eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.8هزار دنبال‌کننده
613 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اهل قم خیر ببینید که غوغا کردید احترامی که به این دختر زهرا کردید اهل قم خیر ببینید پناهم دادید با سلام و صلوات آمده راهم دادید همه گفتید به هم عمه سادات آمد گوییا فاطمه از سوی سماوات آمد اهل قم خیر ببیند چه مسرور شدید غیر زنها همه از محمل من دور شدید اهل قم خیر ببینید گلاب آوردید تا که دیدید که لب تشنه ام آب آوردید اهل قم خیر ببینید شما کف نزدید دور ناموس خدا ساز و نی و دف نزدید اهل قم خیر ببینید به خواهر نزدید طعنه ام بر سر هر کوچه و معبر نزدید اهل قم خیر ببینید مراقب بود تا نیفتم زروی ناقه مواظب بودید اهل قم خیر ببینید خدایی مردید چقدر چادر و پوشیه نثارم کردید اهل قم خیر ببینید محبت کردید کوچه را وقت ورودم همه خلوت کردید اهل قم خیر ببینید مودت دارید سر ناموس خدا این همه غیرت دارید شاد کردید شما قلب رضا را به خدا همچو زینب سر بازار نبردید مرا اینکه با گریه معصومه مدارا کردید همه جبران غم زینب کبری کردید بعد از آن خستگی راه توانم دادید بهترین نقطه این شهر مکانم دادید به خدا حق مرا خوب رعایت کردید روز و شب از من بیمار عیادت کردید زحمتی بود اگر غرق ملالم نکنید من دگر رفتنی هستم ،حلالم بکنید غربت و درد و غم و غصه هماهنگ شده بهر بابای غریبم دلم تنگ شده بعد مرگم اگر از کوی رضا میگذرید کمی از خاک مزارم به خراسان ببرید تا که در قبر شود یار من و همسخنم نامه اش را بگذارید درون کفنم اهل قم اجر شماها همگی با زهرا وقت تشییع بگویید فقط یا زهرا مادرم فاطمه شب دفن شد و یار نداشت به جز از هفت نفر او که عزادار نداشت نیمه ی شب چه غریبانه و مظلومانه بدن مادر ما رفت برون از خانه لرزه ها بود که بر عرش برین می افتاد پی تابوت علی هی به زمین می افتاد @raziolhossein
رواق دختر موسى بن جعفر است این جا حریم فاطمه بنت پیمبر است این جا درِ بهشت برین گر طلب کنى به خدا ببوس با ادب آن را که آن در است این جا زمین قم به مثل چون صدف بُوَد آرى وجود حضرت معصومه گوهر است این جا ببند عقد نماز اندر این مقام رفیع که جاى گفتن الله اکبر است این جا مخوان به خلد برینم ز کوى او واعظ براى من ز دو صد خلد، برتر است اینجا حبیبه ی حق و ریحانه ی رسول و على یگانه دختر زهراى اطهر است این جا ببوس از سر صدق و صفا ضریحش را که مورد نظر حىّ داور است این جا مسیح زنده شود در حریم این بانو عجب ز فیض دمش روح پرور است اینجا ز یمن موکب اجلال فاطمه بنگر که درّ تاج سر هفت کشور است این جا فروغ روضه‌ی او پرتو افکن است به مهر چرا که مطلع خورشید انور است این جا اگر به دیده ی ادراک بنگرى بینى که مهر و ماه هم از ذرّه کم‌تر است این جا از آن شدند سلاطین مقیم در کویش که خاک درگه او زیب افسر است این جا کند به درگه او سجده صبح‌دم خورشید که از فروغ ولایت، منور است اینجا اگر تجلى حق بینى از در و دیوار عجب مدار که دخت پیمبر است این جا تبارک الله از این روضه ی بلند رواق که از تصوّر و از وصف برتر است این جا برو طهارت دل کن بیا به روضه ی او که جاى مردم پاک و مطهّر است اینجا از آن پناه به کوى تو آرم اى بانو! که فیض روح ز لطفت میسّر است این جا مرا که نام بُوَد حیدر، آمدم به درت چرا که نور دو چشمان حیدر است این جا زمین قم شده روشن از آن به غیب و شهود که نور حق به جمالت برابر است این جا ز آفتاب قیامت، غمى نخواهد بود مرا که سایه ی لطف تو بر سر است این جا سزد که «معجزه»! قم هم چنان بهشت بُوَد چرا که دختر موسى بن جعفر است این‌جا (فرزند مرحوم ) @raziolhossein
