eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.3هزار دنبال‌کننده
539 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
يا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آيد بنشسته سر راهش ، شايد  ز سفر آيد تا چند بنالم زار  شب تا سحر از هجرش كوكب شِمُرم هر شب ، شايد كه سحر آيد هر دم كه رخش بينم خواهم دگرش ديدن بازش نگرم شايد يك بار دگر آيد از ديده نهان اما اندر دل من جايش او را طلبم هر شب شايد كه ز در آيد با كس نتوانم گفت من راز درون خویش كز درد غم هجرش دل را چه به سر آيد مي سوزم و مي سازم از درد فراق اما تير غم او بر دل افزون ز شمَر آيد "حيران" به فغان تا کی با محنت و غم همدم یارب نظری کان شاه از پرده بدر آید @raziolhossein
کسی که بی تو سر صحبت جهانش نیست  چگونه صبر و تحمل کند؟ توانش نیست   بسوز هجر تو سوگند، ای امید بشر             دل از فراق تو جسمی بود که جانش نیست   اسیر عشق تو این غم کجا برد که دلش                   محیط غم بود و طاقت بیانش نیست   نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت       که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست   کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر     چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟   کسی که درک کند فیض با تو بودن را           بحق حق که عنایت به دیگرانش نیست   بهار زندگیم در خزان نشست، بیا    بهار نیست به باغی که باغبانش نیست   کنار تربت زهرا تو گریه کن، که کسی           بجز تو باخبر از قبر بی نشانش نیست   بیا و پرده ز راز شهادتش بردار         پسر که بی خبر از مادر جوانش نیست   بجز ولای تو ای ماه هاشمی طلعت  « شفق » ستاره به هر هفت آسمانش نیست   @raziolhossein
خوش‌آن ‌مُردن،‌ که‌ بر ‌بالینِ‌ خویشم ‌بینم‌ و باشد! اجل ‌در‌قبضِ‌ جان،‌ تن مضطرب ،‌ من‌ در تماشایت @raziolhossein
بوی خوش صاحب الزمان می آید صوت صلوات قدسیان می آید میلاد سعید حضرت معصومه است مهدی به مزار عمه جان می آید @raziolhossein
به دریا رسیدم پس از جستجوها به دریای امیدها آرزوها به دریای محضی که این خاک سوزان گرفته از امواج او آبروها سلام ای که لطف کریمانهٔ تو کشانده دلم را به این سمت و سوها سلام ای شده هر شب بارگاهت به لطف نگاهت شب آرزوها سلام ای که گفته پدر در مقامت: فداها ابوها، فداها ابوها هیاهوی اشک است و آه و تبسم مرا غوطه‌ور کن در این های‌وهوها به مدح تو گفتیم و گفتند اما تو هستی فراتر از این گفتگوها به شوق مدینه به اینجا رسیدم به زهرا رسیدم پس از جستجوها @raziolhossein
امشب ازآسمان ،مه انور رسیده است آئینه ای زنورپیمبر رسیده است این جلوه و جلال کدامین ستاره است کزآسمان به جلوه ی دیگررسیده است کم کم طلوع صبح وفا دیدنی شود گوئی شب فراق به آخر رسیده است ازمشرق مدینه پی عرض احترام مهرفلک به دامن پر زر رسیده است وقتی طنین بال ملائک بلند شد آمدخبرکه جلوه ی داور رسیده است یک گل به نام حضرت معصومه ازخدا امشب به دست موسی جعفر رسیده است هفت آسمان نظاره گراو بود که او باشوکت وجلالت وبا فر رسیده است آئینه دار زُهرۀ زهرارسید و باز گفتند نورزُهره ی ازهر رسیده است این است بانویی که مقام رفیع او تا بام عرش خالق اکبررسیده است این است گوهری که زدریای علم ودین برساحل حقیقت ِباوررسیده است این است آن کریمه که ازجودومکرمت فیضش به ناتوان وتوانگررسیده است این است آن شفیعه که ازقدر ومنزلت آوازه اش به عرصه ی محشر رسیده است کم گفته ام اگرکه بگویم برای او همچون مقام ساره وهاجر رسیده است هرچه رسیده است برآن حضرت ازخدا ازقدرروزگارفزون تر رسیده است ازداستان غُربت درد آشنای او موجی ز درد برمژه ی تر رسیده است کی نا امید می رود ازدرگهش برون هرکس که باامید به این در رسیده است برزائر بهشتی کویش ندا دهند لب تشنه ای به چشمه ی کوثررسیده است با التفات اوست«وفایی»اگرتو را ازکردگار رزق مقدّررسیده است @raziolhossein
