هدایت شده از روابط عمومی پلیس
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_سی_و_پنجم
💠 ابوالفضل از خستگی نفس کم آورده و دلش از غصه غربت #سوریه میسوخت که همچنان میگفت :«از هر چهار تا مرز اردن و لبنان و عراق و ترکیه، #تروریستها وارد سوریه میشن و ارتش درگیره! همین مدت خیلیها رو که دستگیر کردن اصلاً سوری نبودن!»
سپس مستقیم به چشمان مصطفی نگاه کرد و با خنده تلخی خبر داد :«تو درگیریهای حلب وقتی جنازه تروریستها رو شناسایی میکردن، چندتا افسر #ترکیهای و #سعودی هم قاطیشون بودن. حتی یکیشون پیشنماز مسجد ریاض بود، اومده بوده سوریه بجنگه!»
💠 از نگاه نگران مصطفی پیدا بود از این لشگرکشی جهانی ضد کشورش ترسیده که نگاهش به زمین فرو رفت و آهسته گفت :«پادشاه #عربستان داره پول جمع میکنه که این حرومزادهها رو بیشتر تجهیز کنه!»
و دیگر کاسه صبر مادرش هم سر رفته بود که مظلومانه از ابوالفضل پرسید :«میگن آمریکا و #اسرائیل میخوان به سوریه حمله کنن، راسته؟» و احتمال همین حمله دل ابوالفضل را لرزانده بود که لحظهای ماتش برد و به تنهایی مرد هر دردی بود که دلبرانه خندید و خاطرش را تخت کرد :«نه مادر! اینا از این حرفا زیاد میزنن!»
💠 سپس چشمانش درخشید و از لبهایش عصاره #عشقش چکید :«اگه همه دنیا بخوان سوریه رو از پا دربیارن، #حاج_قاسم و ما سربازای #سید_علی مثل کوه پشتتون وایسادیم! اینجا فرماندهی با #حضرت_زینب (علیهاالسلام)! آمریکا و اسرائیل و عربستان کی هستن که بخوان غلط زیادی کنن!»
و با همین چند کلمه کاری کرد که سر مصطفی بالا آمد و دل خودش دریای درد بود که لحنش گرفت :«ظاهراً ارتش تو داریا هم چندتاشون رو گرفته.» و دیگر #داریا هم امن نبود که رو به مصطفی بیملاحظه حکم کرد :«باید از اینجا برید!»
💠 نگاه ما به دهانش مانده و او میدانست چه آتشی زیر خاکستر داریا مخفی شده که محکم ادامه داد :«انشاءالله تا چند روز دیگه وضعیت #زینبیه تثبیت میشه، براتون یه جایی میگیرم که بیاید اونجا.»
بهقدری صریح صحبت کرد که مصطفی زبانش بند آمد و ابوالفضل آخرِ این قصه را دیده بود که با لحنی نرمتر توضیح داد :«میدونم کار و زندگیتون اینجاس، ولی دیگه صلاح نیس تو داریا بمونید!»
💠 بوی افطاری در خانه پیچیده و ابوالفضل عجله داشت به #زینبیه برگردد که بلافاصله از جا بلند شد. شاید هم حس میکرد حال همه را بهم ریخته که دیگر منتظر پاسخ کسی نشد، با خداحافظی سادهای از اتاق بیرون رفت و من هنوز تشنه چشمانش بودم که دنبالش دویدم.
روی ایوان تا کفشش را میپوشید، با بیقراری پرسیدم :«چرا باید بریم؟» قامتش راست شد، با نگاهش روی صورتم گشت و اینبار شیطنتی در کار نبود که رک و راست پاسخ داد :«زینب جان! شرایط اونجوری که من فکر میکردم نشد. مجبور شدم تو این خونه تنهات بذارم، ولی حالا...» که صدای مصطفی خلوتمان را به هم زد :«شما اگه میخواید خواهرتون رو ببرید، ما مزاحمتون نمیشیم.»
💠 به سمت مصطفی چرخیدم، چشمانش سرد و ساکت به چهره ابوالفضل مانده و از سرخی صورتش حرارت #احساسش پیدا بود. ابوالفضل قدمی را که به سمت پلههای ایوان رفته بود به طرف او برگشت و با دلخوری پرسید :«یعنی دیگه نمیخوای کمکم کنی؟»
مصطفی لحظهای نگاهش به سمت چشمان منتظرم کشیده شد و در همان یک لحظه دیدم ترس رفتنم دلش را زیر و رو کرده که صدایش پیش برادرم شکست :«وقتی خواهرتون رو ببرید #زینبیه پیش خودتون، دیگه به من نیازی ندارید!»
💠 انگار دست ابوالفضل را رد میکرد تا پای دل مرا پیش بکشد بلکه حرفی از آمدنش بزنم و ابوالفضل دستش را خوانده بود که رو به من دستور داد :«زینب جان یه لحظه برو تو اتاق!»
