eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.6هزار دنبال‌کننده
592 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با درد و با غم هم همنشين و آشنا بود اما به هر درد و غمي بي اعتنا بود قبل از نزول آيه ي تطهير حتي او شامل شان نزول انما بود چيزي نبايد گفت در مدحش جز اينكه فرزند او حيدر علي مرتضي بود حكم پدر را او براي مصطفي داشت پس با دل و جان تكيه گاه مصطفي بود او مثل و مانندي ندارد تا قيامت از هر نظر قطعأ حساب او جدا بود وقتي خداي ديگران بت هايشان بود او هر سحر گرم عبادت با خدا بود ايمان او سنگين تر از ايمان خلق است از بس وجودش خالي از عجب و ريا بود هر كس به ايمان ابوطالب كند شك ايمان ندارد نقطه چين اهل خطا بود... @raziolhossein
نور خداوند از وجودش جلوه‌گر بود غیر از علی او را محمد هم، پسر بود در سو‌گ او قلب رسول‌الله خون شد آری ابوطالب برایش چون پدر بود @raziolhossein
به وصف تو به جز آیات قرآنی نمی آید که در توصیف نور الفاظ چندانی نمی آید به غیر از شرح شأن باشکوه خاندان تو به توصیف کسی که " آل عمرانی " نمی آید ندارم شک که دین از اعتبارت معتبر بوده بدون گل که رونق در گلستانی نمی آید نشسته نام تو بعد از علی باید همین باشد کنار نور هرگز غیر نورانی نمی آید حمایت از تو ، ثروت از خدیجه ، تیغ از حیدر بدون این سه بویی از مسلمانی نمی آید نه تنها بر علی که بر محمد هم پدر بودي چنین شأنی دگر بر هیچ داماني نمی آید به ایمان اباذرها و سلمان ها قسم دیگر که هرگز مثل ایمان تو ایمانی نمی آید تو تا از دار دنیا یک علی داری چه کم داری به دارایی تو هرگز سلیمانی نمی آيد زمانه بعد تو بر خاندانت سخت می گيرد پس از تو بر علي انگار آسانی نمی آید @raziolhossein
تو کیستی که صداقت تو را صدا می‌کرد دعا به جان تو پیغمبر خدا می‌کرد تو را سقایت حُجّاج داده‌اند آری شکوه و شوکت عَبدالمطلّبی داری کلیدداری بیت‌الحرام سهم تو بود بر آستان تو از آسمان سلام و درود نَبی به برق نگاهت چه رازها دیده‌ست که بین آن همه عاشق تو را پسندیده‌ست تو مرزبان حقیقت شدی و حق‌باور یتیم آمنه را یار بودی و یاور تمام هَمّ و غمت عشق سرپرستی شد که حاصل غمِ تو افتخار هستی شد تو را به سعی و صداقت ستود پیغمبر به سایه‌سار پناه تو بود پیغمبر دعای خیر پیمبر همیشه جوشن توست «اَلَم یَجِدکَ یَتیماً» گواه روشن توست.. همین که همسر تو «فاطمه‌ست بنت اسد» کسی به گَردِ سمندِ فضائلت نرسد چه همسری! که مقامی رفیع پیدا کرد به خیر مقدم او «مُستجار» لب واکرد چه همسری! که حرم میهما‌ن‌سرایش شد سه روز بال مَلَک فرش زیر پایش شد چه همسری! که قدم در حریم کعبه نهاد و نور دیدۀ او شد «لِکُلّ قومٍ هاد» «عقیل» در سفر عشق در سفینۀ توست مدال «جعفر طیّار» هم به سینۀ توست یگانه دختر پاک تو «اُمّ هانی» شد که در پناه رسول خدا، جهانی شد تو سایه بر سرت از مهر احمدی داری تو آن گلی که گلاب محمدی داری شعاع وحی و نبوت چراغ راهت شد شکوه عالم هستی «علی» گواهت شد علی که کعبه برایش گشوده است آغوش خلیل بت‌شکن دهر شد تبر بر دوش علی که هیبت او