13980826_34315_128k.mp3
2.24M
دستورات رهبری درباره افزایش قیمت بنزین
در درس خارج از فقه امروز
همه ما مطیع امر رهبریم
@raviannoorshohada
1_2941484.mp3
13.19M
#صوتی
نماهنگ کمیل در آتش
به یاد شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی
@raviannoorshohada
#عمار_حلب
دلـداده ی اربـاب بـود
درِ تابـوت را بـاز ڪردند
ایـن آخـرین فرصـت بـود ...
🔰بـدن را برداشتنـد تا بگـذارند داخـل قبـر؛ بدنـم بیحـس شـده بـود ، زانـو زدم ڪنار قبـر دو سـه تا ڪار دیگر مانـده بـود . بایـد وصیـتهای محمـدحسیـن را مـو بہ مـو انجـام میدادم.
🔰پیـراهـن مشڪی اش را از تـوی ڪیـف درآوردم. همـان که محـرم ها می پوشیـد. یڪ چفیـه مشـکی هم بـود ، صـدایـم میلرزیـد . بہ آن آقـا گـفتـم ڪہ ایـن لبـاس و ایـن چـفیـه را قشنـگ بڪشد روی بدنـش ، خـدا خیـرش بـدهد توی آن قیـامت ؛ پیراهـن را با وسـواس ڪشیـد روی تنـش و چـفیـه را انـداخـت دور گردنـش ...
🔰جـز زیبـایی چیـزی نبـود بـرای دیـدن و خـواستـن ! بہ آن آقـا گفتـم:« میخواسـت بـراش سینـه بزنـم ؛ شـما میتونید؟ یا بیـاید بالا ، خـودم بـرم بـراش سینـه بـزنم » بغضـش ترڪید. دسـت و پایـش را گـم کـرد . نمیتوانست حـرف بـزند
🔰چـند دفعـه زد رو سینـه محـمـدحسـیـن. بهـش گفتـم:« نوحـه هـم بخونیـد.» برگـشت نگاهـم کـرد. صورتـش خیـس خیـس بـود. نمیدانم اشـک بـود یـاآب باران. پرسیـد:« چی بخونـم؟» گفتـم :« هرچـی به زبونتـون اومد. » گفـت:«خودت بگـو » نفسـم بالا نمیآمد ....
🔰انگار یڪی چنـگ انداختـه بود و گلـویم را فـشار میداد ، خیلی زور زدم تا نفـس عمیـق بکـشم
گفتــم :
از حـرم تـا قـتلگـاه
زینـب صـدا میزد حسـیـن
دسـت و پـا میزد حسـیـن ؛
زینـب صـدا میزد حسـیـن ...
سینـه میزد برای محمـدحسیـن
شانـه هایـش تکـان میخورد ...
برگـشت با اشـاره بہ مـن فهمـاند
همـه را انجـام دادم ؛ خـیالـم راحـت شـد ...
پیـشِ پـای اربـاب تـازه سینـه زده بـود ...
#همسر_شهید
#محمدحسین_محمدخانی
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت عاطفی همسر شهید سجاد طاهرنیا از ماجرای اعزام به #سوریه✌️
@raviannoorshohada
یکی از تاثیرات لقمه حلال این بود که ما با بهزاد و خانواده به سفر مشهد رفتیم🚗 در جاده شمال، ماشینی همینطور به ما چراغ میزد. به بهزاد گفتم: یک ماشین دنبال ما هست ، بهزاد کنار گرفت و به سراغ راننده رفت🚶. من هم به دنبالش رفتم . یک مرد بسیار متشخص بود و با کمال محبت و احترام درخواست مبلغ 20 هزار تومان کرد💶 و گفت همه کارتهایش را در منزل جا گذاشته و برای #بنزین کم دارد همش میگفتم به چه ماشینی تقاضا کنم که باور کند و بهم کمک کند😞 و خجالت نکشم به دلم افتاد از ماشین شما تقاضا کنم بهزاد مبلغ را بهش داد و آن شخص هرچه اصرار کرد که شماره کارتی بهش بدهیم💳 که پول را به ما پس بدهد بهزاد قبول نکرد و گفت به خاطر #حضرت_زهرا این مبلغ را دادم🌹🌹
مرد لبخندی زد و گفت دیدم پشت ماشین شما "یا زهرا" نوشته بود به شما رو زدم و تشکر کرد و رفت هیچ وقت ذوق و اشتیاق آن روز بهزاد را فراموش نمیکنم 🌺
شهید مدافع حرم بهزاد سیفی🌹
#سالروز_شهادت🕊
@raviannoorshohada
شهیدی که دوست داشت گمنام باشد
شهید #امیرعلی_محمدیان🌷
متولدآذر۱۳۷۱تهران
امیرعلی، دلش هوایی حرم شده بود. وقتی با مخالفت من، برای رفتن به سوریه روبرو شد، حرفی به من زد که تسلیم شدم. گفت که: از بین سه فرزندی که خدا به شما عنایت کرده نمی خواهی که یکی شان را قربانی حضرت زینب کنی؟
در اسفند 1395 خبر شهادتش را آوردند. یکی از دوستانش برای ما تعریف کرد و گفت: « دشمن که حمله کرد که هر کدام از ما پناه گرفتیم امیرعلی پایش تیر خورد و روی زمین افتاد. خواستیم کمکش کنیم، نگذاشت. گفت: بروید من خودم را به شما می رسانم، اما دیگر کسی خبری از او ندارد.» مادرش ادامه می دهد: امیرعلی خیلی حضرت فاطمه (س) را دوست داشت و همیشه می گفت: دلم می خواهد مثل خانم گمنام باشم.!
