eitaa logo
مشاوره و روانشناسی (خادمیاران رضوی کرمانشاه )
274 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
127 فایل
🍀کانونهای تخصصی مشاوره و مددکاری خادمیاران رضوی(استان کرمانشاه) @ravanshenasyvamoshavereh خدمات مشاوره ای« رایگان »چهارشنبه های امام رضایی ، هماهنگی با @ghanbari_1993
مشاهده در ایتا
دانلود
💥آیا این حجم از حضور روانشناسی در زندگی مفید است؟ 📌موضوع این هفته، سیر تاریخی و نقش فضای جامعه در شکل دادن به این رشته در ایران است. 📌گروه حول این موضوع مصاحبه ای با دکتر غریبی؛ روانشناس داشته است. 📌دکتر غریبی معتقدند روانشناسی بخش جدی از زندگی ما شده و مدام زندگی مان را بواسطه ی آن فهم کنیم. 📌از نظر ایشان این شکل از حضور روانشناسی یعنی حضور زیادش آن را مسئله مند کرده است. 📌از نظر غریبی نوعی روانشناسی پاپ سایکولوژی یا بر زندگی سیطره پیدا کرده است که ایده برای آن بسیار مهم است. 📌فهم این وضعیت از نظر غریبی با فهم فضا امکان پذیر است؛ اینکه ما در چه فضایی زیست می کنیم و این فضا چگونه و تحت تأثیر چه شرایطی بوجود آمده است؟  ادامه مطلب در: http://yon.ir/WDJ5e @appliedhumanities
💥آیا این حجم از حضور روانشناسی در زندگی مفید است؟ 📌موضوع این هفته، سیر تاریخی و نقش فضای جامعه در شکل دادن به این رشته در ایران است. 📌گروه حول این موضوع مصاحبه ای با دکتر غریبی؛ روانشناس داشته است. 📌دکتر غریبی معتقدند روانشناسی بخش جدی از زندگی ما شده و مدام زندگی مان را بواسطه ی آن فهم کنیم. 📌از نظر ایشان این شکل از حضور روانشناسی یعنی حضور زیادش آن را مسئله مند کرده است. 📌از نظر غریبی نوعی روانشناسی پاپ سایکولوژی یا بر زندگی سیطره پیدا کرده است که ایده برای آن بسیار مهم است. 📌فهم این وضعیت از نظر غریبی با فهم فضا امکان پذیر است؛ اینکه ما در چه فضایی زیست می کنیم و این فضا چگونه و تحت تأثیر چه شرایطی بوجود آمده است؟  ادامه مطلب در: http://yon.ir/WDJ5e @appliedhumanities
خودشناسی از دیدگاه روانشناسی یعنی آگاه شدن از خصوصیات ذاتی، تحمل‌ها، محدودیت‌ها، توانایی‌ها، ضعف‌ها، علایق، ترس‌ها، خواسته‌ها و آرزوهای خود. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرموده اند: کیف یعرف غیره من یجهل نفسه؛ کسی که به خویشتن جاهل است چگونه غیر خود را می شناسد. بنابراین اهمیت و امکان تحصیل علم و شناخت، از طریق بر ما آشکار می گردد و وقتی علم برای رسیدن به کمال و غایت وجودی انسان ضرورت و اهمیت داشته باشد، پرورش قوه درک حقایق نیز اهمیت خواهد داشت. قوه عاقله انسان هر چه در درک حقایق تواناتر باشد، مقصد و مسیر و موانع حرکت به سوی مقصد را بهتر می شناسد و امکان رسیدن به کمال را بیشتر فراهم می کند. و بالعکس، اگر قوه شناخت انسان کارآیی خود را از دست دهد، حرکت در مسیر کمال ناممکن می شود و گمراهی و هلاکت را در پی می آورد. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 خودشناسی در چارچوب نظریه‌های روانشناسی و با استفاده از ابزار و امکاناتی که روانشناسان به خصوص روانشناسان شخصیت، فراهم آورده‌اند، امکان پذیر است. روانشناسان برای شناخت خصوصیات روحی و شخصیتی افراد، پرسشنامه‌های زیادی ساخته‌اند. نتایج این پرسشنامه‌ها نشان می‌دهد که افراد از چه ویژگی‌هایی برخوردارند. برخی از این پرسشنامه‌ها به گونه‌ای است که باید توسط یک روانشناس اجرا و تحلیل شود، اما برخی پرسشنامه‌ها ساده هستند و خود فرد نیز می‌تواند با علامت زدن به سوالات پرسشنامه، و استفاده از راهنمای آن روحیه و ویژگی‌های شخصیتی خود را بهتر بشناسد. @mehrazinravanshenas 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