قبضه کرد هستی را و زنده کرد ره و رسم حق‌پرستی را علی که اینه «اِنَّما وَلیکّم» است علی که مَطلعُ الانوار او غدیر خم است اَلا مبارز و سر حلقۀ جوانمردان که در برابر دشمن شدی بلاگردان تو جام خاطرت از مهر دوست لب به لب است نثار خصم تو «تَبَّت یَدا اَبی‌لَهَب» است مرید مکتب توحید دودمان تو شد کمندِ صیدِ ابوجهل‌ها کمان تو شد قسم به فجر که ای کوه‌مرد نام‌آور کسی چنان که تو بودی نبود دین‌باور اگر چه رسم تو یک عمر رازداری بود زلال ایمان در رگ رگِ تو جاری بود امید عاطفه درس وفا گرفت از تو نهال نورس اسلام پا گرفت از تو تمام هستی تو ذوب در نبوت شد رهین سعی تو ایثار شد، مروّت شد به جز مسیر محمد سلوک و سیر تو نیست بگو که مؤمن آل قریش غیر تو کیست؟ شهامت از ازل آمیخته‌ست با شیرت گره‌گشایِ بلا بود برقِ شمشیرت تو خود مدافع آیین احمدی بودی تو طالب نَفَحات محمدی بودی فضای «شعب اَبی‌طالب» از تو رنگ گرفت و چتر بر سر خورشید بی‌درنگ گرفت حدیث الفت تو با یتیم عبدالله شنیدنی‌ست در آن سال‌های سرد و سیاه که از قبیله و قومت جدا شدی ای مرد! نگاهبان رسول خدا شدی ای مرد! ز خواب خویش چه شب‌ها که چشم پوشیدی برای حفظ پیمبر مدام کوشیدی.. سه سال شاهد آن ظلم و جور بودی تو اگر «قصیدۀ لامّیه» را سرودی تو همان قصیده که فریاد دادخواهی داشت که شرح برتری نور بر سیاهی داشت همان قصیده که آیینۀ وفاداری‌ست گلاب معرفت از بیت بیت آن جاری‌ست قصایدت اثر از فیض سرمدی دارد شمیم دلکش یاس محمدی دارد هُمای طبع بلندت سرود از ایمان زلال ذوق تو سرشار بود از ایمان تو را عنایت روح القُدُس مدد می‌کرد دلت ستارۀ اسلام را رَصَد می‌کرد شده‌ست شهرۀ آفاق استقامت تو که پیش کفر سپر شد بلند قامت تو تو سایه‌بان رسالت چهل بهاری شدی به کاروان هدایت طلایه‌داری شدی کلام آخرت ای حضرت رسول‌پناه چه بود؟ «اَشهدُ اَن لا اِلهَ الا الله».. به یاد آن همه سالی که با تو زیسته بود چه‌قدر بی‌تو رسول خدا گریسته بود از آن که بار فراق تو سخت سنگین بود پیمبر از غمِ هجرت عجیب غمگین بود همین که پنجرۀ پلک تو، به‌هم آمد خدیجه رفت و تو رفتی و «سال غم» آمد رسول بعد تو از شهر مکه زود گذشت «بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت» بهار مهر و وفا جانت ای ابوطالب! درود بر تو و ایمانت ای ابوطالب! @raziolhossein
همیشه جوهر تحریف در جریان تاریخ است که هر چه می‌کشیم امروز هم تاوان تاریخ است بلایی بر سر تاریخ آمد که پس از ده قرن حقیقت همچنان در نیمه‌ی پنهان تاریخ است حقیقت را زمانی مردمان با زر عوض کردند : اگر امروز دین کاسب ترین دکان تاریخ است حقیقت را به جرم باعلی بودن گرفتند و حقیقت چهارده قرن است در زندان تاریخ است ابوطالب حقیقت بود و صد افسوس کتمان شد که این بعد از سقیفه بدترین کتمان تاریخ است علی مردانگی را مثل غیرت از پدر آموخت  پدر اسطوره ‌ی رویایی مردان تاریخ است علی فاضل ترین مرد جهان بود و به تعبیری ابوطالب ابوفاضل‌ترین انسان تاریخ است علی مولای ما مولاترین مولای عالم بود اگر سلمان او سلمان‌ترین سلمان تاریخ است معاویه فراوان داشت تاریخ جهان اما : علی پاینده می ماند ؛ علی پایان تاریخ است خدا از طرح ایوان نجف عرش خودش را ساخت و ایوان نجف زیبا‌ترین ایوان تاریخ است اگر چه با علی و نسل او بد کرد این عالم ولی روز ظهوری هست که جبران تاریخ است علی می آید و از نو حکومت می‌کند آری زمان رجعتی که بهترین دوران تاریخ است @raziolhossein