محبوبه ی محبوب خدا آمده است معصومه ی گلشن ولا آمده است با دیدن خواهری بدین قدر وجلال لبخند به لب های رضا آمده است @raziolhossein
اى جوهر عقل! عشق را مفهومی هم‌چون شب قدر، قدر نامعلومی قم با تو مدینهٔ ولایت شده است تو، فاطمهٔ‌ چهارده معصومی ..... یافاطمه اشفعی لنا فی‌الدنیا یافاطمه اشفعی لنا فی‌العقبا یافاطمه اشفعی لنا فی‌الجنه یعنی همه‌جا، هوای ما را همه‌جا... ...... ای دختر «عصمت» و «ولی‌الحسَنات» بانوی کریمه، گنج لطف و برکات یا ایتها الفاطمةُ  المعصومه تقدیم به محضرت، هزاران صلوات... @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دارد دل ما راه نجاتی دیگر در مشهد و در قم، عتباتی دیگر بر بانوی با کرامت قم صلوات بر شاه خراسان صلواتی دیگر @raziolhossein
  ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید  شب را در این بهشت الهی سحر کنید  با زائرین این حرم الله سر کنید  مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید  عید بزرگ شیعة آل پیمبر است  میلاد هشتمین حجج الله اکبر است  ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن  بر چهرة حقیقت ایمان نظاره کن  یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن  در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن  میلاد پارة تن زهرا و احمد است  شمس الشموس عالم آل محمد است  این مظهر جمال خداوند اکبر است  آیینة تمام نمای پیمبر است  خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است  قرآن روی سینة موسی ابن جعفر است  بر خلق آسمان و زمین مقتداست این  جان رو نما دهید که روی خداست این  روشن هزار سینة سینا به نور او  چشم هزار موسی عمران به طور او  صف بسته اند خیل رسل در حضور او  دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او  ریزد برات عفو خدا از نظاره اش  دوزخ بهشت می شود از یک اشاره اش  هر قامتی که سرو لب جو نمی شود  هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود  هر پادشه که ضامن آهو نمی شود  هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود  در طوس پارة تن احمد بود یکی  آری رئوف آل محمد بود یکی  ای خلق خاک پای تو یا ثامن الحجج  جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج  قرآن پر از ثنای تو یا ثامن الحجج  ایمان بود ولای تو یا ثامن الحجج دین را به جز ولای تو اصل و اصول نیست  تهلیل بی ولای تو هرگز قبول نیست  گردون هماره دور زند در طریق تو  خورشید خشت گوشة صحن عتیق تو  با آن همه کرامت و لطف دقیق تو  خود را شمرده اند گدایان رفیق تو  دستی که دست لطف خدا می شود تویی  شاهی که خود رفیق گدا می شود تویی  یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام  فرقی نمی کند به درت شاه یا غلام  سلطان ندیده ام ز گدا گیرد احترام  پیش از سلام زائر خود را کند سلام  پیوسته دست بر سر زوار می کشی  تو کیستی که ناز گنه کار می کشی  پاییز بوستان دل ما بهار توست  در شهر طوسی و همه عالم دیار توست  گل بوسة امام زمان بر مزار توست  شیعه به هر کجا که رود در کنار توست  چشم و چراغ و محفلم اینجاست یا رضا  هر جا سفر کنم دلم اینجاست یا رضا شرمنده ام از این که بپرسند کیستم  از ذره کمترم نتوان گفت چیستم  در پرتو کرامت خورشید زیستم  روزی که نیستم به کنار تو نیستم  با یک دم تو صبحدم عید می شوم  در آفتاب صحن تو، توحید می شوم  گل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت  خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت  ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت  بی آبرو ز خاک درت آبرو گرفت  من دور گندم کرم تو کبوترم  ردّم نکن که از همه بی آبروترم  ای نقش دیده و دل ما جای پای تو  روح الامین کبوتر صحن و سرای تو  مضمون بده که از تو بگویم برای تو  "میثم" کجا و گفتن مدح و ثنای تو  راهم بده که ذاکر ناقابل توام  انگار اینکه خاک ره دعبل توام @raziolhossein
