علت اختراع روبیک ؟ ساخت اسلایم فتوشاپی؟ یه عالمه گیف گاندویی؟ ممبر ساز؟ استیکر ساز حرفه ای؟ رمان خانم خبرنگار آقای طلبه؟ رمان آرامش به سبک خدا؟ رمان جانم میرود؟ رمان عشق با طعم سادگی؟ داستان عجیب قنبر غلام حضرت علے ﴿علیه السلام﴾ ؟ و یه عالمہ چیزهای باحال دیگھ همھ وهمھ در این کانال دخترونھ 👑👇🏿 @Dokhtarane_khorshid ورود آقایون ممنوع🚫 مطالب سنجاق هستن اگه از مطالب استفاده کنی و لف بدی حرامھ❌

🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 سلام 👋👋👋👋👋 دیشب یک ساعت دنبال شماره مداحان مشهد میگشتم یهو تو یک کانالی دیدم همه مداحان مشهدی رو شماره اصلی شون رو دارد ❤️ فقط گفته باید کانالم عضو بالاشه برای مثال گفته شماره امیر کرمانشاهی رو در آمار 200 میزاره و عمل به قول هم زیاد داره و پست های عالی میزاره نه اینکه بخوام تعریف کنم نه عالی است 👋 فقط بگم ممکن است لایو حرم هم گذاشته شود ❤️ اینم لینکش دوست عزیز 👇👇👇 حمایت از ما =غریب نموندن آقامون💛🌿 @estoriyahossein اَللهُمَ عَجِل لِوَلیکَ الفَرَج

حاجی سلام و عݪیڪم...🙂✋️ اومدم یه چنݪ بہت معرفے کنم پراستوریے از انقلابے✌️،سێاسے🇺🇸 گرفته تا مذهبے💚 و ݘریڪی📞 نیرو ها،خواهران و برادراݩ بياێن تخریب کنێن جاموندین ...❌ کآنال آق حسۍݩ جانمونھ رفقا ێاعلے🤝👊 بپرین توش🙄👇 @storymazhabii_313

_نرجس! کسی اینجا نیست؟! به هق هق کردن افتاده بود.😭 هوا سرد ❄️بود... و پالتو را در اتوبوس گذاشته بود. نمی دانست چه کار کند نه می توانست همانجا بماند و نه می توانست جایی برود. می ترسید...😰 با صدای بلند داد زد: _شهاب توروخدا جواب بده...مریم... سارا...!😭 در جوابش چند گرگ🐃 زوزه کشیدند. از ترس سر جایش ایستاد؛ 😰و با دست جلوی دهانش را گرفت، تا صدایش بیرون نیاید.🤐😶 با ترس و چشمانی پر اشک😭 به اطرافش نگاه می کرد. با شنیدن صدای پارس چند سگ، 🐕🐕که خیلی نزدیک بودند؛... جیغی کشید و شروع به دویدن🏃 کرد. طرف راستش یک تپه بود. با سرعت به سمت تپه دوید. وقتی در حال بالا رفتن از تپه بود با شنیدن صدای پارس سگ ها برگشت؛ که پایش پیچی خورد و از بالای تپه افتاد... 😣😵 دوست داری بقیشو بخونی؟؟؟ تو این کانال میذارتش👇 .. https://eitaa.com/joinchat/3563585649C8c98bf33ea .. بدووووو💃💃💃💃

معدنشہ👆🏻👇🏿😌 .. https://eitaa.com/joinchat/3563585649C8c98bf33ea .. به علت شلوغے زیاכ ۱۰ تا عضو بیشتر نمیپذیرھ🤜💃

_فاتح‌فاتح‌.خیبر! _فاتح‌فاتح‌.خیبر! + خیبر به گوشم ؛ بگو فاتح جان! خیبرجان‌کجایی؟! بیاببین چی پیدا کردم🕶💥 داداش بالاخره انبار محتواۍنظامی‌ لو رفت^^! بیا داداش بده بچه‌ها بریم انرژیامونو برداریم🚶🏿‍♂✋🏾 بیا مشتی اینم پاتوق نظامیون‌ایتا🕶! https://eitaa.com/joinchat/1871970478C1d78ea3c6e آقا یواش..! برادر هل نده برا همه محتواهست😅✋🏾 #اینجا‌به‌جای‌شله‌زرد‌‌_هفت‌تیر‌نذری‌میدن🕶 پاشو‌بیاتا‌ #هفت‌تیرا تموم‌نشده اره مشتی!

