eitaa logo
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بابل
933 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جنگ ما را لایق خود کرده بود جبهه ما را عاشق خود کرده بود روز کوچ کاروان از بر و بحر روز آزادی شد از زندان شهر (ص ) لشکر 25 کربلا از شهدای عملیات کربلای یک و فرمانده گردان یا رسول ( ص ) که در تاریخ 1365/4/14 به همراه جمعی از همرزمان در منطقه عملیاتی مهران به فیض شهادت رسیده است. روحشان شاد و یاد و نامشان گرامی باد❤️ عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات 🌺
🌹 که را کرد ( بیاد ۲۷ محمدرسول اله علیرضا نوری ساروی) . ▪️تو روزگاری که همه برای گرفتن پست و مقام به هر دری میزنن تا مثلا بشن آقای مدیر ، خواستم بگم یه علیرضا نوری بود که بیابان های خوزستان رو به پشت میز نشینی و پست و مقام ترجیح داده بود. . ▪️سردار کوثری نقل میکرد : یک روز آقای رسول‌زاده مسئول دفتر فرمانده وقت سپاه به من زنگ زد و گفت آقای سعیدی‌کیا (وزیر وقت راه) تماس گرفته و گفته است که حکم نوری را به عنوان جانشین راه‌آهن سراسری کشور زده است. از من خواسته بودند نوری را تسویه کنم و به تهران برگردانم تا سمتش را تحویل بگیرد. نوری را خواستم. ایشان آمد و تا موضوع را شنید، حکم را با دستش گرفت و نگاهی به آن انداخت. . از آنجا که آدم اخلاق‌مدار و مؤدبی بود، چندبار عذرخواهی کرد و چون یک دست نداشت، حکم را به دندانش گرفت و آن را پاره کرد. بعد مقابل چشم‌های متعجبم گفت: من به اینجا (جبهه) نیامده‌ام که برگردم. اگر می‌خواستم مسئولیت بگیرم، در همان تهران می‌ماندم و به اینجا نمی‌آمدم. ماند و کمی بعد هم به شهادت رسید. .
🌊 🦋 . ▪️ تیرماه ۱۴۰۱ رسیدم خدمت حاج خانم خنکدار مادر شهیدان علی اصغر و جعفر خنکدار.علی اصغر سال ۱۳۶۴ عملیات والفجر هشت تو اروند شهید شد و جعفر سه سال بعد تو جزیره مجنون.جعفر روز ۴ تیرماه ۱۳۶۷ تو اون گرمای طاقت فرسای خوزستان جانانه جنگید و با لبان تشنه بشهادت رسید.۷ سال بعد هم پیکرش از جبهه برگشت. . ▪️حاج خانم میگفت : چند شب پشت هم خواب دیدم جعفر بهم میگه (مامان من تشنمه ...) تو دلم گفتم پسر تو چرا تشنته !یه پارچ آب برداشتم و بردم سر مزارش و ریختم رو قبرش ، گفتم پسر بخور سیراب شو .بمیرم واسه اون مادری که پسرشُ لب تشنه شهیدش کردن تو حتی یه پارچ آب نبود رو حنجر بریده ش بریزن ...فدای لب تشنه ی ابا عبدالله .... .
MAABARE HASHTOM - M0BIN MIX.mp3
9.66M
🎙کتاب صوتی 📚مجموعه ای از خاطرات رزمندگان قسمت نوزدهم: معبر هشتم ... راوی: هادی بصیر
به یمن ذکریا زهرای شان شدبازمعبرها که سالک بی‎خبر نبوَد ز راه و رسم منزل‎ها به گوش موج‎ها خواندند غواصان شب حمله کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‎ها از سمت راست: 1- رزمنده مدافع حرم و نویسنده و راوی دفاع مقدس آقای مصیب معصومیان 2-🌷شهید غلامعلی (جواد) نژاد اکبر (کربلای5) 3- آقای حسین رمضانی 4-🌷شهید ناصر بابا جانیان (1367/2/18) 🌹شهید ناصر بابا جانیان: 🕌خدایا! معبودا! این بنده حقیر معتقد به معاد و اهل روز قیامت می‌باشم 🕌خدایا اگر در آن دنیا بازپرسی می‌شود پس زبان ما را گویای حقیقت فرما و لحظه مرگ ما را لحظه ای قرار ده که در مصاف با دشمنان دین تو باشم... شهدای عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات. https://eitaa.com/razmandegan_babol