغوش ڪشیدن، یڪ بوسه، یڪ جملهی جدید و زیبا، یڪ دوست دارم گفتن، میتواند به امتیازات عاشقانه و امنیت زندگیمان بیفزاید!!!
✅ اگر روابط خود را تا حد روزهای اول آشنایی احیا ڪنیم، به بالاترین احساسات عشق دوباره دست پیدا میڪنیم!!!
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#حرف_اعضا 🌻🍃
سلام در جواب خانم۳۱ساله
عزیزم اول از همه بهت پیشنهاد میکنم منتظر نشین یکی بیاد حالتوخوب کنه خودت دست به کار شو وببین چی بیشتر از همه چیز شادت میکنه وهمون کارو بکن باگل دخترات کیک بپز
برو چند دست لباس ست بخر وتوخونه بپوش وهی خودتو تواینه ببین وکیف کن
بعدش که یکم حال دلت خوب شد
برای کوچکترین کاری که همسرت انجام میده ازش تشکر زیادوازته دل کن حتی درحد یه نون خریدن یاحتی همین که کارمیکنه ودرامدش رو برای شما خرج میکنه بعداز یه مدت که تعریف و تمجید کردی روی یه مسئله ی کوچیک زوم کن مثلا یه لباس برای دخترکوچولوتون از قبل بوسند بعد یه روز که همسرت از سرکار اومده خوراکی و نوشیدنی شوخورده استراحت هم کرده بیا ارو بگو واااااای امروز یه لباس برای......دیدم چققققققدخوشکل بووووود😍باشوقوذوق تعریف کن بعد دوباره فرداش بگوفلانی جان لباسه دلموبرده بعداز گفتن این حرفااروم پاشوبروتواشپزخونه یا اتاقبعدم یه بار که ازتون نزدیکی ردشدید دوباره باذوق بهش نشون بده بگواون لباس نازه اونه😍 خلاصه اونقدر به روش های مختلف چیه صورت آرزو ی خودت بهش بگو تا وقتی بخره بعد که خریدش باخیییلی ذوق کن
شاید یکسال طول بکشه ولباس رو نخره ولی ارزش صبر کردن داره بعدش یه چیز یکم بزرگتروارزوکن و باز به صورت آرزو بگوتا بخره و دوباره خیلی ذوق کن بعداز یه مدت رابطه روبگو مثلابگوعزیزم وقتی تواغوشتم خیلی آرامش دارم .حتی یه بار که خودت پیشنهاد دادی بعدش ازش تشکرکن وبگو خیلی آرامش گرفتم ممنون.خلاصه کنم هی از حال خوبت بگو حتی یکم اغراق کن
یه مدت اینجوری باشی بعدش اون میاد سمتت خیلی کارای دیگه هم میتونی بکنی اگه دوست داشتی ای دیمواز ادمین بگیر تابهت بگم
فقط یه نکته ی مهموفراموش نکن هییییییییییییییییچ مردی یه زن افسرده وغرغرو و مقایسه گروزنی که بی احترامی میکنه رودوست نداره باخودت دودوتا چهارتا کن ببین دوست داشتنی هستی؟
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#پاسخ_اعضا 🌸🍃
سلام . در مورد خانمی که برای دخترشون در مدرسه مشکلی پیش اومده. به مدرسه مراجعه کردید علت تماس ناظم و اون صحبت ها رو بپرسید بگید از حرفهاشون خیلی نگران شدید چرا وقتی اطلاع درست از حضور یک دانش آموز ندارن با شما تماس گرفتن و شما رو نگران کردند در مورد حرفی که در کلاس به دخترتون زدند هم بگید چرا بی دلیل همچین حرفی زدند؟ اون هم به یک دانش آموز نمونه . در نهایت اگر از رفتار و دلیل برخوردشون قانع نشدید . به اداره آموزش و پرورش منطقه مراجعه کنید . اگر دبیرستانی هستند قسمت آموزش متوسطه دوم اگر راهنمایی هستند آموزش متوسطه اول با کارشناس مسول صحبت کنید . و گلایه کنید در نهایت اگر جواب نگرفتید به قسمت بازرسی اداره مراجعه کنید و گلایه خودتون رو مطرح کنید حتما باهاشون برخورد میشه .
