#حضرت_سید_محمد
#سید_محمد
حریم حضرت سید محمد است اینجا
بهشت اهل دل از فیض سرمد است اینجا
دلی که زنده شد اینجا دگر نمی میرد
که روضه ای زِ بهشت مخلّد است اینجا
اگر که باز کنی چشم دل عیان بینی
که از ملائکه پر رفت و آمد است اینجا
اگر که زائر این آستانه ای زنهار
که حرمت حرمش بس مؤکد است اینجا
مباد حرمت این آستان شکسته شود
که هر گناه عذابش مشدّد است اینجا
کسی اگر که تهی دست آمده بد نیست
ولیک دست تهی رفتنش بد است اینجا
زِ هر قبیله به این قبله روی می آرند
که در میان قبائل زبان زد است اینجا
هر اختلاف که دارند از او مدد گیرند
هنوز داوری اش زیب مسند است اینجا
به هر که می نگری بهرش آورد نذری
کسی نگفته که نذر کسی رد است اینجا
مطاف کعبه بود،چون امام هادی را
بزرگ مرقد فرزند ارشد است اینجا
براستی زِ شرافت بر آسمان بالد
سری که خم شده در پای مرقد است اینجا
جلوتر از پدر ماجدش زِ دنیا رفت
کسی که نزد برادر بس امجد است اینجا
امام عسکری از غم کند گریبان چاک
به ماتمش که غم و داغ بی حد است اینجا
علی به زائر او التفات ها دارد
بلی به لطف یدالله مؤیَّد است اینجا
سخن زیاد بود«رستگار» لب بربند
حریم حضرت سیّد محمّد است اینجا
#سیدمحمد_رستگار
@raziolhossein
🏴در سوگ جناب امامزاده سید_محمد_بن_علی_الهادی علیهماالسّلام عموی بزرگوار حضرت صاحب الامر (عجّلاللهتعالیفرجه)
#حضرت_سید_محمد
#سید_محمد
غوغا کنید؛ ماتم سیّد محمّد است
زهرا به مجلس آمده، باید فغان کنم
از غربت غریب، بخوانید روضهای
تا گریه بر عموی امام زمان کنم
شاهی که هر زمان به حریمش قدم نهم
یاد از حریم ساقی لبتشنگان کنم
تا دل، کبوترانه نشسته به گنبدش
کی رغبتی به گشتنِ در آسمان کنم؟
تا چلچراغ اوست به ایوان آینه
بر من حرام گر رصدِ کهکشان کنم
امشب دلی به وسعت صحن و سرای او
خواهش ز لطف صاحب آن آستان کنم
ترسم دوباره خلق، امامش گمان کنند
حاشا که من حدیث بدا را بیان کنم
#امیرحسین_کاظمی
@raziolhossein
#حضرت_سید_محمد
#سید_محمد
قربان آقایی که بی منت عطا دارد
در روستا اندازه دنیا گدا دارد
دستی که آوردیم سویش پرشد و برگشت
یک دست هم در محضر خوبان صدا دارد
تا حضرت سید محمد دستگیر ماست
این دردهای لاعلاج ما دوا دارد
آنقدر قربانی برای نذر اوردند
حس میکنی دورو بر صحنش منا دارد
فیروزه ای رنگ است اما منشا نور است
خورشید هم از یمن این گنبد نما دارد
هرناامیدی با امید ازین حرم رفته
به به چقدر این آستان حاجت روا دارد
هرچند درهای حریمش سوخت درآتش
اما به دل داغی ز قبر مجتبی دارد
عالم بسوزد در غم آن قبر خاکی که
مهدی برایش شب به شب بزم عزا دارد
قبر غریب شهر یثرب سالیانی هست
فرقی اساسی با غریب کربلا دارد
اینجا فقط خاک است هرجا چشم میبیند
نه زائری دارد نه یک زائرسرا دارد
از ریسه بندان و چراغانی نگو اصلا
وقتی فقط این خاک نور ماه را دارد
نه دسته سینه زنی اینجاست نه هیئت
نه روضه خوانی که دل شور و نوا دارد
زهرا ولی جای همه سر میزند اینجا
با این که قدش خم شدست و درد پا دارد
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#حضرت_سید_محمد
#سید_محمد
اين آستان كه جلوه اى از عرش كبرياست
اين قُبّه اى كه قبلهء حاجات ماسواست
مثل بهشت نه ؛ به خدا كه بهشت ماست
نزديك سامراست اگر سُرَّ مَنْ رَآست
