#حضرت_علی_اصغر_شهادت
#رباعی
در دشت بلا که خاک از خون تر بود
یک باغ پر از شکوفه ی پر پر بود
جان سوز ترین مصیبت عاشورا
از شیر گرفتن علیاصغر بود
مرحوم #سیدرضا_موید
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#سر_مقدس #نیزه
ای سرت چون ماهِ سرگردان به روی نیزه ها
از غمت خون عقده بسته در گلوی نیزه ها
خاطرات کربلا از پیش چشمانم گذشت
تا برآمد صوت قرآنت ز روی نیزه ها
آمدی با سر به دیدارم که بر گردد، حسین
دیده ی مردم ز محمل ها به سوی نیزه ها
من فدای حنجر خشکت که نوشیدست آب
گه زجام دشنه ها، گاه از سبوی نیزه ها
از فراق اکبرت، قلب رقیه آب شد
کاش این دختر نگردد رو به روی نیزه ها
ای "موید"! تا بیابم آن سر ببریده را
می روم با پای دل در جست و جوی نیزه ها
مرحوم #سیدرضا_موید
@raziolhossein
#امام_سجاد_شهادت
از گلستان لالههای پرپرم آید به یاد
از نیستان داغهای خاطرم آید به یاد
با دل خود هر زمانی را که خلوت میکنم
در اسارت زآن چه آمد بر سرم آید به یاد
سالها از ماجرای کربلا بگذشت و باز
هر نظر آن صحنهی حزنآورم آید به یاد
هرکجا آب است آتش میزند بر جان من
چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد
هر جوانی را که میبینم به یاد کربلا
گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد
چون که بینم شیرخواری در کنار مادرش
از رباب و گریههای اصغرم آید به یاد
میشوم از آتش شرم و محن چون شمع آب
چون زحال عمّهی غمپرورم آید به یاد
من که برجسم پدر از بوریا کردم کفن
روز و شب زان جسم از جان بهترم آید به یاد
حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع
وایِ دل، چون آن وداع آخرم آید به یاد
چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی
سرگذشت خواهر کوچکترم آید به یاد
از هجوم درد و غم در آن سفر داغی هنوز -
از نظر نارفته، داغ دیگرم آید به یاد
#سیدرضا_موید
@raziolhossein
#امام_سجاد_شهادت
این کیست؟ این که شام و سحر گریه میکند
میسوزد و ز سوزِ جگر گریه میکند
برگشته است از سفرِ شام و سالهاست
کز خاطراتِ تلخِ سفر گریه میکند
گِریَد مدینه از اثر اشک و آهِ او
زیرا به هر گذار و گذر گریه میکند
یعقوب اگر ز هجر پسر سالها گریست
این یوسف از فراقِ پدر گریه میکند
هر شمع گریه میکند اما ز یک شرار
او در دلِ هزار شرر گریه میکند
با یاد کامِ خشک شهیدان کربلا
بیند چو آب، خونِ جگر گریه میکند
هر جا میان کوچه و بازار اوفتد،
او را به شیرخواره نظر، گریه میکند
ساکت نگشته است ز داغ یکی شهید،
از داغ یک شهیدِ دگر گریه میکند
سرهای رفته بر سر نیْ بُرده صبر او
داغش به جان نشسته اگر گریه میکند
این است یادگار شهیدانِ دشت خون
کز داغشان به شام و سحر گریه میکند
مرحوم #سیدرضا_موید
@raziolhossein
#اسارت_شام
شامیان! این همه تحقیر به مهمان نکنید
روز خود را ز ستم، شامِ غریبان نکنید
میهمانند شما را حرمِ آل الله
آتش و سنگ، نثارِ رهِ مهمان نکنید
حرمتِ عترت و قرآن نشنیدید مگر؟
دشمنی این همه با عترت و قرآن نکنید
کاروانی همه داغِ جگر از راه رسید
شام را این همه آذین و چراغان نکنید
این عزیزان خدا آینه ی ایثارند
شادی محنتشان، آینه بندان نکنید
بی قرار و دمی از گریه ندارند قرار
خنده بر گریه ی این جمع پریشان نکنید
دمِ دروازه ی ساعات چرا جمع شدید؟
جمعتان باد پریشان، ستم این سان نکنید
آه، ناموس خداوند تماشایی نیست!
هتک حرمت ز سراپرده ی یزدان نکنید
این اسیران شمایند؛ امیران شما
بر امیران خود این کینه و طغیان نکنید
عترتِ احمد و ویرانه نشینی عجبا!