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
سلام خسته نباشید خانمی که ازناظم مدرسه دخترش ناراضی بود خواهش میکنم زودتر برای جلوگیری ازکارش به مدیریااموزش وپرورش شکایت کنید تادخترتون ازمدرسه ودرس زده نشده من خودم بخاطر زود قضاوت کردن وتهمت ناظم از مدرسه زده شدم فقط تاکلاس اول راهنمایی درس خوندم چون ناظم باعث انگشت نماشدنم در مدرسه شد بهکارنکرده یک هفته هرروز پشت دردفتر بودم هرچی گفتم کارمن نبود قبول نکرد تودرسام ضعیف شدم دیگه مدرسه نرفتم الان همیشه ناظم ومدیران مدرسه رانفرین میکنم شمازودتراقدام کنید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام درمورد خانمی که گفتن با مادرشوهرشون مشکل دارن وشوهرش مدیریت نداره زندگی من هم همینطور بود تا چند وقت پیش شوهرم موقع خاستگاری گفت باید طبقه بالای مادر زندگی کنیم منم قبول کردم ولی وقتی ازدواج کردیم انتظار داشتن برم صبحانه حاضر کنم تا شام وناهار مادرش کلفتی هر روز هم برادرشوهر خواهرشوهر وهمه بیان منم خسته شدم حتی خاهرشوهرم همسایمون دخترش رو میفرستاد تامن ترو خشکش کنم 10سال عروسی کردیم هرچی به شوهرم میگفتم فقط خونمون دعوا بود دلم برا بچهام میسوزه تا شوهرم کارای بد خانوادش رو دید ودید من حق دارم براش توضیح میدادم رفت وبه خانواده اش محترمانه تذکر داد البته تا متوجه بشن ونقش کلفتی رو از دوشم بردارن 3سال طول کشید ولی باز ممنونشم خوب به شوهرت بگو محترمانه بگه بهشون اگر نشد نظر من این ماموریت شوهرت را بهونه کنید برید یه شهر دیگه ودوری کارساز البته باسیاست ومهربانی شوهرت رو قانع کن بخاطر زندگیت ذرهرحال این جور مردها فکر میکنن با ظلم به زنشون واطاعت بیچون وچرا از والدین کار خوبی میکنن ویه راه دیگه کسی که شوهرت قبولش داره بفرست تا باهاش حرف بزن
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام نبات جان امیدوارم حال دل همه خوب باشه من یه مشکلی داشتم که امیدوارم داخل کانا
#پاسخ_اعضا 🌸🍃
سلااام خانم ۳۲ساله یعنی چی که شوهرتون شب عروسی فکرکرده باکس دیگه ای بودید؟شمابایدپیش دکترزنان میرفتیدمعاینه میشدیدوشوهرتون رامجاب وقانع میکردی چرااینکارانکردی؟الانم که بی توجهی داره به شماذکرهایی که توکانال میذارن مثل یاودودکه به خوراکی شیرین ۱۰۰۰بارمیخونی وشوهرتون بخورن فقط حرص نخورین وتلاش کنید تابه آرامش برسید اتاق خوابتون هم نبایدجداباشه بگیدمیترسم تنهابخوابم یاخواب بددیدم همیشه خوشبوباشیدوبه ظاهرتون رسیدگی کنید خوش صحبت باشید ازش بخواه یه بارباهم درست وحسابی درمورداون موضوع شب عروسی صحبت کنید وبگیدکه خیلیهااینطورمیشن وحتی تواینترنت ویاکتاب مطلبش روبراش پیداکن که بکارت بعضیها خونریزی ندارهو یا الله زودباش دس به کارشو هنوزاول راهید
راستی شمانگفتید که برای شوهرتون چیکارکردیدتاحالا واینکه چرانتیجه نداده کاش یه کم ازخودتون میگفتیدوکارهایی که برای جذب شوهرانجام میدین؟