حاجت رواست هركه بر اين درگه آمده است
اينجا مزار حضرت سيّدمحمّد است
-
از مروه و صفا حرمش با صفاتر است
از بوى عطر فاطمه صحنش معطّر است
صاحبْ مدارجى كه ز نسل پيمبر است
باب الحوائجى كه ابالفضل ِ ديگر است
بين همه كرامت و لطفش زبانزد است
اين شاهزاده حضرت سيّدمحمّد است
-
سيّدمحمّدى و به سادات سرورى
از هر چه گفته اند و شنيديم برترى
سَبْعُ الدُّجِيْلى و پسر شير خيبرى
آرى غضب كه مى كنى انگار حيدرى
دارند دشمنان تو هم از تو واهمه
جانم فداى هيبت تو يابن فاطمه
-
تو واجبْ احترامى و صاحبْ كرامتى
نور هدايتى و شفيع قيامتى
ديدند در رُخ تو ز عصمت علامتى
گفتند پس تو لايق شأن امامتى
جانم به اين جلالت و نازم به اين مقام
إبن امام و عَمّ امام و أخ الامام
-
بالم شكسته بود ولى باز پر زدم
با صد اميد بر در اين خانه در زدم
در راه سامرا به حريم تو سر زدم
قبل از پدر سرى به سراى پسر زدم
اى آنكه خاك را به نظر كيميا كنى
آيا شود كه گوشهء چشمى به ما كنى؟
-
با آن همه محبت و لطف و عطاى تو
دنيا وفا نكرد به مهر و وفاى تو
مى سوخت قلب حضرت هادى براى تو
جامه دَريد حجّت حق در عزاى تو
عمر كم تو ارثيهء مادر تو بود
اما شبيه فاطمه رويت نشد كبود
-
امشب گرفته ايم عزا گريه مى كنيم
يابن الحسن ز سوز تو ما گريه مى كنيم
از داغ دو عموى شما گريه مى كنيم
در سامرا و كرب و بلا گريه مى كنيم
اى من فداى بغض گلويت بيا بيا
آقا به روضهء دو عمويت بيا بيا
-
در سامرا عموى شما تيرِ كين نخورد
شمشير و تيغ و نى ز يسار و يمين نخورد
ضرب عمود بر سر آن نازنين نخورد
با صورت از بلندى مَركب زمين نخورد
در كربلا عموى تو را بى هوا زدند
زن ها به خيمه نالهء واضَيْعَتا زدند
-
يك ضربهء عمود ز طفلان عمو گرفت
بغضى عجيب بود كه راه گلو گرفت
در شام و كوفه دور حرم را عدو گرفت
(با آستين پاره نمى شد كه رو گرفت)
(بر روى نى محاسن سقا سفيد شد
زينب همين كه وارد بزم يزيد شد)
-
نامرد شرم از رُخ خيرالبشر نكرد
رحمى به سربريدهء در طشت زر نكرد
(زينب چو ديد كِشت اميدش ثمر نكرد
آهش بر آن ستمگر دلْ سخت اثر نكرد
آخر به طعنه گفت بزن خوب مى زنى
ظالم به بوسه گاه نبى چوب مى زنى)
#شعرمذهبیرضیعالحسین
@raziolhossein
#حضرت_سید_محمد
#سید_محمد
ای علی خوی و ای محمد نام!
به حضور مقدس تو سلام!
زهد تو نقش سینه تاریخ
فضل تو تاج تارک ایام
نور قلب علی و زهرایی
بر رضا و جواد، دلآرام
از امامان ودیعهها داری
که شُکوه تو مانده در اسلام
ای به عزت عزیز چار علی!
وی به نسبت مخاطب سه امام!
دردها را دوا کنی به نگاه
سینهها را صفا دهی به کلام
دُر دریای افتخار و شرف
اختر آسمان خون و قیام
ز تو من خواهش کرم دارم
که کریمی و یادگار کرام
با ولای تو من پناه برم
در بر ذوالجلال و الاکرام
وز عطای تو خوانم استغفار
مِن جمیعِ الذنوب و الآثام
دوری از سامرا و از حرمت
میرسد عطر سامرا به مشام
تربیت یافتی تو در دو حریم
گریه کردند در غمت دو امام
گر به مدح تو اکتفا کردم
به همین چند بیت و چند کلام
بیش از اینم نبود دسترسی
به مقام تو، ای بزرگْمقام!
(که به باب الحوائجی مَثَلی
سیدی! یا محمدبنعلی!)
یا اباجعفر!ای سراپا نور!
که به سید محمدی مشهور
بنده ی صالحیّ و از کرمت
معجزات کثیر کرده ظهور
ای عطایت به جان ما نزدیک!