در کتاب کشکول بحرانی اینگونه آمده است: جمعیت زیادی دور حضرت علی (ع) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید: «یا علی! سؤالی دارم، علم بهتر است یا ثروت؟»، علی(ع) در پاسخ گفت: «علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.» مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید: «اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟» امام در پاسخ آن مرد گفت: «بپرس!»، مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: «علم بهتر است یا ثروت؟»، علی فرمود: «علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.» نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. در همین حال، سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و امام در پاسخش فرمود: «علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!» هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. اودر حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید: «یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟» حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: «علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.» نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: «علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.» با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند، یکی از میان جمعیت گفت: «حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت!»، کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: «یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟»، امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: «علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد.» مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد. در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید: «یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟» امام فرمودند: «علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.» در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: «علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.» سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که، نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: «یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟»، امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: «علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.» نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید: «یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟»، نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی (ع) مردم به خود آمدند: «علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند.» فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند. صدای امام را شنیدند که می‌گفت: «اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.» منبع: کشکول بحرانی، ج۱، ص۲۷. به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص۱۴۲. @mehrazinravanshenas https://eitaa.com/rsvanshenas
(زبان حال امیر المومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام) : ""اگر سخنی بگویم ، همه گفتنی هایم نیست ، اگر سکوت کنم ، رازها و فریادها در اقیانوس درونم می شورند و موج زنان رهسپار دیار اسرار می گردند : با لب دمساز خود گر جفتمی همچو نی من گفتنی ها گفتمی ولی مگر می توان با این یک مشت گلپاره انسان نما که حقیقتی جز درک و فهم محدود خود سراغ ندارند و واقعیتی جز آخور و جایگاه مدفوع نمی دانند ، آن رازها و فریادها را در میان گذاشت . با این جانوران خودمحور چه بگویم ؟ آیا به اینان بگویم : بکوشید تا قدرت خود شناسی و خود سازی و مالکیت بر خویشتن را به دست بیاورید ؟ اینان نه معنای قدرت را می دانند و نه خود را و نه شناخت و ساختن خود را لازم میدانند . آیا از اسرار هستی با اینان گفتگو کنم ؟ برای مردگان متحرک سرّ یعنی چه ؟ هستی چه معنا دارد ؟ آیا به اینان بگویم : هر عملی عکس العملی را در پی دارد که دیر یا زود به سراغتان خواهد آمد ؟ مگر اینان از عمل جز خور و خواب و خشم و شهوت و طرب و عیش و عشرت اطلاعی دارند اینان عکس العمل ها را جز حوادث گسیخته چیزی نمی فهمند ، تا مفهوم عکس العمل را دریابند . مگر می توان گفت : که شما با این زندگی جاهلانه از جاذبه الهی دور می شوید و دورتر می گردید و فراق ابدی او سرنوشت نهایی شما است ؟ آنان از این کلمات چه می فهمند : زندگی ، جهل ، جاذبه الهی ، فراق ابدی ، منزلگه نهایی ؟"" بدین جهت است که عالی ترین پیشوایان بشری الهی نمی توانند حتی یکی از هزاران موج اقیانوس درونشان را با مردم سرگردان در شوره زارهای زندگی حیوانی ابراز نمایند : بر لبش قفل است و در دل رازها لب خموش و دل پر از آوازها عارفان که جام حق نوشیده اند رازها دانسته و پوشیده اند هر که را اسرار حق آموختند مهر کردند و دهانش دوختند علامه محمدتقی جعفری رحمة الله علیه ، جلد ۳ 🌺استاد علامه محمدتقی جعفری (ره)🌺 @allameh_jafari
📝چرا با فرد نامناسبی می‌کنید؟ ✍️ ▪️ برگردان: 🔸ازدواج نامناسب، یکی ازچیزهایی است که خیلی می‌ترسیم در زندگی‌مان پیش بیاید. برای اجتناب از آن تلاش زیادی می‌کنیم. با این‌حال، دست آخر همه همین کار را می‌کنیم: با کسی ازدواج می‌کنیم که مناسب ما نیست. 🔸یکی از دلایل ازدواج نامناسب این است که ما خودمان مشکلات پیچیده‌ای‌ داریم که هر وقت می‌خواهیم به دیگران نزدیک‌تر شویم نمایان می‌شود. در واقع، ما فقط از دید کسانی که ما را خیلی خوب نمی‌شناسند، طبیعی و نرمال به نظر می‌رسیم. اگر در جامعه‌ای زندگی می‌کردیم که میزان آگاهی و افراد بالاتر بود، سوالِ مرسومی که در اوایل هر رابطه‌ای پرسیده می‌شد این می‌بود: «دیوانه‌بازی‌هات چه جوری است؟» 🔸مثلا شاید وقتی کسی با ما مخالفت می‌کند از درون خیلی خشمگین می‌شویم؛ یا فقط مواقعی که کار می‌کنیم احساس آرامش داریم. شاید قلقِ خاصی برای نزدیکیِ عاطفی بعد از رابطه‌ی جنسی داریم، یا واکنش‌مان در برابر تحقیرشدن سکوتِ محض است. هیچ کس کامل نیست. اما مشکل اینجاست که ما به‌ ندرت قبل از ازدواج پیچیدگی‌هایِ رفتاریِ خودمان را وارسی می‌کنیم. هر وقت که رابطه‌های عادیِ دوستانه‌ به مرحله‌ تهدیدآمیزِ برملا کردنِ نقاط ضعف‌مان می‌رسد، طرف مقابل را مقصر می‌انگاریم، و از رابطه کناره‌گیری می‌کنیم. از طرفی دوستانمان هم آنقدر به ما اهمیت نمی‌دهند که زحمت روشنگری ذهن ما را بکشند. در نتیجه یکی از امتیازاتِ زندگیِ مجردی این است که فکر می‌کنیم زندگی مشترک با ما واقعا خیلی آسان است. 