پایه ی مردمی و عاطفه ویران نکنید
یوسف فاطمه را جای به زندان ندهید
این قَدَر فاطمه را اشک به دامان نکنید
مرحوم #سیدرضا_موید
@raziolhossein
#امام_حسن_علیه_السلام
#رباعی
آن لاله که عشق و خون بهارش بودند
گلهای مدینه داغدارش بودند
آنروز که جای مجتبی خالی بود
در کربوبلا دو یادگارش بودند
مرحوم #سیدرضا_موید
@raziolhossein
#امام_عسکری_شهادت
پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
پسری اشک فشان است به حال پدرش
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
پسری را که بود نبض دو عالم در دست
شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش
حسن العسکری از زهر جفا می سوزد
حجةابن الحسن از غم شده گریان به برش
چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن
که خداوند نگه دارد و از هر خطرش
دشمن افکنده زپا نخل امامت را باز
کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش
خانه را که عدو دست به غارت زده است
اتش ظلم بر افروخته از بام و درش
آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز
غیبتی را که بود خون شهیدان اثرش
آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست
بار الها که مؤید نفتد از نظرش
مرحوم #سیدرضا_موید
@raziolhossein
#تبری
#رباعی
صد شکر که ما اهل تولّا هستیم
در زمرهی دوستان مولا هستیم
بر شانهی من، هر دو ملک! بنویسید
ما دشمن دشمنان زهرا هستیم
#سیدرضا_مويد
@raziolhossein
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#تبری
من که از مهر علی گرم بُوَد بازارم
به خدای اَحد از آن سه نفر بیزارم
این متاع است ز بازار جهان حاصل من
و آن چه بایست به بازار جزا باز آرم
سخت نفرت برم از آن سه که در جنّت هم
یاد آنان -به تو سوگند- دهد آزارم
یاعلی! دست خدا، وجه خدا، عین خدا،
گر مرا دست نگیری به قیامت، زارم
نجف توست چو نیْ زار و من، ای شیر خدا!
نیِْ نالان ز نوای تو در این نیْزارم
گلشنِ بی گل روی تو مرا هست جحیم
گلخنِ با گلِ یادِ تو بُوَد گلزارم
مرحوم #سیدرضا_موید
@raziolhossein
#تبری
#رباعی
صد شکر که ما اهل تولّا هستیم
در زمرهی دوستان مولا هستیم
بر شانهی من، هر دو ملک! بنویسید
ما دشمن دشمنان زهرا هستیم
مرحوم #سیدرضا_مويد
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
گر قسمتم شود که تماشا کنم تو را
ای نورِ دیده، جان و دل اهدا کنم تو را
این دیده نیست لایقِ دیدار روی تو
چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را
تو در میان جمع و من در تفکرم
کاندر کجا برآیم و پیدا کنم تو را
هر صبح جمعه ندبهکنان در دعای صبح
از کردگار خویش تمنا کنم تو را
یابن الحسن اگر چه نهانی ز چشم من
در عالم خیال هویدا کنم تو را
گويند دشمنان كه تو بنمودهاي ظهور
زين افتراي محض، مُبرا كنم تو را
همچون مؤيدم به تكاپو، مگر دمي
اي آفتاب گمشده پيدا كنم تو را
مرحوم #سيدرضا_مويد
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
ای شده محوِ روی تو، شمس جدا، قمر جدا
روی کند به سوی تو، مَلک جدا، بشر جدا
آدم و نوح هر یکی، دست زده به دامنت
منتظر ظهور تو، پدر جدا، پسر جدا
ای تو گلِ بهار ما، بیا به لالهزار ما
تا که نهیم بر رهت، دیده جدا و سر جدا
با نمکین بیان خود، از شکرین دهان خود
بریز در وجود ما، نمک جدا، شکر جدا
بیا که از اشارتت، شود فزوده خلق را
عشق جدا، خرد جدا، ادب جدا، هنر جدا
در انتظارِ مقدمت، به اشتیاق دیدنت
گریه کنند عاشقان، شام جدا، سحر جدا
مهدی منتظَر تویی، امام منتقِم تویی
که خیزد از قیام تو، عدل جدا، ظفر جدا
عنایتی که شام غم، سر آید و سحر شود
ای که رَوَد به حکم تو، قضا جدا، قَدَر جدا
ز فتنهی ستمگران، ز کینهی مخالفان
رسد به جان دوستان، بلا جدا، خطر جدا
بسته "موید" آرزو، بر علی و حسین او
تا که شوند، شافعش، پسر جدا، پدر جدا
مرحوم #سیدرضا_موید
@raziolhossein