#طنز_حلال 😂
تاحالا با شمع توالت نرفته بودم…
چه زیبا
ممنون از مسئولین محترم که با #قطعی_برق ، دیدِ مارو به
چنین فضای شاعرانهای باز کردن😉
#صرفه_جویی
⚜| @dokhtarane_booyesib
🦋| @booyesib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍀﷽🍀
رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷
#پارت15
رفتم بیرون فقط گوشی خونه خریدم
تا زدمش ب برق صداش بلند شد
گوشی برداشتم
-الو بفرمایید
صدا:الو سلام حنانه جان
برای اولین بار از شنیدن اسم حنانه ناراحت نشدم
-ببخشید شما
صدا: نشناختی؟
-نه متاسفانه
صدا: زینب محمدی ام راهیان نور،
معراج الشهدا یادت اومد؟
صدام بغض آلود شد گفتم:بله بفرمایید
زینب:حنانه جان برات پیام دادم از داییم
-دایی شما؟ برای من ؟!!!
زینب : آره عزیزم داییم از شهدای شلمچه است
رفتم خونتون مستخدمتون گفت چندماه
رفتی خونه خودت
حالا آدرس خونتو میدی من بیام دیدنت؟
-آره آره حتما یادداشت کن
خیابون فرشته کوچه .....
زینب: أأأ خیابون فرشته خخخخخ
من الان راه میفتم که دم دمای غروب برسم اونجا
فعلا یاعلی
- باشه
خداحافظ
بی تابیم توی اون 5-6ساعت بیشتر شد
خدایا خودت کمکم کن
تااومدن زینب سعی کردم پاشم یه
مقداری آبرو داری کنم
خونه رو جمع و جور کردم
یدفعه ب خودم اومدم صدای زنگ در بلند شد و ......
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
*🍀﷽🍀 رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷 #پارت15 رفتم بیرون فقط گوشی خونه خریدم تا زدم
رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷
#پارت16
در باز کردم دیدم زینب پشت دره
از حجاب و صورت بدون رنگ و روغنش خیلی به دلم نشست
دستشو به طرفم دراز کرد وقتی دستمو گذاشتم تو
دستش از روی صمیمیت فشار داد
تعارفش کردم بشینه
زینب: حنانه جان بیا بشین عزیزم بعد
مدتها دیدمت تا باهم حرف بزنیم
-برات شربت بیارم میام
زینب: شربت
من روزه ام عزیزم
-روزه ؟
زینب: هیچی عزیزم بیا بشین
حنانه ببین
من از بابام و داییم هیچی یادم نیست
حالا از دایی بیشتر چون قبل از تولدم تو
شلمچه مفقودالاثر میشن
بابام که خودت میدونی مفقودالاثره
حنانه ببین من نمیدونم بین تو شهدا
چه قول و قراری هست
اما هنوز اشکا و التماساتو برای شلمچه رفتن جلوی
چشممه ک ب مسئولا اصرار کردی تا بردنت
دوشب پیش داییم اومد به خوابم و گفت برو به
دوستت حنانه بگو ما منتظر توئیم
من مات و مبهوت به حرفای زینب گوش دادم
زينب:حنانه ببين الان ماه رمضونه، ماه مغفرت و رحمت
چندشب دیگه شبهای قدره
بهترین زمانه که برگردی به آغوش خدا
اینم شماره من ..... منتظر تماست هستم
زینب که رفت گوشه ذهنم فعال شد
رفتم سر کمد لباسام
اون آخر کمد یه چیزی بهم میگفت من اینجام
دستمو بردم سمتش جنس لطیف اما مهربون
چادرمو لمسش کردم
سه چهار روز بود کارم شده بود
چادرو بذارم جلوم و گریه کنم
بعداز سه چهار روز گریه شماره زینب گرفتم
-الو سلام زینب ......
#ادامه_دارد...
💕| @dokhtarane_booyesib
🍃| @booyesib_ir
#حدیث 🌱
امام علی علیه السلام :پوشیده ومحفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشترو دوام زیبایی اوست❤️
#حجاب 🧕🏻
💫| @dokhtarane_booyesib
🌻| @booyesib_ir
#هر_شب_یک_آیه
💚انما یعمر مساجد الله من امن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوة و اتی الزکوة و لم یخش الا الله فعسی اولئک ان یکونوا من المهتدین
مساجد الهی را تنها کسی آباد میکند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و نماز را بر پا دارد و زکات را بپردازد و از چیزی جز خدا نترسد، امید است چنین گروهی هدایت یابند
💚|@dokhtarane_booyesib
💖|@booyesib_ir
Poyanfar & Mousavi - Safare Eshgh (128).mp3
3.33M
•°🌱 #شب_جمعه
توهواۍشیشگوشم(:🖐🏼
_مصطفےالموسوۍ'
_محمدحسینپویآنفر'
🍃 عربی و فارسی
☘| @dokhtarane_booyesib
🌻| @booyesib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چادرانه💎
#حجاب🌱
حجاب یعنے من مجہز اَم بہ آنتےویࢪوس هوا و هوس..😎
حجـاب یعنے زیبـایے هـاے مـن بـࢪاےِ خــدا😊🍃
حجـابـــ یعنـے خــدایـا مےدانـم غیࢪتتــــــ
بہ من وصفـــ نـا شدنـے ستـــ😍🙈
بـہ احــتࢪام غیࢪتتــــ☺️
حجـابــــ بࢪ سࢪ مےکنـم قࢪبهً إلــے اللہ…😁🌱
🦋| @dokhtarane_booyesib
☘| @booyesib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری 📲
🗓۱۳ روز مانده تا #عید_غدیر ✨
امام جعفر صادق (عليه السلام) فرمودند :
روز #غدیر خم عید بزرگ خداست ، خدا پیامبرى مبعوث نکرده ، مگر ینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان ، روز عهد و پایمان و در زمین ، روز پایمان محکم و حضور همگانى است .