🔸همسر آینده‌ ما نیز خودآگاه‌تر از خودِ ما نیست. طبیعتا تلاش می‌کنیم او را بهتر بشناسیم. با خانواده‌اش رفت و آمد می‌کنیم. آلبوم عکس‌های قدیمی‌اش را نگاه می‌کنیم. با دوستان دوره‌ دبیرستان و دانشگاهش ملاقات می‌کنیم. تمام این کارها باعث می‌شود فکر کنیم که بررسی‌های لازم را انجام داده‌ایم. اما انجام نداده‌ایم. ازدواج در نهایت به یک قمار دونفره می‌انجامد. قماری سخاوتمندانه و سرشار از عشق و امید، بین دو نفری که هنوز خودشان را درست نمی‌شناسند چه رسد به اینکه طرف مقابل‌‌شان را بشناسند. دو نفری که به واسطه‌ی این قمار، خودشان را به آینده‌ی نامعلومی که محطاتانه از بررسی‌اش اجتناب کرده‌اند، گره زده‌اند. 🔸در طول تاریخِ مکتوبِ بشر، مردم به انواع و اقسام دلایلِ عاقلانه ازدواج ‌کرده‌اند: به خاطر اینکه قطعه زمین دختر کنار قطعه زمین پسر بود، خانواده‌ پسر کاسبی پررونقی داشت، پدر دختر رییس کلانتری شهر بود، برای حفظ تاج و تخت، یا چون خانواده‌های هر دو طرف به فرقه‌ مذهبی خاصی گرویده بودند. حاصل چنین ازدواج‌های عاقلانه‌ای انزوا، خیانت، خشونت، سنگدلی، و جیغ و فریادهایی بود که از پشت درهای بسته شنیده می‌شد. بعدها آشکار ‌شد که عاقلانه به هیچ وجه منطقی نبوده؛ بلکه اغلب مصلحتی، کوته‌فکرانه، و فرصت‌طلبانه بوده است. به همین خاطر آنچه جایگزین آن شده – ازدواج عاشقانه – اعتبار زیادی برای خودش کسب کرده است. مبنای ازدواج عاشقانه، کشش غریزی و علاقه‌ قلبی دو نفر به یکدیگر است. در واقع، هر چه ازدواجِ دو نفر بی‌ملاحظه‌تر باشد (مثلا تازه همین سه ماه پیش با هم آشنا شده‌اند؛ یکی‌شان هیچ شغل و درآمدی ندارد، یا هر دو تازه ۱۹ سال‌شان تمام شده است) بهتر به نظر می‌آید. بی‌ملاحظگی به مثابه‌ عاملی برای جبران تمام خطاهای عقلانیت در نظر گرفته می‌شود، همان کاتالیزورِ شوربختی‌ها که دو طرف معامله طالب آنند. استفاده از اعتبار غریزه، واکنش هراس‌زده‌ای است در برابر قرن‌های متمادی استفاده از دلایل غیرمعقول. 🔸هرچند ما فکر می‌کنیم در ازدواج به دنبال خوشبختی هستیم، اما قضیه به همین سادگی نیست. آنچه در حقیقت جست‌وجویش می‌کنیم، «بوی خوش آشنایی» است – که می‌تواند تمام نقشه‌هایی را که برای شادمانی و خوشبختی کشیده بودیم به‌هم بریزد. ما تلاش می‌‌کنیم همان احساسات و عواطفی را که در کودکی به‌خوبی با آنها آشنا بودیم، در روابط بزرگسالی‌مان بازآفرینی کنیم. عشقی که اکثر ما در کودکی و نوجوانی چشیده بودیم، اغلب تحت تاثیر مسائل دیگری خدشه‌دار شده بود: تجربه‌های منفی نظیر تمایل به کمک به بزرگسالی که لجام‌گسیخته و خارج از کنترل بود؛ یا احساس محرومیت از محبتِ یکی از والدین، یا ترس از عصبانیتش؛ یا نداشتن احساس امنیت کافی برای صحبت کردن از آرزوها و احساسات‌مان. پس بسیار منطقی‌ است که در بزرگسالی بعضی از کاندیداهای ازدواج را پس می‌زنیم: نه به خاطر اینکه برای ما نا‌مناسب‌اند، بلکه برای اینکه زیادی مناسب‌اند – زیادی متعادل، بالغ ، فهمیده و قابل‌اعتمادند – در حالی‌که این همه درست بودن با احساسات قلبیِ ما بیگانه است. ما با افراد نامناسب ازدواج می‌کنیم، چرا که ربطی بین دوست‌داشته‌شدن و احساس خوشبختی کردن نمی‌بینیم. @mehrazinravanshenas