ماه را در شب هجران برسانید فقط مژده ای در دل طوفان برسانید فقط به کویری که ندیده است به خود برگ و بری خبر از بارش باران برسانید فقط من همان گمشده ام ،راه بلدها من را به در خانه جانان برسانید فقط همه درهای جهان را به روی ما بستند دست ما را به خراسان برسانید فقط گر حرم قسمت ما نیست سلام ما را به عزیز دل ایران برسانید فقط شب عید است و خراسان چه قیامت شده است مرغ دل باز هوایی زیارت شده است چاره آخر ما پنجره فولاد رضا می کند معجزه پنجره فولاد رضا گفت تا زائر دلسوخته ای : جان جواد همه را داد شفا پنجره فولاد رضا ملجا خوب و بد مردم ایران اینجاست دردها کرده دوا پنجره فولاد رضا آی شش گوشه ندیده نشو مایوس بیا می دهد کرببلا پنجره فولاد رضا به تلافی مسلمان شده سلمان بود که به ما داد خدا ،پنجره فولاد رضا پشت این پنجره ها معجزه ناممکن نیست شک ندارم که تمام گره ها واشدنی است کرده وابسته مرا حال و هوای حرمت خیر دیدم به خدا از همه جای حرمت روز و شب اهل یقین دور سرت میگردند همه صاحب نفسانند گدای حرمت بهترین ثانیه ها با تو رقم خواهد خورد بهترین خاطره ها خاطره های حرمت حال آدم وسط صحن تو جا می آید به خدا مست کننده است هوای حرمت بطلب باز من بی سر و پا را سلطان شده بدجور دلم تنگ برای حرمت حرمت تکیه گه من شده از کل وجود به ضریحت برسان دست مرا زود به زود شکر لله شدم نوکر خانه زادت گشته آرام همیشه دل من با یادت تو پناه منی و نسل من و اجدادم من گرفتار تو و نسل تو و اجدادت به تو هر روز سلامی ندهم میمیرم من اگر خوب اگر بد به تو کردم عادت در میان همه دلباختگانت مشهور به شب معجزه ها گشته شب میلادت جمع شد در حرم تو همه زیبایی ها هیچ جا بین جهان نیست شبیه اینجا زائر تو به جهان رغبتش از یادش رفت زندگی و همه ی لذتش از یادش رفت هر که آرامش اطراف ضریحت را دید به خدا آرزوی جنتش از یادش رفت سائلی آمده بود از تو بگیرد حاجت تا سلامی به تو داد حاجتش از یادش رفت در ِ این خانه نداری است که قیمت دارد بُرد کرد آنکه همه ثروتش از یادش رفت هر که شد چشم به راه تو شب اول قبر به خدا زیر لحد وحشتش از یادش رفت خیره شده چشم همه ، نعمت ازین بهتر چیست ترسی از مرگ میان دل زوارت نیست @raziolhossein
ایران که بهشت در دل قم دارد در مشهد خود امام هشتم دارد در این دهۀ کرامت و رحمت و نور خورشید به خورشید تبسّم دارد @raziolhossein
برای نجمه برای موسی چه شاه بیتی خدا سروده چگونه وصف کسی کنم که خدا به مدحش زبان گشوده همان که در لطف و مهربانی کسی به آقاییش نبوده هوای بالاسر ضریحش دوباره خواب از سرم ربوده علی دوباره اباالحسن شد به نام شمس الشموس آمد بگو به شاه نجف، مبارک! جناب سلطان طوس آمد منی که لبریز التماسم دگر سرازپا نمیشناسم شدم همان آهوی رمیده نفس نفس کو به کو دویده رضا خودش دست این گدارا گرفته و تا حرم کشیده گمان کنم خواهرش دوباره برای سلطان مراخریده شبیه آن پیرزن که خودرا کشیده با قامت خمیده به زور تا این حرم رسیده صدای نقاره حرم را دوباره با گوش جان شنیده و التماسی نجیب دارد نگاه هایی غریب دارد ولی امیدی عجیب دارد گره زده دست های خود را به پنجره چون که نا امیدی مریض اورا جواب کرده و  او شفاخانه ی رضا را بدون شک انتخاب کرده که پیرزن روی لطف آقا برای کارش حساب کرده دراین هیاهو به چشم خیسم نشسته آواز بی کلامی رسیده ام تا رسانده باشم به شاه ، از خواهرش سلامی رسیده بر خاکِ پای شاهی دوبار پیشانی غلامی دم گهرشاد  سجده کردم ببین عجب مسجدالحرامی کسی که مِهر رضا ندارد یقین که اصلن خدا ندارد کسی که باب الجواد ، دیده نظر به سعی و صفا ندارد نخست در این حرم بخوانم دعای تعجیل در فرج را چراکه آل سعود ملعون به دوش بردند بار کج را اگر چه بر روی اهل ایران همیشه بستند راه حج را نمی فروشیم ما به عالم زیارت ثامن الحجج را که قبله ی مردمان ایران فقط بُوَد جانب خراسان رضاست شرط و شروط ایمان رضاست تفسیر اصل قرآن طواف عشاق شیعه باشد قدم زدن روبروی ایوان شبیه آن خاک مرده ای که به خانه ی کیمیا رسیده دوباره دستم به دست های ضریح مشکل گشا رسیده غریب ، نه آشنا رسیده گدا به نان و نوا رسیده به دست دعبل عبا رسیده ولی دراین لحظه ی زیارت به من ازین سفره کرامت برات کرب و بلا رسیده سلام آقای مهربانم سلام ای راحت روانم سلام ای جان! سلام جانان! ببین که بر لب رسیده جانم اجازه دارم کمی برایت به یاد کرب و بلا بخوانم تویی که یا بن الشبیب گفتی از آن امیر غریب گفتی........ مریضی لا علاج دارم به کربلا احتیاج دارم @raziolhossein
قرار ما حرم توست يا امام رضا اميد ما كرم توست يا امام رضا خوشا به حال دل عاشقى كه در همه حال كبوتر حرم توست يا امام رضا قسم به قبلهء هفتم،كه كعبهء فُقر حريم محترم توست يا امام رضا تو بوستان هميشه بهارى و خورشيد گل سپيده دم توست يا امام رضا به عجز خم نشود،منّت از فلك نكشد سرى كه در قدم توست يا امام رضا خط امان بنويسد براى اهل نظر قلم اگر قلم توست يا امام رضا ضريح سبز تو اى از مدينه دور،هنوز طلايه دار غم توست يا امام رضا دلش قرار ندارد(شفق)كه ميگويد: قرار ما حرم توست يا امام رضا @raziolhossein
گل کرده بهار سبزِ تقدیر و قضا پُر شد ز شمیم عطر توحید فضا لبهاست پر از ذکر و سلام و صلوات حقا که رئوف اهل بیت است رضا ...... میلاد رضا خسرو طوس آمده است آیینه حق شمس شموس آمده است جبریل زعرش حق به بیت موسی با خیل ملک به پای بوس آمده است @raziolhossein
نور از کاینات می بارد یا که نقل و نبات می بارد تا سحر بر سر زمین از عرش لوح سبز برات می بارد بارش رحمت الهی بین جلوه های صفات می بارد گوش جان باز کن که از ملکوت نغمه های حیات می بارد تا فرو بارد از افق برکات بفرستید تا سحر صلوات جان اندوه بر لب است امشب آن شب قدر ، امشب است امشب درِ میخانه ی جنون باز است جام مستی لبالب است امشب نور در نور و سور در سور است بزم شادی مرتب است امشب دل موسی بن جعفر ، آباد است غرق در ذکر یارب است امشب نجمه خورشید در بغل دارد روح امید در بغل دارد هر طرف عطر آشنا آمد هدیه از جانب خدا آمد علی سوم از تبار علی که پس از مرتضی رضا آمد در رگ وحی ، نور جاری شد نفس و نفس انما آمد خاتم معرفت در انگشتش شرف الشمس اولیا آمد آمد و ضامن غریبان شد قبله ی عشق در خراسان شد هشتمین مقتدا امام رضا شرط ایمان ما امام رضا ای که خورشید می شود هر روز خاکبوس تو یا امام رضا سنگ با یک اشاره ی تو طلا دردها را دوا امام رضا بر سر سفره ات نشسته فقیر ای غریب آشنا امام رضا حرم پاک تو بهشت من است مِهر تو مُهر سرنوشت من است @raziolhossein
بارک الله نجمه امشب آفتاب آورده‌ای  وجه ناپیدای حق را بی‌نقاب آورده‌ای  در تراب امشب جمال بوتراب آورده‌ای  یا به دامن احمد ختمی مآب آورده‌ای  از دل دریای رحمت درِّ ناب آورده‌ای  گل به دست خود گرفتی یا گلاب آورده‌ای؟  با جلال آمنه مرآت احمد زاده‌ای  در حقیقت عالم آل محمّد زاده‌ای  ****  این پسر حسن خدا را مظهر است و منظر است  این پسر سر تا به پا، پا تا به سر پیغمبر است  این پسر هم مصطفی هم فاطمه یا حیدر است  تو چو مریم، این پسر عیسای عیسی پرور است  این پسر در هفت دریای ولایت، گوهر است  این پسر قرآن بابا روی دست مادر است  ایـن شـه ملک قـدر فرمانده جیش قضاست  این همان جان جهان مولا علی موسی‌الرضاست  **** بضعۀ ختم رسالت، روح قرآن است این  بلکه هم جان جهان، هم یک جهان جان است این  قدر قدر و نور نور و فرق فرقان است این  من به قرآن می‌خورم سوگند، قرآن است این  جان دین، اصل ولایت، روح ایمان است این  شمع جمع انبیا در بزم امکان است این  لاله‌های وحی از فیض بهـارش کرده گل  بوسۀ موسی‌ابن‌جعفر بر عذارش کرده گل  ****  ظرف نامحدود دریاهای رحمت ساغرش  آسمان گردیده چون پروانه بر دور سرش  ضامن آمرزش خلقی است آهوی درش  حافظ ایران اسلامی است در قم خواهرش  جد امیرالمؤمنین، ام ابیها