#امام_حسن_ولادت
ادب كنـيم و به خيرُ الوَرا سلام كنيم
پس از نبي به شه لافتيٰ سلام كنيم
بيا به حضـرت خيرُالنّسا سلام كنيم
به ماهِ نيــمه ي ماهِ خُـدا سلام كنيم
(سلام حضرت دلبر، سلام قرص قـمر)
سـلام عُصاره ي نـابِ مُحمّد و حيدر
ســلام اي ثـمـرِ كوثـرِ خُـداي علي
سـلام اي جَـلَـواتِ خـدانماي علي
سلام ، پاسخِ شيـرينِ ربّـناي علي
تو آمدي به زمين تا كه پا به پاي علي
به دادِ اين همه بيچاره ي گدا برسي
شبيه يك پـدر مهـربان به ما برسي
چه قدر فاطمه خوشحال شد از آمدنت
مدينه ي كعبه ي آمال شــد از آمدنت
دعا چه قــدْر سبكـبال شـد از آمدنـت
سپيدْبخت و خوش اقبال شد از آمدنت
پُر از تب تو و مستيِ بي حساب شديم
نه اربعين، شب نيمه ، شرابِ ناب شديم
خوش آمدي به زمين،با دَمِ پيمبري ات
خوش آمدي به زمين،با وقارِ مادري ات
خوش آمدي به زمين،با شُكوه حيدري ات
شبِ ظُـهور تو ، ماييم و ذرّه پروري ات
نشسته ايم همه با تو هم سُخـن هستيم
دم سحر شـده و مستِ "ياحسن" هستيم
چه قدر طعم لب سُرخ تو چشيدني است
چه قدر نازِ مليحانه ات كشيدني است
جمال ماه تو اي حُسن محض ديدني است
به نقد جان گران عشق تو خريدني است
سُخن به وصف تو هرگز به انتها نرسـد
(به حُسنِ خُلق و وفا كس به يار ما نرسد)
چه قدر در رمضان،گفتن از تو مي چسبد
چه قدر وقت اذان ، گفتن از تو مي چسبد
چه قدر با هيجان گفتن از تو مي چسبد
و در قُصـورِ جنان، گفتن از تو مي چسبد
چرا كه گفته نـبي : سيّـد الشّـبابي تو
كه چـشـمْ روشنيِ مُـوْقفِ حسابي تو
از آفتابِ جهـانْ تاب ، آفتاب تري
تو از تمـام قبيله ، نـبي مآب تري
تو صاحب كرم و لطف بي حساب تري
تو از همه ، به جلالت ابوتراب تري
اگر تو جلوه كُني آن چنان كه مي بايد
خـروش (يا حَسن) از هر كنـاره مي آيد
تـبسّم تو ، تمـنّاي هر چه آيينه سـت
تويي طبيبِ دل هر كسي كه غمگين است
صـداي گـرم تو تسكين دردِ سنگين است
فداي لهجه ي قرآني ات كه شيرين است
عجيب نيست كه در كوچه راه بندان است
حسن نشسته و مشغول ختم قرآن است
طلب كنم ز خُدا رزقِ خود"به نامِ حَسن"
كه سُفره ي دوجهان است بارِ عامِ حسن
چرا به سجده نيفتم به احترامِ حسن ؟
(حسن امام من است و منم غلامِِ حَسن)
كريم آل مُحمّد ، به روز رسـتـاخيز
(به جُز ولاي توأم نيست هيچ دستاويز)
خيال مي كنم امشب كه او حـرم دارد
مُضيف دارد و صحن و ضريح هم دارد
در آسـتانه ي خـود ، خـادم عَجَـم دارد
كنار نـام حُـسـين ، اسمِ او عَـلَم دارد
خيال مي كنم امشب مدينه آزاد است
بقيع چون حرم شاه طوس ، آباد است
#محمد_قاسمي
@raziolhossein
#امام_حسن_مدح
شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است
شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است
با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد
حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است
هرکسی زنده به عشق است نمیرد هرگز
زنده ی عشق منم ، رمزِ دوامم حسن است
