eitaa logo
روزنوشت های د.رسول محمدزاده
2.6هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
103 فایل
سخنرانی ها، نوشته ها و گزیده های د.رسول محمدزاده (موسس مدارس قرآنی آیات) تماس با بنده: @rasoul6236
مشاهده در ایتا
دانلود
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆ایشون همان پیرمردیست که با حاج آقا بهلول با طی الارض به کربلا رفتند.... از زبان خودش بشنوید؛ نوش جونتون ، گوارای روح تون بنده رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نذارید.التماس دعا، یاعلی مدد 🏴 @rasooll_ir
روزنوشت های د.رسول محمدزاده
👆ایشون همان پیرمردیست که با حاج آقا بهلول با طی الارض به کربلا رفتند.... از زبان خودش بشنوید؛ نوش
. : سلام دکتر جان پیرمرد کلیپ شما،عبد صالح خدا،آشیخ عبدالحسین لباف زواره ای بودند خود ایشون هم کرامات عجیبی داشتند و طی طریق مسئله ای پیش پا افتاده ای برایشان بود دو سال پیش هم مرحوم شدند
راجع به سخنرانی هیات دانش آموزی سلام آقای محمدزاده قبول باشه امروز کتاب نبرد حق و باطل شهید مطهری روی زمین بود و عباس دیدش، بلند گفت عهه..نبرد حق و باطل؟! از آقای محمد زاده گرفتین؟ منم از ماجرا دقیق خبر نداشتم چون عباس با پدرش و خواهرش میومدن هیئت. گفتم نه مامان. چه‌طور مگه؟ آقای محمدزاده تو هیئت راجع بهش صحبت کرد. می‌خوای برات توضیح بدم؟ دیگه شروع کرد. یه ساعت داشت ارائه می‌داد. در مورد گرگ و‌گوسفند و لباساشون که عوض میشه و...؟ بجای گرگ مردم به گوسفند حمله می‌کنن... گفتم خوب چه‌طور میشه تشخیصشون داد؟ فکر کنم دیگه همش تو‌حیاط بودی باقیش رو‌متوجه نشدی. گفت نه داشتم میشنَویدم.😐 باطل همش دنبال شادی و منفعت طلبی! هستش. مثل کارتون پینوکیو سوار چرخ و فلک میشن میرن بالا میان پایین هیچ قدمی بهشون اضافه نمیشه😄 شب خوابیدن بلند شدن دیدن خر شدن. زمان پیامبر یکی به ابوذر فکر می‌کنم گفت همش که نباید دنبال بازی باشی. آقای محمد زاده یه بازی انجام داده بود که توش به اونایی که الله اکبر می‌گفتن شلیک می‌کرد بعدش به خودش اومده بود که نباید اونا رو بزنه... خلاصه کلی توضیح داد. منم کلی سؤال ازش پرسیدم؟ اینکه یعنی بازی خوب نیست؟ شادی چی؟ اونم جواب داد بهم. فهمیدم که کلا قضیه رو گرفته. جالب بود که گفت فقط خودشون الکی شادن ولی بقیه رو ناراحت می‌کنن. و آخرش هم پرسید به علمت اضافه شد؟ تازه قبل از خواب هم برای ما امشبی را شه دین در حرمش مهمان است رو‌ خوند.. ازتون بسیار ممنونم. گاهی وقتا پیش میاد در بعضی موارد، حرفی که ما شاید ده‌بار بهشون می‌زنیم با یه بار گفتنِ شما بهتر تو ذهنشون جاگیر میشه. ان شاء الله که عاقبتتون بخیر باشه قطعا در آینده این بچه‌ها تاثیر گذار خواهد بود. اجرتون با سیدالشهداء
آخرین تصویر از هیات شبهای محرم ۱۴۰۳ امسال سال هفتم یا هشتمی بود که در خدمت این هیات بزرگوار هستم. در سالهای نخست بچه های این هیات که به عشق شان می آمدم، دانش آموز دبیرستانی بودند و الان در حال اتمام ارشد شان در بهترین دانشگاه های تهران هستند. از دو سال قبل پیشنهاد و البته درخواست داده ام که برای سال بعد سخنران (خودم) را تغییر دهیم. هر دو سال قبل مخالفت جدی شد ولی امسال بنای جدی دارم این تغییر را انجام دهیم تا لا اقل تنوعی در فضای جلسه باشد. پسرم علی هم از مخالفان جدی است. میگه این کار شما یه جور نامردیه ☺️ ولی من فکر می کنم باید هوایی تازه بدمد @rasooll_ir