در اوج فلک ستاره‌ای ثاقب بود پیغمبر ما به دیدنش راغب بود داغی که شکست قلب پیغمبر را داغ و غم هجران ابوطالب بود @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راه تو بود راه و بقیه ،چاه است عشق تو و آلِ تو چراغ راه است این است ، چکیده ی پیامِ «بعثت» مَردم به خدا علی ،ولی الله است @raziolhossein
امشب ای غار حرا از هر شبی زیباتری  مشرق نورانی خورشید عالم‌گستری  شب‌نشینی کرده روی تخته سنگت جبریل  این دل شب راز‌دار بعثت پیغبمری  گوش تا آوای «اقراء بسم ربک» بشنوی  ناز کن بر مه که غرق نورِ حیِّ داوری  گر چه شب را با محمّد صبح کردی سال‌ها  امشب از او یافتی هر لحظه فیض دیگری  کوه های مکه می‌گردند دورت تا سحر  گرچه در فرشی ولی از عرش اعلا برتری  چشم شو، روی دل‌آرای پیمبر را ببین  در کنار او گل لبخند حیدر را ببین  --  آی انسان‌ها کلام کبریا را بشنوید  وحی نازل شد همه حکم خدا را بشنوید  بانگ جبریل امین پیچیده در غار حرا  گوش تا آوای جان‌بخش حرا را بشنوید  بانگ «اقراء بسم ربک» با ندای جبرئیل  نغمه ی تهلیل ختم‌الانبیا را بشنوید  این صدای منجی کل جهان خلقت است  بشنوید ای کل خلقت این صدا را بشنوید  تا به کی افسانه ی بیگانگان در گوشتان  گوش تا امشب صدای آشنا را بشنوید  فرق بت‌ها را به همراه پیمبر بشکنید  با کمان حمزه از بوجهل‌ها سر بشکنید  --  ای بتان کعبه عمر بتگران سر آمده  بشکنید اینک که ابراهیم دیگر آمده  منجی کل بشر بیرون شد از غار حرا  با کلام روح‌بخش حی داور آمده  موسی عمران دیگر آمده از کوه طور  یا مسیحا با ندای روح‌پرور آمده؟  همچنان هارون که با موسی‌بن‌عمران یار بود  همره پیغمبر اسلام، حیدر آمده  پای در چشم زمین و آسمان در مشت اوست  پیش رو حکم خداوند است و حیدر پشت اوست  --  محو شو ای تیرگی نور آمده نور آمده  محفل توحید را شیرین‌ترین شور آمده  دیوها را آید از هر سو نهیب‌الفرار  دسته دسته بر زمین از آسمان حور آمده  ای تمام کوه های مکه این آوای کیست؟  این محمّد یا همان موساست کز طور آمده  روز روز جشن آزادی زن‌های اسیر  یا که عید دختران زنده در گور آمده  با تبر محکم به فرق بتگران باید زدن  این چنین از خالق معبود دستور آمده  باید اینک پشت حمال الحطب را بشکنید  با شجاعت هر دو دست بولهب را بشکنید  --  ای امین وحی اینک بانگ «اقرأ» ‌ساز کن  یا محمّد از زبان ما سخن آغاز کن  یا محمّد همچو خورشید از حرا بیرون بیا  بر تمام کائنات آغوش خود را باز کن  سنگ اگر از چار سو آید سپر کن سینه را  با تبسم آنچه را می‌بایدت ابراز کن  پرچم توحید را بر قله ی عالم بزن  خلق را از شرق تا غرب جهان آواز کن  یا محمّد برترین اعجاز تو قرآن توست  هان، بگو، اعجاز کن اعجاز کن اعجاز کن  