eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.4هزار دنبال‌کننده
556 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کدام شعر به وصفش سر خطر دارد؟  به وصف او که خودش شعرهای تر دارد! تمام شعر جهان یک طرف، مقابل آن  قصیده ای که مدال از پیامبر دارد بگو به قوم عرب مصرعی مشابه آن  بیاورد هر کس دعوی هنر دارد به ارث برده علی از پدر دلیری را  به وقت معرکه چون شیر اگر جگر دارد!  فضایلش را از فاطمه سوال کنید  عروس خانه از این رازها خبر دارد کسی که گفته مسلمان نبود ابوطالب  بیاورد سند معتبر اگر دارد به مدحت پدری که علی ست فرزندش  سزاست کعبه ی شعرم شکاف بردارد! به حول محور او واژه واژه ی غزلم قدم برهنه به رسم طواف بردارد کسی که سینه ی اشعار کفر را بدرد  اگر که تیغ بلیغ از غلاف بردارد به پای مصرع شعرش نمی رسد حتی جهان واژه اگر ائتلاف بردارد!  @raziolhossein
ابوطالب شدی و دست حق در آستین داری چنین نور امیرالمومنین را در جبین داری به صورت نور حیدر را به سیرت حسن احمد را جمالی آنچنان داری کمالی اینچنین داری  زمان از تو زمین از تو امان از تو امین از تو ستون آسمان ها هستی و پا بر زمین داری مسلمان بوده ای وقتی نبود اصلأ مسلمانی بدین ترتیب دین داری و عمری درد دین داری بلاغت در سخن داری دقیقأ مثل فرزندت به هنگام رجز خوانی کلامی آتشین داری از آن سو جعفر طیار از این سو حیدر کرار چه سهمی پیش آن داری چه ارثی نزد این داری نبی با رفتنت یک سال را سال عزا خوانده عجب جائی میان قلب ختم المرسلین داری اگر در خانه کس باشد همین یک جمله بس باشد همین بس که تو در خانه امیرالمومنین داری @raziolhossein
ای باب علی! تو ز آفرینش به سری زیرا که تو را بُوَد بدینسان پسری بر جمله‌ی ماسوا علی هست پدر حیران تو هستم که علی را پدری @raziolhossein
ای باب علی! تو ز آفرینش به سری زیرا که تو را بُوَد بدینسان پسری بر جمله‌ی ماسوا علی هست پدر حیران تو هستم که علی را پدری @raziolhossein
حضرت صادق سخنش جالب است درصفت وشأن أبوطالب است کفه ایمان ودیانتش بر کفه ایمان همه غالب است @raziolhossein
حضرت صادق سخنش جالب است درصفت وشأن أبوطالب است کفه ایمان ودیانتش بر کفه ایمان همه غالب است @raziolhossein
کنار بسترت عالم حزین است که داغت داغِ ختم‌المرسین است دم آخر پیمبر گفت و گفتی فقط حیدر امیرالمومنین است @raziolhossein
کنار بسترت عالم حزین است که داغت داغِ ختم‌المرسین است دم آخر پیمبر گفت و گفتی فقط حیدر امیرالمومنین است @raziolhossein
با درد و با غم هم همنشين و آشنا بود اما به هر درد و غمي بي اعتنا بود قبل از نزول آيه ي تطهير حتي او شامل شان نزول انما بود چيزي نبايد گفت در مدحش جز اينكه فرزند او حيدر علي مرتضي بود حكم پدر را او براي مصطفي داشت پس با دل و جان تكيه گاه مصطفي بود او مثل و مانندي ندارد تا قيامت از هر نظر قطعأ حساب او جدا بود وقتي خداي ديگران بت هايشان بود او هر سحر گرم عبادت با خدا بود ايمان او سنگين تر از ايمان خلق است از بس وجودش خالي از عجب و ريا بود هر كس به ايمان ابوطالب كند شك ايمان ندارد نقطه چين اهل خطا بود... @raziolhossein
نور خداوند از وجودش جلوه‌گر بود غیر از علی او را محمد هم، پسر بود در سو‌گ او قلب رسول‌الله خون شد آری ابوطالب برایش چون پدر بود @raziolhossein
به وصف تو به جز آیات قرآنی نمی آید که در توصیف نور الفاظ چندانی نمی آید به غیر از شرح شأن باشکوه خاندان تو به توصیف کسی که " آل عمرانی " نمی آید ندارم شک که دین از اعتبارت معتبر بوده بدون گل که رونق در گلستانی نمی آید نشسته نام تو بعد از علی باید همین باشد کنار نور هرگز غیر نورانی نمی آید حمایت از تو ، ثروت از خدیجه ، تیغ از حیدر بدون این سه بویی از مسلمانی نمی آید نه تنها بر علی که بر محمد هم پدر بودي چنین شأنی دگر بر هیچ داماني نمی آید به ایمان اباذرها و سلمان ها قسم دیگر که هرگز مثل ایمان تو ایمانی نمی آید تو تا از دار دنیا یک علی داری چه کم داری به دارایی تو هرگز سلیمانی نمی آيد زمانه بعد تو بر خاندانت سخت می گيرد پس از تو بر علي انگار آسانی نمی آید @raziolhossein
