هنرهای‌ تجسمی(نقاشی‌های) نویسنده داستان فررند آب جناب آقای کاظم آمد از دزفول.

دلم یک خانه میخواهد و یک حوض پر از ماهی دری فیروزه ای رنگ و کلون و هشتی و تالار ائینه... دلم یک خانه با سقفی سفالینه و گلدانهای شمعدانی که سر خم کرده از دیوارهای خانه مادر و یک پاتیل اب دوغ و ....مهمانی که در یک عصر تابستان نشستن بر حصیر رنگی ایوان من از این هجمه حجم حصار آهن و سیمان من از این شهر سرگردان من از این خانه های کوچک بی روح بیزارم بیمارم دلم یک خانه میخواهد که در یک عصر شهریور شمیم خاک باران خورده و شب بو و قلب مهربان مادرم که با دستان خالی میکند جادو دلم یک خانه میخواه..... شاعر: علی باقرزاده ‌ ‌ ‌ @ravagh_channel ‌ ‌ ‌

قسمت ۳ نامه‌ای «به برادر بدقولم صابر»👇

به نام خداوندگار نون والقلم 🔹به برادر بدقولم آقاصابر(۳) ✅ این نامه در دوره دولت حسن فریدون نوشته شده است. راجع به پایان‌نامه خسّت نکن و بیشتر توضیح بده تا بفهمم داری چی کار می‌کنی؟ منظورت از «باورهای ناروا در اشعار سنائی غزنوی» یعنی چی؟ منظورت خرافاته، مثل چراغ جادو؟ یا عقائد علمیِ منسوخ‌شده کلیساها؟ خب دیگر، دلم نمی‌آید بدون سلام و علیک خداحافظی کنم. به آن استاد فکلی و کراواتی‌ات سلام مخصوص برسان! اگر پرسید رفیقت باز توی کیهان می‌نویسد، بگو به کوری چشم «ترزا مِی» بله! از طرف من، صورت کربلایی یدالله پدر شهید و آبدارچی گروه فلسفه دانشکده‌تان را ببوس، اگر غرورت نمی‌شکنه، دستش را ببوس. بهش بگو کارپرداز دانشکده را، قسمش بده به عرق چایکاران گیلانی که دیگر چای خارجی، خصوصا عطری‌ نخرد. ترم قبل که آمده بودم اصفهان و با هم به دست‌بوسی‌اش رفتیم، یادت هست؟ انگار عوض چای، ادوکلن هورت می‌کشیدیم! کی قصد ولایت داری؟ قبل از آمدن خبرم کن. بگو چشم! والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته ۱ - از ییلاقات کوهستانی رودسر و رامسر ۲ - به گیلکی یعنی آبجی‌زهرا و اسم مرحوم مادرم 🔹این نامه هم‌زمان با دولت حسن فریدون در کیهان چاپ شد. 🖊 منصور ایمانی ‌ @ravagh_channel ‌

#شور_زیبا #سید_مجید_بنی_فاطمه 🎙خاک پای زائراتم هر شب جمعه به یاد کربلاتم بازم از راه دور سلام داد از دوری مدام کی میشه بازم بیام ای آقام😔 ای تنها عشق زندگیم رویای همیشگیم دوست دارم از قدیم ای آقام😔 یا امام حسین روسیاهومون رونگاه نکن با هم اومدیم سوا نکن دست خالیم رو رها نکن رها نکن😔😔 شب جمعه شب زیارتی اباعبدالله الحسین #به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتا‌بپیوندید👇. https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3

ارسالی: علی باقرزاده از گروه «دفاع لطیف در برابر جنگ نرم» - ایتا آوایی از نغمه‌های آئینی و عاشورایی، در گوشه‌ای از دستگاه شور

🔹 جام طهور ما درین دشت پی سُمّ سوار آمده‌ایم نشناسیم سر از پا، چو غبار آمده‌ایم داغ‌داریم چو آلاله درین دشت جنون ز پی دیدن آن لالهً عذار آمده‌ایم بلبلانیم و هوای گل نرگس داریم خار در دیده و غم بر دل و زار آمده‌ایم ای دوای دل بیمار! جز اینم چه امید که طبیبانه بپرسی به چه کار آمده‌ایم؟ آفتابا سحر وصل تو کی خواهد شد که به جان از ظُلُمات شب تار آمده‌ایم ما نه اصحاب چهاریم و نه دل‌دادۀ هفت عاشقانیم و پی هشت و چهار آمده‌ایم(۱) ساقیا جام طهورم بده از خمّ ظهور کز فراق تو خرابیم و خمار آمده‌ایم پیش عاشق سخن از شنبه و آدینه مگو که به سویت چو صبا، لیل و نهار آمده‌ایم ۱ - چهار و هفت و دوازده امامیه منصور ایمانی(صبا) ‌ @ravagh_channel ‌ ‌