مثلِ رودم که حسن ذکرِ قعود است مرا
مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است
پدرم هرچه مرا نام نهاده است گذشت
من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است
سرِ من سبز ، زبان سرخ ، سرم هم برود
أیُهاالناس بدانید ; امامم حسن است
#محسن_ناصحی
@raziolhossein
#امام_حسن_ولادت
یک سرو، ولی سرو هزاران چمن است این
یک ماه، ولی ماه هزار انجمن است این
یک نور، ولی نور همه پنجتن است این
یک روح، ولی روح علی در بدن است این
زیبارخ و شورافکن و شیریندهن است این
ای ماه خدا چشم تو روشن حسن است این
-این خلق عظیم است عظیم است عظیم است
-فرزند کریم است کریم است کریم است
گلبوسۀ احمد، گل بستان جمالش
قرآن، ورقی از صُحُفِ خُلق و خصالش
پیغمبر و زهرا و علی، محو جمالش
شیری که به او فاطمه داده است، حلالش
بالاتر از اوهام همه، اوج کمالش
جاری ز کف او کرمِ احمد و آلش
-این محشر کبراست بیایید ببینید
-این یوسف زهراست بیایید ببینید
خورشید، دمیده به شب تار مدینه
گردیده چراغ دل بیدار مدینه
روییده گل وحی ز دیوار مدینه
خیل ملک آیند به دیدار مدینه
ارواح رسولان شده زوار مدینه
گردیده فلک غرق در انوار مدینه
-تابد به سرِ دست محمّد، قمر امشب
-تبریک بگویید!علی شد پدر امشب
ای صبح الهی!اثرت باد مبارک
ای بحر نبوت!گهرت باد مبارک
ای باغ ولایت!ثمرت باد مبارک
ای ماه خدایی!اثرت باد مبارک
ای شمسۀ عصمت!قمرت باد مبارک
میلاد گرامی پسرت باد مبارک
-ای حُسن فروشان!حسن آمد حسن آمد
-با آمدنش جان محمّد به تن آمد
این است که در پاسخ دشنام، دعا کرد
این است که از دشمن بیشرم، حیا کرد
این است که پیوسته جفا دید و وفا کرد
این است که از خلق، ستم دید و دعا کرد
در صبر، همان کار علی- شیرخدا- کرد
در صلح، همان معجزۀ کربوبلا کرد
-گر جنگ کند، صلح، حرام است حرام است
-ور صلح کند، حکم قیام است قیام است
از صلح حسن، دین خدا یافت سلامت
این صلح، قیامیست به معنای قیامت
با آنکه همانند علی داشت شهامت
هر ظلم که دید آن خلف پاک امامت
تا حفظ شود دین خدا کرد کرامت
چون کوه برافراشت به هر حادثه قامت
-با آنکه غریب وطن و غرق مِحن بود
-پیروزترین رهبر تاریخ، حسن بود
او مَحکمۀ مُحکمۀ صبر و رضا داشت
با صبر و رضا پرچم توحید بپا داشت
در صلح و قیامش به زبان حکم خدا داشت
پیوسته ولایت به همه ارض و سما داشت
ده سال، امامت به امام شهدا داشت
در حنجرۀ سوخته این طرفه ندا داشت:
-من کیستم؟ احیاگر قانون خدایم
-بنیادگر واقعۀ کربوبلایم
من وارث شمشیر علی، رهبر صبرم
من ذات خدا را به خدا مظهر صبرم
من روح شکیبایی در پیکر صبرم
من وارث صبر پدر و مادر صبرم
من صاحب فتح و ظفرِ لشکر صبرم
من حیدر شمشیر و پیامآور صبرم
-این صبر، همان صبر خدای ازلی بود
-تفسیر کلام الله و شمشیر علی بود
با آنکه بوَد بازوی من بازوی حیدر
با آنکه مرا دست خداییست به پیکر
این صبر بوَد سختتر از غزوۀ خیبر