مادرش  عالم هستی گرفته همچو کعبه در برش  موسی عمران بیا فرزند موسی را ببین  آدم و نوح و خلیل الله و عیسی را ببین  ****  چار صحن او پناه چار رکن عالم است  گندم مرغان صحنش عکس خال آدم است  گنبد زرین او خورشید ماه مریم است  پیش احسانش به سائل گر جهان بخشد، کم است  در زمین قصر بلندش، عرش عرش اعظم است  شهر مشهد چون مدینه، او رسول اکرم است  خسروان در کویش احساس حقارت می‌کنند  انبیـاء و اولیـا او را زیـارت می‌کـنند  ****  سایۀ گلدسته‌هایش سجده‌گاه آفتاب  آسمان بر خاک راه زائرش ریزد گلاب  جبرئیل از جام سقا خانه‌اش نوشیده آب  از حساب آسوده باشد زائرش روز حساب  پای دیوار حریم قدس او یک لحظه خواب  باشد از بیداری قدرش فزون اجر و ثواب  بهترین عبد خدا اینجا خدایی می‌کند  از تمـام آفرینش دلربـایـی می‌کند  ****  از هزاران کعبه زیر سایۀ دیوار تو  بار خیل انبیا افتاده در دربار تو  من کیم تا باشم ای وجه خدا، زوار تو؟  خارم و روییده‌ام در دامن گلذار تو  می‌کشی ناز مرا هر چند هستم عار تو  گرچه بودم با گناهم باعث آزار تو  هر چه می‌بینی بدی از من نمی‌رانی مرا  من خجالت می‌کشم اما تو می‌خوانی مرا  ****  رأفتت نازم چرا از من حمایت می‌کنی؟  از جهنم در بهشت خود هدایت می‌کنی  زنده‌ام از فیض سرشار ولایت می‌کنی  همچنان از کوثر نورم سقایت می‌کنی  نه مرا می‌رانی از خود، نه شکایت می‌کنی  قاتلت گر بر درت آید، عنایت می‌کنی  این که دشمن هم بوَد چون دوست مرهون شما  عفو و جـود و بذل و احسان است در خون شما  ****  کیستی تو؟ ظرف احسان خداوندی، رضا  در کرم مثل خدا بی‌مثل و مانندی رضا  من همه بی‌آبرو، تو آبرومندی رضا  تیرگی بودم به بحر نورم افکندی رضا  بس که آقایی، به رویم در نمی‌بندی رضا  هر چه گریاندم دلت را، باز می‌خندی رضا  تو رؤف اهل‌بیتی، لطف و احسان بایدت  میزبـانی و پـذیرایی ز مهمـان بایدت  ****  من به زنجیر غمت عمری اسیرم یا رضا  بسته شد از خاک زوارت خمیرم یا رضا  با تولای شما دادند شیرم یا رضا  وز گنه در آستانت سر به زیرم یا رضا  بار ده تا قبر تو در بر بگیرم یا رضا  لطف کن تا گوشۀ صحنت بمیرم یا رضا  هر چه بودم هر چه هستم«میثم»کوی توام  از خجالت کـورم امـا عاشق روی تـوام  @raziolhossein
گل کرده بهار سبزِ تقدیر و قضا پُر شد ز شمیم عطر توحید فضا لبهاست پر از ذکر و سلام و صلوات حقا که رئوف اهل بیت است رضا @raziolhossein
به دامان آسمان دُر و گُوهر،داشت ستاره دسته دسته گل به بَر،داشت ز لبخند ملاٸک،نور می ریخت سحر از وقتِ موعودی ،خبر داشت قسم بر فجر،در صبحِ مدینه خدا از چهره ٔخود پرده،برداشت عیان شد از قضا،الله اکبر گل روی رضا الله اکبر خدا را نجمه امشب مظهر آورد دوباره،آمنه،پیغمبر آورد علیِ دیگری از کعبه،آری حسن یا که حسینِ دیگر آورد همان مادر که صد مریم کنیزش مسیحایی مسیحا پرور آورد عروس فاطمه(س)،قُرص قَمر زاد به مدحش هرچه گویم،خوبتر زاد الا ای حضرت سلطان هشتم  که عشقت بُرده خواب از چشمِ مردم زند بر شانه هایت بوسه خورشید به تعظیم تو داٸم ماه و انجُم بهشت ارزانی آنکه بگیرد ز دستِ لطفِ تو یک دانه گندم تو مولای سریرِ اِرتضایی اَبا الجودی،علی موسی الرضایی امیدِ اولین و آخرینی تو وجه الله بر روی زمینی نه تنها عالم آل محمد(ص) رٸوفِ اهل بیتِ طاهرینی به نامت،سِکّهٔ لطف و کرامت تو حَبل الهی و حِصنِ حَصیِنی تمامِ ماسِوا ، مَحوِ جَمالت همه سر گشتهٔ جاه و جَلالت زمین و آسمان،پروانهٔ تو کریمان،مستمندِ خانهٔ تو  حیات جاودانی دارد آنکه لبی تَر کرده از پیمانهٔ تو نگاهِ آرزویِ هشت،جَنَّت به سوی صَحنِ سقا خانهٔ تو نگهبان حَریمت،اَشجَعُ الناس عموی مهربانی مثلِ عباس(ع) جدایی از شما،عینِ عذاب است دُعا پای ضریحت مُستجاب است حریمِ امنِ تو،اهل گُنَه را بهشتِ بی حساب و بی کتاب است به استقبال زَوّارِ حریمت  به دست انبیا، عطر و گلاب است تو را حُور و مَلک گَرمِ طوافند در ایوان طلا در اعتکافند کسی در کوی تو دیگر گدا نیست نگفته میدهی گفتن رَوا نیست اگر که هر دو عالم را ببخشی  که با ز اندازهٔ جودِ شما نیست اگر اِذنِ زیارت از تو باشد زمشهد فاصله تا کربلا نیست گرفتارم،اسیری مُستمندم بُود نامِ تو ذکر بَند بَندَم @raziolhossein