سلام‌علیڪم.....! میخوای‌بدونے‌این‌دو‌فیلم‌بہ‌ݘہ‌کسانی‌ توهین‌کردن‌ من‌فقط‌شخصیت‌هایے‌که‌بهشون‌توهین‌ شده‌رو‌میگم‌﴿حاج‌قاسم،‌اهل‌بیت'؏'﴾ https://eitaa.com/joinchat/926482588C28ec408958 https://eitaa.com/joinchat/926482588C28ec408958 واقعا‌م‌نبایدچیزی‌بگیم؟!؟!؟! ‌عضو‌شو‌،‌عضوشو‌تا‌ببینی‌‌‌چطور‌به‌ حاج‌قاسم‌‌و‌اهل‌بیت‌"؏"‌تهمت‌زدن‌😭😭‌و‌ما‌چیزی‌نگفتیم،اما‌حالا‌ساکت‌نمیو‌نیم😤😡 https://eitaa.com/joinchat/926482588C28ec408958 تو‌کانال‌سنجاقه

قسمتی از رمان ٭❥درپی‌چشمان‌تو٭❥ 😍 •••••••••••••••••••••♔♚♔••••••••••••••••••• #دوست داشتم بیشتر #نگاش کنم ولی #حیام بهم این #اجازه رو نمیداد❌😒😐 که با صدای اون #اقای به ظاهر منشی به خودم اومدم! 🤔 _خانم(...) ! رفتم جلو و پرسیدم: +بله؟! 🤨 _برید اتاق اقای #توسلیان!! +آااا.... بله #چشم! 🙂 یکی رم صدا زد که بیادو #راهو نشونم بده... رفتم جلو در اتاق در زدم 🚪 _بفرمایید! ☺️ رفتم داخل کع همون طوری که ایستاده بودم #خشکم زد...... 🤭😯🙄😳 ____________🌺🌺🌺_______________ به‌نظرتون‌کی‌تو‌اتاق‌بود؟؟ 🤔🤔 اگه میخوای ادامه شو بخونی بزن تو لینک زیر↓ 👌🏻❤️🌱 https://eitaa.com/joinchat/2641887402C165bfb2713 #هیجانی★٭ #عاشقانه★٭ #شهدایی★٭ #مذهبی★٭

رضا:سلام مهدی خوبی مهدی:سلام خوبم ممنون رضا:یه سوال بپرسم🤔؟ مهدی:بپرس. رضا: آدم ها چند دسته ان؟! مهدی:دودسته...>> یا می میرن؛ یا شهید میشن((:💣 شهادت یک مقام روحیست! دنبال گلوله خوردن نباشید "🖐🏼 رضا:مهدی یه چنل داری که درمورد همین چیزایی فعالیت کنه؟! مهدی:آره یه چنل خیلی خوب سراغ دارم رضا:ع چه خوب،میتونی لینک چنلشو بفرستی مهدی:چرا که نه😊 ‌بفرما☺️ https://eitaa.com/joinchat/3694985385C692100c4fd رضا:ممنون،خیلی مطالب خوبی داره✨ مهدی:خواهش میکنم🙂

#_قسمتی_از_پارت😅🖤 نگاهی به آراد کردم که با خنده گفت : _ نمیشه یکم #قربون صدقه ما هم برید ؟! اروم خندیدم و گفتم : _ وقتی که یه آقای خوشتیپِ ، جذابه #چشم آسمونی کنارم نشسته حرفی برای گفتن می مونه ؟!😅 آراد با خنده گفت : _ میبینم که رو خودت خوب کار کردی #چشمکی زد و اروم تر ادامه داد : _ پس آماده ای ؟!🤭 لبم رو به دندون گرفتم که گفت : _ #خجالتی بشی که جلو همه وارد عمل میشم ، خود دانی ! با خنده چشم غره ای بهش رفتم ... چند دقیقه گذشت که ....🤤 برلی خوندن ادامه این رمان جذاب #جفت‌پا بپر رو لینک 😂😉👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/eshghdardesarsas عشق دردسر ساز 🙈💚 #_عاشقانه_هیجانی 😍🌸