این صبر بوَد یک اُحد و خندق دیگر
این صبر بوَد نهضتِ ثاراللهِ اکبر
سوگند به اسلام و به قرآن و پیمبر
-ما بیم ز بیداد معاویّه نداریم
-حاشا که ستمگر را راحت بگذاریم
ما نخل ولاییم و شهادت ثمر ماست
بر جان عدو هر نفس ما شرر ماست
چون تیر برآید جگر ما سپر ماست
در بحر بلا موج خطر همسفر ماست
پیکار جمل نیز گواهِ دگر ماست
هرگز نهراسیم، که حیدر پدر ماست
-بازوی علی حیدر خیبر شکنم من
-«میثم،»حسنم من حسنم من حسنم من
#غلامرضاسازگار
@raziolhossein
#امام_حسن_ولادت
امشب قرارِحضرت زهرا رسیده است
چشم و چراغِ خانه ی مولا رسیده است
امشب که عرش دورِ زمین چرخ می زند
گویا مدارِ عالمِ بالا رسیده است
جاماندگان رحمت حق را خبر دهید
امشب نجات بخش دو دنیا رسیده است
از یمن مقدمش صدقه می دهد نبی
خیل گدا به شوق تمنا رسیده است
کوچه به کوچه پر شده عطر حضور او
جبریل هم برای تماشا رسیده است
شب های بی کسی و غریبی سحر شده
زهرا شدست مادر و حیدر پدر شده
ناچیز را عطای تو بسیار می کند
مدهوش را نگاهِ تو هشیار می کند
عیسی اگر که با دمِ خود زنده می کند
ذکرِ حسن گرفته و تکرار می کند
هرکس که آشنای تو شد سال های سال
بر لطف و بر وفای تو اقرار می کند
در شهر با وجود تو سائل نمانده است
یک شهر پای سفره ات افطار می کند
در خواب غفلتیم و اسیر هوای نفس
ما را نگاه لطف تو بیدار می کند
شکرِ خدا که شهره ی این انجمن شدیم
دیوانگانِ کوی حسین و حسن شدیم...
تا لحظه ی نبردِ تو تصویر می شود
حال و هوای رزم نفسگیر می شود
یک ضربه می زنی دو نفر پرت می شوند
"انگار ضربه های تو تکثیر می شود"
فرمانده ی سپاه علی هستی و نفاق
با دستِ حیدری تو تحقیر می شود
از میمنه به میسره تا می زنی قدم
کلِ سپاه کفر زمین گیر می شود
وقتی جمل به دور خودش چرخ می زند
ذکر لب ملائکه تکبیر می شود
ای وای بر کسی که به خشمت شود دچار
از برق تیغ تیز تو لایمکن الفرار ...
دشمن هم از کرامتِ تو بی نصیب نیست
لطف و عطا ز سبطِ پیمبر عجیب نیست
بیمار عشقم و همه جا جار می زنم
جز تو کسی به دردِ دلِ من طبیب نیست
نامت گره گشوده ز کار تمام خلق
ذکرِ حسن که کمتر از امن یجیب نیست
این کوچه بند آمده وقت عبور تو
در حسن و در کمال برایت رقیب نیست
ای آنکه غصّه های تو از حد گذشته است
چون تو کسی میان امامان غریب نیست
تو رازدار قصّه ی پُر دردِ کوچه ای
پشت و پناه فاطمه ای مردِ کوچه ای
دست مرا بگیر امام کریم ها
ماییم خانه زادِ شما از قدیم ها
عطرِ کرامت تو رسیده به هرکجا
عمری شدیم در به در این شمیم ها
حاتم نشسته بر سر کوی گداییت
چشمِ انتظار دیدن رویت کلیم ها
کنجِ بقیع بین تمام کبوتران
قدری محل گذار به ما یاکریم ها
حتی نوادگانِ تو صاحب حرم شدند
یحیی و زید و حضرت عبدالعظیم ها
باید برای تو حرمی دست و پا کنیم
صحنی به نامِ حضرت زهرا بنا کنیم
#محمد_صادق_ابراهیمی
@raziolhossein
#امام_حسن_مدح
مرغ دل آوای چمن می زند/
چنگ توسّل به حسن می زند.
