#عاشورا
#احراق_خیام
امام سجاد علیه السلام بین خیمه و مراقبت حضرت زینب سلام الله علیها
«یکی از شاهدان عینی حوادث عاشورا می گوید: بانویی باحشمت و شوکت را دیدم که در دم درب خیمه ایستاده بود و آتش از اطراف او شعله می کشید، گاهی به راست و گاهی به چپ نگاه می کرد، گاهی به آسمان می نگریست و از اضطراب دستهایش را بر هم می زد و گاهی وارد آن خیمه می شد و بیرون می آمد. من به سوی او شتافتم و گفتم: چرا اینجا ایستاده ای در حالی که آتش در اطراف تو شعله می کشد و زنان فرار کردند و متفرق شده اند و چرا با آنها نرفتی؟ چه اتفاقی رخ داده است؟ پس گریست و گفت: ای شیخ، مریضی در خیمه داریم و قادر به نشستن و برخاستن نیست چگونه می توانم او را ترک کنم در حالی که آتش او را احاطه کرده است؟»
وسیله الدارین، صفحه345- 344
معالي السبطين، صفحه 506
@raziolhossein
#عاشورا
#احراق_خیام
امام سجاد علیه السلام بین خیمه و مراقبت حضرت زینب سلام الله علیها
«یکی از شاهدان عینی حوادث عاشورا می گوید: بانویی باحشمت و شوکت را دیدم که در دم درب خیمه ایستاده بود و آتش از اطراف او شعله می کشید، گاهی به راست و گاهی به چپ نگاه می کرد، گاهی به آسمان می نگریست و از اضطراب دستهایش را بر هم می زد و گاهی وارد آن خیمه می شد و بیرون می آمد. من به سوی او شتافتم و گفتم: چرا اینجا ایستاده ای در حالی که آتش در اطراف تو شعله می کشد و زنان فرار کردند و متفرق شده اند و چرا با آنها نرفتی؟ چه اتفاقی رخ داده است؟ پس گریست و گفت: ای شیخ، مریضی در خیمه داریم و قادر به نشستن و برخاستن نیست چگونه می توانم او را ترک کنم در حالی که آتش او را احاطه کرده است؟»
وسیله الدارین، صفحه345- 344
معالي السبطين، صفحه 506
@raziolhossein