eitaa logo
انجمن راویان فجر فارس
1.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
860 ویدیو
77 فایل
کانال سازماندهی ، اطلاع رسانی و آموزشی انجمن راویان فجر فارس راویان عزیز هرگونه تبلیغ مراسمات و یادواره هایی که در آن ایفای ماموریت روایتگری را دارید به مدیران کانال ارسال تا انتشار یابد. همچنین گزارشات ماموریت ها واجرای برنامه های خود را نیز ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
*رسم مردانگی* سال 1361 بود. خواهرم، همسر شهید دیده ور و مادر شهید دیده ور، دو فرزند شهید را برای درمان به شیراز برده بودند. هر بار آن ها را خودم می بردم اما این بار به علت مشکلاتی نتوانستم آن ها را همراهی کنم. شب سید را در خواب دیدم. با حالتی ناراحت پیش من آمدند و گفتند:« رسم برادری و جوانمردی این است که ننه «مادر شهید دیده ور» و مادر عباس آقا «همسر شهید دیده ور» در شیراز فقط پنجاه تومان برایشان باقی مانده باشد و گریه کنند که مردی همراهشان نیست و پول برای برگشت ندارند.» ــ «عمو جان هنوز حقوق نگرفته ام.» ــ«یکی از همکارانت حقوق گرفته از او بگیر و به شیراز برو. سراسیمه از خواب پریدم. صبح که به مدرسه رفتم از همکارانم پرسیدم:« چه کسی حقوقش را گرفته؟» تنها یکی از آن ها حقوق گرفته بود، جریان را برایش گفتم و ایشان مقداری پول به من قرض دادند. به سرعت خودم را به شیراز و بیمارستان شهید بهشتی رساندم. از شخصی که مسئول رسیدگی به خانواده شهدا بود سراغ خواهرم را گرفتم، مرا به محوطه بیمارستان راهنمایی کرد.آن ها را پیدا کردم. خواهرم و مادر شهید در حالی که چشمانشان پر از اشک بود نگران و مضطرب روی چمن های بیمارستان نشسته بودند. خودم را به آن ها رساندم و جریان خواب را تعریف کردم. با اشک گفتند:« برای ما تنها 50 تومان باقی مانده بود و نمی دانستیم چه طور باید به کازرون برگردیم. 🔴 @raviyanfarss
شهید امام رضایی بسم رب الشهدا علاقه زیادی به ع داشت... آن در شب عملیات ، حقیر آنها را جلو بردم . پشت نونی ها وقتی داشتیم ع را جلو می بردیم ، کنار دست من نشسته بود ، مایلرها (کامپرسی ها) نگه داشتند که پیاده بشن وحرکت کنیم به سمت نقطه رهایی ، ابراهیم باقری وقتی پایین آمد یه نگاهی به آسمون کرد ، چند دقیقه ای خیره به آسمون وستاره ها شد. گفت : ع این طرفه؟ گفتم : بله امام رضا ع این طرفه! این قبله است پشت به قبله امام رضا ع است... برگشت دستاش را گذاشت روی سینه اش ، اشک از چشماش سرازیر شد تو اون لحظه حساس.... گفت: دلم می خواست بیام به پابوست آقا ، مدتیه نشده برسم به خدمت شما ، از همین جا به شما سلام میدم... ع یه سلامی از ته دل ، من دیگه همچین سلامی را هیج جایی ندیدم...🥺 از ته دل سلامی کرد و قطع به یقین جواب سلام را گرفت که پس از شهادتش پیکرش نه به اشتباه ، نه!! اشتباهی در کار نبود... پیکرش به تقدیر ، به دستور ، با طلبیدن امام رضاع به رفت... وقتی پیکر همه را به دیار آوردند ، پیکرمطهر ابراهیم بین آن ها نبود!! کجاست؟! چی شده؟! خبر رسید که پیکرشهید در مشهدالرضا است😢 اون موقع ها رسم بر این بود که هر شهیدی را وارد مشهد می کردند قبل از اینکه به ببرند و به خانواده ها خبر بدهند ، مستقیم پیکر را به حرم امام رضا ع می بردند وطواف می دادند ، بعد به معراج الشهدا می بردند و به خانواده ها خبر می دادند. ابراهیم از رفت به مشهدالرضا ع ، طلبیدش امام رضا ع✋ ونکته ای که بر روی سنگ مزارش هست اینکه عکس تصویرشون هم الان رو به سوی امام رضا ع است...🤲 :
شهید امام رضایی بسم رب الشهدا علاقه زیادی به ع داشت... آن در شب عملیات ، پشت نونی ها وقتی داشتیم ع را جلو می بردیم ، کنار دست من نشسته بود ، مایلرها (کامپرسی ها) نگه داشتند که پیاده بشن وحرکت کنیم به سمت نقطه رهایی ، ابراهیم باقری وقتی پایین آمد یه نگاهی به آسمون کرد ، چند دقیقه ای خیره به آسمون وستاره ها شد. گفت : ع این طرفه؟ گفتم : بله امام رضا ع این طرفه! این قبله است پشت به قبله امام رضا ع است... برگشت دستاش را گذاشت روی سینه اش ، اشک از چشماش سرازیر شد تو اون لحظه حساس.... گفت: دلم می خواست بیام به پابوست آقا ، مدتیه نشده برسم به خدمت شما ، از همین جا به شما سلام میدم... ع یه سلامی از ته دل ، من دیگه همچین سلامی را هیج جایی ندیدم...🥺 از ته دل سلامی کرد و قطع به یقین جواب سلام را گرفت که پس از شهادتش پیکرش نه به اشتباه ، نه!! اشتباهی در کار نبود... پیکرش به تقدیر ، به دستور ، با طلبیدن امام رضاع به رفت... وقتی پیکر همه را به دیار آوردند ، پیکرمطهر ابراهیم بین آن ها نبود!! کجاست؟! چی شده؟! خبر رسید که پیکرشهید در مشهدالرضا است😢 اون موقع ها رسم بر این بود که هر شهیدی را وارد مشهد می کردند قبل از اینکه به ببرند و به خانواده ها خبر بدهند ، مستقیم پیکر را به حرم امام رضا ع می بردند وطواف می دادند ، بعد به معراج الشهدا می بردند و به خانواده ها خبر می دادند. ابراهیم از رفت به مشهدالرضا ع ، طلبیدش امام رضا ع✋ ونکته ای که بر روی سنگ مزارش هست اینکه عکس تصویرشون هم الان رو به سوی امام رضا ع است...🤲 :
❤️ :خودکار : عبدالحسین مسرور شهید مسلم شیرافکن چه اسمی زیبایی تو برای من زیباترین اسم‌ را... زیباترین نگاه را..... وزیباترین احساس پاک را داری. خیلی بارها شده از خودم پرسیدم چرا تو!!!؟ چرا شهیدی دیگری نه؟؟؟ چرا تو مسیر هنری من را به سمت شهدا بردی!!! با آمدن تو درزندگی من ،سرشار شدم از یاد شهدا وعشق شهدا❤️ و من چقدر خوشبختم که نگاهت به سمت من حقير و در راه مانده افتاد❤️ همیشه مدیونتم بهترین فرمانده دنیا فرمانده بی ریا سردار بزرگ دیارم❤️