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که ۲۳ساله ازدواج کردی وبه فکرجدایی هستی دقیقا جوابتوخودت دادی خوب معلومه دیگه شماهمه کاره اید وبشوربساب وزحمتکش هستید چیزی که مردادوست ندارن شمابایدبه خودتون اهمیت بدیدوخودتونودوست داشته باشین شادباشیدوباپسراتون خوش بگذرونید تاشوهرتون تغییرات رواحساس کنه ویکم به خودش بیاد تفریح تفریح تفریح کنید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام بزرگواری که مشکل لکنت زبان دارن عزیزم ازگوگل ماجرای مجتبی شکوری دربرنامه کتاب بازروبگیروببین واون راه حل رواجراکن قطعا این مشکلت حل میشه ببین آقای شکوری که قبلالکنت زبان داشته الان چطورمثل بلبل جلوی دوربین تلویزیون صحبت میکنه وبه کجارسیده حتما این برنامه روببین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که پنجاه روزه زایمان کردی قدم نو رسیدتون مبارک...شما گرمیجات بخور و حتما ازمایش کلسیم و ویتامین دی بده من خودمم همینطوری بودم حتی یکبار استخوان قلم پام بقدری ناگهانی درد گرفت که نمازهام را نشسته و بسختی میخوندم دکتر گفتند از کمبود ویتامین دی هست تا چند ماه هفته ای یک پنجاه هرار میخوردم تا خوب شدم در ضمن قدیمی تر ها میگفتن زن تازه زا تا بدنش گرم هست باید با یه روغن گرم خوب مشت و مال داده بشه و استخوناش ماساژ داده بشه تا دردهای استخوان بعداز زایمان سراغش نیان در ضمن چون زن تازه زا خیلی عرق میکنه بدنت را همیشه گرم نگه دار.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام نبات خانم دررابطه باخانم عزیزی که میخواستن اسم دخترشون روعوض کنن میخاستم بگم به همین راحتی اسم عوض نمیکنن من هم چندسال پیش پسرم دوسه ساله بود به خاطری اسمش رو وست نداشتیم رفتیم عوض کنیم آزمون پرسیدن به چه خاطر میخوایید اسمش بچه روعوض کنین گفتیم چون اسمشو دوست نداریم گفت نه به هیچ وجه اسمو عوض نمیکنیم مگر اینکه مشکل خاصی داشته باشید حالامنظورش چی بود نمیدونم.
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#حرف_حساب ✅
محبت به همسر
هر مردی باید بلد باشه همسرش رو از محبت سیر کنه و از طریق محبت خالص، رضایت و تعهد اونو در زندگی بیشتر کنه. اما این محبت لازمه به شکلی اعمال بشه که توقعات غیرمنطقی و زیاده از حد ایجاد نکنه.
داشتن ارتباط عاطفی با خانواده خود
هر مرد متأهلی باید ارتباط عاطفی و شایستهای با والدینش داشته باشه. مرد متعادل کسیه که به خاطر احسان به والدین همسرش رو اذیت نکنه و به خاطر امیال و گاه سیاستهای همسرش، نسبت به والدین و خانوادهای که در اون بزرگ شده بیعاطفه نشه.
متعهد و مدیر بودن
هر مردی باید به تعهداتی که قبل از ازدواج میده پایبند بمونه و مخارج زندگی خود و همسرش رو در حدمعقول و منطقی مدیریت کنه.
کمک در کارهای خانه
یک شوهر خوب باید در انجام کارهای خونه در حد معقول به حدی که همسرش تحت فشار نباشه، به او کمک کنه.