📣 این آمار معنادار را دریابیم!/از هر 5 ازدواج 2 مورد به جدایی ختم می‌شود/ نسبت طلاق به ازدواج به ۴۲٪ رسید مسائل و مشکلات اجتماعی، در هر جامعه‌ای وجود دارند و از ماهیتی چندبُعدی برخوردار هستند. اینکه نگاه جزیره‌ای به آن ها داشته باشیم و صرفا این دسته از چالش‌ها را در حوزه اجتماعی تحلیل و واکاوی کنیم، چندان درست نیست. بلکه مولفه‌های مختلفی در به اوج رسیدن و یا بروز و ظهور این مشکلات ایفای نقش می‌کنند. در این چهارچوب، کشورمان ایران نیز به نحوی مشابه با مسائل و مشکلات اجتماعی مختلفی دست به گریبان است که صاحب نظران و کارشناسان امر در قالب مطالعات و پژوهش های علمی خود سعی در ارائه راهکار برای آن‌ها داشته و دارند. در این راستا، به تازگی شاهد انتشار یک آمار معنادار در کشورمان بوده‌ایم که توجهِ مسوولان امر را می‌طلبد. مرکز آمار ایران به تازگی در گزارشی اعلام کرده که در سال 1402، 481 هزار و 394 مورد ازدواج ثبت شده که از این میزان در مقایسه با سال 1401 از کاهش بیش از 8 درصدی خبر می‌دهد. مرکز آمار ایران نسبت طلاق به ازدواج در کشورمان را 42 درصد اعلام کرده است (در سال 1402 شاهد 202 هزار و 483 مورد طلاق بوده‌ایم). این بدان معناست که از هر 5 ازدواج 2 مورد به جدایی ختم می‌شود. در واقع، آمارهای مرکز آمار حاکی از این هستند که هم با کاهش میزان ازدواج در کشورمان رو به رو هستیم و هم آمارهای طلاق نیز در ایران در وضعیت نامناسبی قرار ندارند. موضوعی که در صورت تداوم می‌تواند حامل پیامدهای منفی اجتماعی برای کشورمان باشد. به نظر می‌رسد که مشکلات و چالش‌های اقتصادی، اصلی‌ترین مولفه‌ها و متغیرهایی هستند که در ازدواج نکردن جوانان و یا رخداد طلاق در زندگیشان در شرایط کنونی از نقشی مهم برخوردار هستند. به بیان ساده‌تر، سخت‌تر شدن معیشت افراد و شرایط نه چندان مطلوب اقتصادی، عرصه را بر آن‌ها تنگ می‌کند و در نهایت، خود مجموعه‌ای از دیگر مشکلات را خلق می‌کند که این مساله می‌تواند به افزایش آمارهای طلاق در کشورمان ختم شود. با این همه، باید بپذیریم که مسوولان امر نیز با توجه به انتشار دقیق آمارهای مطرح در حوزه ازدواج و طلاق و آشکار شدن روندهایی خاص در این رابطه، نتوانسته‌اند سیاست‌های موثری را در دولت‌های مختلف برای چالش‌ها و مشکلات در رابطه با موضوع مذکور در دستور کار قرار دهند. چالش کاهش آمار ازدواج در ایران و در عین حال بالا ماندن آمار طلاق در کشورمان وضعیتی فرسایشی پدید آورده و سبب شده تا اصلِ چالش باقی بماند و در برهه‌هایی حتی به سمت بدتر شدن نیز حرکت کند. این واقعیت توجه بهتر و بیشتر مسوولان امر و جریان حکمرانی در کشورمان را طلب می‌کنند. @rasooll_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ترامپ چگونه از مرگ حتمی نجات یافت؟ ▪️ دونالد ترامپ، نامزد ریاست‌جمهوری آمریکا، چند روز قبل مورد سوءقصد قرار گرفت. در این ویدیوی شبیه‌سازی‌شده می‌بینید که حرکت سر ترامپ هنگام سخنرانی چگونه او را از مرگ حتمی نجات داده است. @rasooll_iri
