#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
گریه کنید گریه ، که میراث فاطمه است
هرکس که اشک داشت ز وُرّاث فاطمه است
گریه برای فاطمه مهر تولی است
مهر تولی است و نشان تبری است
گریه کنید فاطمیه فصل ماتم است
این فاطمیه است که باب محرم است
گریه کنید فاطمه بسیار گریه کرد
تا زنده بود بهر علی زار گریه کرد
گریه کنید بر غم و اندوه فاطمه
گریه کنید بر تن مجروح فاطمه
گریه کنید آه جوان بود مادرم
سنی نداشت گرچه کمان بود مادرم
گریه کنید دست به دیوار میگرفت
در خانه رو زحیدر کرار میگرفت
گریه کنید بر ورم روی بازویش
بعد از سه ماه خوب نشد زخم پهلویش
گریه کنید مادر ما بی قرار بود
گریه کنید مادر ما باردار بود
گریه کنید حوریه و دیو و دد کجا
ریحانه الرسول کجا و لگد کجا
گریه کنید پشت در جای علی نبود
زهرا نیاز داشت به مادر ولی نبود
گریه کنید شعله در اطراف باغ بود
پهلوش که گرفت به در میخ داغ بود
گریه کنید در غم او های های های
پا میشد و دوباره می افتاد وای وای
گریه کنید فاطمه را بی هوا زدند
او را مقابل در و همسایه ها زدند
گریه کنید بازوی زهرا شکسته شد
آنقدر زد مغیره به دستش که خسته شد
گریه کنید دور و بر او شلوغ بود
ای کاش روضه هاش تمامش دروغ بود
اینجای روضه داد بزن مثل دخترش
هی داد میزدند سرش پیش شوهرش
گریه کنید کشتن زهرا حلال بود
طوری زدند زنده بماند محال بود
گریه کنید روز در خانه کشتنش
غربت ببین که نیمه شب دفن شد تنش
گریه کنید که نتوانست دخترش
آن شب بلند گریه کند بهر مادرش
گریه کنید ، اشک بگیرید از همه
نذر ظهور منتقم آل فاطمه
#عبدالزینب_موسوی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
ای غریب بی کس و یاور خداحافظ علی
رفتنی شد فاطمه دیگر خداحافظ علی
کن حلالم زود دارم میروم از پیش تو
میشوی تنها و تنهاتر خداحافظ علی
ساقی کوثر بیا شبها کنار تربتم
جای الرحمن بخوان کوثر خداحافظ علی
خاطرات خوب این نه سال بد پایان رسید
با لگد شد بسته این دفتر خداحافظ علی
جای ماندن نیست این شهری که زن را میزنند
در میان کوچه و معبر خداحافظ علی
من که رفتم زود این در را عوض کن نشنوی
بوی زهرا را زمیخ در خداحافظ علی
از حسن از ماجرای کوچه ها چیزی نپرس
می شود حال دلش بدتر خداحافظ علی
یاد زینب داده ام اشک پدر را پاک کن
این تو و این مهربان دختر خداحافظ علی
ام کلثوم مرا هر شب بغل کن جای من
زود شد این طفل بی مادر خداحافظ علی
جای من هرشب گلوی نورعینم را ببوس
هست جای نیزه و خنجر خداحافظ علی
از تو چه پنهان که من دلتنگ روی محسنم
میروم او را کشم در بر خداحافظ علی
میروم با سینه مجروح شیرش میدهم
غنچه ام نشکفته شد پرپر خداحافظ علی
کاش این گهواره ای که قسمت محسن نشد
قسمت اصغر شود آخر خداحافظ علی
من ندادم شیر محسن را الهی که رباب
او نگردد مثل من دیگر خداحافظ علی
به حسین من بگو از قول من مخفی کند
از همه قبر علی اصغر خداحافظ علی
نیزه داران میرسند از راه و او را میبرند
مادرش گوید زپشت سر خداحافظ علی
من پیاده تو سوار نیزه هایی رحم کن
یک کمی آهسته تر مادر خداحافظ علی
یک کمی آهسته تر از نی میافتی آخرش
می کنی بیچاره ام آخر خداحافظ علی
وعده دیدار ما دروازه ساعات شام
سر بزن به مادرت باسر خداحافظ علی
#عبدالزینب_موسوی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_ولادت
#رباعی #صلوات
بر کوثر و طوبای محمد صلوات
بر ام ابیهای محمد صلوات
یک دختر و این همه صفات نبوی
بر فاطمه زهرای محمد صلوات
#عبدالزینب_موسوی
@raziolhossein
#امام_رضا_ولادت
#رباعی
تبریک كه آمده بهار برکات
بارد زبهشت بر زمین برگ برات
میلاد گل است ، گل برایش ببرید
چه دسته گلی قشنگ تر از صلوات
......