حمایت منطقی و معقول از همسر
مردها موظفند از همسران خود حمایت منطقی و معقول داشته باشند. این حمایت گاهی کلامی و گاهی عملیه اما این حمایت نباید به شکلی باشه که زن رو بر انجام کارهای نادرست دلیر کنه.
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#داستان_اشنایی 😍❤️
داستان آشنایی من یک جورایی داستان آشنایی با پدرخانومم هست
مدرسه که میرفتم بابام خیلی سخت گیر بود پولی که روزانه بهم میداد فقط اندازه کرایه تاکسی بود میگفت اگر میخوای چیزی بخری پیاده برو بیا
نمیدونم چرا فکر میکرد یکم بیشتر به پسرهاش پول بده میرن معتاد و کارتن خواب میشن
با خواهرم اینجوری نبود هرچی میخواست بهش میداد
منم عشقم این بود بعد مدرسه برم دم آبمیوه فروشی یک هویج بستنی معجونی چیزی بزنم عوضش برگشت و پیاده برم خونه که حدود چهل دقیقه پیاده راه بود
یک روز (حدودا چهارده سالم بود) که یک آب هویج بزرگ خورده بودم تو راه بدجوری مثانه ام بهم فشار اورد جوری که نمیتونستم قدم از قدم بردارم اومدم برم توالت مسجد دیدم درش بست است پشت مسجد یک کوچه قدیمی بن بست بود سریع رفتم توش آخرین خونه از سطح زمین دوتا پله پایین تر بود از اون خونه های قدیمی با دق الباب بود
سریع تا کسی نبود کشیدم پایین رو به پله ها مشغول شدم
نمیدونم چرا فکر کردم خونه متروکه است یهو در خونه باز شد یک اقایی بود با پیرهن سفید
من تا اومدم جلوی خودمو بگیرم از زیر سینه اش نجس شد تا نوک پاش شانس اورم بهتش زده بود من شلوار به دست شروع کردم بع دوییدن وسطهای کوچه مثل اردک داشتم میدوییدم و همزمان شلوارمو میکشیدم که از پشت یک چیزی محکم خورد تو سرم
من پخش زمین شدم نوک دماغم و چونم پوستش کلا رفت صورتم زخم و زیلی و خونین و مالین شد
سریع پاشدم دیدم یارو کفششو دراورده پرت کرده سمتم خودشم داره لی لی کنان میاد دنبالم
دید صورتم زخم شده دیگه دنبالم نکرد همون جا وایساد منم پاشدم در رفتم همون جوری رفتم خونه مامانم که دید گفت چی شده گفتم تو راه خوردم زمین تعریف نکردم چکار کردم
بابام که اومد مامانم خونش و کرد تو شیشه که همش تقصیر توعه به این بچه پول نمیدی پیاده میاد اینجوری میشه
خلاصه بلایی به سرش اورد که بعد اون بابام هر روز پول رفت و برگشت و خوراکیم میداد تهشم یه چیز میموند
سالها گذشت و من درسم تمام شد سربازی رفتم چند سال شاگردی کردم تا اخرش یک مغازه الکتریکی زدم دقیقا هم جلوی مسجد
همون ماه اول با یک دختر آشنا شدم یک روز گفت فیوزمون خرابه
آدرس گرفتم به عنوان برقکار برم درستش کنم تا آدرس داد دیدم ای وای این همون خونه است پرسیدم چند سال تو این خونه اید گفت خیلی سال مال بابابزرگم بوده
هیچی دیگه با ترس و لرز رفتم فیوز و درست کردم از این فشنگی قدیمی ها هم بود باباشم وایساده بود هی میگفت بلدی دیگه قبلا با اینا کار کردی یا نه
منم میترسیدم باهاش چشم تو چشم بشم منو بشناسه هرچند خیلی سال گذشته بود ولی بازم ترسش تو تنم بود دیدم نه خداروشکر نشناخت
یکی دو سالی با خانمم بودیم بعدم که رفتیم خواستگاری من همچنان این ماجرا رو برای هیچکس تعریف نکرده بودم