تو کیستی که صداقت تو را صدا می‌کرد دعا به جان تو پیغمبر خدا می‌کرد تو را سقایت حُجّاج داده‌اند آری شکوه و شوکت عَبدالمطلّبی داری کلیدداری بیت‌الحرام سهم تو بود بر آستان تو از آسمان سلام و درود نَبی به برق نگاهت چه رازها دیده‌ست که بین آن همه عاشق تو را پسندیده‌ست تو مرزبان حقیقت شدی و حق‌باور یتیم آمنه را یار بودی و یاور تمام هَمّ و غمت عشق سرپرستی شد که حاصل غمِ تو افتخار هستی شد تو را به سعی و صداقت ستود پیغمبر به سایه‌سار پناه تو بود پیغمبر دعای خیر پیمبر همیشه جوشن توست «اَلَم یَجِدکَ یَتیماً» گواه روشن توست.. همین که همسر تو «فاطمه‌ست بنت اسد» کسی به گَردِ سمندِ فضائلت نرسد چه همسری! که مقامی رفیع پیدا کرد به خیر مقدم او «مُستجار» لب واکرد چه همسری! که حرم میهما‌ن‌سرایش شد سه روز بال مَلَک فرش زیر پایش شد چه همسری! که قدم در حریم کعبه نهاد و نور دیدۀ او شد «لِکُلّ قومٍ هاد» «عقیل» در سفر عشق در سفینۀ توست مدال «جعفر طیّار» هم به سینۀ توست یگانه دختر پاک تو «اُمّ هانی» شد که در پناه رسول خدا، جهانی شد تو سایه بر سرت از مهر احمدی داری تو آن گلی که گلاب محمدی داری شعاع وحی و نبوت چراغ راهت شد شکوه عالم هستی «علی» گواهت شد علی که کعبه برایش گشوده است آغوش خلیل بت‌شکن دهر شد تبر بر دوش علی که هیبت او قبضه کرد هستی را و زنده کرد ره و رسم حق‌پرستی را علی که اینه «اِنَّما وَلیکّم» است علی که مَطلعُ الانوار او غدیر خم است اَلا مبارز و سر حلقۀ جوانمردان که در برابر دشمن شدی بلاگردان تو جام خاطرت از مهر دوست لب به لب است نثار خصم تو «تَبَّت یَدا اَبی‌لَهَب» است مرید مکتب توحید دودمان تو شد کمندِ صیدِ ابوجهل‌ها کمان تو شد قسم به فجر که ای کوه‌مرد نام‌آور کسی چنان که تو بودی نبود دین‌باور اگر چه رسم تو یک عمر رازداری بود زلال ایمان در رگ رگِ تو جاری بود امید عاطفه درس وفا گرفت از تو نهال نورس اسلام پا گرفت از تو تمام هستی تو ذوب در نبوت شد رهین سعی تو ایثار شد، مروّت شد به جز مسیر محمد سلوک و سیر تو نیست بگو که مؤمن آل قریش غیر تو کیست؟ شهامت از ازل آمیخته‌ست با شیرت گره‌گشایِ بلا بود برقِ شمشیرت تو خود مدافع آیین احمدی بودی تو طالب نَفَحات محمدی بودی فضای «شعب اَبی‌طالب» از تو رنگ گرفت و چتر بر سر خورشید بی‌درنگ گرفت حدیث الفت تو با یتیم عبدالله شنیدنی‌ست در آن سال‌های سرد و سیاه که از قبیله و قومت جدا شدی ای مرد! نگاهبان رسول خدا شدی ای مرد! ز خواب خویش چه شب‌ها که چشم پوشیدی برای حفظ پیمبر مدام کوشیدی.. سه سال شاهد آن ظلم و جور بودی تو اگر «قصیدۀ لامّیه» را سرودی تو همان قصیده که فریاد دادخواهی داشت که شرح برتری نور بر سیاهی داشت همان قصیده که آیینۀ وفاداری‌ست گلاب معرفت از بیت بیت آن جاری‌ست قصایدت اثر از فیض سرمدی دارد شمیم دلکش یاس محمدی دارد هُمای طبع بلندت سرود از ایمان زلال ذوق تو سرشار بود از ایمان تو را عنایت روح القُدُس مدد می‌کرد دلت ستارۀ اسلام را رَصَد می‌کرد شده‌ست شهرۀ آفاق استقامت تو که پیش کفر سپر شد بلند قامت تو تو سایه‌بان رسالت چهل بهاری شدی به کاروان هدایت طلایه‌داری شدی کلام آخرت ای حضرت رسول‌پناه چه بود؟ «اَشهدُ اَن لا اِلهَ الا الله».. به یاد آن همه سالی که با تو زیسته بود چه‌قدر بی‌تو رسول خدا گریسته بود از آن که بار فراق تو سخت سنگین بود پیمبر از غمِ هجرت عجیب غمگین بود همین که پنجرۀ پلک تو، به‌هم آمد خدیجه رفت و تو رفتی و «سال غم» آمد رسول بعد تو از شهر مکه زود گذشت «بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت» بهار مهر و وفا جانت ای ابوطالب! درود بر تو و ایمانت ای ابوطالب! @raziolhossein