eitaa logo
راشِدون
165 دنبال‌کننده
987 عکس
176 ویدیو
13 فایل
اگردنیاراغاری‌تصورکنیم‌وماهمان‌انسانهای‌اولیه‌باشیم که‌کمی‌رشدکرده وصاحب‌تکنولوژی‌شده‌ایم، هنوزهم‌برای‌بقاواثرگذاری،به‌«نوشتن‌»نیازداریم. مهمان اتاق عملی ومعمارنویسنده‌‌ای هستیدکه جهان معمولی وفهم ناکاملش رابه کلمه تبدیل می‌کند. شیعه‌ی‌مولاعلی|همسر|مادر
مشاهده در ایتا
دانلود
ارزیابی این هفته و برنامه‌ی هفته‌ی بعد رو نوشتی که داری میری بخوابی؟ :) +جمعه‌های دوست‌داشتنی❤️
ترکیبِ برنده تا بینهایت..
هر روزِ ما، نمونه‌ی کوچکی از کلِ زندگی‌ ماست.. :)
نمیدونم اینو یادگرفتم و اثر تربیتیه یا جایی توی ذات و شخصیت و درونم وجود داره که در لحظه ریز بشم، بهتر ببینمش، لذتشو مزه مزه کنم و با همه وجودم در اون لحظه حاضر بشم و زندگی کنم. معمولا برای آدما عجیبه وقتی منو بیشتر میشناسن. دیگه واکنش هاشون برام عادی شده. اما حقیقت اینه که به نظرم زندگی خودش به اندازه‌ی کافی سختی و رنج داره. سخت گرفتن های الکی، فقط باعث میشن لحظاتمون سخت تر از حالت معمول بگذرن. بیخودی سختش نکن. توی چهارچوب الهی راااحت باش و راحت بگیر. +وقتی با دوتا بلال، ساحل نشینی زیر نور ماه کامل و حرف زدن حالمون عوض میشه، چرا دریغ کنیم؟ :) + شرایط یکسان نیست. نکته اینجاست که فرصت ها و امکانات رو از دست ندیم. نکته رو بزن.
بچه خیلی استرس داشت و بی بهونه میزد زیر گریه. برای آروم شدنش همکارم بهش گفت ببین عزیزم ما اینجا اصلا آمپول نداریم! و من فقط برای یک لحظه سرمو برگردوندم سمت راست. روی دستگاه بیهوشی رو نگاه کردم و سعی کردم جلوی خنده امو بگیرم. ایشالا که خدا ما رو میبخشه..🚶🏻‍♂
4_5823215538653893054.mp3
3.71M
موسیقی کاتالیزورم است برای زمانی که میخواهم نوشته ای هوا کنم.
درد انگشتان دست، تاول روی انگشتم، گرفتگی عضلات کتف، کمر و پاهام تحت تاثیر ۶ ساعت پیوسته سرپا بودن حین عمل و فشار جراحی ارتوپدی سنگین امروز بهم اجازه نمیده که نوشته‌ی مربوط به شیفت امروز رو کامل کنم. میخواستم از امروزی بنویسم که برای اولین بار به دست هام غبطه خوردم. دست های خوشبخت من! با اینکه به محض رسیدنم به منزل یعنی ساعت ۱۶ تا ساعت ۱۹ از خستگی بیهوش بودم، اما در حال حاضر هم در خودم نمی‌بینم که پشت گوشی یا لپتاپ بنشینم و یادداشتم رو کامل کنم. نیاز دارم دراز به دراز بیفتم و بازم بخوابم. مخصوصا که فردا لانگم و میدونم که لیست عملمون زیاده و روز شلوغی خواهیم داشت. شاید فردا کامل و ارسالش کنم. کاش تا فردا جزییات احوالات امروزم یادم بمونه. همین. شب بخیر.
4_5969956098503871497.mp3
7.47M
نصیبِ عاشقان در ، جز غم نیست... غمِ شان وُصول است! و در این وصول جز آتش (سوختن) و نَم (گِریستَن) نیست... ❞ عَبهَرُ العاشِقین
به داخل که قدم گذاشتم تمام خاطرات از جلوی چشمانم عبور کردند.. از پیاده روی های صبحگاهی دوران کنکور تا روزهای ابتدایی کرونا. غم ها و اشک ها و دلتنگی ها، روضه ها، جشنها و بدو بدو ها با همه عدم همکاری ها و کمبود امکانات، گفتگو با مردم تا ۹, ۱۰ شب برای شرکت توی انتخابات، پخش آنلاین مناظرات، فحش خوردن ها، خواهش ها و تمناها، روستا گردی ها و ... یاد باد آن روزگاران یاد باد.. +شهدای گمنام لاهیجان + مریم! تو اینجایی و میبینی. اون روزها، آشنایی و رفاقت با تو رو برام به ارمغان آورد. خداحفظت کنه واسم.
آقای منتظری! یادآوری مسیر زندگی شما به مثابه‌ی یک تلنگره که بیشتر مواظب باشیم و نگران. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.. روحت شاد!
دعاگو بودیم و به نیابتتان نماز خواندیم و هدیه کردیم به عمه جان و الحمدلله خیرا کثیرا.