مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
#دو_رفیق_دو_شهید
دو رفیق ؛ دو شهیــ🕊ـــد...
همه جا #معروف شده بودن به باهم بودن☺
تو #جبهه اگه از هم جداشونم مےکردن آخرش ناخواسته و تصادفے دوباره برمےگشتن پیش هم😍
خبر #شهادت علے رو که اوردن، مادر محمد هم دو دستے تو سرش میزد و مےگفت: "بچم"😭
اول همه فکر میکردن علے رو هم مثل بچش میدونه بخاطر همین داره اینجورے گریه مےکنه😔
بهش گفتن مادر تو الان باید قوے باشے، تو هنوز زانوهات محکمه تو باید مادر علے رو دل دارے بدے😢
همونجورے که هاے هاے اشک میریخت گفت :
"زانوهاے محکمم کجا بود؟!
اگه علے #شهید شده مطمئنم محمد منم #شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن😞
عهد بستن اخه مادر ...
عهد بستن بدون هم پیش #سیدالشهدا نرن😭💔
مامور سپاهے که خبر اورده بود کنار دیوار مونده بود و به اسمے که روے پاکت بعدے #نوشته شده بود خیره مونده بود ....
#شهیدسیدمحمدرجبے
#شهدارایادڪنیمباذڪرصلوات
👆 تصویر ماندگار و به یاد ماندنی😔
عکس بالا، از #معروف ترین تصاویر به جا مانده از #عملیات_کربلای_پنج است .
احمد دهقان، نویسنده کتاب "سفر به گرای ۲۷۰ درجه" که شاهد عینی این تصویربوده نوشته است:
"عکس مربوط به #سومین روز عملیات کربلای پنج در #شلمچه است؛ وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند.
توی یکی از سنگرها، #عباس_حصیبی شهید سمت چپ در عکس و #علی شاه_آبادی شهید سمت راست که یکی از #سمینوف چی های دسته #ادوات بوده ، کنار هم نشسته بودند که تیر سمینوف عراقی می خورد به سر #حصیبی و رد می کند و می خورد به سر دومی. سر حصیبی را باند پیچی کرده بودند… عکس را هم رضا احمدی با دوربین علی شاه آبادی گرفته است."
وقتی رزمنده جوانی به نام #علی_شاه_آبادی دوربین خود را به جبهه می برده، لابد امیدوار بوده تصویری به یادماندنی از عملیات بگیرد، اما حتما تصورش را هم نمی کرده که در همان دوربین، یکی از به یادماندنی ترین عکس های به جا مانده از #کربلای پنج ثبت شود که #سوژه اصلی عکس هم، #خودش و #رفیقش باشند.
یاد عزیزشان با صلوات🌷
@raviannoorshohada