دختر فاطمه هستی و منم نوکرتان اهل بیتم به فدای پدر و مادرتان نگذارید که دل بسته جایی بشویم بگذارید بمانیم به دور و برتان کاش در صحن تو می شد که کبوتر باشیم تا که هرروز بگردیم به دور سرتان از طفولیت خود عالمه بودی بانو فیض بردند بزرگان همه از محضرتان چون علی دگری خلق نشد هیچکسی نیست هم کفو شما تا بشود همسرتان عصمت فاطمه در تو متجلی شده است که شدی وارث معصومیت مادرتان با ورود تو به قم شهر قیامت شده بود صف کشیدند ملائک همه در محشرتان صاحب خانه تویی ما همه مهمان توایم آمدی تا بشود کشور ما کشورتان آنقدر دور و برت پر شده بود از محرم باد هم دست نینداخته بر معجرتان لحظه آخرتان جای برادر خالی است همدم و هم‌نفسی نیست دم آخرتان @raziolhossein
آیینه ی حجب و عفتی معصومه مستوره ی نور عصمتی معصومه یا فاطمه اشفعي لنا فی الجنة باب الکرم شفاعتی معصومه @raziolhossein
قم شد مسیر آخرم الحمد لله زخمی نشد بال و پرم الحمد لله قم احترامم حفظ گردیده که دیده من دختر پیغمبرم الحمدلله در کوچه ها راه عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله با ضربه سیلی میان کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در و دیوار با داغی مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد بر چادر من جای پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ما خاطراتی تلخ از بازار داریم باز است ز هر سو معبرم الحمدلله در کوچه تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمد لله بالای نیزه قاری قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرف سنان و شمر و خولی نیست اینجا دارم تمام زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از وطن تشییع من چه دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثل رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تن من محترم الحمد لله تا صبح زینب دور قبرش گریه میکرد همراه سر از داغ دختر گریه میکرد @raziolhossein
ای عصمت حق فاطمه معصومه محبوب رضا فاطمه معصومه از بهر ظهور مهدی دین بردار دستی به دعا فاطمه معصومه @raziolhossein
مانند کویر، تشنه‌‌ی دریاییم بی تو ـ به خدا! ـ همه تک و تنهاییم انگار کنار قبر زهرا هستیم هر وقت زیارت شما می‌آییم @raziolhossein
قلب عرب و جان عجم می آید سوی حرمِ قبله ، حرم می آید حقا که رسیدنش به قم قطعی بود پشت سر مهر ، ماه هم می آید @raziolhossein
من شهر قم را جمکران  را دوست دارم این آسمان این کهکشان را دوست دارم من کم زیارت میروم  اما فراوان آن  گنبد و آن آستان را دوست دارم   تکبیر گفتن روبروی مرقد او عطر دل انگیز اذان را دوست دارم همچون کبوتر ، بال در بال ملائک پرواز در آن بی کران را دوست دارم تا بغض دل را بشکنم   آرام  آرام این اشکهای بی زبان را دوست دارم کاشی به کاشی در شب شعر رواقش آن سنگ های شعر خوان را دوست دارم غیر از نوازش چیست کار چوب پرها من خادمان مهربان را دوست دارم باور کنید  اینجا حریم اهل بیت است این قبله این دارالامان را دوست دارم من در بهشتم با زیارت نامه ی او این "اِشفَعی لی في الجَنان" را دوست دارم آن جایگاهی که بود " شأناً مِنَ الشأن" آن جایگاه جاودان را دوست دارم اینجا مدینه آری اینجا مشهد ماست  عمری طواف این و آن را دوست دارم @raziolhossein