ما تو را از انبیا اعجاز برتر داده ایم  بعد قرآنت وصیی مثل حیدر داده ایم  --  ای همه پیغمبران در انتظار بعثتت  وی تمام عالم امکان دیار بعثتت  سنگ‌‌های کعبه می‌گویند تو پیغمبری  کوه های مکه بی‌صبر و قرار بعثتت  مکه و مصر و حجاز و کوفه و شامات نه،  وسعت ملک خدا باغ و بهار بعثتت  نیست بیم از غزوه های خیبر و احزاب و بدر  تا بوَد در دست حیدر، ذوالفقار بعثتت  تا مکان باقی‌ست، تا چرخ زمان در گردش است  می‌‌رسد بر خلق، فیض بی‌شمار بعثتت  بعد تو دیگر نیاید در جهان پیغمبری  آری آری تا قیامت همچنان پیغمبری  --  ای فراز قله ی هستی لوای حکمتت  آفرینش تا قیامت غرق بحر رحمتت  سال‌ها و ماه ها و هفته ها و روزها  می‌درخشد تا قیامت آفتاب حکمتت  با لب شیرین گشودی روی و خندیدی به سنگ  سنگ هم شرمنده شد از خلق و خوی و خصلتت  بیشتر آزار دیدی از همه پیغمبران  ای همه پیغمبران مبهوت صبر و همّتت  تا زمین و آسمان بر پاست تو پیغمبری  تا جهان باقی‌است ماییم و کتاب و عترتت  این دو، تا روز قیامت با همند و با همند  هم نجات عالمند و هم چراغ آدمند  --  ما مسلمانیم و مهر وحدت ما یا علی است  وحدت آن دارد که او را رهبر و مولا علی است  چیست وحدت؟ چنگ بر«حبل‌المتین» حق زدن  ای تمام مسلمین حبل‌المتین تنها علی است  تفرقه یعنی جدا از دامن حیدر شدن  متحد باشید ای یاران امام ما علی است  در سپهر وحدت و ایمان و عشق و اتحاد  محور توحید و خورشید جهان‌آرا علی است  من کی‌ام تا نفس پیغمبر امام ما شود  فاش می‌گویم امام حضرت زهرا علی است  ما تمام عمر با قرآن و عترت زیستیم  نیستیم آن دم که در خطّ ولایت نیستیم  --  کیست احمد؟- شهر علم کبریا و در: علی است  باطن و ظاهر علی، اول علی، آخر علی است  دست و شمشیر خدا، چشم خدا، وجه خدا  نص قرآن است آری، نفس پیغمبر علی است  آن دو تن باید که بگریزند از میدان جنگ  تا شود معلوم تنها فاتح خیبر علی است  فتح بدر و فتح خیبر حقِ شیرِ داور است  الفرار ای روبهان از معرکه، حیدر علی است  گر شوی غافل به سوی این و آنت می‌برند  ای برادر راه خود را گم نکن، رهبر علی است  «میثما» نه شافعی نه مالکی نه حنبلی  بعد پیغمبر فقط مولا علی مولا علی  @raziolhossein
چو همطراز تو درعرصه ی وجود نبود جواب مسئله ی ما بجز( نبود)، نبود به احترام تو بت ها به سجده افتادند وگرنه هیچ دلیلی بر این سجود نبود حرا گواهی این که کسی به خلوت تو به جز خدا و علی لایق ورود نبود کنار تو پر جبریل سوخت ، ثابت شد که شان و منزلت او در این حدود نبود لب ملایکه را ذکر نیست جز صلوات چرا که بهتر از این در جهان سرود نبود به هرکجا که وزیده است بوی تو ، جایی برای عنبر و مشک و گلاب و عود نبود دلیل (رحمة للعالمین) شدن این است : کسی شبیه تو مشتاق لطف و جود نبود نمی رسید مصیبت به خانواده ی تو اگر که دور و بر تو پر از حسود نبود @raziolhossein