عید آمده عید برکات و حسنات
دلها شده غرق شادی و شور و نشاط
میلاد رضاست از سویدای دلت
تبریک به معصومه بگو با صلوات
#عبدالزینب_موسوی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
گریه کنید گریه ، که میراث فاطمه است
هرکس که اشک داشت ز وُرّاث فاطمه است
گریه برای فاطمه مهر تولی است
مهر تولی است و نشان تبری است
گریه کنید فاطمیه فصل ماتم است
این فاطمیه است که باب محرم است
گریه کنید فاطمه بسیار گریه کرد
تا زنده بود بهر علی زار گریه کرد
گریه کنید بر غم و اندوه فاطمه
گریه کنید بر تن مجروح فاطمه
گریه کنید آه جوان بود مادرم
سنی نداشت گرچه کمان بود مادرم
گریه کنید دست به دیوار میگرفت
در خانه رو زحیدر کرار میگرفت
گریه کنید بر ورم روی بازویش
بعد از سه ماه خوب نشد زخم پهلویش
گریه کنید مادر ما بی قرار بود
گریه کنید مادر ما باردار بود
گریه کنید حوریه و دیو و دد کجا
ریحانه الرسول کجا و لگد کجا
گریه کنید پشت در جای علی نبود
زهرا نیاز داشت به مادر ولی نبود
گریه کنید شعله در اطراف باغ بود
پهلوش که گرفت به در میخ داغ بود
گریه کنید در غم او های های های
پا میشد و دوباره می افتاد وای وای
گریه کنید فاطمه را بی هوا زدند
او را مقابل در و همسایه ها زدند
گریه کنید بازوی زهرا شکسته شد
آنقدر زد مغیره به دستش که خسته شد
گریه کنید دور و بر او شلوغ بود
ای کاش روضه هاش تمامش دروغ بود
اینجای روضه داد بزن مثل دخترش
هی داد میزدند سرش پیش شوهرش
گریه کنید کشتن زهرا حلال بود
طوری زدند زنده بماند محال بود
گریه کنید روز در خانه کشتنش
غربت ببین که نیمه شب دفن شد تنش
گریه کنید که نتوانست دخترش
آن شب بلند گریه کند بهر مادرش
گریه کنید ، اشک بگیرید از همه
نذر ظهور منتقم آل فاطمه
#عبدالزینب_موسوی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
ای غریب بی کس و یاور خداحافظ علی
رفتنی شد فاطمه دیگر خداحافظ علی
کن حلالم زود دارم میروم از پیش تو
میشوی تنها و تنهاتر خداحافظ علی
ساقی کوثر بیا شبها کنار تربتم
جای الرحمن بخوان کوثر خداحافظ علی
خاطرات خوب این نه سال بد پایان رسید
با لگد شد بسته این دفتر خداحافظ علی
جای ماندن نیست این شهری که زن را میزنند
در میان کوچه و معبر خداحافظ علی
من که رفتم زود این در را عوض کن نشنوی
بوی زهرا را زمیخ در خداحافظ علی
از حسن از ماجرای کوچه ها چیزی نپرس
می شود حال دلش بدتر خداحافظ علی
یاد زینب داده ام اشک پدر را پاک کن
این تو و این مهربان دختر خداحافظ علی
ام کلثوم مرا هر شب بغل کن جای من
زود شد این طفل بی مادر خداحافظ علی
جای من هرشب گلوی نورعینم را ببوس
هست جای نیزه و خنجر خداحافظ علی
از تو چه پنهان که من دلتنگ روی محسنم
میروم او را کشم در بر خداحافظ علی
میروم با سینه مجروح شیرش میدهم
غنچه ام نشکفته شد پرپر خداحافظ علی
کاش این گهواره ای که قسمت محسن نشد
قسمت اصغر شود آخر خداحافظ علی
من ندادم شیر محسن را الهی که رباب
او نگردد مثل من دیگر خداحافظ علی
به حسین من بگو از قول من مخفی کند
از همه قبر علی اصغر خداحافظ علی
نیزه داران میرسند از راه و او را میبرند
مادرش گوید زپشت سر خداحافظ علی
من پیاده تو سوار نیزه هایی رحم کن
یک کمی آهسته تر مادر خداحافظ علی
یک کمی آهسته تر از نی میافتی آخرش
می کنی بیچاره ام آخر خداحافظ علی
وعده دیدار ما دروازه ساعات شام
سر بزن به مادرت باسر خداحافظ علی
#عبدالزینب_موسوی
@raziolhossein