باز که هنگامۀ بشکفتن است/
با گل روی تو سخن گفتن است.
گل که بگفتم تو ز گل بهتری/
چون گل گلخانۀ پیغمبری.
غنچه ز لبخند تو وا می شود/
خاک ز لطف تو طلا می شود.
ماه بگویم به تو یا آفتاب/
ای پسر با ادب بوتراب.
یا حسن از حُسن ، تو مستحسنی/
فاطمه می گفت که روح منی.
ای ز همه خوبتران خوبتر/
پیش خدا از همه محبوبتر.
پیر خرابات معانی توئی/
حجّت حق ، حیدر ثانی توئی.
خضر لب عطشان می ساغرت/
دهر طفیل پدر و مادرت.
نسخه چو سقراط نویسد خطاست/
نسخۀ تو عافیت است و شفاست.
ناصیه ات مطلع الانوار عشق/
سینۀ تو مخزن الاسرار عشق.
خال سیاهت حجر الاسود است/
بوسه گه قبله و نُه گنبد است.
شیعه که دیوانه و مفتون توست/
ای پسر فاطمه ممنون توست.
فاطمه را نور دو عینی حسن/
محرم اسرار حسینی حسن.
نام تو ما را دو جهان آبروست/
مرحمتی کن که بقیع آرزوست.
گوشۀ چشمی تو به خوشزاد کن/
این دل محنت زده را شاد کن.
#مرحوم_سید_حسن_خوشزاد
@raziolhossein
#امام_حسن_ولادت
#رباعی
امشب که فرشتگان سخن می گویند
گویا سخن از زبان من می گویند
ذکر لبشان شنیدنی تر شده است
در ارض و سما حسن حسن می گویند
......
خاک قدمش شمیم جنت دارد
در هر نفسش عطر اجابت دارد
اعجاز محمدی ست در چشمانش
از بس که به جد خود شباهت دارد
......
ای زمزمه صبح و نسیم ادرکنی
آئینه رحمان و رحیم ادرکنی
ای در کرم و سخاوت و آقایی
بی خاتمه ، ایها الکریم ادرکنی
.......
مانند علی لحن فصیحی داری
در چهره خود نور ملیحی داری
آقا حرم الله شده دلهامان
در هر دل بی تاب ضریحی داری
#یوسف_رحیمی
@raziolhossein
#امام_حسن_ولادت
#امام_حسن_مدح
امیــن وحی حامل خبرشده
که باغ وحی مُثْمِرِ ثَـمَر شده
باغ فدک نتیجه داده است،یا
نخل هدایت است،بار وَرشده؟
زنسل بُوالبَشَــررسیده بشـری
که فخــرِ آدمِ اَبوالبَشــر شده
طلوعکرده نورِ«یٰارَحیٖم»،یا...
مظهر«یٰاکَریم»جلوه گرشده؟
ملائکی که درمـدینـــه آمـدنـد
شمارشان زعرش بیشترشده!
زبس فرشتـــه آمده درآستان
تمام خانه غرقِ بال و پرشده
دهیدمژده حضرت خدیجه را
شب فراغ فاطمــه سحـرشده
خبــررسیده از مدینــةُ النَّبــی
حضرت مرتضی علی پدرشده
ولیمه می دهد علی مدینـه را
تمام شهــر،پُر ازاین خبــرشده
برای گهــــواره جُنبــــانیِ او
چقـَــدْر ازدحام بیشتــــرشده
به صف شــدنـد انبیــا و اولیــا
عَلیَالحسابجبریٖل مُفتَخَرشده
پسرنگو،نه،قرص ماه آمده
ای جانم، حسن زِ راه آمده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عطاشده به بیت«هَلْ اَتیٰ»قمر
طلـوع کرده درزمین چرا قمر؟
اینکه رویدستعلیوفاطمه است
مـــاهِ شب چهــارده است یا قمر؟
شــده است درنیمــهٔ ماه رمضان
مُتــولِّــددراین حَــــرَم سَـــرا،قمر
بهخاک آمده است بهرکسب فیض
بوســــه زنـد به خـاک یـار مـا،قمر
هرشبغبطهمیخورد درآسمان
به صــورت امـامِ مجتبـیٰ، قمر
خدا چه کرده با پسـرهایعلی
بدون استثنـاء،چهــره ها قمر
ای قمـــرشهـــرمــدینــه یاحســن
خیره شده به چهـره ی شمـا قمر
ویا که چشــــم آسمــانیـــان ،ترا
گرفتـــــه انـــد اشتبـــــاه باقمر!