به گنبد وعلم حضرت رضا صلوات به جلوه حرم حضرت رضا صلوات زگرمی نفسش مرده زنده می گردد به معجزات دم حضرت رضا صلوات فرشتگان سما کفشدار این حرم اند به رتبه خدم حضرت رضا صلوات گدایی در او را به سلطنت ندهم به رحمت و کرم حضرت رضا صلوات جواز کرببلا میدهد به زوارش به جوهر قلم حضرت رضا صلوات @raziolhossein
ای رأفت تو رأفت ذات خدا رضا از پای تا به سر علی مرتضی رضا نامت از آن رضاست که در عرصه ی حساب حق نیست بی‌رضای تو از کس رضا، رضا هر کس که بیشتر کرمش می‌رسد به خلق او بیشتر برد به درت التجا رضا عیسی صفای روح گرفته در این حرم موسی ستاده بر در تو با عصا رضا از روضه ی مقدس تو می وزد نسیم تا باغ خلد، با نفس انبیا رضا جوشد زبس اجابت از این آستان قدس گم می‌شود کنار ضریحت دعا، رضا آغوش خود گشوده برای خوش‌آمدش از هر دری که سوی تو آید گدا، رضا خود پیشتر ز خواندن اذن دخول من بر من نگاه کردی و گفتی بیا رضا در کوی تو ز بس که رئوفی تو، زائرت داند ثواب، اگر چه بیارد خطا، رضا من شرم می‌کنم که بیایم در این حرم تو می‌زنی مرا ز کرامت صدا، رضا آید به گوش دل ز طپش‌های سینه‌ام دائم صدای زمزمه ی یا رضا رضا در آستان قدس تو انگار می‌کنم گردیده قسمتم سفر کربلا رضا نشناختم، امام زمان زائر تو بود کردم سلام و داد جواب مرا رضا با آنکه شهریار همه عالمی، کسی مثل تو نیست با فقرا آشنا رضا یک بار اگر کند به خراسان زیارتت بر بازدید زائرت آیی سه جا رضا اول به خُلد فاطمه گوید جواب او هر کس صدا زند ز ره صدق «یا رضا» مولای من به جان جواد الائمه‌ات دست مرا بگیر، برای خدا رضا دست مرا گرفتی و سوگند می‌خورم آقاتری از اینکه نمایی رها رضا زوار چون به سوی حریمت سفر کنند باید که جان دهند به گنبد نما رضا هر کس به عمر خود شده مأنوس با کسی «میثم» گرفتـه انس بـه مهـر شما، رضا @raziolhossein
یا ربِ وقت سحر تقرب شب هاست رو به کریمان زدن عبادت لبهاست بستر بیمار وعده گاه طبیب است خیری اگر میدهند برکت تب هاست نوکر گمنام هم بنام شد اینجا آنچه مهم نیست پیش یار لقب هاست سِیر الهیِ اهل عشق همیشه رحمت ذی القعده هاست لطف رجب هاست ذکر رضا قند کرده تلخی مارا شهد نبات است اینکه بین رطب هاست مادرم امد مرا به دست رضا داد آبرویم را خرید خانه اش آباد! محضر سلطان می آورند اگر دست میشکنند عاشقان به شوق نظر دست دست به دامان حلقه های ضریحم کودکم و میدهم به دست پدر دست بین قنوتم افاضه کرد مکرر خیر کثیر است در زمان سحر دست عقل چکارست تا گدای تو هستم فیض به من بیشتر رسانده ز سر... دست تر شده از دیدن حرم چقدر چشم پر شده از محضر شما چقدر دست سفره گشا تا رضاست سفره نشینم ضامن آهو نوشته روی نگینم پشت سر زائران دعاست،دعایت دلخوشی دعبل است خاک عبایت سلسله بر گردن روات کشیدی جان بفدای کلام مثل طلایت کعبه تویی مسجدالحرام بهانه قبله تویی قم شدست قبله نمایت قصر به هم ریخت در مناظره وقتی.. آبروی جاثلیق ریخت به پایت کن فیکونِ تو فاش شد سر سفره شیر میاید برون ز پرده برایت روی دو چشم ترم قدم بزن ای ماه تا که مطهر شود شبیه قدمگاه.. آمدم ای شاه با نشان و نشانی پیش تو باشد دلم به حکم امانی وقت نماز است صف پر است کمک کن کاش مرا هم کنار خود بنشانی هرچه کنی از درت جدا نشوم من خواه بخوانی مرا و خواه برانی جاروی خدام را ببخش به زوار تا که دراین دل کنند خانه تکانی ابن شبیب آمدست دیدنت آقا موقع روضه شدست و مرثیه خوانی ناله ان کنتَ باکیاََ بزن آقا سینه برآن شاه بی کفن بزن آقا یابن الشبیب عمه ام دلش پر غم شد چادر و پوشیه بین قافله کم شد جد غریبم ز روی اسب زمین خورد پیرهنش بر فراز نیزه علم شد دامنشان گر گرفت صورتشان سوخت آتش خیمه بلای اهل حرم شد چرخش شلاق ها به بازویشان خورد قامت معصومه ها شکسته و خم شد بعد هزاران هزار زخم جگر سوز نوبت بازار شام و هلهله هم شد زخم غرورم ز ماجرای حجاب است گریه ی من بیشتر برای رباب است @raziolhossein
