eitaa logo
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
1.6هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
149 فایل
• گـروه‌فرهنگی‌رانــیا🌱 • هیئت‌دختـرانه‌بنات‌الزهـرا • استان البرز، پایگاه شهیدان پناهی ‌ جزتویاری‌نگرفتیم‌ونخواهیم‌گرفت برهمان‌عهدکه‌بستیم،برآنیــم‌هنوز(: جهت ارتباط با ما ، کانال شرایط رو مطالعه بفرمائید🦋: @ranyaa_313_shorot
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله" ... / روایت سوم. ۱۴۰۱/۱۲/۲۴چهارشنبه: ▫️شهدای هویزه_طلائیه_اردوگاه شهید باکری صبح زود به سختی از رختخواب دل کندیم و به سمت هویزه راه افتادیم. وقتی رسیدیم گرما مهمان جسم و جانمان شد! سفره‌ی صبحانه را کنار شهدا پهن کردیم. در همان لحظه صدای طبل و سنج گروهی شنیده شد و دست‌ها به سمت دوربین‌ها رفت...🙂 کنار یکی از مزارها پر از دخترها و پسرهای جوان بود که به نیت ازدواج آنجا جمع شده بودند! مزار شهید علی‌حاتمی بود که می‌گفتند حاجت ازدواج می‌دهد...😂 معروف‌ترین شهدای آنجا شهید سیدحسین علم‌الهدی و شهید علی حاتمی بودند؛ مزار بعضی از مادران شهدا هم همانجا بود... راوی درباره‌ی شهدای نخبه‌ی کشور حرف می‌زد. از دکتر آشتیانی و شهید حسن باقری بگیر تا حاج قاسم و خیلی از انسان‌های شریف و وظیفه شناس ایران...😍 بعد از شنیدن روایت زیبای آنجا به سمت طلائیه حرکت کردیم. وقتی رسیدیم سفره‌ی ناهار را در کنار اتوبوس ها انداختیم و مشغول شدیم...😋 یکی می‌گفت:طلائیه چه طلاییه😊راست می‌گفت! آنجا قشنگ و دلربا بود... یک طرف سازه‌های جنگی و طرف دیگر تاچشم کار می‌کرد آب بود و آب😍 کمی که راه رفتیم گوشه‌ای روی خاک‌های نم خورده نشستیم تا راوی بیاید و روایت را شروع کند. نم نم باران شروع شده بود. قبل از اینکه روایت را کامل بشنویم باران شدت گرفت... کسی چه می‌دانست روایت آن روز را قرار است عملا و به چشم ببینیم🥲 اشک و باران باهم مخلوط شده بود... باران چنان می‌بارید و باد چنان می‌وزید که انگار قصد سیلی زدن به ما را داشت... زیر پایمان گل شده بود و هرلحظه ممکن بود لیز بخوریم و به پایین پرتاب شویم...🤕 این روایت با همه ی روایت ها فرق داشت... از بقیه ی روایت‌ها فقط بعضی قسمت‌ها یادمان ماند اما این روایت به یادماندنی شد... گرچه سخت بود و وقتی به اتوبوس رسیدیم شبیه موش آب کشیده بودیم و قیافه ها درهم بود😂 اما خوش گذشت...😐 بعد از طی کردن این ماجراها به اردوگاه شهید باکری رفتیم...بعد از شام و نماز هم با یاد شلمچه‌ای که قرار بود امروز برویم اما به دلیل این اتفاق به فردا افتاده بود شب را به صبح رساندیم😊 ادامه دارد... @ranyaa_313
-الحمدلله- و سپاس خدایی را که تا او را صدا زنم، جواب می‌دهد!(: @ranyaa_313
بسم‌الله" به نام خدا، به یاد خدا، برای خدا :)
السلام‌علیک‌یامولای‌یاصاحب‌الزمـان-♡
‌ 💠 ذکر روز دوشنبه: یا قاضی‌الحاجات 💠