وسائل الشیعه
🌈| @dokhtarane_booyesib
☀️| @booyesib_ir
#منبر_کوتاه🌿
گفت : #حجاب یعنے اساࢪت زن و بدحجابے ، آزادے.
لبخندے زدم و گفتم : بانـــو!(:
اگہ شما تو زمان دفاع مقدس حضوࢪ داشتے ،، دیدگاهت از آزادے و اساࢪت طوࢪ دیگࢪے بود!!((:
حواست ڪجاست خواهࢪم؟!💔
ڪجاے ڪاࢪیم؟!ッ🚶🏻♀
#جمعه 🗓
🥀| @dokhtarane_booyesib
🍃| @booyesib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍀﷽🍀
رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷
#پارت17
-الو سلام زینب خوبی؟
زینب : سلام حنانه تویی خانمی؟
-آره عزیزم خودمم
زینب: منتظر تماست بودم
زینب میخام ببینمت
به کمکت نیاز دارم
زینب :باشه عزیزم
من دارم میرم بهشت زهرا قطعه سرداران بی پلاک
توام بیا اونجا ببینمت
-اووووم میدونی چیه زینب
اینجا که میگی من اصلا نمیدونم کجاست
بلد نیستم
زینب:ایوای ببخشید من یادم نبود
باشه حاضر شو عزیزم بیام دنبالت باهم بریم
-باشه
رفتم سمت کمد لباسام
مرگم گرفت خدایا اینا مانتون یا بلوز آخه
حنانه خاک تو سرت نکنم
با اشک چشم و بغض گلو گوشی برداشتم
زینب??
زینب : جانم عزیزم چی شده ؟
-زینب من لباس درست حسابی ندارم برای
اینکه بخوام محجبه بپوشم
زینب: اشکال نداره گلم
بیا یه روز دیگه میریم مزارشهدا
امروز میریم خرید
-باشه ممنون
اونروز با زینب رفتم بازار تجریش خرید من
یه مانتو مناسب یه شلوار پارچه ای
یه روسری بلند خریدم
خریدامو کردیم اومدیم خونه من
زینب بهم یاد داد چطوری روسریمو
لبنانی سر کنم
چادر بذارم سرم
زینب رفت گفت کمک نیاز داشتم بهش زنگ بزنم
دوروز گذشته بود اما من دلم بهانه شلمچه میگرفت
رفتم چادر و روسریم سر کردم و آماده شدم رفتم *
هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
*🍀﷽🍀 رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷 #پارت17 -الو سلام زینب خوبی؟ زینب : سلام حنانه
رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷
#پارت18
میخواستم برم پایگاه
اما آدرسش یادم نبود
دوباره شماره زینب گرفتم و آدرس
پایگاه گرفتم رفتم
تموم طول مسیر تا پایگاه دعا میکردم
این پسره کتابی اونجا نباشه
حقیقتا ازش خجالت میکشیدم
بالاخره بعداز دوساعت رسیدم پایگاه
هیچ ذکری بلد نبودم
زیر لب گفتم خدایا خودت کمکم کن
وارد پایگاه شدم از بدشانسی من آقای کتابی اونجا بود
با بالاترین درجه استرس سلام کردم
بنده خدا همینجوری مشغول بود
جواب داد:سلام علیکم خواهرم بفرمایید درخدمتم
-ببخشید با آقای حسینی کارداشتم
سرش آورد بالا حرف بزنه ک حرفش نصفه موند
زنگ زد آقای حسینی اومد وقتی ماجرا را براش گفتم
گفت باید بریم پیش آقای میرزایی راوی اتوبوسمون بود
آقای حسینی و .... بقیه اصلا به روم نمیاوردن
من چه برخوردهای بدی باهاشون کردم
باید میرفتیم مزار شهدا
من و زینب و برادرش و آقای حسینی رفتیم مزار
یه آقای حدود 51-52 ساله از دور دیدم
یعنی خود آقای میرزایی بود
اصلا قیافشو یادم نبود
تا مارو دید بهم گفت :خانم معروفی
زودتر از اینا منتظرت بودم
بقیه دوستات زودتر اومدن
- خودمو گول میزدم نمیخواستم وجود شهدا را باور کنم
آقای میرزایی: اما شهدا ...