✔️راوی مادرشهید
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شــہدا حرفـے نیسـت...
جــــز اینڪہ بــدانید
دلـــمان تــنڱ است😔
دلتنگــیم
شهداء
@raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
، شهید مهدی زین الدین فرمانده دلاور لشکر علی بن ابی طالب قم تنها 23 سال داشت که به فرماندهی تیپ 17 علی بن ابی طالب(ع) منصوب می شود. پس از مدتی تیپ 17 به لشگر ارتقا یافت و آقامهدی فرمانده این لشگر شد. عملیات های "والفجر" که سپری شدند، زمزمه آزادسازی جزایر مجنون برخاست. آقا مهدی به عنوان طراح و برنامه ریز اصلی عملیات وارد عمل شد. نبرد خیبر آغاز شد و مهدی دلاور، سرافراز و سربلند از جزایر مجنون بیرون آمد و دشمن مایوس و ناتوان از فرمانده جوان 23 ساله ای که باعث شکستش شده بود، با عنوان «خیبرشکن» نام می برد. تا آنجا که به گفته فرماندهان عالی رتبه جنگ، آقا مهدی نخستین کسی بود که طلسم نبرد روز را شکست.
در ۲۷ آبان سال 1363 شهید زین الدین به همراه برادرش مجید (که مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشکر علی بن ابیطالب(ع) بود) جهت شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت حرکت می کنند. در آنجا به برادران می گوید: من چند ساعت پیش خواب دیدم که خودم و برادرم شهید شدیم!
موقعی که عازم منطقه می شوند، راننده شان را پیاده کرده و می گویند: خودمان می رویم. حتی در مقابل درخواست یکی از برادران، مبنی بر همراه شدن با آنها، برادر مهدی به او می گوید: تو اگر شهید بشوی، جواب عمویت را نمی توانیم بدهیم، اما ما دو برادر اگر شهید بشویم جواب پدرمان را می توانیم بدهیم.
همسر شهید مهدی زین الدین در جایی از نحوه ی شهادت همسرش چنین روایت می کند: "آقا مهدی راه می افتد از بانه برود پیرانشهر در یک جلسه ای شرکت کند. طبق معمول با راننده بوده ولی همان لحظه که می خواسته اند راه بیفتند، مجید که برادر آقا مهدی بود می رسد و آقا مهدی هم به راننده می گوید دیگر نیازی نیست شما بیایید با برادرم می روم. بین راه هوا بارانی بوده و دیدشان محدود. مجبور بودند یواش بروند. که به کمین ضد انقلاب برمی خورند. آنها آر پی جی می زنند که می خورد به ماشین و مجید همان جا پشت فرمان شهید می شود. آقا مهدی از ماشین پایین می آیدتا از خودش دفاع کند و تیر می خورد."
🌹سالگرد شهادت
🌹شادی روح مطهرشون صلوات
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها راه نجات کشور!
@raviannoorshohada
🥀ازدل خاک فکه،شهيدي يافتند
,در جيب لباسش برگه اي بود:
«بسمه تعالي.جنگ بالاگرفته است. مجالي براي هيچ وصيتي نيست.
تاهنوزچندقطره خوني دربدن دارم،حديثي ازامام پنجم مينويسم:
«بتوخيانت ميکنند،تومکن.
توراتکذيب ميکنند،آرام باش.
توراميستايند، فريب مخور.
تورانکوهش ميکنند، شکوه مکن.
مردم شهر ازتوبدميگويند،اندوهگين مشو.
همه مردم تورانيک ميخوانند، مسرورمباش آنگاه ازماخواهي بود»… ديگر نايي دربدن ندارم😭؛خداحافظ دنیا😭😭
"یازهرا" ..