⭕️ ازدواج موفق مهمترین قدم در انتخاب همسر و ازدواج موفق، رسیدن به خودآگاهی و طی کردن مراحل خودشناسی است. فرد باید قبل از هر انتخابی، نقاط ضعف و قوت خود را به طور کامل بشناسد، هدف و ارزشهای زندگی اش را مشخص کند و با شناسایی ملاکهای یك انتخاب موفق دست به انتخابی شایسته بزند. روانشناسان معتقدند فردی میتواند انتخاب شود و دست به انتخاب بزند که مراحل پنجگانه بلوغ رشد جسمانی، عقلانی، اجتماعی،اخلاقی، عاطفی و روانی را گذرانده باشد. البته نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که هیچ انسانی کامل نیست و باید فردی را انتخاب کنیم که تا حد ممکن به ایده آلهای ما نزدیك باشد و هیچ صددرصدی وجود ندارد. 🅾گام اول در ازدواج "خودشناسی" 1⃣احساساتی ؟ یا خونسرد؟ هستم 2⃣درونگرا ؟ یا برون گرا؟ هستم 3⃣آیا زود عصبانی می شوم ؟ 4⃣علائق من چیست؟ تنفراتم چیست؟ 5⃣به دنبال ثروت یا علم هستم؟ 6⃣ماجراجو یا فراری از خطر هستم؟ 7⃣اهل پس انداز یا ولخرج هستم؟ 8⃣زندگی تجملاتی یا ساده را می پسندیم؟ 9⃣صادق یا دروغگو هستم؟ ✅ساعتی در درون خود کنکاش کنیم تا خود را بشناسیم. یافته هایمان را روی کاغذ بیاوریم تا شاید زاویه های دیگری را هم کشف کردیم. "این خود ناشناخته را." معایب را بشناسیم تا بتوانیم برای زندگی باشریک آینده آنها را رفع و با آگاهی بیشتر پیش رویم. @tanzimkhanevadeh @mehrazinravanshenas https://eitaa.com/rsvanshenas
محمد هادی مهرآذین: آدمهای موفق چه طرح و برنامه ای برای آخر هفته / تابستان/مناسبت‌ها دارند؟ 1. برای خانواده و دوستان وقت می گذارند. این مورد برای آن دسته از افرادی اهمیت دارد که در طول هفته برای عزیزانشان زیاد وقت صرف نمی کنند. 2. ورزش می کنند. همه باید ورزش کنند و اگر نمی توانید 4 یا 5 روز در هفته ورزش کنید، باید در تعطیلات آخر هفته این کار را بکنید تا جبران روزهای دیگر بشود. این فرصت بهترین زمان برای باز شدن ذهن و خلق ایده های نو است. همچنین می توانید روابط خود را گسترش دهید و با افراد جدیدی آشنا شوید. 3. دنبال یکی از علایق خود می روند. (عکاسی ،نقاشی، کارهای هنری ،جلسات تلاوت قرآن،شرکت در نمازهای جماعت در مساجد مختلف بخصوص قدیمی و تاریخی شهر و ..) یکی از مدیران خلاق یک شرکت کارت پستال، در تعطیلات آخر هفته به مدرسه قدیمی اش می رفت تا عشق خود به را دنبال کند. این علاقه او باعث شد که عشق او به شعر گفتن هم پرورش یابد. 4. سفرهای کوتاه رفتن به تعطیلات برای آخر هفته فرصتی عالی برای دور شدن از مشغله و استرس محل کار است. 5. قطع کردن ارتباط اینترنتی. موفق ترین افراد برای مدت کوتاهی هم که شده از خواندن ایمیل های خود دوری می کنند. نه اینکه کل آخر هفته هیچیک از ایمیل های خود را چک نکنید، ولی حداقل وقتی برای پیاده روی بیرون می روید، تلفن همراه خود را نبرید تا کمی احساس آزادی کنید. 6. کارهای داوطلبانه انجام می دهند. کارهای داوطلبانه از جمله کارهای خیریه می توانند بین کار و زندگی شما تعادل ایجاد کنند و نیازهای معنوی شما را برطرف کنند. افراد موفق بسیاری در کارهای نیکوکارانه شرکت می کنند. این راه خوبی برای آشنا شدن با افرادی با علایق مشابه شماست و البته این کارهای بشردوستانه به تبلیغ برند شما هم کمک می کنند. 7. از انجام کارهای روزمره اجتناب می کنند. هر آخر هفته یک سری کارها هست که همیشه باید انجام شود، ولی شما