#اسارت #شام
فلک!با عترت خیر البشر،لختی مدارا کن
مدارا کن به آل الله و شرم از روی زهراکن
ره شام استدر پیشوهزاران محنتاندر پی
بهاهلالبیترحمی،ایفلکدر کوهوصحراکن
شب تاریک و مرکب ناقۀ عریان، به آرامی
بران اشتر؛ نگویم مهد زرّینْشان، مهیّا کن
شب اَرطفلی ز پشتناقه بر رویزمین افتد
بهآرامیبگیرشدستوبیرونخارش از پا کن
فلک! آن شب که خرگاه ولایت را زدی آتش
دوکودکازمیانگمشد،بگرد،ای چرخ! پیدا کن
شود مهرومهتگم،ایفلکازمشرق و مغرب
بجوی این ماهرویان و دل زینب، تسلّا کن
بهصحرا امّکلثوم استوزینبهردو در گَردش
توهمباایندوخاتون،جستوجودرخاروخاراکن
گمانم زیر خاری هر دو جان دادند با خواری
به زیر خار، گلهای نبوّت را تماشا کن
#صبوری_خراسانی
@raziolhossein
#اسارت #شام
#مجلس_یزید
نگاهش را به چشمت دوخت زینب
ز چشمان تو صبر آموخت زینب
به لبهای تو میزد چوب، بوسه
به پیش چشم تو میسوخت زینب
فدای ذکر یارب یارب تو
چه اشکی دارد امشب زینب تو
به لب آورده جان کاروان را
به هر چوبی که میزد بر لب تو
تمام روضه آن شب بر ملا بود
گمانم کربلا در کربلا بود
بمیرم بوسههای خیزرانی
فقط یک روضۀ طشت طلا بود
#یوسف_رحیمی
@raziolhossein
#اسارت #شام
#مجلس_یزید
رخسار یاس و سیلی دست خزان کجا
قدّ کمان و قامت سرو روان کجا
آل رسول و شام غم و مجلس یزید
بزم شراب و رأس امام زمان کجا
ای کاش میشکست قلم تا نمی نوشت
قرآن کجا و طشت زر و خیزران کجا
خیزید ای ذُراری زهرا ندا دهید
زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا
در مجلس یزید نپرسید یکنفر
هفتاد داغ و اینهمه زخم زبان کجا
گیرم نبود سبط رسول خدا حسین
چوب جفا کجا و لب میهمان کجا
حورا کجا و دوزخیان آه وای من
بازوی ده فرشته و یک ریسمان کجا
از زخمهای سیّد سجّاد بشنوید
زنجیر خصم و پیکر جان جهان کجا
ای اهلبیت گر نگشایید باب لطف
ما رو بریم از در این آستان کجا
فیض از شماست و رنه بدان کثرت گناه
«میثم» کجا و اینهمه سوز بیان کجا
#غلامرضاسازگار
@raziolhossein
#اسارت
#شام
اینجا همه کورند و از آیات میگویند
خورشید را حتی چراغی مات میگویند
این سرزمین تیره را شامات میگویند
پای زمان انگار اینجا لنگ میگردد
یعنی چهل گامش چهل فرسنگ میگردد
این باب را دروازهی ساعات میگویند
این سو زنانی خسته با اطفال میآیند
پانصد هزار آن سو به استقبال میآیند
افلاک، از نحسی این اوقات میگویند
تا رأس مولا بین صفها میرود بالا
آواز میخوانند و دفها میرود بالا
در شعرشان رقاصهها طامات میگویند
بر نیزهها حتی امیری میکند این سر
سائل بیاید دستگیری میکند این سر
او را کماکان قبلهی حاجات میگویند
آل علی را شامیان خون جگر دادند
از کوچهی تنگ یهودیها گذر دادند
اینجا مسلمانانش از تورات میگویند
پیرزنی که در سرش جز فکر خیبر نیست
برداشت سنگی از زمین پرسید این زن کیست
گفتند او را عمهی سادات میگویند
اموال را بردید حرفی نیست شامیها
اما کجای این جهان آه ای حرامی ها
روبندهای کهنه را سوغات میگویند
#میلاد_حسنی
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#وداع_با_محرم
بر داغ تو تمام محرم گریستم
بسیار بود این غم و من کم گریستم
بر زخمهای تو همه عالم گریستند
من هم دوباره با همه عالم گریستم
فرزند را نشان ز پدر لازم است و من
در اقتدا به حضرت آدم گریستم
همناله با خلیل خدا در منای عشق
بهر تو ای ذبیح معظم گریستم
گفتند اشکِ شیعه به زخم تو مرهم است
من تا نَهَم به زخم تو مرهم، گریستم
از لحظۀ شنیدن «ان کنتَ باکیاً»
پیوسته با غم تو به هر غم گریستم
بر خاتمی که رفت به تاراجِ اهرمن
همناله با پیمبر خاتم گریستم
شوق بهشت و خوف جهنم سبب نبود
تنها به خاطر تو دمادم گریستم