@raviannoorshohada
°•|🌿🌹
#مدافع_حرم
#ملقب_به_شهید_ابوالفظلی
#شهید_حامد_جوانی
#ولادت : ۱۳۶۹/۸/۲۶
#شهادت : ۱۳۹۴/۴/۳
#محل_شهادت : سوریه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 #برگی_از_خاطرات
🔺سردار همدانی هدیه رهبری را به دست خانواده حامد رساند
◽️دو روز بعد از ملاقات سردار قاسم سلیمانی از این جانباز مدافع حرم روی تخت بیمارستان بقیهالله، او یک مهمان ویژه دیگر هم داشت؛ مهمانی با یک هدیه خاص.
◽️روایت این دیدار را هم از زبان پدر حامد بشنوید: «ما بالای سر حامد بودیم که سردار شهید حاجحسین همدانی، به ملاقات او آمدند. سردار با خودشان یک چفیه و یک انگشتر آورده بودند و گفتند: «این چفیه را حضرت آقا فرستادهاند تا روی بدن زخمی حامد بکشید، این انگشتر را هم سیدحسن نصرالله به حضرت آقا هدیه کرده، حضرت آقا هم آن را متبرک کردهاند و فرستادهاند برای حامد، اما فرمودهاند: ما میدانیم که حامد دیگر دست ندارد که انگشتر بیندازد، این انگشتر را پدرش به دستش بیندازد.»
◽️و از همان روز این هدیه ارزشمند، همیشه و همهجا با پدر شهید مدافع حرمیاست که افتخارش شهادت پسرش است؛ شهادتی که بعد از ۴۲ روز کما، سوم تیر ۱۳۹۴ نصیب حامد شد.
#سالروز_ولادت
#یادش_با_ذکر_صلوات
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مطیع_امر_رهبریم
#ولایت_فقیه_خط_قرمز_ماست
#شبتون_شهدایی
@raviannoorshohada
#خاطرات_شهدا
بهش گفتیم ، نمیخوای ازدواج کنی؟!
خیلی راحت گفت ، چرا نمیخوام ،
فکر نمیکردیم اینقدر راحت جواب بدهد !
مادرش گفت ،
ننه کیو میخوای؟ ، بگو تا برات بگیرم ،
گفت ، من یه زن میخوام که بتونه پشت ماشین با من زندگی کنه !!
مادرش گفت ، این دیگه چه صیغه ایه؟!
گفت ، یعنی من بشینم جلو اونم بشینه عقب یعنی این !!
مادرش گفت ، اخه کدوم دختری اینو قبول میکنه !؟ ،
ابراهیم گفت ، اگه میخواید من ازدواج کنم شرطش اینه !
اول فکر کردیم چون خانه ندارد این حرف را میزند برایش خانه ساختیم و گفتیم توی همین شهر برات زن میگیرم اینم خونه زندگیت تو هم راحت بکار ات برس ،
گفت ، من زنی میخام که همدمم باشه هرجا میرم اونم بیاد !
بعد از مدتی از پاوه برگشت گفت ،
کسی رو که میخواستم پیدا کردم !
به او گفتیم ، به همین سادگی قبول کرد؟!
گفت ، نه همچین ساده هم نبود بیچارم کرد تا بله را گفت !!
دختر مورد علاقه او از دانشجویانی بود که برای خدمت به مردم در مناطق محروم شهر و دیار خود را رها کرده بود و رفته بود کردستان !
ابراهیم چند بار از او خواستگاری کرده بود ولی جواب رد داده بود در آخر او نیت چهل روز دعای توسل و روزه میکند که پس از چهل روز ، ابراهیم مجددا از او خواستگاری میکند و جواب مثبت میگیرد....
راوی: علی اکبر همت(پدر)
#شهیدمحمدابراهیم_همت
📚 برای خدا مخلص بود
@raviannoorshohada
✍ رهبر انقلاب با صحبت هاشون و حمایت از تصمیم سران قوا، باعث جلوگیری از سقوط دولت شدند؛
👈اگر دولت سقوط میکرد کشور دچار خلا سیاسی میشد و کشتار و خونریزی های بی پایان توسط منافقین آموزش دیده شکل میگرفت...
👈 اینجا میشه فهمید که یک رهبر دینی حتی از "آبروی خودش" برای "دولت مخالفش" هزینه میکنه تا کشور و مردمش بیش از این آسیب نبینند...
👈در این شلوغی ها نه! ولی در سال های آینده، مردم خواهند فهمید که رهبرانقلاب برای این ملت همه چیز خودش رو فدا کرد....
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🌿🌹
#کلیپ
📌 #رقص_خون
◽️ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود
رنج دوران بردهایم
رنج دوران بردهایم ...
توچه میدانی که رَمل و ماسه چیست؟
بین اَبروها رد قنّاصه چیست؟
🔻مدیران و مسئولان خائن به خون شهدا نباشید؛ خون شهدا خائنین را رسوا خواهد نمود..
#یاد_شهدا_با_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
@raviannoorshohada