بچه اولمون که به دنیا اومد مطمئن شدم دیگه جا پام سفته یک روز به پدر خانمم گفتم حلال کن من بودم شاشیدم روت
گفت میدونستم همون اول از چشمات و جای زخم سر دماغت شناختم تو منو حلال کن اونجوری با کفش زدمت
بعدم برام تعریف کرد که تا چند روز از اینکه سر و صورتم همچین شده بود خوابش نمیبرده
خلاصه اینم ماجرای آشنایی من با پدرزنم😄
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 🌸🍃
سلام من ۱۵ ساله با همسرم ازدواج کردم بیماری صرع دارم از همون اول بهش گفته بودم. با مشکلاتی مواجه شدم که نتیجه اش این شد که همه عقلا حتی مشاور روانشناس گفتن این مرد ارزش زندگی کردن نداره ولی من این زندگی رو ادامه دادم. از نظر هوشی در سطح بسیار پایینیه. رفتار و حرفاش خجالت آوره از قیافشم معلومه مشکل داره. دیگه نمیتونم تحملش کنم. فهمیدن ساده ترین چیزها هم براش سخت است. چون بسیار دیر فهمه زیاد مشکل داریم و تو همه مشکلاتمون پای والدینشو به دعواها باز میکنه یا مثل دیوونه ها منو از خونه بیرون میکنه یا وسط خیابون تو شب رهام میکنه پیشش امنیت جانی ندارم. چطوری بدون طلاق میتونم تنبیهش کنم و سرجاش بنشونم بدون اینکه از خونم بیرون برم یا بچمو از من بگیره؟ در مورد دادن خرجی همیشه باید ازش بخوام. کارت بهم داده تا وقتی خونه ام خیالم راحته که کارت دارم ولی زمانی که لازم دارم میبینم یا خالی کرده یا تا یه مبلغ محدودی جلوش بازه بقیشو مسدود کرده. حرف زدنش رفتارش و پوشش تو خونه پیش بچم زننده و خجالت آوره. هیچی تو این زندگی به نام من نیست بیمه عمرم کرده ولی نقداً دستم خالیه. تو این ۱۵ سال اصلا به سرو وضع خونه نرسیده میتونست عوض کنه نکرده حتی تعمیر هم نکرده یه ماشین داره همش خرابه. از اینکه سوار اون قراضه بشم خجالت میکشم. جلوی جمع خانوادگی دراز کش میشینه و چندتا کتاب جلوش میزاره و چرت و پرت میگه. آبرویی برامون نمونده الان دخترم شماتتم میکنه که چرا اینو انتخاب کردی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام ببخشید خانواده من پنج نفره هست پدرم پنجاه سال مادرم چهل و هشت و یه برادر کوچیک تر از خودم دارم و یک برادر بیست و پنج ساله ..این برادر بزرگ من نمیدونم چرا آنقدر اذیت میکنه پدر مادرم و هی بهشون فحش میده تهدید به مرگ میکنه وسایل خونه رو میشکونه, قران رو بهش بی احترامی میکنه 😔
یه بار هی پول میخواد از بابام و میگه اگه ندی با چاقو بچه هاتو که یعنی من و داداش کوچیکم میشیم میکشه بقران دیوانه شدیم چند بار هم بخاطر مصرف گل گرفتنش اما پدرم تعهد داد دزدی میکنه بخدا کم آورده پدرم من خیلی نگران پدرمم من واقعا سنی ندارم پانزده سالمه هرشب از غصه سر به بالش میزارم پدرمم موهاش سفید شده واقعا میترسم داداشم بلایی بیاره
نمیشه یه کاری کرد بیان پلیس ببرتش زندان بخدا هرروز یه کار بدی میکنه کاری نمیشه کرد داداشم رو ببرن دیگه ولش نکنن
ایدی ادمین❤️👇
@nabat1389
#ستاره : عزیزای دلم لطفا سوالات رو بی پاسخ نزارید🙏❤️
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#درد_دل_اعضا 🌸🍃
#پرسش
سلام
یکساله و نیمه که ازدواج کردم و ۶ماه عقد بودیم . سنتی ازدواج کردیم و خواهربزرگه شوهرم منو بهش معرفی کرد.