سلام ای برازنده‌ات کبریایی سلام ای که داری شکوه خدایی سلام ای مقامات‌ تو ماوَرایی تو مافوق اِدراک اَمثال‌ مایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی تو آن نور محضی که سایه ندارد تو دینی و دین بی تو پایه ندارد کتابُ اللهِ بی تو آیه ندارد- -که ما بندگان را کند رهنمایی تو مولاعلیّ بن موسی‌الرضایی به نام تو هرکس توسّل نکرده به ذات الهی توکّل نکرده کسی چون تو مارا تحمّل نکرده تو بالاترین حدّ صبر و رضایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی امام الرّئوف و انیس النّفوسی توخورشیدهشتم؛توشمس‌الشّموسی که خورشید دارد سرِ خاکبوسی دم صبح بر پای ایوان طلایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی امامی‌ به این مهربانی ندیدم نگاری به این دل‌سِتانی ندیدم و چون این حرم آستانی ندیدم که درچشم عالم کند خودنمایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی توعالی‌مقامی‌ توعالی‌جنابی تو هم‌کنیه با حضرت بوترابی توزهرا سرشتی تو زهرا مَآبی تو هم مثل او بضعةُ المُصطفایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی تورا عدّه‌ای گفته شاه‌ خراسان تورا دسته‌ای خوانده سُلطان ایران به‌موسی‌بن‌جعفر‌به‌موسی‌بن‌عمران تو در اصل سُلطان‌ارض‌وسمایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی تو بی‌نسخه درمان‌کُنی‌درد ما را شفا می‌دهی هرچه بی‌دست‌ و پا‌را فَلج‌ها؛کر و لال‌ها؛کور ها را کجا‌هست‌این‌گونه‌دارالشفایی؟ تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی شدم عازم مشهد ای شاه هربار نوشتند در نامه ام حجّ بسیار برایم رقم خورد در وقت دیدار چه‌زیباطوافی؛چه‌سعی‌وصفایی! تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی بهشت‌است‌ محدوده‌ی حائر تو بُوَد زائر ذات حق ؛ زائر تو بواللهِ یک ذرّه هم چاکر تو ندارد کنار تو ترس از بلایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی شبیه تمام گرفتارها ؛ من به پابوسی‌ات آمدم بارها من دلم قُرص باشد چو زوّارها من سه‌جا‌وعده‌دادی‌ و حتماًمی‌آیی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی به‌غیر از تو من تکیه‌گاهی‌ندارم به‌غیر از حرم سرپناهی ندارم به‌جز گریه پیش تو راهی ندارم ببخشا اگر سر زد از من خطایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی ببین فصل کالی مارا ؛کرم کن ببین خسته‌حالی مارا کرم کن ببین دست خالی مارا کرم کن تصدّق‌کن ای‌ذوالکرم؛کربلایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی مدد کن‌که‌پای تو مُحکم بمانم به پای تو تا پای جانم بمانم اجازه بده تا مُحرّم بمانم که از شوق مشّایه هستم هوایی تو مولاعلی‌ّبن‌موسی‌الرّضایی @raziolhossein
هنگام سرور مومنین است امشب عالم همه چون خلد برین است امشب تبریک بگو به خواهرش معصومه میلاد امام هشتمین است امشب @raziolhossein
یا ربِ وقت سحر تقرب شب هاست رو به کریمان زدن عبادت لبهاست بستر بیمار وعده گاه طبیب است خیری اگر میدهند برکت تب هاست نوکر گمنام هم بنام شد اینجا آنچه مهم نیست پیش یار لقب هاست سِیر الهیِ اهل عشق همیشه رحمت ذی القعده هاست لطف رجب هاست ذکر رضا قند کرده تلخی مارا شهد نبات است اینکه بین رطب هاست مادرم امد مرا به دست رضا داد آبرویم را خرید خانه اش آباد! محضر سلطان می آورند اگر دست میشکنند عاشقان به شوق نظر دست دست به دامان حلقه های ضریحم کودکم و میدهم به دست پدر دست بین قنوتم افاضه کرد مکرر خیر کثیر است در زمان سحر دست عقل چکارست تا گدای تو هستم فیض به من بیشتر رسانده ز سر... دست تر شده از دیدن حرم چقدر چشم پر شده از محضر شما چقدر دست سفره گشا تا رضاست سفره نشینم ضامن آهو نوشته روی