لحنش به حدی محکم بود که خماری خیالم از چشمان مصطفی پرید و من ساکت به اتاق برگشتم. مادر مصطفی هنوز در حیرت حرف ابوالفضل مانده و هیچ حسی حریف مهربانیاش نمیشد که رو به من خواهش کرد :«دخترم به برادرت بگو #افطار بمونه!» و من مات رفتار ابوالفضل دور خودم میچرخیدم که مصطفی وارد شد.
💠 انگار در تمام این اتاق فقط چشمان مرا میدید که تنها نگاهم میکرد و با همین نگاه، چشمانم از نفس افتاد و او یک جمله از دهان دلش پرید :«من پا پس نکشیدم، تا هر جا لازم باشه باهاتون میام!»
کلماتش مبهم بود و خودش میدانست آتش #عشقم چطور به دامن دلش افتاده که شبنم #شرم روی پیشانیاش نم زد و پاسخ تعجب مادرش را با همان صدای گرفته داد :«انشاءالله هر وقت برادرشون گفتن میریم زینبیه.»
💠 و پیش از آنکه زینبیه به آرامش برسد، #فتنه سوریه طوری به هم پیچید که انبار باروت داریا یک شبه منفجر شد. #ارتش_آزاد هنوز وارد شهر نشده و #تکفیریهایی که از قبل در #داریا لانه کرده بودند، با اسلحه به جان مردم افتادند...
#ادامه_دارد
#دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_سی_وپنجم
#تولیدی_عس_زنجان
خود را آماده #فتنه کنید، و فقط منافقان (دو رو ها) نابود میشوند
حضرت امام جواد علیه السلام می فرمایند:
خوشا به حال کسی که دين خود را بردارد و فرار کند. آنگاه حوادثی روی میدهد که جوانان پير میشوند و موها سفيد میگردد. فتنه ها به قدری سخت و کمرشکن خواهد بود که سنگهای سخت و صخرههای فولادين از وحشت آن شکسته میشوند»
پیامبر خدا (صلیالله علیه و آله) فرمودند :
نگران فتنه و آزمایش در آخرالزمان نباشید، چرا که موجب نابودی منافقان خواهد شد
➖➖➖➖➖➖➖
#شناخت_فتنه
#سیاست_رسانه_ای_دشمن
هدایت شده از روابط عمومی پلیس نور
2.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مقام معظم رهبری مدظلهالعالی:
«#فتنه یعنی شعارهای حق را، کسانی با محتوای صددرصد باطل مطرح کنند و بیارند برای فریب دادن...»
#بصیرت
•••┈❀🌿🦋🌺🦋🌿❀┈•••
روابط عمومی پلیس نور _ تبلیغات 👇
https://splus.ir/ravabeteomominoor
https://eitaa.com/ravabetomomipolicenoor
•••┈❀🌿🦋🌺🦋🌿❀┈••
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ تصاویر فراجا از واقعیت ماجرای تحصن غیرقانونی مقابل مجلس
✍ زن شیعه و محجبه سلیطه نمیشه ...
رفتار منافقین در پوشش چادر محکوم است .... #فتنه دشمن در نطفه خفه شد...
اسلام واقعی مظلومه واقعا .... این خانم خودشو زده خونی کرده انداخته گردن پلیس .... این رفتار های متحجرانه در اسلام جایگاهی نداره ... وظیفه زن تربیت درست فرزندان هست و رسيدگي به خانواده و همسر
‼️ گاهی انسان فکر میکنه عوامل منو تو چادر پوشیدن اومدن تحصن
لطفا با لينک انتشار دهید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2444559284Ca2e7f48e91
عقیدتی سیاسی ف.ا شهرستان عباس آباد
⭕️ عجیب و مشکوک
1⃣ تحصن در شام روز قدس
2⃣ تحصن در روز قدس باشکوه ملت ایران
3⃣ به حاشیه کشاندن این روز عزیز
4⃣ سلیطه بازی برخی و حمله به پلیس
5⃣ صحنه سازی و انتشار در فضای مجازی
6⃣ تهدید به خودکشی
⁉️ حجاب بسیار خوب است، اجرای قانون عفاف و حجاب بسیار خوب است و حتی لازم است، اما سوال این است که چه کسی یا کسانی از این کارها و سناریوسازی سود میبرند؟
⁉️ آیا همهی افراد این تجمع با این خانم ها هم نظر و هم سو هستند؟
⁉️ آیا این کارها شبیه به کارهای انجمن حجتیه برای به حاشیه کشاندن دستاوردهای انقلاب نیست؟
✍ به نظرم در این خصوص نهادهای امنیتی باید ورود کنند و زودتر این #فتنه را خاموش کنند، قطعا برخورد قهری با این تجمع کار صحیحی نیست اما اگر این آسیب زده عمدی است باید به جد مورد بازخواست قضایی قرار گیرند تا کشته سازی به سبک اصلاح طلبان مانند آرمیتا گراوند اتفاق نیوفتد.
لطفا با لينک انتشار دهید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2444559284Ca2e7f48e91
عقیدتی سیاسی ف.ا شهرستان عباس آباد