•••📖
#بخش_صد_و_ده
#کتابآنبیستوسهنفر📚
عزالدین و حمید، سرباز عراقی، پیش از خبرنگارها آمدند توی آسایشگاه.
عکاسها شروع کردند به عکس گرفتن.📸🙋🏻♂
عزالدین به عموغلام گفت:«غلام، برو توپ والیبال رو بیار.»😄🏐
حمیدعراقی، که خشن ترین نگهبان اردوگاه بود، گفت:«یاالله، برید توی زمین والیبال!»😠👋🏿
رفتیم. عمو غلام توپ والیبال را انداخت توی زمین. عزالدین دستور داد:«برید توی زمین!»🙄
دو گروه شدیم. سرویس اول را عباس زد؛ محکم و پرقدرت.💥
توپ افتاد روی بام قاطع 1. راهی برای رفتن روی پشت بام نبود.🤦🏻♂
حمیدعراقی به یکی از خودفروخته های هموطن، که ما به او نخاله میگفتیم، گفت:«برو بالا بیارش.»😤و سبیل های بورش را از خشم جوید.😑
نخاله لوله فاضلاب را گرفت و به سختی خودش را کشاند روی پشت بام و توپ را انداخت پایین.⬇️🏐
حسنمستشرق رفت سر سرویس. توپ رفت روی پشت بام قاطع 2.😶
چشم های حمیدعراقی به خون نشسته بود.🤭😱
همچنان سبیلهایش را میجوید. نخاله رفت دنبال توپ.🏃🏼♂
فیلمبردارها تا آن لحظه نتوانسته بودند هیچ تصویری بگیرند.😂
بازی ادامه پیدا کرد؛ مثل گذشته، از این پشت بام به آن پشت بام.😁😂
عزالدین شده بود یک بشکه باروت؛ ولی جلوی خبرنگارها خویشتنداری میکرد.🤯
با این حال وقتی دید از این نمایش آبی برایش گرم نمیشود به حمید عراقی دستور داد ما را برگرداند به آسایشگاه.☝️🏿
حمید غرید:«والله اللیل حمید مو حمید!»
و ما را به سمت آسایشگاه فراخواند.🗣 خبرنگارها، با همان اندک فیلم و عکسی که گرفته بودند، از اردوگاه خارج شدند. باقی روز مثل روزهای دیگر گذشت. غروب، شام خوردیم؛ از همان آب گوشتهای همیشگی که با گوشت یخزده و بدون پیاز درست میشد و چربیاش بوی بدی میداد.😑🤢
سیامک گفته بود که خودش پشت آشپزخانه روی کارتن گوشتها خوانده «تاریخ تولید: 1950»، یعنی سی و دو سال پیش.🤮🤕
شاید اگر آشپزهای اردوگاه آن گوشت های سیساله را با اندکی پیاز و زردچوبه تفت میدادند، قابل خوردن میشد؛ اما پیاز در اردوگاه رمادی یکی از اقلام ممنوعه بود.🚫
مسئله برمیگشت به سال قبل، که یکی از اسرا با آب پیاز نامهای نامرئی برای خانوادهاش نوشته بود تا گیرنده با قراردادن نامه روی حرارت آتش اسرارمَگوی اسرا را بداند و به مقام های جمهوری اسلامی گزارش بدهد.😯👏🏾
عراقیها هم وقتی فهمیده بودند یک کله پیاز میتواند ابزاری ضدامنیتی باشد آن را از لیست خرید آشپزخانه حذف کرده بودند!😫
#ادامهدارد ..🖇
#انتشاراتسورهمهر🖨
#کپیفقطبانامانتشارات❗️
@Razeparvaz|🕊•