مادرشوهرو پدرشوهرم هردو همسرانشون فوت کرده بودن که باهم ازدواج کردن و حاصلش همسر من و دوخواهرکوچکترش شد ، از ازدواجای قبلشون مادرشوهرم یه دختر داشت و پدرشوهرم 2پسر و 4دختر.
من فقط یه برادر کوچکتردارم
دختربزرگه مادرشوهرم با پسربزرگه پدرشوهرم ازدواج کرده، تمام مشکلات خانواده شون هم بابات همیناس.
پدرشوهرو مادرشوهرم همه جوره هوای اینارو دارن و ازبقیه هم به این عنوان که خواهربرادرتونن (ناتنی) سواستفاده میکنن
نزدیک 200میلیون پدرشوهرم زیرقرضای پسرشه و کشاورزی میکنه با این سنش. مادرشوهرمم هرچی داره خرج شون میکنن. پسرش الان که چهلو رد کرده هیچی تو زندگی اقتصادی نداره.
خواهرشوهرم خودش رو بزرگ و دانای خانواده میدونه، روضه خون مجالس مذهبیه و بقول خودش مشاور.البته بدون مدرک دانشگاهی. ولی زندگی خودش پر از مشکلاته.
از اول عقدمون هم چون خودش معرف بوده خودشو مسئول میدونه.
سر عقدمون خواهرش به مامانم گفته آرایشش خوب نبوده و داداشم دلزده شده ! ولی به دخترت نگیا! مامانمم اینقد داغون شده که با من درد دل کرد و گفت.
بعد خواهرش برای عروسی بردم گرونترین آرایشگاه شهر و خودشم همونجا بعنوان همراه آرایش کرد و 1میلیون هزینه رو دست شوهرم گذاشت. حتی یه مقدار پول که پدرشوهرم ریخته بود تو کارت برادرشوهرم برای خرج مراسم ما ، تو کارتشون مونده بود!
از این سواستفاده های مالی زیاد کرده نه فقط ما بلکه از هرکی بتونه دور و برش.
بعد جشن میگفت دیدین چقد خوشگل شد حالا!
حالام میگه چقد همدیگرو دوست دارن یعنی بخاطر کارای منه . شوهرم میگفت من چیزی نگفتم که اون تصور کنه پشیمون شدم بعد ازعقد.
#ادامه_دارد
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#درد_دل_اعضا 🌸🍃 #پرسش سلام یکساله و نیمه که ازدواج کردم و ۶ماه عقد بودیم . سنتی ازدواج کردیم و خوا
اون اصلا نمیدونست روابط نزدیکه بعد عقدما چقدره ،چون نشون نمیدادیم یا مخفی میکردیم .
زبونش به قربون صدقس ولی من بدبین شدم بهش.
شوهرم ضامن یکی دیگه از وامهای برادرش شده بود و یکسال نمیداد و هی هرچند ماه حقوق شوهرم قطع میشد تا داداشش میرفت باز وام رو تمدید میکرد ، هردفعه شوهرم میرفت امضا میزد با اخلاق افتضاح برمیگشت ولی هیچی نمیگفت به خودشون. مادرشو خیلی دوست داره خواهرو بچه هاشم همینطور ، ولی نمیتونه بهشون نه بگه یا ابراز کنه ناراحته.
خواهرش سرظهر شوهرم خسته از کار میومد زنگ میزد داداش میای بریم دنبال بچه ها از مدرسه بیاریمشون. شوهرمم میرفت .