قافیــه ای بهتــرازاین نداشتـم
ورنه شمـا کجـا،شمـاکجـا،قمر؟
چهشوکتیگرفته شمسازشما
چه عـزتی گـرفتـه ازشمـا،قمر
شب ولادت تو،ماهِ فاطمـــه
شدتَحتُ الشعاع ای بَسا،قمر
قمـــر شده محوشمایل شما
به سجده افتاده مقابل شما
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نور خدا در ظلمـات می رسد
مَظهَرِ اَسماءوصفات می رسد
زآسمان به سمت خانه ی علی
بانگ سلام و صلوات می رسد
به یُمــنِ مقــدم امـــام مجتبیٰ
به عاصیان برگ برات می رسد
قربانی کند علی به لحظه ای...
که دست فاطمه قمات می رسد
مَشی ومرام وخُلق وخوی نبوی
به فاطمه واین ذَواٰت می رسد
چونکه فقط ارث پیمبــــرخدا...
به طَیِّـبـیــنوطَیِّبـــاٰت می رسد
به دست این نوزاد،بر خلق خدا
اینهمــه خیــر و برکات می رسد
میـان گهــواره ز گـوشـه ی لبش
به کام خِضْر،آب حیات می رسد
به دست بابَـرْکتوبا کــرامتش
به ماسِــویٰ مُقَــدَّرات می رسد
فقیـرهای شهــر را خبـر دهید
که سُفره دارِ کائنات می رسد
ای که گره به کارت افتاده بیا
بی منّت ،گره گشات می رسد
درد دلت را به امــام حســن بگو
بگو،به گوش او صدات می رسد
سَجیّهاشکرم،وَجودَشعادتاست
به این کریم رو زدن کرامت است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مظهررحمان و رحیم امام حسن
نور تو خلـق را زعیم امام حسن
اَنتَ ولــــیُّ الله ، وَبنُ وَلِیِّـــــــهْ
اَنتَ صراطِ مُستقیم امام حسن
وجود ذی جود شماست معنیِ
آیهٔ«نور»*و«حاٰومیم»*امام حسن
هنــوزمن نبــودم و بـوده دلـــم
به خانه ی شمامقیم امام حسن
شکـرخدا که داشتم به سینه ام
مِهــرتـوازعهـدِقــدیم امام حسن
اَنَاســائِل،اَنَامِسکیـنْ،اَنَا الفَقیــر
انت کریمِ بنِ کریمْ،امـام حسن
دشمـنِ تو اسیــرحُسنِ خُلـــقِ تو
ای نوه ی خُلقِ عَظیم امام حسن
عطـــربقیع می بَرَدسمتِ بهشت
سَحَر، پَر وبالِ نسیـم امام حسن
ای دل مـؤمنیــن پُـر از محبتـت
ای طپش قلب سَلیم امام حسن
ای متــوسل شده بـرعصـــای تو
نگاهِ موســای کلیـــم امام حسن
دست خــدا نوشتــه بر دَرِبهشت
مُضیفِ سیِّـدُالکــریم امام حسن
منــــم گدای خوان بی کـران تو
گــــدای دستهــای مهـــــربان تو
ـــــــــــــــــــــــــ
*۱-اشاره به آیه۳۵سوره نور
اللهُ نُورُ السَّمٰواتِوَالارض،
مَثَلُ نُورِهٖ کَمِشْکٰوة.....
