🔻زندگینامه امام خمینی
💐قسمت بیست وششم
همانجا برای حاضران سخنرانی و از جدّی شدن مبارزه صحبت کردند. "دستگاه جبار با دست زدن به این فاجعه، شکست و نابودی خود را حتمی ساخت. ما پیروز شدیم؛ ما از خدا میخواستیم که این دستگاه ماهیت خود را بروز دهد و خود را رسوا کند." امام در سخنرانی روزهای بعد خود از سکوت بزرگان گلایه می کنند:"امروز سکوت، همراهی با دستگاه جبار است". روز بعد بیانیهای را منتشر میکنند و به صراحت از علما میخواهند که تقیّه را رها کنند و میافزایند: "من اکنون قلب خود را برای سرنیزههای مامورین شما حاضر کردهام."
در مدت باقی مانده به محرّم یاران امام مردم شهرهای مختلف در سراسر ایران را برای اعتراض به حکومت سامان میدهند. این در حالی بود که حکومت مقابله خود را شدّت بخشیده بود. امام از نخستین کسانی هستند که درباره خطر اسرائیل هشدار میدهند.
در شرایطی که ساواک از سخنرانان برای عدم تعرّض به شاه و اسرائیل تعهّد گرفته بود، امام در عاشورای سال ۱۳۴۲ در سخنرانی خود به شدّت به شاه و دخالتهای اسرائیل انتقاد کردند. همان شب امام دستگیر شدند و از قم به تهران اعزام شدند. این موضوع باعث قیام در تهران و ورامین شد. خبرها حکایت از احتمال اعدام امام داشت بنابراین سیل اعلامیهها، تلگرافها و نامهها از سوی مراجع داخل و خارج و شخصیتهای ملی و مذهبی، دستگاه حاکم را محاصره کرده بود. این فشارها باعث آزادی امام و انتقالشان به منزلی در تهران در ۱۲ مرداد ماه شد.
#زندگینامه_امام_خمینی
#تولیدی_عس_کردستان
#شهرستان_سنندج
#قسمت_بیست_و_ششم
⭕️مهدویت قسمت دوم
✅امام خمینی مسئله مهدویت را یک موضوع تاریخی و سیاسی نمیداند، بلکه وجود حضرت مهدی (علیهالسّلام) و ظهور ایشان را کامل کننده مقصد انبیاء (علیهمالسّلام) در اجرای عدالت در تمام عالم و در مراتب انسانیت میشمارد و این مطلب که امام عصر (علیهالسّلام) با وجود ظلم و فساد در جامعه ظهور میکند را نقد میکند و معنای حقیقی انتظار مهدویت را در اسلام، معنای جدید و مخالف با سکوت میداند و معتقد است، حضرت با ظهور خود، انحرافها در نفوس، اخلاق، اعمال و عقاید اشخاص را به مرتبه اعتدال و صراط مستقیم برمیگرداند.
امام خمینی معتقد است امام عصر، ولی الله و واسطه فیض و عنایات حق تعالی است و انسان کاملی است که صاحب ولایت مطلقه الهی و تداوم بخش رسالت انبیای الهی و سر امتداد لیله القدر است.
به اعتقاد امام خمینی یکی از ویژگیهای منجی بشریت، تحقق حکومتی است که در آن، مستضعفان وارثان زمین باشند که تمام احکام اسلام در آن اجرا میشود
و یکی از اهداف مهدویت و مهدی موعود (علیهالسّلام)، ایجاد جامعهای است که در میان افراد آن، آیین برادری حکمفرما است و اختلافی در میان نیست.
#مهدویت
#ظهور_قائم
#ترویج_مهدویت_وانتظار
#تولیدی_عس_کردستان
#شهرستان_سنندج
#قسمت_دوم
✅آسیبشناسی مهدویت؛ مدعیان مهدویت، خرافات و بدعتها
از جمله مسائلی که بیانگر اهمیت «مسئله مهدویت» است، این است که در طول تاریخ، به نام کسانی برخورد میکنیم که با جعل و تطبیق نام «مهدی موعود» بر خود، و یا اطلاق این عنوان از سوی دیگران به آنها، داعیههای بزرگی داشته، یا برای آنها قائل بودند که این خود یکی از ادله مهم در اصالت مهدویت است. مهمترین ویژگی این ادعا آن است که پیروان آنها، قائل شدهاند که آنها نمردهاند و در جایی نسبتا نامعلوم در جهان زندگی میکنند و در آینده، ظهور خواهند نمود و بر ظالمان غلبه پیدا کرده و دین خود را در جهان گسترده خواهند کرد.
اطلاق مهدی موعود بر اشخاص، از همان دوران صدر اسلام آغاز شده است و به نظر میرسد اولین نفری که وی را مهدی خواندند، محمد حنفیه، پسر امام علی(ع) است که از سوی کیسانیه، «موعود» خوانده شده است. این فرقه اعتقاد داشتند محمد حنفیه مهدی موعود است و پس از مرگ او، ادعا کردند که او هرگز نمرده است، بلکه در کوه رضوی که در نزدیکی مدینه است، در میان دو شیر قرار گرفته، که حافظ و نگهبان او هستند.
پس از محمد حنفیه، اشخاص دیگری بودند که یا خود را مهدی میخواندند یا اینکه پیروانشان، به آن افراد، مهدی میگفتند. مهمترین این افراد، محمد بن عبدالله محض، عبیدالله المهدی فاطمی، اسحاق سبتی، غلام احمد قادیانی، علی محمد شیرازی و مهدی سودانی است.
#مهدویت
#ترویج_مهدویت_و_انتظار
#ظهور_قائم
#تولیدی_عس_کردستان
#شهرستان_سنندج
#قسمت_سوم