راشِدون
#علی جآنم من به فدای اسمت تو یا مَن اِسمُهُ دَوایی...♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آینه
- استرس دارم برای امتحاناتم. یچیزی بگو آروم شم.
+ آدم وقتی بدونه مُسَبِبُ الاَسباب
و سبب سازِ بی سبب، با اوست
و تلاشش رو انجام بده
دیگه نتیجه براش مهم نیست...
یا میشه یا نمیشه.
اگه بشه که به مراد رسیده
اگه نشه هم خدا از عاقبتِ امور آگاهی داره
و البته اگه برای خدا و مبارزه با دشمن
درس خونده باشه، جهاد کرده دیگه..
پس در هر دو صورت پیروزه.
مولاعلی توصیه به صبرِ قاطع کرده.
ریلکس کن بابا ! :)
- تقلب کنم چی؟
+ حالا تقلب هم کردی. خب تهش چی؟
اون مدرک و قبولیِ با تقلب به دست اومده
چه ارزشی داره؟
برکتی نداره اگه چیزی با تقلب به دست بیاد...
اگه چیزی سخته، خب مسیرتو عوض کن و
مسیری که طاقتشو داری پیش بگیر
اگه با یه مقدار تلاشِ بیشتر و تنبلی نکردن
میتونی پیش بری، بیخیالِ این کارا شو ...
فکر میکنی تهش به چه دستاوردی میرسی
جز اینکه از راه غلط به مقصد رسیدی؟
اونی که خودش خونده ۱۴ گرفته با
کسی که تقلب کرده ۱۷ گرفته
بعد از چند سال چه فرقی دارن؟
هیچی!
جز اینکه
اولی جوابی به خدا نمیده
آمّا
دومی باید جواب پس بده...
#آینه
4_5789903785191018160.ogg
93.6K
میانِ رَبَّنا آمد به جایِ ذکر
ناگه نامِ تُو ♥️
#علی
راشِدون
جراح: عه این قسمتش چیشد؟ اِدد: اا فکر کنم که... جراح: اگه نمیدونی بگو نمیدونم. اِدد: نمیدونم :) جر
نقله از مرحوم میرداماد که
بودجهای از طرف شاه عبّاس براش
برقرار شده بود که حوزۀ علمی تشکیل بده.
شاه عبّاس یه جاسوسم گذاشته بود که
بهش خبر بده در اونجا چه اتّفاقایی میافته.
یه روز این جاسوسه دید که جناب میر داماد
به بعضی از سؤالا پاسخ میده
اما در پاسخ به بسیاری از سوالا میگه:
نمیدانم..
جاسوسه ناراحت شد و گفت:
شما این مقدار زیاد از بودجه رو
مصرف میکنین که بدانید!
میر داماد جواب داد:
این پولی که من از شاه عبّاس میگیرم
برای چیزهاییه که میدانم،
اگه بخواد پول چیزیو که نمیدونم
بده بهم، صد خزینۀ شاه عبّاس هم
کفایت نمیکنه ! :))
حالا این یعنی چی؟
یعنی:
لاَ يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ
إِذَا سُئِلَ عَمَّا لاَ يَعْلَمُ
أَنْ يَقُولَ لاَ أَعْلَمُ
وَ لاَ يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ
إِذَا لَمْ يَعْلَمِ اَلشَّيْءَ
أَنْ يَتَعَلَّمَهُ..
اگر از يكى سؤال كردند و نمىداند،
شرم نكند و بگويد نمىدانم،
و كسى در آموختن آنچه نمىداند، شرم نكند..
❞مولا #علی، نهجالبلاغه، حکمت ۸۲
یعنی اساسا حجم چیزایی که نمیدونیم
از چیزایی که میدونیم
خیلی بیشتره..
و این خجالت نداره.
ابن جوزی، یکی از خطبای معروف زمان خودش،
رفته بود بالای منبری که سه تا پله داشت
و برای مردم صحبت می کرد.
خانومی از پایین منبر بلند شد
و مسئله ای ازش پرسید.
ابن جوزی گفت : نمی دونم.
خانومه گفت:
تو که نمی دونی چرا سه تا پله
بالاتر از دیگران نشستی ؟😒
ابن جوزی گفت:
این سه تا پله که من بالاتر نشستم
به اون اندازه ایه که
من می دونم و شما نمی دونید،
بنابراین به اندازهی معلوماتم بالا رفتم.
اگه به اندازهی مجهولاتم می خواستم بالا برم،
لازم بود که یه منبری درست کنم که
تا فلک الافلاک بالا می رفت... :))