. اهالی نیشابور برای موسی بن جعفر علیه السلام وجوهات شان که شامل سکه های طلا می شد را فرستادند. شطیطه چهار سکه درهم سیاه فرستاد با یک کلاف نخ. فردی که به نمایندگی از اهل نیشابور به مدینه رفته بود، وجوهات را تحویل امام داد. حضرت نگاه به سکه ها کرد، کیسه، کیسه، کیسه طلا. حضرت فرمود: من قبول نمی کنم، ما نیازی نداریم، اینها را به صاحب شان برگردانید. حضرت فرمود: دیگر چیزی نیست؟ مرد نیشابوری گفت نه. بار دیگر امام فرمود: خوب فکر کن. مرد نیشابوری گفت بله، یک زنی وقتی من می خواستم بیایم یک کلافی داد و چند تا درهم سیاه، چون قابل شما را نداشت؛ من رویم نشد بیاورم. امام فرمود: همان را بیاور. حضرت سکه سیاه و کلاف را برداشت. بعد به او فرمود: بلند شو؛ رفتند یک مقداری پارچه آوردند، یک مقدار پول، گفت این را بده به آن خانم؛ بگو این پارچه از پنبه ای بود که ملک اجدادی ماست و خواهرم حکیمه به دست خودش این پنبه را رشته و این پارچه را بافته. این را دادم برای کفنت. از وقتی که این پارچه به تو می رسد تا وقتی این پول را مصرف کنی در حیات هستی. مقداری می ماند برای خرج بقیه مقدمات کفن و دفن. به او سلام برسان و بگو روز رفتن تو ما می آییم، و من بر تو نماز می خوانم. این فرد می گوید من برگشتم نیشابور. وقتی برگشتم همین هایی که پول طلا داده بودند، از امام موسی بن جعفر علیه السلام برگشته بودند و «واقفی» شده بودند و به عبدالله افطح رجوع کرده بودند. طبیعی بود که احساس می کردند پول شان هدر رفته اگر حضرت قبول کرده باشد. وقتی پول را به ایشان دادم خوشحال شدند که پول شان به ایشان برگشته. رفتم سراغ شطیطه، پارچه و سکه ها را به او دادم، سلام آقا را رساندم. [گفتم] درهم ها را تحویل گرفتند و آقا دعا کرد. من روزشماری می کردم ببینم این زن کی فوت می کند. روز نوزدهم شطیطه فوت کرد و من به علما گفتم حضرت مال هیچکس را قبول نکرد الا این زن. تجلیل عجیب و تشییع پرشکوهی از او شد و من می خواستم بدانم چه کسی بر او نماز می خواند. علما به صف ایستاده بودند، همه به صف ایستاده بودند، یک دفعه دیدم موسی بن جعفر علیه السلام آنجا حاضر شد؛ تکبیر را گفت و نماز را خواند و اینها هم گفتند شاید یکی از علما برای یک شهر دیگر بوده، آمدند جلو به احترام او. هیچکس نفهمید کی بود. حضرت نماز را بر او خواند. وقتی نمازش تمام شد، به من یک نگاهی کرد یعنی یادت آمد من وعده دادم؟ عملی کردم. زبانم بند آمده بود که حرفی بزنم. این دستگاه امام زمان است. سکۀ طلای آنها را نمی پذیرد اما کلاف آن زن را می پذیرد و شما می خواهید پذیرفته شوید. دستگاه پذیرش او دستگاه دقیقی است. ممکن است یک سرباز صفر شما را قبول کند، اما یک فرماندۀ بزرگتان را قبول نکند. ممکن است یک بی اسم و بی شهرت و بی عنوان و کفش بردار و آب بده و جاروکش و فرد بی قابلیتی را بپذیرد و خدمات او را قبول کند، اما یک معروفِ مشهورِ پر سابقۀ همه چیز تمام را قبول نکند. @rasooll_ir