مدام بچه ها رو میذارن خونه پدرشوهرم و میرن اینور و اونور .سالی دوبار میره کربلا. دقیقا اولین سالگرد ازدواجمون زنگ زده بود به مادرش که بگو داداش پسرم(14سالشه) ببره خونشون تا تنها نباشه(دستای پسرش از چاقو خط خطیه!)، فردا باباش از مسافرت میاد ، خودشم میخواست بره مراسم ، مادرشم به شوهرم گفت بدون اینکه نظر ما رو بخواد.
شوهرم براشون خونه سازمانی اجاره کرده به ضمانت خودش و من همش تنم میلرزه که اگه اجارشونو ندن از حقوق شوهرم کسر کنن . اول میخواستن بیان خونه ما بمونن تا وقتی شوهرم مدتی ماموریته، ولی شوهرم یه جور رد کرد، به من گفت نظرت چیه ؟ گفتم خانواده ۵ نفره بیان تو خونه تازه عروس ؟ اصلا هم خانواده ای نیستن که مراقب وسایل یا خونه باشن. هرجا میرن نابود میکنن اون خونه رو.
ما چند ماه بخاطر ماموریت شوهرم از شهرمون دور بودیم خداروشکر، ولی الان که میخوایم برگردیم توی استرسم که باز چه اتفاقای اعصاب خوردکنی در انتظارمه.
حتی بفکر افتادم تو گوش شوهرم بخونم انتقالی بگیره بریم شهر غریب زندگی کنیم تا ازشون دور بشیم.
لطفا کمکم کنید با این خواهرشوهر و خانواده شوهرم چیکار کنم ؟
ایدی ادمین❤️👇
@nabat1389
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#پاسخ_اعضا 🌸🍃
سلام و نور
الان که چالش گواهینامه رانندگی دارین کنارش هم چالش راننده هایی که بعد از سالها دنبال رانندگی رفته ن را قرار بدین🙏
منم مثل چندتا از خانوما که بعداز گواهینامه گرفتن و مهارت رفتن بازم نمیتونن به تنهایی رانندگی کنن،حساااابی گیر افتاده م و همسرم اولتیماتوم داده و داره به معضل خانوادگی تبدیل میشه😔
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام.در پاسخ به سوالی خانمی که همسرش ش راب مصرف میکنه و خیانت کرده،باید بگم که مردی که به این راه رفته نه پدر خوبی می تونه باشه و نه همسر خوب.مگر اینکه برگرده و توبه کنه.اسلام طلاق رو برای همین روزها گذاشته ولی از طرفی شما میگین نمیتونم طلاق بگیرم،پس باید روی خودت مسلط بشی فکر خودکشی رو از سرت دور کن و ب رای بچه هات مادر و پناهگاه محکم بشو .به ائمه متوسل شو از خدا کمک بخواه و این ذکر رو با تمام وجودت بگو
یا حمید بحق محمد
یاعالی بحق علی
یافاطر بحق فاطمه
یا محسن بحق الحسن
یا قدیم الاحسان بحق الحسین
امیدوارم خداوند نجاتت بده.موفق باشی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام براخانمی بچش دواسم داردخانم چه مشکلی ازهمین حالا بعضی موقع ها دخترت راسهیلاصدابزن باهاش صحبت کن بگودوتااسم داری خداراشکر بچه های این زمونه با هوش هستن من دخترم رقیه هست ولی توخونه ازبچگی یه اسم دیگه داره الان بااسم شناسنامه تومدرسه صداش میزنن مشکلی هم ندارد پسرم محمدعلی توشناسنامه ولی توخونه اسم دیگه داره البته پسرم آسم توخونه ایش خاص هست تومدرسه هم به اسم تو خونه صداش میزنن
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
روز بخیر 🌻🌞
#حدیث_عشق🌱
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••