*۲«حاء میم»آیهاولسورهزخرف،
درتفاسیرآمده،اشاره به دو اسم
«حمید ومجید»الهی است....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعدعلی تویی شجاع بیبدل
اسدُاللهِ حیـــــدری مِنَ الاَزَل
به خلقت تو افتخارمیکند
ذات خدای متعال،عَزَّوَجَل
«خَیرُالعَمَلْ» یعنی«بِرُّفاطِمَة»
ای پسرِ«حَیَّ علیٰ خَیرِالعَمَلْ»
قضـا،قَـدَر،قلـم دراختیـــارتو
تسلیمت همه وســائل و عِلَلْ
دربدن تو خون زهـراست،حسن
به قلب لشگـربـرو شیـرِ بی مَثَل
یابن الکَــــرّار بگـــــو علی مدد
بروکهضربدستِتوستراهِحَلّ
ای نَفَسِ عایشه حبساز رَجَزَت
ای دَمِ ذوالفقــاری ات تیـرِ اَجَل
ذلیل کن به ضرب تیغ،شوکتِ
ابلیسِ شتــرســوارِ این محل
چه می کنی پسر قَتّالُ العرب؟
فــرار می کنـد عـدوچهـارنَعلْ!
نقاب رابـزن کنــار ای جـوان
قابض الارواحی یاشیرِجَمل؟
پدرت شیرو پسرانت همه شیر
یَلِ میــدانی،پســرانت همه یَلْ
توجای خودداری،قاسم توگفت
اَلْمُوتْ عِندیٖ«اَحلیٰمِنَالعَسَـل»
ای نَفَسِ سینه ی والیَ الولی
شیرِ نَرِ حضرت
مرتضی علی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاایهــاالاَمیــــر،سیدالکریم
یـاقَمَـــرَالمُنیـــر،سیدالکریم
توکعبـهای،تورُکنیتومُستَجار
من به تومُستَجیر،سیدالکریم
اَنتَ کَریمٌ مِنْ اُولاٰدِ الْکِـــراٰم
اَناَ عَبدٌ حَقیـــــر،سیدالکریم
کدام خانه جای داده غیـــرتو
به این همه فقیر،سیدالکریم؟
نــداردو نـــدارد و نداشتـــه
کرامتت نــذیـــر ، سیدالکریم
نگاه کن به این گدای بینـوا
دست مرابگیـــرسیدالکریم
ببین گرفتـار صدات می زند
به ذکــر یامُجیـر،سیدالکریم
منم همان خستهٔ درمانده،منم
گـدای ســربـه زیـر،سیدالکریم
زپشت در عطا نکن،ببینم آن...
صـــورتِ دلپــذیـر،سیدالکریم
مگرنههَلاَتیٰاست درشأن شما؟
مگـــرنه ما فقیــــر؟سیدالکریم
امشب هم تصدقی به اینهمه
مسکین و اسیــر،سیدالکریم
ببین گرفتاریم یا امام حسن
فقط ترا داریم یا امام حسن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به سائل احسانِ مُدام می کنی
مرحمتِ علیَ الــدَّوام می کنی
غلام رانشــانده ای کنــارخـود
چه احترامی به غلام می کنی
هرکه به خانه ی تومیهمان شود
به حق که جود را تمام می کنی
دم درایستــــــادی ویکی یکی
به میهمان خود سلام می کنی
فدات شَم،که پیش پای فقــرا...
وَ دل شکسته ها قیـام می کنی
سه بار کلِّ زندگی فــروختــه...
خرج اُمورِخاص وعام می کنی
این همه ناسزات گفت شامی و...
این همه باز احتــــرام می کنی!
تو با موالیان خود چه میکنی؟
وقتی به دشمن،اکرام می کنی!