می دهم من سلامت از ره دور
پاکی ات آن چنان که در یادت
لحظه ای هم خطا نکرده خطور
خود تو هارون و عسکری موسی
هر دو را آستانه وادی طور
محرمان تو،حجّهم مقبول
زائران تو،سعیهم مشکور
دشمنان تو،جمعهم مخذول
دوستان تو ذنبهم مغفور
در حصاری که خفته پیکر تو
از جلال خدا بود محصور
تازیان،شهری و بیابانی
در پناه تو ایمن از شر و شور
هر که این جا قسم خورد به دروغ
در کف قهر تو بود مقهور
به عذاب خدا شود نزدیک
هر که گردد ز آستانت دور
باز امشب کبوتر دل را
به امیدی فرستمت به حضور
که پر و بال او شفا بخشی
وین ز ره مانده را کنی مسرور
به سلامم اگر دهی پاسخ
می برم منّت تو تا دم صور
(که به باب الحوائجی مثلی
سیّدی! یا محمّد بن علی!)
ای کرامت به درگه تو مقیم!
وی شفاعت به حکم تو تسلیم
صدف عشق را تو گوهر ناب
نجف علم را تو درّ یتیم
از تو ظاهر،فروغ زهد و ورع
وز تو پیدا نبوغ خُلق عظیم
به سلام تو لب گشوده مسیح
به کلام تو دل سپرده کلیم
افتخاری به خاندان کرم
یادگاری زِ دودمان کریم
حرم توست وادی ایمن
درگه توست واجب التعظیم
دل اعراب شیعه و سنّی
به تو امّیدوار و از تو به بیم
به امامت تو بوده ای ممتاز
گر نبودت قضای حیّ قدیم
حرم سامراست کعبه ی عشق
حرم توست مسجد تنعیم
عارف معترف به حقّ شما
زائر بهره ور زِ عقل سلیم
تا درآید به کعبه ی دل ها
بندد احرام زین خجسته حریم
من آلوده امشب ای مولا!
با سلامی به بوی لطف نسیم!
به حضورت به آرزوی جواب
کنم اخلاص بندگی تقدیم
(که به باب الحوائجی مثلی
سیّدی! یا محمد بن علی!)
#سیدرضا_موید
@raziolhossein
⚫۲۹جمادی الثانی شهادت باب الحوائج حضرت سید محمد فرزند امام هادی و عموی بزرگوار امام زمان علیهم السلام تسلیت باد
@raziolhossein
@raziolhossein1
May 11
رجبـــــ آمد کہ امشبـــــ با طلوعش
دهــد مــژده "امام باقر آمد...
#ولادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
#امام_باقر_ولادت
#امام_باقر_مدح
ای ولــیّالله داور، السـلام
ای سلامت از پیامبر، السلام
حجّت خلاق اکبـر، السلام
زادۀ زهـرای اطهر، السلام
-السلام ای باقـر آلرسـول
-چارمین فرزند زهرای بتول
ای نبی بـر تو فرستاده سلام
وی به زینالعابدین، ماه تمام
هفتمین معصومی و پنجم امام
مکتبت تا صبح محشر، مستدام
-تیغ نطقت میشکافـد، علم را
-روح میبخشد مرامت، حلم را
ای سـلام ذات حـیّ داورت
بر تو و نطـق فضیلتپرورت
علم آرد سجده بر خاک درت
حلم گردیده است بر دور سرت
-نسل نوری هم ز باب و هم ز مام
-خـود امام و مـادرت بنـت الامام
کیستـی ای آیت سـرّ و علن؟
تو هم از نسل حسینی، هم حسن
تو امـامت را روانـی در بـدن
ای ولایـت را چـراغ انجمـن
-علم تو، علـم خداونـد جلیل
-وحی باشد بر لبت بیجبرییل
از درخـت علم، بَـر داریم ما
وز تو صد دریا گهر داریم ما
بس حـدیث معتبـر داریم ما
از شما کی دست برداریم ما؟
-یابن زهرا سر برآور باز هم
-«جابر جُعفی» بپرور باز هم
یابن زهرا گر چه با بغض تمام،
حرمتت گردید پامال «هشام»،
بر تنت آزار آمد صبح و شام،
تو امامـی، تو امامی، تو امام
-نور از هر سو که خیزد، دیدنی است
-چهرۀ خورشیـد کی پوشیدنی است؟
تو خـزانِ بـاغ زهـرا دیدهای
تو تن بیسر به صحرا دیدهای
گـردن مجـروح بابا دیدهای
بر فراز نیـزه سرهـا دیدهای
-کاش میدیدم چه آمد بر سرت
-یا چه کرده کعب نی با پیکرت؟
تو چهلمنـزل اسارت دیدهای
از ستمکاران جسـارت دیدهای
خود عزیزی و حقارت دیدهای
تشنگی و قتل و غارت دیدهای
-چارساله، کـوه ماتم بردهای
-مثل عمه، تازیانه خوردهای
شـام بـود و مجـلس شوم یزید
چشم تو چوب و لب خشکیده دید
گـه سکینه ناله از دل میکشید