نگینم پشت سر زائران دعاست،دعایت دلخوشی دعبل است خاک عبایت سلسله بر گردن روات کشیدی جان بفدای کلام مثل طلایت کعبه تویی مسجدالحرام بهانه قبله تویی قم شدست قبله نمایت قصر به هم ریخت در مناظره وقتی.. آبروی جاثلیق ریخت به پایت کن فیکونِ تو فاش شد سر سفره شیر میاید برون ز پرده برایت روی دو چشم ترم قدم بزن ای ماه تا که مطهر شود شبیه قدمگاه.. آمدم ای شاه با نشان و نشانی پیش تو باشد دلم به حکم امانی وقت نماز است صف پر است کمک کن کاش مرا هم کنار خود بنشانی هرچه کنی از درت جدا نشوم من خواه بخوانی مرا و خواه برانی جاروی خدام را ببخش به زوار تا که دراین دل کنند خانه تکانی ابن شبیب آمدست دیدنت آقا موقع روضه شدست و مرثیه خوانی ناله ان کنتَ باکیاََ بزن آقا سینه برآن شاه بی کفن بزن آقا یابن الشبیب عمه ام دلش پر غم شد چادر و پوشیه بین قافله کم شد جد غریبم ز روی اسب زمین خورد پیرهنش بر فراز نیزه علم شد دامنشان گر گرفت صورتشان سوخت آتش خیمه بلای اهل حرم شد چرخش شلاق ها به بازویشان خورد قامت معصومه ها شکسته و خم شد بعد هزاران هزار زخم جگر سوز نوبت بازار شام و هلهله هم شد زخم غرورم ز ماجرای حجاب است گریه ی من بیشتر برای رباب است @raziolhossein
تقدیم به خاک پای حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها، مادر امام رضا علیه السلام ز خاطر برده ماه هفتمِ هفت آسمان، غم را حمیده مادرش وقتی به او بخشید تکتم را   ١ زنی که کنیه ی او حضرت ام البنین بوده   ٢ کسی که پرورانده در بغل، سلطانِ عالم را همان نجمه که عطر حضرت معصومه را دارد همان که کرده جاری در کویر شور، زمزم را همان که کودکش قبل از تولد در سحرگاهان برایش خوانده با صوت جلی، آیاتِ محکم را   ٣ همان خورشید هشتم که پناه بی پناهان است   ۴ همان که برده بالا تا فراز عرش، پرچم را علی صورت علی سیرت علی ظاهر علی باطن دوباره غصب کردند از علی حق مسلم را چه فرزندی، همان که ناله ی یابن الشبیب او دمادم زنده کرده روضه ی باز محرم را کسی که مادر خورشید شد، فرزندِ فرزندش کشد بر خاک ذلت بینی یحیی بن اکثم را عجب شمس الشموسی از نگاه نجمه جاری شد که روشن کرد تا روز قیامت کل عالم را 1_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ١٢ 2_الوافی بالوفیات جلد ٢٢ ص ١۵۴ 3‌_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ١٧ 4_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ٢٠ @raziolhossein
باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام باز هم زائرتان نیستم از دور سلام با زبانی که به ذکرت شده مأمور سلام به سلیمان برسد از طرف مور سلام کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها باز از دوریت افتاده به کارم گره ها ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم زود ما را برسانید به مشهد ، به حرم مست از آنیم که از باده به خم آمده ایم ما سفارش شده ایم ، از ره قم آمده ایم یاد دادید به ما رنج کشیدن زیباست پس از این فاصله تا طوس دویدن زیباست پا برهنه شدن و جامه دریدن زیباست بعد هم پای ضریح تو رسیدن زیباست پیچش قافله ی ما که به سوی نور است رگه ای در دل فیروزه ی نیشابور است چه خبر در حرم ضامن آهو شده است؟ صحن ها بیشتر از پیش چه خوش بو شده است طرف پنجره فولاد هیاهو شده است باز یک چشمه از آن لطف و کرم رو شده است مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد دست و پای فلجی باز شفا می گیرد با شفا از تو ، چه زیبا شده بیمار شدن به تو وابسته شدن با تو گرفتار شدن کار من هست فقط گرمی بازار شدن گر چه در باور من نیست خریدار شدن- -یوسفم باش، بدون تو کجا برگردم؟ من برایت دو سه تا بیت کلاف آوردم تو خودت خواسته ای دار و ندارم باشی کاش لطفی کنی و آخر کارم باشی مرد سلمانی تو باشم و یارم باشی لحظه ی مرگ بیایی و کنارم باشی قول دادی به همه پس به خدا می آیی هر که یک بار بیاید تو سه جا می آیی @raziolhossein