مرد جزامی شده میهمــان تو
چه درد ها که التیام می کنی
سگ گرسنه دیدی ونشسته ای
با او ، تقسیــمِ طعــام می کنی
به من نگاه کن سگ گرسنه ام
غریبه نیستم، دعام می کنی؟
فدای چشم های مهربان تو
به یک نگاه مبتلام می کنی
دلــم شـده تنگ بقیــع یاحسن
بهــرزیـارتت صِــــدام میکنی؟
ای به دلم حبیب،یا امام حسن
سیــدنـاالغـــریب،یاامام حسن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چقدْرغربت...چقدَرخون جگر
چقدْرمـأنوسی بااشگ بَصَـــر
چقدْرتنهــایی،ای مـردِ غریب
چقدْرمیسوزی شب تابهسحر
چقدْردرد می کِشی از خودی و
چقدْردرخـانـه غــریبی،چقَدَر؟!
چقدْر غُصــه ی نگفتـه داری و
چقدْرصحنــه هـای تلـخ درنظر
چقدْرسخت،ناسزاشنیدن و...
به کوچه دیدن مغیره سخت تر
چقدْرگریه میکنی به یاد آن...
لحظهکه مادرت افتادپشتِ در
چقدْرگریه میکنیبهروضه ی
ولستُ اَدریٖ خَبَرَالمِسمار،سر...
...گذاشتی به روی شانهٔ حسین
ضجـــه زدی مــادر مــادر مــادر
مـــادرم ازنفس فتـاده چه کنم؟
کــوچه پُـرازحرامیـان خیــرهسر
تو دیده ای در ازدحام مادرت
افتاد زیر دست و پای رهگذر
هزارشُکـــر کربلا نبــودی و
دوربرادرت ندیدی چه خبر
به گــوش آیدازکنـارقتلـگاه
صـدای نـالـه ی غریبِ مادر
به روی تَل زینب آه می کشد
حرامیان چند نفربه یک نفر؟
ندیده ای خنجر علیٰ نَهْرِالحسین
وَالشّمرُ جالسٌ عَلیٰ صَدرِالحسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#خادم
@raziolhossein
#امام_حسن_ولادت
#رباعی
اى ليلۀ، قدْر آيتى از مويت
باشد كه فتد به دست ما، گيسويت
از يُمن طلوع ماه روى تو حَسن!
شد ماه خدا دو نيمه ابرويت
#سید_رضا_مؤید
......
در روزه اگر مرد و زن افطار کنند
با آب، رطب یا لبن افطار کنند
امشب علی و فاطمه و پیغمبر
با بوسه ز روی حسن افطار کنند
#جواد_هاشمی_تربت
......
برخیز که ماه انجمن پیدا شد
سیمای امام مُمتَحَن پیدا شد
در ماه خدا تجلی حُسن خُدا
در صورت و سیرت حَسَن پیدا شد
#قاسم_رسا
@raziolhossein
#امام_حسن_ولادت
ای سائلی که آمدی دِرهم بگیری
از دست این خانه مبادا کم بگیری
در روز میلادش اگر کیّس نباشی
یک عمر باید بعد از آن ماتم بگیری
باران الطاف کریم اهل بیت است
هوشیار باش از این کرَم، نم نم بگیری
عیسیدم ِ ذریّهی پیغمبر آمد
باید به یمنش غنچهی مریم بگیری
حالا به یادش گوشهی این چشم باید
جایی برای قطرهای شبنم بگیری...
ای کاش روزی هم دلت، ای غم بگیرد!