"یابن شبیب" را شب اول شنیدمُ
پای همین، تمام محرم گریستم
#علیرضا_قاسمی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#وداع_با_محرم
#اسارت #شام
عزای ماه محرم، عزای فاطمه است
حسین گفتن ما، با نوای فاطمه است
به خرج مُغرِض و دشمن نرفته و نرود
که خرج روضه هرسال، پای فاطمه است
اگرچه در ته گودال، دست و پا میزد
بهای سرخی خونش، خدای فاطمه است
حسین مثل حسن مادریست، گریه کنید
حسین، عاشق اشک گدای فاطمه است
اگر صدای علی را شنیدی از زینب
فقط صدای رقیه صدای فاطمه است
دلم به کرببلا و به اربعین خوش بود
هوا هوای نجف یا هوای فاطمه است
خدا قبول کُند از همه حسینی ها
همیشه پشت سر ما دعای فاطمه است
همیشه جمع شده روضه با سلیقه او
همیشه گوشهء هر روضه جای فاطمه است
به صورتی که زده بوسه مصطفی، در خورد
شروع روضهء فضه بیای فاطمه است
خلاصه پشت در خانه هیزم آوردند
خلاصه بیت علی، کربلای فاطمه است
لگد زدند به طوبا و میوه اش افتاد
همین دلالتِ بر انحنای فاطمه است
زنی که خورده زمین، مردِ خانهء علی است
یلی که خورده زمین، مرتضای فاطمه است
یکی نبود بگوید محله های شلوغ
چه جای آمدن بچه های فاطمه است
کجاست فاطمه در شام ازدحام شده
عقیله وارد دروازه عوام شده
#رضا_دین_پرور
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#اسارت #شام
سر منشأ تمام عنایات یا حسین
ای مقتدای مکتب هیهات یا حسین
حتی خدا در اول خَلقَت، ز خلقتت
بر کل خَلْق کرده مباهات یا حسین
ای مظهر صفات خداوندگار تو
ای معنی تمام عبادات یا حسین
گریه برای توست همان اصل دین ما
شیرین ترین دلیل مناجات یا حسین
تا بوده، بوده پرچم سرخ خدایی ات
بالاتر از تمامی رایات یا حسین
خوردی زمین و زینب تو بی پناه شد
ای تکیه گاه عمه سادات یا حسین
دارد هنوز از غم تو گریه می کند
دیواره های مدخل ساعات یا حسین
با سنگ زخم روی سرت را شکافتند
زن ها برای غارت معجر شتافتند
#وحید_محمدی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_اسارت
#اسارت #شام
روزگار اسیری زینب
مثل شبهای شام تاریک است
کوچه پس کوچه های اینجا هم
مثل شهر مدینه باریک است
مردمانش به جای دسته ی گل
تازیانه به دست می گیرند
تا نمک روی زخم ما بزنند
پیش ما کف زدند و رقصیدند
تو خودت خوب واقفی که چرا
صورت خواهر تو رنگین است
مثل نامرد کوچه های فدک
دست مردان شام سنگین است
آنکه بر پهلویت لگد زده بود
چند باری به من لگد زده است
زیر آن ضربه ها بگو آیا
استخوان های پهلویت نشکست؟
دخترت را ببین شکسته شده
چه سفید است موی دخترکت
مثل ایّام آخر مادر
سو نمانده به چشم شاپرکت
ای برادر چقدر بر نوک نی
سنگ از دست کوفیان خوردی
شرمسارم میان بزم شراب
ایستادم تو خیزران خوردی
#وحید_محمدی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_اسارت
#اسارت #شام #مجلس_یزید
چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی
مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی
به خفتگان همه رو نیزه میزدند که برخیز
دریغ و درد چه راه بلند و شام سیاهی
به غیر سایه ی سرنیزه ها و خار مغیلان
برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی
اسیر بود امامی که کائنات اسیرش
اسیر بود چنان که به سینه سلسله آهی
به پاره پارهی معجر، مخدرات مکدر
خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی
گرفت سکه ولی نیزه را...خلاصه بگویم
ندیده شام دوروتر ز مردهای سپاهی
به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک
محال بود نروید پی دعاش گیاهی
بدا به شعر که میخواند فی البداهه و میریخت
شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی...