#ادامه_دارد...
💕| @dokhtarane_booyesib
🍃| @booyesib_ir
1_981140882_۱۰۹.mp3
2.85M
#جمعه
🔴 رویای صادقانه میرزا محمد حسین نائینی و شفای بیمار لاعلاج توسط امام عصر علیه السلام
🎙️ابراهیم افشاری
💎| @dokhtarane_booyesib
📒| @booyesib_ir
#هر_شب_یك_آیه
💚« وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا »
«هر کس در راه خدا بجنگد ؛ کشته شود یا پیروز گردد، به او پاداش بزرگی خواهیم داد.»
«سوره نساء آیه ۷۵»
💙|@dokhtarane_booyesib
💖|@booyesib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری 📲
🗓۱۲ روز مانده تا #عید_غدیر ✨
امام صادق (علیه السلام)فرمودند:
پیامبر (صل الله علیه و آله وسلم) به امیرمؤمنان(علیه السلام) سفارش نمود این روز را عید قرار دهد؛ چنان که پیامبران به جانشینان خود سفارش میکردند که این روز را عید بگیرند.
#غدیر
✨| @dokhtarane_booyesib
🦋| @booyesib_ir
#انگیزشی 🤗
خدایا ❤️
من خیلی دوست دارم
ولی چند تا خواهش هم از درگاهت دارم:
میشه بگی کرونا بره
اخه میدونی خسته شدم
دلم برای افتاب
خوابیدن سر کلاس درس
بازی تو مدرسه
رفتن پای تخته
خوردن بارون رو صورتم
اصلا بیرون رفتن
تنگ شده
قبلا بابت این نعمتت تشکر نمیکردم
ولی الان با تمام وجود میگم
خدایا از این دنیای قشنگ بیرون رفتن و مدرسه رفتن تشکر میکنم
این نعمت رو دوباره بهمون بده
🌺| @dokhtarane_booyesib
🍭| @booyesib_ir
#تلنگرانه
یهـو میومـد میےگفٺ چــرا شماهـا بیڪاریـد؟!
میگـفتیـم حـاجے نمیبیـنے اسلحہ دسٺمونہ؟! یـا مـاموریـٺ هسـتیمݥ و مشغولیـمݥ؟!
میـگفٺ نہ .. بیـڪار نبـاش! زبـونٺ بہ ذڪر خـدا بچـرخـہ پسـر .. هـمینطـور کـہ نشـسٺے ، هـرڪارے ڪہ میـڪنے ذڪر هـم بگـو .. وقـتے ڪنار فـرودگـاهـ بـغـداد زدنـش تـو ماشـینـش ڪتابـ دعــا بـود...
#حـاج_قـاسم_سلیمانی
🌺| @dokhtarane_booyesib
🍭| @booyesib_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍀﷽🍀
رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷
#پارت19
آقای میرزایی: اما شهدا خواستنت و
انتخابت کردن که دست از بنده نفس بودن بکشی
و بنده خدا و رهرو شهدابشی
در مقابل حرفهای آقای میرزایی فقط سکوت جايز بود
دوسه روز بعد ما 15نفر با آقای میرزایی ،محمدی ،
حسینی ،زهرا سادات و زینب رفتیم جنوب
این جنوب اومدن کجا، جنوب اومدن نه ماه پیش کجا
نزدیکای اهواز زهراسادات نزدیکم شد
سرم ب شیشه بود که زهرا سادات صدام کرد
زهراسادات : حنانه
اشکامو پاک کردم و گفتم : جانم
زهراسادات : یادته بهت گفتم معنی اسمتو
بفهمی دیگه ازش بدت نمیاد
-آره
زهرا سادات :خب میخام معنی اسمتو بهت بگم
-ممنون میشم اگه بگی
زهرا سادات : حنانه اسم چهارده معصوم که بلدی ؟
-آره در حد همین اسم
سادات : خوب حالا من بعدا از زندگی همشون بهت میگم
-باشه
سادات :ببین بعداز شهادت امام حسین(علیه السلام)
تو روز عاشورا و شروع اسارت بی بی حضرت
زینب(سلام الله علیها )
توراه کربلا به کوفه یه مسجدی هست که الان
به مسجد حنانه معروفه
ماجراش اینه یک شب سر شهدای کربلا و
خود اسرای کربلا در این مسجد موند
ستون های مسجد به حال حضرت رقیه(سلام الله علیها )
طفل سه ساله امام حسین(علیه السلام )
و سر بریده سیدالشهدا گریه میکنن
حنانه یعنی گریه کن حسین
زهرا سادات رفت و من موندم یه عالمه غفلت و سرزنش
حنانه ای که معنی اسمش گریه کن حسین
هست مست و غرق گناه بوده
رسیدیم اهواز و وارد مدرسه شدیم
این بار نق و نوق نکردم فقط بی تاب و
بیقرار شلمچه بودم
بالاخره صبح شد و به سمت