حیف است این آقا، تو را همدم بگیرد
حیدر اگر سر در میان چاه می برد
فرزند زهرا تشت را محرم بگیرد
فرقی ندارد! عهد با هرکس ببندد
دستی که سمتش می رود محکم بگیرد
آنقدر آقا و کریم و مهربان است
ترسم که دست دشمنش را هم بگیرد
#سید_مسعود_طباطبائی
@raziolhossein
#امام_حسن_ولادت
من آفریده شدم تا شوم گدای کریم
عبادتم شده افتادنِ به پای کریم
همیشه داشت محبت به ظرف خالی من
همیشه شامل حالم شده وفای کریم
نوشته اند مرا خاک پای آل علی
همیشه بر لب آیات هل اتای کریم
شنیده ام که تمام فرشتگان خدا
زدند بوسه به دست گره گشای کریم
چه نعمتی، چه عطایی ، چه خوب توفیقی
سپرده اند مرا دست مجتبای کریم
چه افتخار بزرگی نوشته اند مرا
فداییِ سر فرزند اول زهرا
منم کسی که فقط زیر منت حسن است
تمام زندگی ام از عنایت حسن است
به من خدای دو عالم چه ثروتی داده است
تمام دار و ندارم محبت حسن است
هزار شکر خدا را ، که کار و بار من
گداییِ کرمِ بی نهایتِ حسن است
هزار شکر شدم من غلام اربابی
که گفته اند مطیع ولایت حسن است
شنیده ام رفع الله رایت العباس
ولی روی سر عباس رایت حسن است
حسن امام و حسن اول و حسن آخر
حسن قیامت کبری ، حسن ، خود ِ حیدر
چه دست های کریمی ، چه لطف بسیاری
بگو به جای حسن ، قبله وفاداری
رسیده وقت تلافی آن همه ایثار
خدا به شاه نجف داد عجب علمداری
فرای روزی آن بنده ای که ذکر لبش
حسن حسن شده در شادی و گرفتاری
بدان که ختمِ به خیر است آخر ، عاقبتت
اگر میان دلت ، حب مجتبی داری
شبیه فاطمه دارد هوای دشمن و دوست
همیشه چشمه ی الطاف او بُوَد جاری
رسیده بر همگان بخشش و عنایت او
سه بار خرج خدا شد تمام ثروت او
پیمبران همه هستند بی قرار حسن
فراتر است ز ادراک اعتبار حسن
حساب دشمن او با حسین و عباس است
جهنمی است کسی که نبود یار حسن
شبیه کعبه شده قبله گاه این عالم
دلی که هست همیشه در اختیار حسن
میان عرش، ملقب شده به مرغ بهشت
کبوتری که نشسته است در جوار حسن
خدا کند که فدای سرش شوم روزی
خدا کند که بیاید سرم به کار حسن
نوشته اند مرا بنده ی مرام حسن
غلام همت آنم که شد غلام حسن
دوباره در دل من زنده گشته یاد بقیع
چه گریه ها که در آورده بی اراده بقیع
شب ولادت آقا کسی کنارش نیست
دوباره گشت بلند، آه از نهاد بقیع
گذشت عمر من و چار امام بی حرمند
همه غمم شده در هر امامزاده بقیع
میان صحن عتیق رضا زدم فریاد
امام غائب عالم ! برس به داد بقیع
به گل نشستن آل سعود دیدنی است
زمان آمدن قبله ی مراد بقیع
بقیع می زند از دل صدا ، بیا آقا
قسم به بی کسی مجتبی ، بیا آقا
#محمد_حسین_رحیمیان
@raziolhossein
#امام_حسن_مدح
شدی کریم که سائل تورا صدا بزند
بجای این که قدم با بخیل ها بزند
کلیم طور تو هرکس نشد امام کریم
نمی شود برود حرف با خدا بزند
امام؛ زاده شدی و امامزاده شدی
که بندگیِ تورا حق به نام ما بزند
به چشم عارف و عامی همان حسن باشد
کرم به جای تو خود را اگرکه جا بزند
مُسلّماستکه از خلق پُشتِپا نخورد
کسیکهبر همهغیر از تو پُشتِپا بزند
خُدای؛ نگذرد از آنکه خنجر مسموم
به پای حضرتت از عمد؛بی هوا بزند
شریکجُرمِ جنایات جبت و طاغوت است
زنی که تیر به تابوت مجتبی بزند
کفن برای تو خون گریه میکند که فقط
گریز ؛ روضهی دفنت به کربلا بزند
کسی نگفت نباید به محتضر با غیظ
عصازنان اگر آمد کسی عصا بزند
میانآنهمه شمشیر و تیر و نیزه و سنگ
چه قدر سخت قرار است دستوپا بزند
#محمد_قاسمی
@raziolhossein