فاطمه ای کوثر موسای عشق   صاحب هر رتبه والای عشق با تو شود فاطمی احساس ها پاک تر از بوی گل یاس ها جلوه کند نور ، ز سیمای تو مظهر توحید ، مُصلّای تو غرق سکوت است تمام فَلک ذکر قنوت تو دعای مَلک   حضرت حق محو عباداتِ  تو منتظر وقت مناجات ِ تو چادرت از بالِ مَلَک ناز تر سفره ات از عرض و سما ، باز تر ریزه خور خوان تو کون و مکان وسعت احسان تو هفت آسمان صد چو سلیمان به حریمت گُم است مرکز فرمانِ تو شهر قم است « روح عبادات سلام علیک عمه سادات سلام علیک » شاهِ خراسان شده دلبسته ات قائمه عرش ، دو گلدسته ات مدح تو بر روی زبان پدر ذکر« فِداها» به لبان پدر ** ای که ز طفلی ز بلا سوختی چشم به راهِ پدرت دوختی  حسرت لبهای تو بوسیدنش آروزی هر شب تو دیدنش غم به روی غم ، سرت آورده اند تا خبرش را بَرَت آورده اند بعد پدر گریه شده کار تو دستِ رضا بوده نگهدار تو ذکر لبان تو رضا بود و بس راحتِ جان تو رضا بود و بس دیدنِ او کاشفِ هر کرب تو بسته به لبخند رضا قلب تو وای از آن روز که دلها شکست رشته دیدار تو با او گُسست قلب تو از هرچه که ترسید ، شد یارِ تو از پیش تو  تبعید شد  چاره تو  صبر به لوحِ قضا قاتلِ تو مدینه بی رضا در همه شب دیده به ره دوختی یاد رضا ناله زدی سوختی تاغم یکساله به پایان رسید لحظه به لحظه به لبت جان رسید نامه ای از یار به دستت رسید نامه نگویم همه هستت رسید دلخوشی ات دستخط یار شد حاجت تو دیدن دلدار شد بال و پرِ بسته تو باز شد ناقه سواریِّ تو آغاز شد تا ، رهِ   تو جانب ساوه رسید کامِ تو هم طعم مصیبت چشید روزِ تو مانند شبِ تار شد قافله خسته ات ، آزار شد باهمه اینها به دلی داغدار جانب قم قافله شد رهسپار کَم نشده پرده ای از مَحملت گَشته مدارا همه جا با دلت زینب ِ آقای خراسان شدی تاج سرِ مردم ایران شدی گُل به سر و روی تو از بام ریخت بر جگرم شعله غمِ شام ریخت زینبِ قم ، تاجِ سرِ قافله تو نشدی همسفرِ حرمله زینبِ قم ، پیش دو چشم ِ ترت دست نخورده به مویِ دلبرت زینبِ قم ، دختِ علی پیر شد گوشه گودال زمین گیر شد زینبِ قم ، رأسِ جدا دیده ای؟! نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟! زینبِ قم ، دستِ تو دیده طناب ؟! راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟! زینبِ قم ، آبرو ریزی نشد محضرتان حرفِ کنیزی نشد زینبِ قم ، جانم اگر بر لب است دردِ من از اسارتِ زینب است عمه سادات گرفتار شد ناقه نشین ، واردِ بازر شد عمه سادات به چشمِ ترش دید ، گِره خورده مویِ دلبرش عمه سادات زمین گیر شد تا که بریدند گلو ، پیر شد عمه سادات غرورش شکست نیزه به حلقوم حسینش نشست عمه سادات به دستش طناب دیده اش افتاد به بزمِ شراب عمه سادات چه چیزی شنید عصمتِ حق حرفِ کنیزی شنید @raziolhossein
در غروب گرفته پاییز.. نفس روشن بهار رسید آی مردم به جاده اش بروید.. خوش بحال شما نگار رسید این سکوت عبث شکستنی است آسمان زمزمه فرستاده مرتضی یک علی به ایران داد فاطمه فاطمه فرستاده کوثر موسوی آل الله آیه ی نوری خدا امد مردها صد قدم عقب بروید بانوی ما به شهر، تا آمد چشمه میجوشد از مناجاتش خاک سبز است از قدمهایش مرد و زن جمله چشمها بسته همه کوراند از تماشایش اهل قم!این امانت رضوی بین شهر شما تک و تنهاست حرمتش را همه نگه داریست چادرش آبروی اهل ولاست نکند دور او شلوغ شود.. نکند محملش تکان بخورد.. آی زنها حواستان باشد دم افطار آب و نان بخورد خانه اش که شدست بیت النور نبردیش به سمت ویرانه دور باشد ز آیه تطهیر چشم سنگین مرد بیگانه اهل قم!عمه همین بانو وسط شام دیده اش تر بود با لباس اسیر رد میشد دستهایش براش معجر بود @raziolhossein
سلام ما به تو ای آفتاب پرده‌نشین یگانه دختر اسلام ای ملیکه‌ی دین سلام دختر باران، بهار آوردی بهار را وسط شوره‌زار آوردی علی شدی مس این خاک را طلا کردی برای ما نجف دیگری بنا کردی به یُمْنِ تو حرم اهل بيت شد وَالله به قم خوش آمدی ای دختر رسولَ‌الله @raziolhossein