گاه زینب جامـه بـر پیکـر درید
-چشم بر رگهای خونین دوختی
-سـوختی و سـوختی و سوختی
ای دل شیعـه چـراغ تــربتت
دیدههـا دریـای اشک غـربتت
سالهـا بـر دوش کـوه محنتت
روز و شب پامال میشد حرمتت
-ظلم دیـدی در عیـان و در خفا
-تـا شـدی مسمـوم از زهر جفا
ای به جانت از عدو رنج و عذاب
هم به طفلی، هم به پیری، هم شباب
قلبت از زهـر ستـم گردیــد آب
قبــر بـیزوّار تــو، در آفتــاب
-وسعت صحن تو مُلک عالم است
-لالۀ قبـر تو اشک «میثم»است
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
گلشن توحید، آباد امام باقر است
مرغ دل در هر نفس یاد امام باقر است
در تجلّی نور ارشاد امام باقر است
شادی اجداد و اولاد امام باقر است
مژده یاران عید میلاد امام باقر است
کعبه ی دل روح قرآن جان زین العابدین
سر زده در اوّل ماه رجب ماهی تمام
کافتابش آورد هر صبح دم عرض سلام
کنیه بوجعفر لقب یاقر محّد شد به نام
قطره ای از چشمه ی علمش علوم خاص و عام
نجل پیغمبر امام ابن امام ابن امام
رهنمای راستان و پیشوای راستین
کیست این مولود انجم را چراغ انجمن
عارف بودو نبود و واقف سرّ و علن
بحر بی پایان علم ذات حیِّ ذوالمنن
جابر آورده سلامش از رسول مؤتمن
باب او ابن الحسین و مام او بنت الحسن
جدّه اش زهرا و جدّش رحمةٌ للعالمین
روی او روی خدا خوی محمّد خوی او
سجده آرند آسمانی ها به خاک کوی او
از حسین و از حسن دارد ملاحت روی او
لاله های باغ جنّت مست عطر بوی او
نخل طوبی سرو رعنای کنار جوی او
طوطی آن نخل، میکاییل و جبریل امین
اختر برج حسن! خورشید سرمد زاده ای
بر علیّ بن الحسین امشب محمّد زاده ای
خود سپهر عصمت و ماه مؤیّد زاده ای
جان، نثار دامنت روح مجرّد زاده ای
احمدی دیگر برای آل احمد زاده ای
آسمان امشب نهاده پای بر چشم زمین
از خداجویان عالم بنده ی درگاه تو
ای صراط مستقیم کلّ خلقت، راه تو
وی فراتر از ثنای خلق قدر و جاه تو
آفتاب وحی روی خوب تر از ماه تو
مخزن اسرار غیب حقّ دل آگاه تو
منطقت علم الکتاب و مکتبت علم الیقین
سنگ اگر خاک تو گردد طوتیایش می کنی
مس چو اکسیر از تو خواهد کیمیایش می کنی
دست گمراهی چو گیری رهنمایش می کنی
هر کجا بیگانه بینی آشنایش می کنی
دشمن ار دشنام گوید تو دعایش می کنی
با کلامی جانفزا و با بیانی دلنشین
گاه از صوت مناجاتت ملایک در خروش
گاه اهل آسمان ها را کلامت دُرّ گوش
گه زاشگ دیده آری بحر رحمت را به جوش
گه جواب نیش دشمن را دهی پاسخ به نوش
گاه مانند کشاورزان بود بیلت به دوش
ریزدت پیوسته مروارید غلطان از جبین
ای گرفته وام خورشید جهان آرا زتو
ای عیان خُلق رسول و عصمت زهرا زتو
ای مزین کوه و دشت و دامن صحرا زتو
ای هدایت تا قیام محشر کبری زتو
ای زیارتنامه ی جانسوز عاشورا زتو
شور عاشورات پیدا در کلام آتشین
محفل قدّوسیان را از تو باشد ذکر خیر
با تو دائم اُنس دارد جنّ و اِنس و وحش و طیر
کرده ای از دامن سجّاده تا معبود سیر
مست فیضت آشنا و محو گفتار تو غیر
از تو زیبا قصّه ی ناب عزیز است و عُزیر
سینه ات دریای علم اوّلین و آخرین
تا تو را پیوسته در آغوش جان دارد بقیع
از تن پاک تو روح جاودان دارد بقیع
گر چه از خورشید گردون سایبان دارد بقیع
ناز هر شب بر چراغ آسمان دارد بقیع
سایه ی رحمت به فرق انس و جان دارد بقیع
خلق رو آرند سویش از یسار و از یمین
من کی ام مدحت سرای خاندان عصمتم
هر که هستم خاک پای خاندان عصمتم
سر خوش از جام ولای خاندان عصمتم
بلکه مرهون عطای خاندان عصمتم
«میثم» دار بلای خاندان عصمتم
بارالها هستیم را کن فداشان آمّین
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein