eitaa logo
راشِدون
165 دنبال‌کننده
988 عکس
176 ویدیو
13 فایل
اگردنیاراغاری‌تصورکنیم‌وماهمان‌انسانهای‌اولیه‌باشیم که‌کمی‌رشدکرده وصاحب‌تکنولوژی‌شده‌ایم، هنوزهم‌برای‌بقاواثرگذاری،به‌«نوشتن‌»نیازداریم. مهمان اتاق عملی ومعمارنویسنده‌‌ای هستیدکه جهان معمولی وفهم ناکاملش رابه کلمه تبدیل می‌کند. شیعه‌ی‌مولاعلی|همسر|مادر
مشاهده در ایتا
دانلود
محرمی نیست وگرنه که خبر بسیار است رمقِ ناله، کم و کوه و کمر بسیار است ای ملائک که به سنجیدنِ ما مشغولید بنویسید که اندوهِ بشر بسیار است ساقه‌های مژه‌ام از وَزِشِ آه نسوخت شُکر، در جنگلِ ما هیزمِ تر بسیار است سفره‌دارِ توام ای عشق! بفرما بنشین.. نانِ جو، زخم و نمک، خونِ جگر بسیار است هر کجا می‌نگرم مجلسِ سُهراب‌کُشی‌ست آه از این خاک، بر آن نعشِ پسر بسیار است پشت لبخندِ من، آیا و چرایی نرسید پشت دلتنگی‌ام اما و اگر بسیار است اشک، آبادیِ چشم است بر آن شاکر باش هرکجا جویِ روانی‌ست، کَپَر بسیار است سال‌ها رفت و نشد موی تو را شانه کنم چه کنم دوروبرت شانه به سر بسیار است ❞حامد عسکری
4_5785135181786518602.mp3
2.67M
بلعجبی نگر که من با همه لاف عاشقی یار ندیده، واله‌ام ! مِی نچشیده، بی‌هُشم ! - این قطعه را حین کفن و دفنم پخش کنید..
برای امشب: - غسل - جوشن کبیر. - نماز دو رکعتی (هر رکعت حمد و هفت توحید و بعد از پایان نماز، ۷۰ مرتبه استغفرالله و اتوب الیه). - استغفار تا پای جان.. - لعن به دفعات - یکبار واقعه، یکبار توحید، هفت بار یا الله. - خواندن سوره‌های عنکبوت، روم و دخان. - ۱۰ دور تسبیح سوره قدر. - دعای فرج (اللهم کن لولیک) به دفعات.. - مناجات التائبین - زیارت عاشورا - صلوات ضراب اصفهانی به دفعات... -دعای سیفی صغیر - قرآن به سر - نماز استغاثه به حضرت زهرا - دعا برای عزیزانمون
شاید این آخرین جوشن کبیر عمرمون باشه..
در سال جدید بندگی و زندگی‌مون به ما اذن حضور و حرکت مداوم در میدان بده نخواه که ما رو در توقف ببینی نخواه که از میدان جا بمونیم نخواه دورت بگردم.. برامون بنویس: گزیدم از میانِ مرگ‌ها این‌گونه مُردن‌ را: تو را چون جان فشردن در بر، آن‌گه جان سپردن را...
انت کما احب و اجعلنی کما تحب..
این جسم‌های درب و داغونمون به درد یه شب احیا نمیخوره و کم میاره... ما چطوری برای امام زمان بجنگیم؟ قو علی خدمتک جوارحی.. .
عزت روزیمون کن.. شیعه در تمام تاریخ مظلوم بوده، اما نپسند شیعیان مولا رو تحقیر کنن... معز المومنین رو برسون..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدم رفتم جنوب میگم حالا که تا اینجا اومدیم، از مرز رد شیم یه سر بریم نجف... رفتیم نجف، اولِ سوق الکبیر نجف وایسادم اونجایی که اولین بار نگاهت میخوره به گنبد گوشی رو برداشتم زنگ زدم به یکی از رفقا. گفتم اینجا به یادتم. بعدش رفتیم داخل خیلی خلوت بود توی صحن نشستیم یه کم دیدم در حرم بازه و دور ضریح هیچکس نیست ولی چون دم غروبه ، دیگه دارن میبندنش. بدو بدو خودمو رسوندم دم در. به عربی با نگهبانش صحبت کردم و راضیش کردم که بذاره بریم تو. تا راضی شد، بدو بدو رفتم سمت ضریح و خودمو پرت کردم سمتش، چشمامو بستم، تو بگو انگار که رفته باشم تو بغل مولا..... های های زدم زیر گریه... و یادمه که اون لحظات به این فکر میکردم که من دو ساله که میام نجف، درِ حرمتو میبندن و نمیتونم بیام زیر قبه‌.. یادمه اینقدر از شدت گریه ضعف کرده بودم که گفتم یا مولا همینجا اگه جونمو بگیری، من راضی‌ام... آه یا مولا.. دوش خود را سر به دامان‌ِ تو می‌دیدم به خواب کاش می‌مردم، چرا بیدار کردم خویش را ؟...
ضیاءُ البَصَر مِنَ الاِنسان، مِن عَلی... نور و روشناییِ چشمِ انسان از نورِ آفریده شد... ❞رسول الله
: بغض قورت دادن، روزه را باطل می‌کند؟....
ریپلایِ تراز...