پیمبران همه از جای خود قیام کنید نماز رو بـه سوی مسجدالحـرام کنید ز نـام نامــیِ پیغمبــر احتـرام کنید می طهور به دست خدا به جام کنید سپس به غار حرا رفته، ازدحام کنید ز جان و دل به رسول خدا سلام کنید شب امید شمـا و شب نویـد شماست ادب کنید که عید خدا و عید شماست **** پیــام فتــح و نویــد ظفــر مبارک باد دعــای عمــر شمــا را اثــر مبارک باد خجسته عیـد بشـر بــر بشـر مبارک باد تمام شـد شـب هجـران سحر مبارک باد خجستـه بــعثت پیغامبــر مبــارک باد به جن و انس و ملک، این خبر مبارک باد خبر دهید که عید اخوّت آمده است خزان گذشت، بهار نبوّت آمده است * خبر دهید که «اقرء» بـه مکه نازل شد خبر دهید که «اضرب» شعارِ باطل شد خبر دهید که قانـون عدل، کامل شد خبر دهید که قرآن چراغ محفل شد خبر دهید: مریدان! مراد حـاصل شد نــزول ســورۀ «یـا ایّها المزمّل» شد رسد زکوه و در و دشت و سنگ و نخل و گیاه صــدای زمزمـۀ لا الــه الا الله بخــوان محمّـد! آوای تــو صــدای خداست بخوان کــه هـر چـه بخوانی، پیام آخرِ ماست بخوان‌بخوان که هماهنگ با تو ارض و سماست بخوان بخوان که از اوّل بشر تو را می‌خواست قیـام کـن کـه قیــامت قیــامتِ کبــراست قیام کــن کــه کنـد عدل با تو قامت راست تو را دهند ندا راهیـان وادی نـور تو را زنند صدا دختران زنده به گور * تو منجـی همـه بـا انقراض دنیایی تو بـا فـروغ خداییـت عالـم‌آرایـی تو تا قیــام قیـامت، پیمبــرِ مایی تو یار خلق به دنیایی و بـه عقبایی تو رهبر همگانـی، اگر چـه تنهایی تو در تمـام ملل، مـاه انجمن‌هایی بخوان که قدر و مقام و جلالتت دادیم رُسـل نیامده، حکم رسـالتت دادیم * پیمبـران عظمـت یافتنــد بـا نامت دمیده در همه عـالم فروغ اسـلامت رسید سنگ ملامت ز هر در و بامت زدند طعنه و دادند سخت دشنامت زهی مکارم اخلاق و لطف و اکرامت نگشت تلخ ز بیداد دشمنان کامت اگر چه سنگ عدو گشت پاسخ سخنت زدی تبسم و خون بود جاری از دهنت چهارده صده روشن چراغ حکمت توست چهارده صده قـرآن پیـام وحـدت توست چهارده صده جاری بحـار رحـمت توست چهارده صده پاینــده نـام امّـت تـوست چهارده صده بر کف لوای عتـرت توست چهارده صده بر امّت ایـن وصیّت توست که ای تمامی امـت منـم پیمبرتان منم پیمبر و مولا علی است رهبرتان * علی وصی مـن است و علـی ولـی خداست علی ســراج منیــر و علــی چراغ هداست علی رکوع و سجود و علی سـلام و دعاست علی است با حق و حق در پی علی پویاست علی حقیقت حـق، حـق بـدون او تنهاست علی، علی، علـی آری علـی امــام شماست بنای دین بقایش که هست عالمگیر یکـی ز غار حرا دیگری بود ز غدیر یقین کنید که مشکل‌گشا علی است علی! یقین کنید که دست خدا علی است علی! یقین کنید فقـط مقتــدا علی است علی! یقین کنید که شمس‌الضحا علی است علی! یقین کنید که صاحب لوا علی است علی! یقین کنید امــام شمـا علـی اسـت علی! قسم به ذات خدایی کز اوست هرچه که هست یقین کنید کـه اسـلام بــی‌علی کفــر است حقیقتی است که کتمان آن بـوَد تـکفیر قسم بــه آل محمّــد، بـه آیــۀ تطـهیر قسم بـه آنچـه قلـم کـرده از ازل تحـریر کـه دســت قـدرت پـروردگار حـیِّ قدیر شناسنامـۀ مــا را زده اسـت مهــر غدیر علی همان شب بعثت به خلق گشت امیر قسم بـه ذات خـداوندگار لم یزلـی تمام دین محمّد علی، علی‌ست، علی! @raziolhossein