دوست دارید که این کارها کمترین وقت ممکن را از شما بگیرند. یک سری از کارهای مهم را انجام دهید و بقیه را کنار بگذارید و به ذهنتان استراحت دهید. 8. برنامه ریزی می کنند. برنامه ریزی باعث می شود که افراد بازده بیشتری داشته باشند و اگر این کار را بکنید از اول هفته تا آخر هفته خیالتان راحت می شود و مسیر افرادی که برای شما کار می کنند هم مشخص می شود و افراد آماده می شوند. بعضی افراد موفق حتی برای ماه آینده یا سال آینده خود هم برنامه ریزی می کنند، زیرا معتقدند اگر در برنامه های کوتاه مدت گیر کنید، هیچ کار بزرگی را به انجام نمی رسانید. 9. اجتماعی می شوند. انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند و مطالعات بر روی خوشحالی تجربه شده افراد در طول روز نشان می دهد که اجتماعی شدن در صدر دلایل این خوشحالی قرار دارد. با دوستان و خانواده بیرون بروید یا در جامعه محلی ادغام شوید. ثابت شده است که افراد موفق در اجتماعی شدن، رضایت فراوانی می یابند. 10. مدیتیشن انجام می دهند. کلاس ها و تدریس خصوصی روشی سفارشی درباره بینش و آرامش ذهن هستند. 11. ارتباط برقرار می کنند. برقراری ارتباط برای یک فرد موفق رویداد خاصی نیست. افراد موفق هرجا بروند و هر کاری انجام دهند، می توانند با افراد جدید ارتباط برقرار کنند. 12. فکر و تعمق می کنند. افرادی که واقعاً موفق هستند در آخر هفته وقت جور می کنند تا بر روی آنچه دارند و خوشحالی ها و دستاوردهایشان بیندیشند. آخر هفته ها فرصت خوبی برای تعمق و فکر کردن به مسائل بزرگتر هستند. 13. باغبانی/کارهای دستی/بازی/ورزش/آشپزی/فعالیت های فرهنگی. این کارها برای افرادی خوب است که در کل هفته در یک اداره حبس شده اند. فقط برای تفریح هم که شده، افراد موفق از خلق باغچه های زیبا رضایت فراوانی می گیرند. کارمندی بود که در آخر هفته ها باغبانی می کرد و کارهای کاشیکاری و موزائیک کاری انجام می داد تا جنبه خلاقانه و هنری روحش را ارضا کند. این کار باعث می شد که او در طول هفته با انرژی بیشتری کار کند و انگیزه داشته باشد. کارهای هنری غذای روح او بودند. 14. خودشان را شارژ می کنند. ما در دنیایی پر از رقابت زندگی می کنیم. بهترین عملکرد مستلزم مدیریت زمان و پر کردن باتری های خود است. افراد موفق همین کار را می کنند تا بتوانند به موفقیت های بیشتری دست یابند. افراد موفق می دانند که زمان با ارزش تراز آن است که فقط آن را صرف تفریح کنیم. نباید این زمان را با تلویزیون نگاه کردن، بیهوده چک کردن ایمیل ها یا کارهای روزمره و تکراری هدر داد. اگر معمولاً روزهای هفته شما پرمشغله نیست، پس آخر هفته برایتان اهمیتی ندارد. ولی اگر از 8 صبح تا 8 شب کار می کنید، پس آخر هفته برایتان مهم است. از آن به بهترین نحو بهره ببرید. https://eitaa.com/rsvanshenas
هدایت شده از روان شناسی میگنا 📶
🔶 اطمینان بیش از حد والدین و خطر ناپیدا برای نوجوانان میگنا- خطرات برای دانش آموزان فقط به مواد و سیگار ختم نمی شود؛ بسیاری از خطرات نوپدیدی در ایران در رابطه با آسیب های جنسی نیز آنان را تهدید می کند که به علت تابو بودن به راحتی قابل تشخیص و بیان نیست. بسیاری از تین ایجرها (نوجوانان 13 تا 19 سال) از مدارس و طبقات اجتماعی گوناگون با آسیب های نوپدیدی روبرو هستند. بنابراین حتی والدین نباید خیالشان راحت باشد که به طورمثال دخترم با جنس مخالف ارتباطی ندارد و من دیگر کاری به او نداشته باشم. این درحالی است که شاید حتی غفلت از تنها ماندن نوجوانان همجنس نیز خطراتی را متوجه آنان کنند. 