#مسعود_یوسف_پور
@raziolhossein
#حضرت_زینب_اسارت
#شام #کوفه #اسارت
خبر داری کجایی و کجاییم
اسیر قاتل و زنجیر هاییم
خبر داری چه آمد بر سر ما
سر آزار ماها گشت دعوا
خبر داری چه دشمن شاد بودیم
به لطف تازیانه رو کبودیم
خبر داری خرابه جایمان شد
سرت بر نی بلای جانمان شد
خبری داری غرورم را شکستند
مرا با ریسمان کینه بستند
خبر داری مرا تحقیر کردند
به تو سنگ ومرا هم پیر کردند
خبر داری غم بسیار خوردم
مسیرم خورد بر بازار مُردم
#محمد_حبیب_زاده
@raziolhossein
#اسارت
#شام #مجلس_یزید
اينجا شرار ناله آتش بر فلك زد
اينجا عدو بر زخم پيغمبر نمك زد
از مدخل اين شهر تا كنج خرابه
دشمن ميان كوچه زينب را كتك زد
اينجا لباس عيد پوشيدند زنها
پاى سر ببريده رقصيدند زنها
اينجا زدند آل على را ظالمانه
شد بسته بر يك ريسمان ده نازدانه
با دست بسته كودكى نقش زمين شد
برداشتند او را ولى با تازيانه
اينجا سر راه اسيران ايستادند
اينجا به زين العابدين دشنام دادند
اينجا به نوك نيزهها هجده قمر بود
خورشيد زهرا جلوهگر از طشت زر بود
لبهاى خونينش بهم مىخورد اما
چشمش به سوى زينب خونين جگر بود
او با لب خونين دم از محبوب مىزد
دشمن به پاسخ بر دهانش چوب مىزد
اينجا عدو ظلم و ستم همواره كرده
با چوب، زخم بغض دل را چاره كرده
زينب كه صبر از صبر او مىبرد حيران
در پاى طشت زر گريبان پاره كرده
مىرفت چون بالا و پايين چوب كينه
مىزد به روى ماه خود سيلى سكينه
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#اسارت
#شام
گریه کن گریه، که احیای همه احکام است
التیام جگر سوختهی اسلام است
گریه کن، سینه بزن، آه بکش، مرگ بخواه
نوکر از روضه اگر جان ندهد ناکام است
لب دلسوخته ها را همه شب دوخته اند
گریه کن، گریه زبان همه ی ایتام است
آن قتیل العبراتی که به ما گفت حسین
گریهی زینب، در حال عبور از شام است
ای که باران به دعای تو می آمد...حالا
سنگ می بارد و هر سنگدلی بر بام است
نیستی تا که ببینی دم دروازه شام
دل بی تاب رباب تو چه ناآرام است
چوب میزد به دهانت پسر مرجانه
چوب در دستی و در دست دگر یک جام است
دختری داشتی ای شاه و کنیزش خواندند
چه بگویم...همه روضه همان الشام است
#مسعود_یوسف_پور
@raziolhossein