🔸 نوجوانی علت گرایش خود به آسیب را برایم ترند (مد) اجتماعی و نوجوان دیگر علت را محدودیت ها، عنوان می کرد. می گفت دوران شما گذشته است، اگر من با همسالان خود همراهی نکنم دیگر دوستی نخواهم داشت. موبایل و شبکه های اجتماعی نیز به این به اصطلاح ترندهای اجتماعی دامن می زنند. شاغل بودن والدین نیز وقت کمی برای رسیدگی به امور فرزندان در اختیارشان قرار می دهد و در این شرایط الگوپذیری نوجوانان از همسالان خود شدت می گیرد و وای به روزی که یکی از این همسالان هم دچار آسیب باشد و هم نقش مدیریتی گروه همسالان را برعهده بگیرد آنگاه است که می تواند عده زیادی از نوجوانان را به یک آسیب اجتماعی ترغیب کند و اطمینان بیش از حد والدین به فرزند خود یا به شیوه های تربیتی شان می تواند زندگی کودک و نوجوان را تباه کند...... ادامه مطلب👇👇👇 http://www.migna.ir/news/47465/preview/
⭕️پزشکان شیرازی در تشخیص بیماری صرع رکورد زدند 🔸جراح مغز و اعصاب بیمارستان نمازی شیراز: 🔹زمان معمول عمل صرع در دنیا ۷ روز است، که پزشکان شیرازی موفق شدند این زمان را به دو ساعت برسانند. 🔹کاهش زمان و هزینه درمان از مزایای روش ابداعی پزشکان شیراز است. 🆔 @YjcNewsChannel
مردم همیشه به‌شوخی می‌گویند تنها چیزی که در مدرسه یاد گرفتیم «حفظ کردن» بود، ولی ظاهرا خیلی از افراد حتی حفظ کردن را هم یاد نمی‌گیرند. مثلا وارد یک اتاق شوید و از همه‌ بپرسید چطور چیزی را به‌سرعت حفظ می‌کنند. بیشتر آنها احتمالا می‌گویند با تکرار کردن. این روش هرگز موفق نخواهد بود. تکرار کردن راه مناسبی برای حفظ سریع مطالب نیست. بهتر است به‌خاطر آوردن آن را امتحان کنید. مشکل اینجاست که برای به‌خاطر آوردن چیزی باید اول آن را یاد بگیرید. همه‌ی ما روش‌های مختلفی برای یادگیری داریم. روش یادگیری شما چیست؟ شنیداری، دیداری یا تجربی؟ اگر با شنیدن یاد می‌گیرید، بهترین روش برای شما شنیدن مطالب است. منطقی است که اگر یادگیری دیداری دارید باید چیزی را ببینید تا آن را یاد بگیرید و اگر یادگیری تجربی دارید از اتفاقات و تجربیات خود بیشتر یاد می‌‌گیرید یا مثلا باید کاری فیزیکی انجام دهید. بیشتر افراد از ترکیبی از دو گروه استفاده می‌کنند. @mehrazinravanshenas قدم اول: آماده‌سازی برای بهینه‌کردن فرایند یادگیری اول باید محیط خود را به‌دقت انتخاب کنید. بیشتر افراد محیطی را می‌پسندند که کمتر حواس‌شان را پرت کند. ولی خیلی‌ها هم در مکان‌های عمومی مطالب را بهتر یاد می‌گیرند. اول بهترین محیط را برای خود پیدا کنید. بعد می‌توانید شروع کنید. سپس کمی چای بنوشید. تحقیقات زیادی نشان می‌دهند چای سبز یادگیری را بهبود می‌بخشد. از نظر علمی یادگیری به ارتباط بین عصب‌های ذهن بستگی دارد. این اعصاب به‌وسیله‌ی سیناپس‌ها به‌هم متصل می‌شوند. هر چقدر با سیناپس‌های خود کار کنید، قوی‌تر می‌شوند. در این صورت توانایی شما برای حفظ سریع مطالب هم بهتر می‌شود. با بالا رفتن سن، مواد شیمیایی سمی به نورون‌ها و سیناپس‌ها آسیب می‌رساند. این مسئله باعث از دست دادن حافظه و حتی آلزایمر می‌شود. اما چای سبز موادی در خود دارد که جلوی این مواد سمی را می‌گیرند. این مواد کاری می‌کنند تا ذهن شما برای مدت بیشتری درست کار کند. @mehrazinravanshenas